ذرهبین درشهر
📌آشنایی با مشاهیر و مفاخر ایران و جهان #شهریار_عدل(۱۳۲۲_۱۳۹۴) 👇👇👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
📌آشنایی با مشاهیر و مفاخر ایران و جهان
#شهریار_عدل(۱۳۲۲_۱۳۹۴)
🔳 #شهریارعدل در ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ در تهران متولد شد. او تحصیلات ابتدایی و سه سال نخست دبیرستان خود را در تهران گذراند و از سال ۱۳۳۸ شمسی برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت.
🔲 #شهریار دیپلم خود را از مدرسه عالی علوم تاریخی #سوربن دریافت کرد.
و تحصیلات دانشگاهی خود را در مدرسه عالی علوم تاریخی در سوربن ادامه داد و همزمان تاریخ عمومی هنر، #باستانشناسی مشرقزمین و تاریخ هنرهای دوره اسلامی را در مدرسه موزه لوور ادامه داد.
🔳او به مدرسه معماری پاریس- بوزوار نیز رفت. پس از آن دکترای خود را در رشته #تاریخایران و آسیای میانه گرفت.
موضوع رساله وی «فتوحات همایون» بود که تاریخ جنگهای شاه عباس در سال ۱۷۰۷ هجری در خراسان و فتح هرات است.
🔲 #پروفسورشهریارعدل، عضو موسسه ملی تحقیقات علمی فرانسه بود. او بخش عمدهای از جوانیاش را صرف #میراثفرهنگی کرد و رویکردش نگاه به ایران بود. از مهمترین اقدامات وی میتوان راهانداختن #ثبتجهانی_در_ایران را مثال زد. وی مدیر تحقیقات در موسسه ملی پژوهش علمی فرانسه بود.
🔳 #شهریارعدل در سال ۱۹۶۶ در یونسکو طرحی را تصویب کرد مبنی بر اینکه مطالعات و پژوهش در آسیای میانه مدنظر قرار گیرد.
ده سال بعد در سال ۱۹۷۶ مجمع عمومی یونسکو طرحی را به نام «طرح تدوین تاریخ تمدنهای آسیای میانه» تصویب کرد. در آن زمان شش کشور افغانستان، هند، #ایران، پاکستان، مغولستان و اتحاد جماهیر شوروی عضو تمام عیار این طرح بودند.
🔲 پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دکتر ورجاوند، #دکترعدل را به عنوان نماینده ایران و نه متخصص بینالمللی دعوت شده از سوی یونسکو، بار دیگر به این مجمع فرستاد. بنابراین او نه تنها برای دومین بار نماینده ایران شد بلکه از طرف همه کشورهای آسیای میانه، اروپا و آمریکا به #ریاست_کمیته_بینالمللی_تدوین این تاریخ نیز انتخاب شد.
🔳 #شهریارعدل در طول سالهای گذشته ریاست این کمیته بینالمللی را بر عهده داشت. او همچنین یکی از ارزیابان کمیته ملی یونسکو بود.
🔲 #شهریارعدل به هزینه خود برای ثبت جهانی #تختجمشید، #چغازنبیل و #میداننقشجهاناصفهان وارد عمل شد و موفق هم بود.
او اوایل انقلاب به هزینه شخصی خود به دنبال #میراث به تاراج رفته ایران رفت و برخی را با ارائه سند و مدارک کافی و به یاری سازمان میراث فرهنگی به ایران برگرداند.
🔳 #دکترعدل در سال ۱۳۶۱ توانست سه قطعه فیلم کوتاه از مظفرالدین شاه در آرشیو عکسهای کاخ گلستان پیدا کند.
🔲در ۱۳ مهر ۱۳۸۸ (۵ اکتبر ۲۰۰۹ میلادی) در مقر سازمان یونسکو در پاریس و همزمان با آغاز تشکیل مجمع عمومی سالانه کشورهای عضو یونسکو دبیرکل یونسکو #مدالفرهنگجهانی این سازمان با نام « #پنجقاره» را به #پروفسورشهریارعدل اهدا کرد.
🔳از #دکترعدل تا به حال مقالاتی در مورد تاریخ و جغرافیای تاریخی و آثار کومس (سمنان کنونی)، نقاشان و صورتگران دوره صفوی، آثار تاریخی خراسان و شهر زوزن، تاریخ عکاسی و سینما در ایران منتشر شده است.
