eitaa logo
ذره‌بین درشهر
21.8هزار دنبال‌کننده
67.3هزار عکس
10.9هزار ویدیو
230 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ⬅️ برای حفظ و نگهداری ، باید به بخش خصوصی متوسل شد و پیگیری‌هایی در این زمینه در حال انجام است و هنوز تا حصول نتیجه به طور کامل نمی‌توان اظهار نظر کرد. ⬅️ در مورد ، اعتبارات لازم از طرف فرمانداری اردکان اختصاص داده شده و آقای جوادیان‌زاده قول حل مشکلات آب خرانق را به بخشدار این بخش داده؛ اما برای حل این مشکل نیاز به همکاری مردم و رسانه‌ها است.(در مورد برق نیز با مشارکت مردم مشکلات حل خواهد شد.) ⬅️ در مورد ساخت فرمودند: برای ساخت مجتمع رفاهی که مراحلی داشته و دارد، کلیات آن انجام شده و پروسه‌اش با توجه به پروکراسی‌های سنگین و تغییر کاربری‌ها، خوشبختانه به صورت قانونی و مجوزدار حل شده و تمام استعلامات، از ادارات و نهادهای مختلف گرفته شده و ان‌شاءالله کار به زودی انجام خواهد شد. و باید بدانیم که با ساخت این مجموعه‌ی رفاهی، تفریحی، ورزشی، فرهنگی و بهره‌برداری از آن، مجموعه‌ی شهرستان اردکان به فیض خواهند رسید. ⬅️️ در مورد‌ "شهابی‌زاد" گفتند: فیِ دارایی، منطقه‌ای است و با شاخص‌های خود تعریف می‌شود و قابل تغییر نیست اما فیِ شهرداری تغییر کرده و نسبت به سال قبل ۲۰ درصد اضافه شده و باید در برخی موارد فی‌ها اصلاح شود. ⬅️ در مورد تجلیل از مفاخر شهرستان، این امر به ریاست اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شده و تاکید کردند از ظرفیت‌های اردکانی استفاده خواهیم کرد. ⬅️ برای افتتاح پروژه‌ها در هفته‌ی دولت، پنجشنبه میزبانِ معاون اقتصادی استاندار خواهیم بود. ⬅️ خبر دیگر اینکه اردکان در آبان‌ماه امسال میزبان خواهد بود و در حال تشکیل کمیته‌ها بوده و به موقع اطلاع‌رسانی خواهد شد. ⬅️ در مورد آهک‌های صنعتی خاطر نشان کردند: که ما هیچ نقشی در صدور مجوزها نداشته و نداریم و اخذ مجوز از اداره‌ی صنعت و معدن استان صادر می‌گردد و برای صدور مجوز استعلام‌ها باید از اداره‌ی آب و فاضلاب، جهاد کشاورزی، امور اراضی و محیط زیست و.... صورت بگیرد تا اجازه‌ی فعالیت داده شود و بعد از اخذ مجوز، واگذاری زمین، خود یک پروسه‌ی پیچیده‌ای است و به این راحتی‌ها نیست و این بی‌انصافی است اگر بگوییم طرف با پارتی مجوز گرفته است و بدانیم که دیگر زمین واگذار نمی‌کنند و به شرط اجرای طرح، اجاره‌ای می‌باشد. ⬅️ در مورد مسائل فرهنگی قرار شد حساب مشترکی به این امر اختصاص داده شود که این حساب تحت نظر نماینده، امام جمعه و فرماندار اردکان می‌باشد و بررسی مشکلات فرهنگی و حل آنها با نظارت این سه نفر صورت خواهد گرفت.