افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد
وز دست اجل بسی جگرها خون شد
کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی
کاحوال مسافران دنیا چون شد
#خیام
✨
@zarboolmasall
°○●♤♤●○°
پدر گفت: "دوست داشتن که عیب نیست
باباجان. دوست داشتن دل آدم را روشن میکند.
اما کینه و نفرت دل آدم را سیاه میکند.
اگر از حالا دلت به محبت انس گرفت،
بزرگ هم که شدی آمادهی دوست داشتن
چیزهای خوب و زیبای این دنیا هستی.
دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است.
اگر با محبت غنچهها را آب دادی باز
میشوند، اگر نفرت ورزیدی غنچهها
پلاسیده میشوند.
آدم باید بداند که نفرت و کینه برای خوبی
و زیبایی نیست، برای زشتی و بی شرفی و
بیانصافی است.
این جور نفرت علامت عشق به شرف و
حق است."
🔻 از رمان "سو و شون"
✍ سیمین دانشور
#بریده_کتاب
@zarboolmasall
✨🌹
خدایا😇
درساعات پایانی این ماه
ما را مشمول رحمت بی پایانت
قرار ده🌷🍃
گناهان ما را ببخش😔
و این وداع را آخرین
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
عمرمان قرار مده🙏
پیشاپیش#عید_فطر مبارک
@zarboolmasall
ضرب المثل معروف #کنگر خورده لنگر انداخته رو حتما شنیدید؟!
حالا کنگر چیه؟ تا میخورند لنگر میندازند😁
🔰کنگر
⚡ گیاهی خودرو با برگهای خاردار و ساقههای ضخیم شبیه به کرفس که از آن در پخت سوپ، خورشت و حتی بهصورت خام در سالاد استفاده میکنند.
@zarboolmasall
❇️ گفتگوی خدا و فرشتگان در روز عید فطر درباره روزه داران رمضان و اقامه کنندگان نماز عید فطر
✅ از ابنعباس نقل شده که از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم شنیده که فرمودند:
🌙 ... و چون شب عید فطر که شب جوائز نام دارد، فرا رسد،
🎁 خداوند پاداش عملکنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.
☀️ و چون صبح روز عید فرا رسد، خداوند فرشتگان را در تمام شهرها برانگیزد؛
✨ پس در زمین فرود آیند و سر کوچه و گذرها بایستند و گویند:
🔹 اى امّت محمد، بهسوى پروردگار کریم براى نماز عید بیرون شوید که او پاداش فراوان دهد، و گناهان بزرگ را بیامرزد.
🕌 و چون سوى محل برگزارى نماز عید روند، خدا عزّ و جل به ملائکه فرماید:
🔸 اى ملائکه من، پاداش یک اجیر وقتى به وظیفهاش عمل کند چیست؟
▫️ گویند:
🔹 معبودا و سيّدا، پاداش او آن است که اجر او را بهطور کامل عطا کنى.
▫️ خدا عزّ و جل فرماید:
🔸 اى ملائکه من، شما را گواه مىگیرم که من پاداش این را که در ماه رمضان روزه گرفتند و به نماز ایستادند، خرسندى و آمرزش خودم قرار دادم.
▫️ و مىفرماید:
«🔸 اى بندگانم، از من درخواست کنید.
✨ به عزّت و جلالم خودم سوگند، شما امروز در این گردهمایىِ خود براى آخرت و دنیایتان هرچه از من بخواهید، به شما ببخشم.
⭐️ و به عزّتم سوگند، تا آن زمان که مرا مراقب خود بدانید و از من بترسید، گناهان و عیوب شما را بپوشانم.
🌟 به عزّتم سوگند که شما را از عذاب پناه دهم و در نزد کسانى که در دوزخ جاودانند، رسوا نسازم.
🌸 باز گردید که همگى بخشیده شدهاید. شما مرا خشنود ساختید و من از شما خشنود گشتهام.»
✅ پیامبر فرمود:
🎊 پس ملائکه بدین بخششى که خداوند به این امّت به هنگام افطار ماه رمضان عنایت فرموده، یکدیگر را بشارت داده و تبریک گویند.