▪️#شهریارعدل صبح روز یکشنبه 31 خرداد 1394 در پاریس درگذشت.
▫️روحش شاد و یادش گرامی🥀
@zarrhbin
📌 #پاپلییزدی_در_برزیل
💠یوهان آردو والسیوا
دانشگاه ریودوژانیرو برزیل
⚜ما چهارنفر از آمریکای جنوبی بودیم که در سالهای ۱۹۹۸_۱۹۹۲ در دانشگاه #سوربن در دوره #دکترا درس میخواندیم . در ابتدا با هم آشنایی چندانی نداشتیم . در کلاس سلام و علیکی میکردیم و بعد از کلاس هم یک 《چو》(خداحافظی) به هم میگفتیم و میرفت تا جلسهی بعد .
یک سال و نیم به همینمنوال گذشت.
⚜ یک روز یک استاد ایرانی با لهجهای شیرین درس را شروع کرد. او گفت #یزدی است و بعد یزد را روی نقشه نشان داد. سپس گفت: " من با لهجهی یزدی به زبان فرانسه حرف میزنم." این اولین جمله او باعث #نشاط کلاس شد. او اسم و ملیّت همهی یازده دانشجوی کلاس را پرسید.
پس از اتمام کلاس گفت :" با دوستان آمریکای لاتین چند کلمه صحبت دارم ." همه رفتند و ما چهار نفر ماندیم . ماندن همان و بنیان یک دوستی محکم بین ما و استاد گرانقدر همان . با او جلسات متعددی داشتیم؛ جلساتی که گاه تا ۲۷ نفر از دوستان آمریکای جنوبی در آن حضور داشتند . دوستانی از سراسر قاره که هنوز هم با هم دوست هستیم.
⚜در بین ما از دانشجویان جغرافیا که دانشجوی مستقیم دکتر پاپلی بودیم تا فوقتخصصخون وجود داشت. در بین جلساتی که بیشتر در سیته یونیور سیتر (شهرک خوابگاهی دانشگاه پاریس) تشکیل میشد ، جلسهی #پروفسورپاپلی بر سر زبانها افتاد. با وجود آنکه همه اسپانیولی یا پرتغالی زبان بودیم ، همه به زبان فرانسه حرف میزدیم. بسیاری از شبها شام را باهم میخوردیم یا باهم به رستوران دانشگاه و یا رستورانهای داخل شهر میرفتیم. چند نوبت هم مسافرتهای یک یا چند روزه داخل فرانسه رفتیم. صمیمیتی که در آن دوستیها ایجاد شد، هنوز هم وجود دارد؛ به طوری که هفتهای نیست که من به دو سه نفر از دوستان جلسهی پروفسور پاپلی در کشورهای دیگر آمریکایلاتین تلفن نکنم یا ایمیل نفرستم. برخی از آن دوستان حالا در کشورهای خودشان دارای مقاماتی هستند؛ از ریاستدانشگاه و بیمارستان گرفته تا وزارت.
نکتهی جالب توجه اینکه حتی تا چند سال پس از رفتن پروفسورپاپلی از پاریس ، بازهم جلسه به اسم او برقرار بود .
⚜مباحث اجتماعی که پروفسور پاپلی در جلسات به آنها میپرداخت، برای ما جالب بود. او در هر جلسه موضوع سخنرانی جلسهی بعد را مشخص میکرد و کسی قبول زحمت میکرد و مطلبی را برای ارائه میآورد. من در این جلسات مطالبی را آموختم که در هیچجای دیگری یاد نگرفتم. برای مثال ، پاپلی از خانم دکتر《 گ.استوئزاستیت》فوقتخصصخون که از اروگوئه به پاریس آمده بود تا دورهی ششماههای را دربارهی #ایدز بگذراند_ که آن زمان بحث آن تازه مطرح شده بود _خواست تا در این باره برای ما صحبت کند. صحبت او بسیار جالب بود. من خودم که برزیلی هستم ، در این جلسات دوبار کنفرانس دادم .
⚜من از کلاسهای پروفسور پاپلی بهرههای فراوان بردم ، ولی بزرگترین بهرهام پس از آشنایی با ایشان ، 《 #اجتماعیشدن》 بود.
