📝 جنگ جنگ رسانهها است؟
#دانشطلب
🔸 بیش از ۱۷۰ روز از قصابی در پخش زنده گذشت و هنوز از قدرت رسانه میشنویم، میگویند جنگ جنگ رسانه است. چه تصویری تیزتر و برندهتر از کشتار نوزادان جلوی دوربین میتوانید به دنیا بدهید تا بمباران متوقف شود؟ چرا مانعی پدید نیامد؟ ایران که هیچ، رسانههای ترکیه و قطر و باقی رسانههای عربی، آن همه چهرههای منتقد و رسانههای مخالفِ جریان اصلی در غرب، و اینهمه شبکههای اجتماعی، چرا نتوانستند جلوی نسلکشی آنهم اینقدر آشکار و بیپروا را بگیرند؟
🔹 بلایی که اسرائیل بر سر غزه آورد چند بار بدتر از زلزله بوده و تصاویری که هر روز در رسانههای جهان مخابره شد اصلا جایی برای بحث نمیگذارد. رسانه وقتی با قدرتِ سخت مواجه شود توانش از حد شوخی فراتر نمیرود. رژیمِ اشعالگر و کودککش اسرائیل سر جایش مانده و میتازد چون چند قدرت اتمی پشتش را گرفتهاند نه اینکه در رسانه دستِ برتر را دارد! والا شکست اخلاقی از این مفتضحتر در رسانه ممکن نیست.
🔸 از فلسطین و عراق و افغانستان و همه جنایتهایی که آمریکا را رسوا کرده بگذریم. از یمن که رژیم عقبمانده و بیآبروی سعودی آنطور سفاکانه هشت سالِ تمام شخمش زد و رسانههای همه جهان حتی بعد از ماجرای خاشقچی نتوانستند خم به ابرویش بیاورند بگذریم. خود جمهوری اسلامی بهترین شاهد است که جنگ جنگ رسانهها نیست. در رسانه کاملا شکست خورده، نه تنها در عرصه بینالملل که حتی در داخل هم بازی را باخته، اما سقوط نکرده.
🔹 یک تلویزیونِ رقتانگیز مثل منوتو توانست طیف بزرگی از متوهمان علیهش بسازد که باور دارند پیش از انقلاب سوئیس بودهایم! نه اینکه اکثر نقاط کشور شبیه افغانستان بود و تازه پس از انقلاب و با کارهای جهاد، عمران و آبادی کلید خورد. زامبیهایی که نمیدانند از دوره سازندگی به بعد آب لولهکشی و برق و جاده و گاز به بسیاری از روستاها رسید و تا دهه هفتاد خیلی از مردم تهران تلفن نداشتند. جانورانی تربیت کرد که فقط مسابقه هرزگی و فحاشی را میفهمند.
🔸 یک آشغالدانی به نام اینترنشنال لشکری مهیا کرد از وحوش آماده به شورش، از تجزیهطلب تا تروریست هر نیرویی که طالبِ ویرانی باشد را سرخط کرد تا در هر فرصتی کشور را به آتش بکشند. پدرِ حرامیاش بیبیسی فارسی هم گفتن ندارد، رسانه اصلی در طیف روشنفکر و غربگرا بوده و بده بستانش با روزنامههای اصلاحطلب همچنان برقرار. از ۸۸ که جنگ خیابانی را داغ کرد و به بلندگوی افراطیها تبدیل شد بر روی ترور و ویرانی تاخته و همچنان پروژه را ادامه میدهد.
🔹 جنگ در شبکههای اجتماعی هم یکطرفه بوده. علیرغم همه تلاشها و هزینهها جبهه براندازی دست برتر را داشته و با حمایتها و لشکرِ رباتهایش از هر اتفاق کوچکی در کشور بحران پدید آورده. نماد پیروزیاش هم علینژاد. کافی است دو نفر در گوشهای از خیابانی پرت در یک شهرستان جر و بحثشان شود یا زنی بیحجاب دعوا راه بیاندازد و جیغ داد کند، تا مدتها همه شخصیتها و دستگاهها و رسانههای نظام مشغول زدن بر سر و کله خودشان هستند. شکست مگر چه شکلی دارد؟
🔸 با همه این شکستهای سنگین و خفتبار، با ترورِ انقلاب در رسانههای جهان به خصوص پس از گروگانگیری، با هجمه سنگینِ اسلامستیزی و ایرانستیزی در چند دهه گذشته، با خودتخریبی در سینمای جشنوارهای و انتشارات مخالفین و موسیقیهای پوچ و...، جمهوری اسلامی هنوز مانده چون اساسا جنگ جنگ رسانهها نیست. چون زور دست بالای ساختار است و شکاف در قدرت نظامی رخ نداده. چون رهبری علیرغم همه اشتباهات در اعتماد کردن و فرصت دادن به معتدلها، در چند موضع با اقتدار جلوی واگرایی را گرفته.