⬅️ امالی مفید، ص٢٣٢؛ اقبالالاعمال، ج١، ص٢۵؛ بحارالانوار، ج٩٣، ص٣٣٩
🏷 #ماه_رمضان #عید_فطر #بخشش_خدا
✨﷽✨
✅داستان کوتاه پند آموز
✍ ﻣﺮﺩﯼ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭ ﺭﺍهی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ، ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: قرﺑﺎﻥ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺭﻓﺖ؟ » ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻭﺯﯾﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ، ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﺳﭙﺲ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﻧﺰﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺁﻣﺪ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﺣﻤﻖ،ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻣﺴﺖ؟؟؟
💭 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﮐﺮﺩ . ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﻮﻭﺍﻝ ﮐﺮﺩ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ . ﻣﺮﺩ ﺩﻭﻡ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺳﻮﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯼ؟ ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﯿﺴﺘﯽ؟ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ:
ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ… ﻭﻟﯽ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﮐﺘﮏ ﺯﺩ .
💥ﻃﺮﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭﺳﺖ .ﻧﻪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻧﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﯽ. ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼق و ادب اوست
@zarboolmasall
# بخچه_فرهنگی
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
ضمن آرزوی قبولی طاعات وعبادات وتبریک عید سعید فطر 💝💙💝
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈**ضرب المثل**
قدیما میگفتن ازاِلِنگه کُهنه مابشنو
موارد استفاده:
معنی : از آستین کهنه من بشنو
این ضرب المثل رو بیشتر درزمان نصیحت کردن یا راهنمایی کردن طرف مقابل عنوان میکنن و کنایه از اینه که من از تو باتجربه ترم یه چیزی تو مایه های« گوش به حرف من بده ضرر نمیکنی » یا« من یه چیزی میدونم که میگم»
🌼🌸🌼
👈 لغت نامه روستا
گووَ=گیوه
گُوَه= گُوِه
کِوْش= کفش
عَیدِروزه = عِید فطر
بادبادونک= بادکنک
خاگیجی= خاکشیر
هِلِرمه = نپخته /خام
نونا رو هلرمه کرد= نونا رو نپخته از تنور در آورد
رختاش نگردونده =لباسا شو عوض نکرده
رخت = لباس
رخ شوری= لباس شویی
رخ چِرکا= لباس های کثیف
رخ شور خونه= محلی برای شستن لباس
مِندُمُوری = نه جون میگره نه میره
وِلِّی = پهن /ولو
وِلِی کن = پهن کن
رَ= بشه /بشود مثلا گم رَ یعنی گم بشه
رُ= بشو مثلا ساکت رُ یعنی ساکت شو
ری = بشوی بخور تا سیر ری یعنی بخور تا سیرشز
گم ری = گم بشی
حرف (ر) یکی از زیباترین فعل های تک حرفی است که در کمتر گویشی چنین چیزی به چشم می خوره
💙🩵💚💜💛🧡
میراث در دست فراموشی
انواع نان محلی 🥪
نون شاته = نان محلی معمولی با آرد گندم وکمی زردرنگ
کوله مال= ضایعات نان در زمان پخت را باهم مخلوط میکنن ومجددا میپزن به این نان، نان دو آتیشه هم میگن این نون رو پس اتمام پخت نون به تنور می زنن ودرب تنور ومیذارن تا باگرما وحرارت باقیمانده از ذغال ها به مرور بپزه ویکی دوساعت ممکنه زمان ببره
نون لُک=یه نوع نون شبیه بربری ولی یه کم نازکتر در اندازه حدودا سی تا چهل سال مخصوص سرشیر محلی
نون اول تندوری= درزمان پخت نان اولین نان هایی که از تنور درمیاد یه کم برشته تر از نان های بعدیست به این نان نون اول تندوری می گن
نون قاق بریز= یه نوع نون بسیار تُرد وشکننده
فتیر= نان شیرین که معمولا برا اعیاد پخت می شد
🌷🌴🌳🌿
آداب و رسوم روستا ( عید روزه_ عید فطر ):
✓ جمع شدن تعدادی از معتمدین در بلندی عای روستا برای دیدن هلال ماه نو
✓ مناجات خوانی وشعر خوانی پس از رؤیت هلال ماه نو از پشت بام ها ومساجد برای اگاهی بخشی به اهالی
✓ شروع ناشتایی در اول صبح عید فطر پس از نماز صبح ، با یه عدد خرما یه استکان آب جوش ومقدار خیلی کمی تربت کربلا
✓ گفتن تکبیرات نماز عید فطر از پشت بام منازل.