(همانطور که می‌دانیم ردیفی برای کارهای فرهنگی و گروهی وجود ندارد.) ⬅️ در مورد گفتند: که نمی‌شود آن‌ را منحل کرد بلکه به نام داریم ولی فعالیتی ندارد. ⬅️ و مطلب پایانی در مورد ، طبق گفته‌ی "شهابی‌زاد"، سوابقش در فرمانداری اردکان موجود می‌باشد و مجوز از طرف استان بدون نظر شهرستان صادر گردیده و باید بدانیم که فردی طرح تبدیل سرباره‌ها را به بلوک داده و مجوز آن را بدون هماهنگی با شهرستان دریافت کرده و محیط زیست اردکان هم مخالف این امر بوده اما محیط زیست استان موافقت نموده و یک سری دستگاه‌ها و تجهیزات نیز واردشده است تا این طرح را به اجرا درآورند که فرماندار گفتند: زیاد به این طرح و اجرای آن خوشبین نبوده و دائماً مراحل را رصد می‌کنند اما به نظر اساتید دانشگاه این سرباره‌ها آلودگی بهداشتی ندارند اما متاسفانه زشت منظر هستند. (ایشان خود پیگیر موضوع هستند.) 🔍 @zarrhbin
مکانیک عشق سیم پیچیِ قلبُم تو سوزوندی و نگفتی فیوز وجودُم تو پَروندی و نگفتی والله بُخدا آفتاماتِ مَن گَلِ هم رفت باطریِ دلُم باز تو پوکوندی و نگفتی برف‌پاکّنِ سینه نَمِگَم من به چه حاله این سینه‌ی بیچاره دَروندی و نگفتی یادُم نَمِره صندلی وَردَس مالِ من بود دیدم گِه رقیبُم تو نِشوندی و نگفتی از بَس توو شُل و گِل، گاز و نیم‌گاز داده بودی چَپ کِردی و لاستیک تِرَکوندی و نگفتی یادُش گِه میاد (شوتابِ) بدبخت نَمِدونی! آتیش مِگیره، دل تو سوزوندی و نگفتی 📚 وَختی گِه دِلُم خَش بود ✍ 📌ارادتمندم، مِدونَم جمعه‌ی هفته‌ای گِه گذشت خیلیادون رفتی پیستِ موتورسوآری، من خو نرفتَم ولی عکس و فیلمای شِما گِه دیدَم به همون خدای بالای سَرُم کِیف کِردَم، مِدونی چرا؟! چون وَختی مِبینی بَچای جَوون به خواسته‌ی به حَقُشون رسیدَن و عالَم و آدم رو هَمرِ خود کِردن، دِلُد خَش مِشه، شاد مِشی و اَگِه خوشحال نَشی، مُنافقی... راسّی ما واشِ رئیسِ قبلیِ پیستِ موتورسوآری، رفیقِ جون‌جونی هَسِّم، شوِ یلدا گِه شُد، رَفتِم خونَشون و گفتِمُش: عبّاس اِمشو بیا و از پیستِ موتورسوآری بُگو، چِطو شد گِه ما "پیست‌دار" شُدم؟... عبّاس گُف: بَچا ده، دوآزده سالِ پیش مِرَفتن مَزرع عبدالله و واشِ موتوراشون تَل بالا مِرَفتن و تک‌چرخ مِزدَن، از این‌وَر هم خیلیا نَمِرفتن و توو خیابون صَدرَوا کلّه موتور بالِ مِکِردَن، گِه مردم هم یَگ وَختی موندَشون مِشُدَن و پُر گیلَشون داشتَن... ما هم دیدِم شهر، گِه این همه زمینِ خدا، بَرِ کارخونا داده، چرا زمین نَدِه تا پیست بِسازِم، بَر همین پای بزرگون شهر نِشسِّم و گُفتِم مُخون این کار بُکُنم، جا و جُمُش هم خودِ بچای جَوون و تک‌چرخ‌زَن مشخص کِردَن، دِگِه نباد دُمبالِ جا بِگَردِم و بَراشون انتخاب کُنِم، گِه بزرگا هم موافقت کِردَن و پیشِ ما گُفتَن بِرو دُمبال کارای زمینُش... عباس مُگُف: ما هم رفتِم پیشِ منابع‌ طبیعی گُفتِم مُخون مَزرعِ عبدالله، پیست بِسازِم....