#تلنگر
🌟حتما به بیمه زندگی فکر کنید🌹
🌸شما چقدر بازنشسته های با غیرت دور و برتون سراغ دارید که ناچارا تو این سن، هنوز کارِ سخت کنند 😢
🌺اگر پای درد و دل همشون بشینی، 1 حسرتی تهِ دلشونه که کاش وقتی جوون بودن، برای این روزاشون برنامه ی بهتری داشتن تا نشه که الان به جای استراحت و آرامش، مجبور به انجام کارای سخت باشن😑
🌟نظرِ شما چیه؟؟؟؟
💥یادمون باشه👇👇
بیمه های عمر و زندگی، بهترین مکمل بازنشستگی ست...
🌹تا دیرنشده و فرصت هست، برای یک بازنشستگی راحت تر اقدام کنید
🔮 با #بیمهعمرپاسارگاد کلمه "کاش" را از آینده خودمان حذف کنیم 👌
@pasargadihay97
#تلنگر
ﯾﮏ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺑﺮﯼ ﭘﻮﺷﯿﺪﻣﺶ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮔﺮﻓﺖ و ﮔﻠﯽ ﺷﺪ .
ﻭ ﻣﻦِ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ، ﭘﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﺸﻮﯾﻢ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﻭﻟﯽ ﻧﺸﺪ .
ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺷﺴﺘﻤﺶ ﭘﺎﮎ ﻧﺸﺪ؛
ﺣﺘﯽ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﺸﮑﺸﻮﯾﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﯾﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺁﻗﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺧﺸﮑﺸﻮﯾﯽ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮔﻔﺖ :
" ﺍﯾﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﭼِﺮﮎ ﻣﺮﺩﻩ ﺷﺪﻩ "
ﮔﻔﺖ : ﺑﻌﻀﯽ ﻟﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﯾﺮ ﮐﻪ ﺷﻮﺩ، ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻧﺪ؛ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﭘﺎﮎ ﺷﻮﻧﺪ"
ﭼﺮﮎ ﻣُﺮﺩﻩ ﺷﺪ .
ﻭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﻮﺷﯿﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺬﺍﺷﺖ.
ﺑﻌﯿﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺩﻝ ﺁﺩﻡ ﻫﻢ ﮐﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﻟﺒﺎﺱ ﺳﻔﯿﺪ.
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻟﮑﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؛
ﻭﻗﺘﯽ ﻟﮑﻪ ﺷﺪ ﺍﮔﺮ ﭘﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﯼ، ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﭼﺮﮎ .
ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺸﮑﺸﻮﯾﯽ ﻟﮑﻪ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ، ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ، ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺴﺖ ﻭ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ.
@zarrhbin🕊
#تلنگر
بیشتر از اینکه برای گناهان گذشته گریه بکنید در این شبهای قدر، از ترس گناههای آینده به خدا پناه ببرید.
دقایق بسیار زیادی را از شب اختصاص بدهید به گناهانی که باهاشون مواجه خواهید شد و احیاناً خطا سر خواهد زد. رسماً خدا فرموده که قبل از اینکه وارد عرصۀ امتحان بشوی چه برسد به عرصهای که آدم تویش بخواهد مبتلای به گناه بشود، پناه به خدا ببری. این نگرانی نسبت به دچار نشدن به گناه یک حسّ بسیار قشنگ است که انسان را جدا میکند از گناه و این پیشبینی که مبادا من دچار گناه بشوم انسان را به استعاذه، به استغاثه خواهد کشاند. از الآن استغاثۀ به خاطر گناهان آینده را تشدید کنیم، مقدرات سال بعد ما یکجور دیگری رقم خواهد خورد.
اگر کسی اینجوری لرزان باشد ، خدا او را حتماً در آغوش خواهد گرفت.
@zarrhbin🕊
ذرهبین درشهر
علی عزیز امشب استوری هایت را مرور می کردم؛ تا به این استوری رسیدم. الحمدلله رب العالمین که دعای پدر
#تلنگر
✍ جوانی تعریف می کرد: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت.
از هم جدا شدیم.
شب به تخت خوابم رفتم.
ولی اندوه، تمام وجودم را فرا گرفته بود...
مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم، چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم...
روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را از جیبم درآوردم...
پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم.
در آن نوشتم:
شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است.
آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟
به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست...
پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی
ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام دادهام.
وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم.
اشک از چشمانم سرازیر شد...
یک روز پدرتان از این دنیا می رود، قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید،
اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید.
@zarrhbin🕊
#تلنگر
قرار بود پارچه ی کت و شلواری اهدایی به مدرسه، میان شاگردان قرعه کشی شود .
معلم گفت تا هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند
وقتی نام حسن درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد
چرا که حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی اش اصلا خوب نبود.
وقتی معلم به کاغذ اسامی
بچه ها نگاه کرد؛
روی همه ی آنها نوشته شده بود: حسن...
مهربانیهای صادقانه ، کودکی هایمان را ازیاد نبریم .
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ
ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺴﺘﻦ ﺑﺸﻨﺎﺱ
ﻧﻪ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﻦ ؛
ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ !
@zarrhbin🕊
4.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ذرهبین درشهر
افراد دارای گروه خونی +o در گیلان، تهران، یزد، همدان، کرمان، خراسان شمالی و اصفهان خون بدهند سخنگوی
ذرهبین درشهر
📸 عکس و مکث گر از غصه بمیریم رواست.... کودکانی که از گرمی هوای ناشی از قطعی برق به هوای فوق آلوده
#تلنگر
عمر سفر کوتاهه…” این جملهای بود که ننه فاطمه، خدا رحمتش کنه، همیشه میگفت.