✓پخش اذان نماز عیدفطر از مساجد
✓ تجمع مردم جلومساجد وحرکت به سمت محل برگزاری نماز عید فطر(رو تل میلا)
✓ پذیرایی باشربت وشیرینی از نمازگذاران
✓ تبریک عید فطر به همدیگه و دیده بوسی (روبوسی _ بقول خودمون ماچ ماچی)
✓مراجعه به خونه وصرف مختصری صبحانه
✓دید و بازدید از بزرگان روستا وبزرگان اقوام
@zarboolmasall
🔴 هیچ کار خداوند بیحکمت نیست ...
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را میطلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بیحکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحتتر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ...
روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیلهای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند.
اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر میاندیشید دستور آزادی وزیر را داد.
وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایدهای داشته؟»
وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»
@zarboolmasall
🟩ضرب المثل در اشعار شاعران
🟩فیلش یاد هندوستان کرده
🔹️این ضربالمثل کاردبردهای متنوعی دارد ولی در کل برای مواردی به کار میرود که شخصی از وضعیت فعلی ناراضی باشد و زمانی در گذشته را به یاد آورد که دوران خوشی داشته است و خواهان بازگشت به آن دوران باشد. مانند هوس بازگشت به دوران کودکی و جوانی و یا قصد بازگشت به شغل و محل زندگی قبلی و غیره...
🔸️البته این اصطلاح در میان مردم بیشتر به عنوان متلک و از بعد منفی بهکار میرود. در حالی که در موارد بسیاری این حالت میتواند یک ویژگی مثبت برای اقدام به تغییر و نجات از وضعیتی آزاردهنده باشد و در برخی اشعار شعرا به جنبه مثبت آن توجه شده است.
🔹️همیشه در هندوستان از فیل برای نمایش و باربری و نیز جادبه توریستی استفاده میشده و هنوز هم میشود.
یکی از ویژگیهای فیلها هوش و حافظه آنها است به طوری که فیلها هرگز کسی را که با او دیدار داشتهاند فراموش نکرده و یا هرگز مکانی را که در آنجا بودهاند از یاد نمیبرند.
زمانی تاجری به کشور هندوستان سفر میکند و برای کسب درآمد فیلی را خریداری مینماید تا با بردن آن به کشور خود از آن درآمدزایی کند. بعد از گذشت چند ماه، فیل گوشهگیر میشود و دیگر تن به هیچ کاری نمیدهد. تاجر از این اوضاع به ستوه آمده و طبیبهای شهر را خبر میکند تا بالاخره طبیبی خبره و با تجربه به تاجر میگوید که شاید فیل یاد هندوستان کرده و دلش برای دیار خودش تنگ شده است. تاجر که اوضاع را خراب میبیند و روز به روز از درآمدش کم میشده تصمیم میگیرد چارهایی بیندیشد و راهی بیابد. به همین جهت بار سفر بسته و فیل را با خود به هندوستان میبرد تا بلکه فیل را در آنجا فروخته و فیل دیگری خریداری کند. اما همین که به هندوستان میرسد فیل پاهایش را محکم به زمین کوبیده و خرطوم خود را تکان میدهد، انگار از شادی میرقصد. آن هنگام تاجر به یاد حرف طبیب افتاده و پی میبرد که فیل هیچ مشکلی نداشته و فقط یاد هندوستان کرده.
همچو پیلم بر سرم زن زخم و داغ
تا نبینم یاد هندستان و باغ
"مولوی"
لیک تو آیس مشو هم پیل باش
ور نه پیلی، در پی تبدیل باش
"مولوی"
پیلِ مستم مغزم از آهن بیاشوبند از آنک
گر بیاسایم دمی، هندوستان یاد آورم
"خاقانی"
#مولوی #خاقانی
@zarboolmasall