منابع طبیعی گُف: عباس چِقه زمین بَرِ این کار مُوخِی...گفتِم: ما مُخوون یکی پیستِ آبرومند بِسازِم که هم پیستِ موتورسوآری داشته باشه هم ماشین سوآری و هم چرخ‌سوآری و هم حرکاتِ نمایشی، گِه منابع طبیعی هم موافقت کِرد‌ و گُف: بِیی این گوی و این میدون، ببینِم چِکار مُکنی... خلاصه جا و جُم گِه مشخص شد و یَخرُگ کاراش گِه کِردَن، وِلُش کِردَن به اَمونِ خدا، گِه اِمبار بچا اومَدن در دُکونِ ما و گفتن: عبّاس اَگه بَرِه پیست نسازی ما بِرِم موتورون بِفروشِم و اَلَکی سرمایه بَن نگیرِم، ما هم دیدِم بچا راس مِگَن، پیغام سر رَسوندِم و گفتِم: عهد و پیمونی بَسی، باد وفا کنی و این کار رو به انجام بِرسونی، بَچا گیله دارَن... گِه الحمدالله بعدِ ما، کار رو سِپُردَن به یَکی از کارآفرینای شهر، گِه سَرُش بَرِ این کارا درد مِکِرد و به قولِ خودون بُرِشُش رو داشت، او قبول کِرد گِه پیست رو بسازه، همه هم گفتَن: تو رو بِیُفت ما هم پُشتُت دارِم و کُمَکُد مُکُنِم، خلاصه نتیجه کار شد مسابقاتِ کشوری موتورکراس گِه ۲۹ آذر توو پیست موتورسوآری آیت‌الله خاتمی اردکان برگزار شد. (راسّی دیشو از شبکه ورزش، عکسای این مسابقه‌ی کشوری دوباره پخش شد ما خو دوتِ چَش داشتم و دوتِ دِگِه هم قرض کِردِم و زیرنویسِ عکسا که اردکانُش خوشکل نوشته شده بود رو خوندِم و دیدِم...) خلاصه شو یلدا عباس خیلی گَفا زد و ما هم گِه خیلی دوسُش مِدارِم، گوش شُدم و شِنُفتِم و دلون هم خوبُش نبود گِه بَضیا واشِ نامردی و دُرُغ، پشت سَرُش گُفای بیخودی و بیجا مِزَنَن و مِنویسَن؛ فهمیدِم عبّاس و عبّاس‌هایی توو این شهر هَسَّن که تک‌خوری توو مرامُشون نیس، مُخوان اَگِه چیزی پِیدِ مِشه واشِ همه مردمِ شهر بُخورَن و همه شریک باشَن... این دِگِه بِگُم و بِرَم، پیست موتورسوآری آیت‌الله خاتمی یَکی نمونه از خواستای جمعیِ ما مردم بود و یَکی از نیازای اساسی این شهر، جَوون ما دِگه مِدونه بِجای خیابون، باد بِره پیست و اونجا هرچی مُخواد تک‌چَرخ بِزَنه، هیشکه هم حق نداره از گُل نازکتر پیشُش بِگه، به امید اون روزی گِه مابقیِ طرح‌ها و برنامه‌ها از جمله به سرانجام برسه که اَگِه این کار بِشه نه تنها شهرستان اردکان بلکه همه‌ی استان بالاش فیض مِبَرَن، پس به امید روزای روشن بَرِ شهرون... آخرِ مطلب هم اینو از من به یادگاری داشته باشی و آویزه‌ی گوشُدون کُنی، اَگِه قراره توو شهر، بُزرگا را کوچیک کُنِم، بِدونی گِه با این رویه هیش وَخ کوچیکا، بزرگ نَمِشَن، هیش وَخ. خلاصه از ما گفتن بود...یاحق. 🌹 @zarrhbin