🔹 نظام مانده چون در کف خیابان فدائیانی دارد که برای هیچ رسانهای تره خرد نمیکنند. خارجیها که اصلا برایشان به حساب نمیآیند، حتی داخلیها هم روی انگیزهشان اثری ندارند. رسانه یعنی چه؟! نظام مانده چون مذهبیها به طور کامل از نظام ناامید نشدهاند و همین ساختارِ بیمار را به مراتب بهتر از فروپاشی میدانند. پشتیبانی مردمی و مذهبی نظام بسیار ضعیف شده نه به خاطر رسانه! چون عملکردِ بد دهها بار موثرتر از رسانه است.
🔸 مهمترین مدافع جمهوری اسلامی در رسانه سلامی و ذبیحپور و رضوانی بودهاند. حتما اینها تأثیر داشتهاند اما اگر کسی فکر کند نیرویی که پشت نظام را نگه داشته کارهای اینها در صداوسیما است (مخصوصا به رخکشیدن چند زن بیحجاب در تظاهرات) فقط میشود برایش دعا کرد. وظیفه ما است که دلسوز باشیم و وقتی گوشها نصیحت را نمیشنوند از خداوند بخواهیم خودش اسباب درآمدن از تعارف و حرفهای زیبا اما دور از واقعیت را فراهم بیاورد.
* مکشوفات
ذره بین🇮🇷@zarrehbin🇮🇷
📝 ظریف هم به پای نظام سوخت
#دانشطلب
🔸 بالاخره ظریف از دهانش در رفت و در مصاحبه تازهاش با سایت جماران گفت جایزه صلح نوبل را به خاطر دفاع از مواضع جمهوری اسلامی از دست داده. تصور کنید، وزیر خارجه با نظام مسئولیت نگرفته و مطرح نشده، انگار شخصیتی مستقل و بینالمللی بوده که ایرانیها با رجوع به او تقاضا دادهاند بیا و پرونده هستهای ما را حل و فصل کن، فقط تو میتوانی!
🔹 چند سال پیش در توییتی نوشتم که هر موجودی میتوانست بفهمد «تلاشهای ظریف به درد مطرح کردن خودش میخورد که مثلا نامزد صلح نوبل شود یا آینده و شهرتی در سازمان ملل پیدا کند. اگر از طرز مذاکره و قرارداد بستنش ملتفت نمیشد از نمایشهای مسخرهاش با حمایلِ قهرمانی و مجسمه ساختن و جایزه گرفتن از خودشان حتما باید میفهمید.»
🔸 ظریف هم میخواست با عقبنشینی در خارج نامآور شود هم در داخل مثل یک سردارِ فاتح ازش تقدیر کنند. حمایلِ «قهرمان دیپلماسی» بیش از همه این تناقض را به رخ میکشید. وقتی هدف کوتاه آمدن باشد «قهرمانِ سازش» زوال معنا دارد. پدیدهای ساختند که خودش خودش را نقض میکند. قهرمان چیزی به دست میآورد، از خودش میگذرد و آوردهای به کشور اضافه میکند، نه برعکس.
🔹 در جهان بیرونی «دیپلمات موفق» زیاد داریم اما قهرمان شدن با چیزی مثل برجام را فقط ظریف و اصلاحطلبها میفهمند. اینها کسانی هستند که همه چیز (از سازش تا افتخار) را با هم میخواهند. حتی به سردار سلیمانی که چهره ملی داشت و نفوذ اجتماعی پیدا کرد حسادت ورزیدند. بارها از دوستی با او گفتند اما نگاه منفی (در حد خرابکار و پادوی پوتین) را خودشان در حرفهایشان لو دادند.