اون موقعها که بچه بودیم، نمیفهمیدیم منظورش چیه. فکر میکردیم فقط داره دربارهی سفرهای کوتاهِ تابستونی حرف میزنه.
اما حالا… حالا که دارم وسایلم رو جمع میکنم تا از این اتاق برم، میفهمم “عمر سفر کوتاهه” یعنی چی.
این صندلی… این میز… این عنوان “مدیر”… همهش یه سفر بود. یه سفرِ چند ساله که بالاخره داره تموم میشه. ننه فاطمه میگفت صندلی قدرت به هیچکس وفا نمیکنه. راست میگفت.
مهم اینه که تو این سفرِ کوتاه، چطور رانندگی کردی؟ مسافرات ازت راضی بودن یا نه؟
یادمه روزای اول که اومده بودم اینجا، چقدر انگیزه داشتم. میخواستم همهچیز رو درست کنم، بهترین باشم. اما کمکم… نمیدونم چی شد. انگار یه پرده جلوم کشیده شد. فقط خودم رو دیدم و پیشرفت خودم رو.
صدای آدمها رو نشنیدم. دردشون رو نفهمیدم. فکر کردم هرچی سختگیرتر باشم، بیشتر احترام میذارن. فکر کردم اگه فقط به فکرِ منافعِ سازمان باشم، کارم رو درست انجام دادم.
اما حالا که دارم میرم، میبینم پشت سرم چه خبره. میبینم چطور بعضیها دارن پنهانی خوشحالی میکنن. میشنوم پچپچهایی رو که میگن “بالاخره رفت!”
کاش… کاش اون روزا که ننه فاطمه این حرف رو میزد، جدیتر میگرفتمش. کاش به جای فکر کردن به صندلی و مقام، به آدمهایی که دور و برم بودن، بیشتر اهمیت میدادم.
حالا دیگه خیلی دیره. سفر من داره تموم میشه. و من موندم با یه عالمه “کاش” و یه صندلی خالی… و یه سوال بزرگ:
بعد از من، اسمم رو به نیکی یاد میکنن، یا با ...!!!!!!
@zarrhbin🕊
ذرهبین درشهر
#تلنگر عمر سفر کوتاهه…” این جملهای بود که ننه فاطمه، خدا رحمتش کنه، همیشه میگفت. اون موقعها که
🔴🔴
#تلنگر
“درس زندگی از ننه فاطمه: خانهسازی واقعی چیست؟”
ننه فاطمه، خدا بیامرزدش، همیشه میگفت: “ننه، هر جا رفتی برا خودتون خونه بسازید، خونه خراب نکنی!” در کودکی، این حرف برایم سوال بود. مگر میشود هر جا رفت، خانه ساخت؟
بزرگتر که شدم، فهمیدم منظور ننه فاطمه از خانهسازی، ساختن خانه و سرپناه فیزیکی نبود. او میگفت هر جا که رفتی، با خوبی، مردمداری، نجابت و خوشرفتاری، برای خودت اعتبار و جایگاه بساز.
خانهسازی واقعی یعنی همین!
یعنی کاری نکنی که مردم از دستت ناراحت شوند و آزارت به آنها برسد، طوری که از نبودنت خوشحال شوند.
حالا، حکایت مسئولینی است که وقتی در مقام قدرت قرار میگیرند، میتوانند برای خود خانهای بسازند که مردم تا همیشه به نیکی از آنها یاد کنند. اما وای به حال مسئولی که غرق در قدرت و گرم در جایگاه خود شود و باعث آزار و اذیت مردم گردد. او خانهاش را خراب کرده است! مسئولی که اینگونه باشد، مردمش برای رفتنش لحظهشماری میکنند ...
پس، بکوشیم وقتی در مقام قدرت قرار گرفتیم، به قول ننه فاطمه، برای خودمان خانه بسازیم، نه اینکه خانهای را خراب کنیم.
@zarrhbin🕊
ذرهبین درشهر
🔴🔴 #آنچه_شما_فرستادهاید سلام روزتون بخیر. امروز ساعت 8صبح از خیابان حافظ به طرف صدرآباد می رفتم
🔴🔴🔴
#تلنگر
قطع درختان کاج و اعتراضات مردم به این موضوع، نشاندهندهی اهمیت فضای سبز و تأثیرآن بر زندگی شهری هست. اگر وقتی اولین درخت به جرم غیرمثمر بودن قطع شد، صدای مردم بلند میشد، شاید مسئولین بیشتر به فکر حفظ طبیعت میافتادند.
جواب اون عضو شورا که گفته بود درخت کاج غیرمثمر است و این بهانه خوبی برای قطع درختان سبز شد، میتواند نشاندهندهی نادیده گرفتن ارزشهای زیستمحیطی باشد. اگر مدعیالعموم به جدیت به این موضوع ورود میکرد، شاید امروز شاهد قطع درختان به بهانهی غیرمثمر بودن نبودیم.
در شهری که هوایی برای تنفس نیست، قطع درختان و فضای سبز به خاطر خودخواهی عدهای، واقعاً مصیبت بزرگی برای نسلهای آیندهاست. 🌳
کاش قبل از اینکه دیر شود بفهمید
@zarrhbin🕊