او به من آموخت چگونه دور هم جمع شویم و چطور از زندگی اجتماعی لذت ببریم. چگونه کارجمعی انجام دهیم.
⚜ او از شاعران ایرانی اشعاری میخواند و ترجمه میکرد و ما را تا حد زیادی با ادبیات غنی ایران آشنا کرد؛ ادبیاتی که به انسان مفاهیم #صلحدوستی و #انسانیت را میآموزد. ما در جلسات از شاعران بزرگ آمریکای لاتین امثال 《اِمه سِزر》 شعر میخواندیم و دوستانی بودند که گیتار میزدند.
⚜در سال ۱۹۹۵ چند نفر از دوستان آن جلسه در کشورهای خودمان اقامت داشتیم . قرارشد در #ریودوژانیرو گِرد هم آییم. 《 ماریو رودرس》 که در دانشگاه لیما تدریس میکرد، پیشنهاد داد از #پروفسورپاپلی هم دعوت کنیم. همه از این پیشنهاد استقبال کردند. وقتی 《ژولیوس دِ خوزه》 که آن موقع معاون وزارت جهانگردی برزیل بود از این موضوع مطلع شد ، پیشنهاد داد استاد را برای کنفرانسی که قرار بود دربارهی صنعت گردشگری (توریسم) در ریو تشکیل شود ، دعوت کنیم. به علاوه ، بعد از کنفرانس سمینار دیگری در 《رسیف》 برگزار میشد که قرار شد پروفسور پاپلی در آن نیز شرکت کند . بدین طریق ، مسئله مخارج سفر پروفسور پاپلی حلشد. با استاد که آن موقع در پاریس بود ، صحبت کردیم . ایشان موافقت خود را اعلام و برنامهاش را برای سفر که حداقل بیست روز طول میکشید ، ارسال کرد . طبق برنامه ، ایشان باید پنجروز در #ریودوژانیرو اقامت میداشت و دو روز در #رسیف . سپس از رسیف از راه زمینی به《بلم》 واقع در دهانهی رودخانه آمازون میرفت. از رسیف تا بلم حدود ۱۸۵۰ کیلومتر راه است . مسیرتقریبا در محدودهی خط استواست. در آنجا هوا بسیار گرم، شرجی و زمین باتلاقیاست. برای عبور از رودخانههای متعدد، گاه باید دهها کیلومتر از ساحل دور شد و دوباره به جادهی ساحلی بازگشت.
👇👇👇
ذرهبین درشهر
📌 آشنایی با مشاهیر و مفاخر ایران و جهان #عباساقبالآشتيانى (1277-1334ش) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
📌 آشنایی با مشاهیر و مفاخر ایران و جهان
#عباساقبالآشتيانى (1277-1334ش)
مورخ، محقق، ادیب، نویسنده، استاد دانشگاه، عضو پیوسته فرهنگستان ایران و مجمع علمی عربی دمشق، کسی که #شیوهتحقیقعلمی را در ایران رواج داد.
📝عباس، فرزند محمدعلى، به سال 1277ش، در یک خانواده #پيشهورتهيدست و گمنام از مردم آشتيان به دنيا آمد.
خانوادهاش در دوران کودکی او به تهران کوچ کردند. پدرش در این شهر حمام بیمارستان وزیری را در اجاره خود آورد و خود وی نیز به سبب تنگدستی تا ۱۴ سالگی به #درودگری پرداخت و همزمان تحصیلاتش را در مکتب خانهها دنبال کرد.
📝 اقبال ، خيلى زود وارد عرصه زندگى شد؛ هنوز كودك بود كه نزد مرد درودگرى به شاگردى مشغول كار گرديد. امّا ميل تحصيل به قدرى در او شديد بود كه با وجود سختى معيشت و نداشتن وسايل زندگى، در ضمن كار به مكتب رفت.
در همین سالها شیخ مرتضی نجمآبادی که با خانواده اقبال، آشنایی و مراوده داشت، او و برادر بزرگترش را به مدرسه « #شرکتگلستان» فرستاد.
پس از اتمام دوره ۳ ساله این مدرسه، عباس جوان به پایمردی نجمآبادی و با مساعدت ابوالحسن فروغی، به #دارالفنون راه یافت.
اقبال دوره متوسطه را در دارالفنون با موفقیت طی کرد و به دلیل توانایی فراوان، #معاونتکتابخانهمعارف را که در همین مدرسه تأسیس گردیده بود، عهدهدار شد.