🔸 ظریف بالافاصله پس از امضای برجام حرص عجیبی برای تشکر از خودش نشان داد، از فراستی تا فردوسیپور همه را برای تمجید ردیف کرد و هنوز از کلابهاوس تا توییتر مجیزگویانش مشغول کارند. «قهرمان دیپلماسی» از نقد و سوالهای چالشی، یا از هر نوع مواجهه با مخالف فراری است اما به ستایش نه نمیگوید. از کسانی استقبال میکند که نقدشان «چرا بیشتر ظریف نبودی؟» است.
🔹 این حالتِ حریصانه برای خودستایی از ابتدا شائبه ایجاد کرد که سودای شخصی در کار است. نه تنها جایزهها و تقدیرها، حتی توهماتِ خفتبار بعد از پاره شدن برجام همین شائبه را پررنگ کرد. چون به حیثیتشان گره خورد و همه آرزوهایشان را خلاصه کرد آنطور دودستی بهش چسبیدند. حالا این لحنِ با منت که من به پای نظام سوختم (نه اینکه هر چه دارد از نظام است) جایی برای شک و شبهه باقی نمیگذارد.
* مکشوفات
ذره بین🇮🇷@zarrehbin🇮🇷
📝 خرافات جدید لازم نداریم
#دانشطلب
🔸 آقای جوادی آملی گاهی حرفهای عجیبی میزند و یکی از بدترینهایش این بوده که: «ظاهر مردم باطن مسئولان است». بر اساس این قانون بعضیها میتوانند بگویند باطنِ شاه و درباریها خوب و خداپسندانه بود اما امام خمینی این را نفهمید و انقلاب راه انداخت. به عبارت صریحتر، مردم را فریب داد و از آن مسئولانِ پاکسیرت محرومشان کرد!
🔹 وقتی درباره سیاست و جامعه حرف میزنیم اصلا با باطن آدمها کاری نداریم چه رسد به اینکه بخواهیم برایش قانون بنویسیم. از مفاسدِ رویکرد عرفانی است که همه چیز را به لایههای درونی حواله میدهد و کنکاش درباره امور پنهانی را زمینهسازی میکند. هر جا که ظاهرِ گروهی به باطنِ دیگری ارجاع شود در عمل باب تبرئه از بدیها باز شده.
🔸 برای بنده پذیرفتنی نیست کسی در جایگاه مرجع تقلید باشد و چنان حرفی بزند چون در موضعِ اتهام به خرافهسازی قرار میگیرد. این سبک از جملهها شبیه به تقلای برخی از چهرههای مجازی است که تکجملههای گیرا اما پوچ میسازند، تکههایی که سهل و سادهاند و دهان به دهان میگردند اما در واقع گمراهی را جای آگاهی مینشانند.
🔹 خرافات معمولا روحیه سادهسازی و سرزنشگری عوام را ارضا میکنند. مثلِ سالخوردههایی که میگویند تربیت شاه جوانهایی ساخت که از کشور دفاع کردند اما از تربیت جمهوری اسلامی فلان و بهمان درآمد. آخرش هم معلوم نمیشود اگر تربیت شاه درست بود چرا همان جوانها شاه را پایین کشیدند؟ یا چرا در زن و بچه خودش اثر نکرد؟
🔸 در عصر مجازی بیش از گذشته باید مراقب باشیم و اول به خودِ سخن نگاه کنیم نه صاحبش. مهم نیست گوینده متشرع باشد، واعظِ خوشزبان، عالِمی شناخته شده یا حتی مرجع تقلید، وزنِ حرف با خودش معلوم میشود. جامعه ما پر شده از نقلهای ضعیف که حتی در زبانِ دیندارها میچرخد اما کارکردشان در عمل، ضد منطق و اصلاحِ جامعه بوده.
🔹 وظیفه علما است که جملههایی مثل «الملک لا یبقی مع الظلم» و «الناس علی دین ملوکهم» که به عنوان حدیث نقل میشوند اما به راحتی قابل نقض هستند را از ذهن عوام بیرون کنند. همینطور جملاتی مثل «در غرب اسلام دیدم» که به سیدجمال منسوب شده. این باورهای سُست، تقدیری و شاعرانه را باید به نقد بکشیم نه اینکه به فهرستشان اضافه کنیم.
@maktubaaat
ذره بین🇮🇷@zarrehbin🇮🇷