او #تدریس را از همین زمان در دارالفنون آغاز کرد و در ۱۲۹۷ش که دارالمعلمین مرکزی به همت میرزا ابوالحسن فروغی تأسیسشد.
در آنجا درکنار کسانی مانند عبدالعظیم قریب، به تدریس فارسی، تاریخ و جغرافیا مشغول شد و همزمان در مدرسه سیاسی و مدرسه نظام به تدریس پرداخت.
📝كار #نويسندگى اقبال با مجلّه دانشكده آغاز شد. این مجلّه مدّت یک سال، از ارديبهشت تا اسفند 1297، به مديريت #ملكالشعراىبهار، در تهران منتشر مىشد و اقبال، در آن مجلّه، با بهار و مشاهير دانشمندان آن روزگار مثل رشيد ياسمى، سردار معظم خراسانى، سعيد نفيسى و ديگران همكارى داشت و رشته مقالاتى درباره #تاريخادبىایران مىنوشت. زمانى هم با برادران فروغى (محمد على و ابوالحسن)، غلامحسين رهنما و عبدالعظيم قريب، مجلّه فروغ تربيت را انتشار مىداد.
📝اقبال در سال 1304 به سمت #منشيگرى هيئت نظامى ایران، به پاريس رفت و در آنجا، با استفاده از فرصت، به تكميل معلومات پرداخت و از دانشگاه « #سوربن» ليسانس #زبانوادبيّات گرفت. وى موضوع پایاننامه تحصيلات خود را شرح احوال خاندان نوبختى قرار داد كه افراد آن، از نخستين مبلّغان مذهب تشيّع در ایران بودهاند. استادان راهنماى او در تهيّه پایاننامه تحصيلى، دانشمند و متنشناس معروف ایرانى، #محمدقزوينى، و خاورشناس نامى فرانسوى لوئى ماسينيون، بودند. خلاصهاى از پایاننامه دانشگاهى اقبال به زبان فرانسه در پاريس به چاپ رسيده است.
📝اقبال در سال 1308 به ایران بازگشت. در این هنگام، اصلاحاتى در فرهنگ ایران به وجود آمده بود. #وزارتفرهنگ از عباس اقبال دعوت كرد كه در تأليف کتابهاى درسى تاريخ و جغرافياى اقتصادى ایران، برای دبيرستانها و شعب علوم انسانى مدارس عاليه كه در كشور تأسيس شده بود، شركت كند.
📝در اواخر سال 1313، كه نخستين سنگ بناى دانشگاه تهران نهاده شد، اقبال به سمت #دانشيارى دانشكده ادبيّات دعوت شد و بعد به مقام #استادىدانشگاه رسيد و پس از تأسيس فرهنگستان ایران، به عضويت آن انتخاب گرديد.
در شهريور سال 1323، مجلّه ادبى و تاريخى #يادگار را كه در نوع خود در ادبيّات ایران كمتر نظير داشت، انتشار داد. در نوشتن این مجلّه، دانشمندان بزرگى، مانند استاد محمد قزوينى، دكتر غنى و جوانان بااستعداد ایران يار و همكار او بودند و چون این مجلّه كمك مالى از دولت دريافت نمىداشت، ناچار در نتيجه اشكالات مالى، پس از پنج سال انتشار، در خرداد 1328 تعطيل شد و اقبال، كه بسيار خسته و فرسوده شده بود، به اميد اينكه پایان عمر را به آسودگى و آرامش بگذراند، از فعاليت ادبى دست كشيد و به سمت #نمايندگىدايمىفرهنگایران در كشورهاى #تركيه و #ايتاليا، ابتدا به #آنكارا و بعد به #رم رفت و تا پایان عمرش در همان سمت باقی ماند.
📝اقبال مدتی بود از بیماری کلیه رنج میبرد، به رغم پارهای معالجات سرانجام در ۲۱ بهمن ۱۳۳۴ در شهر رم وفات یافت.
پیکر او پس از آنکه در یکی از واپسین روزهای اسفند همان سال در تهران تشییع شد، در جوار حضرت عبدالعظیم، رواق ابوالفتوح رازی، کنار آرامگاه علامه قزوینی به خاک سپرده شد
▪️روحش شاد 🥀
@zarrhbin