ذرهبین درشهر
📌آشنایی با مشاهیر و مفاخر ایران و جهان #محمدرحیم_متقیایروانی (۱۲۹۹ شیراز_۱۳۸۴ لندن) 👇👇👇👇👇👇👇👇
📌آشنایی با مشاهیر و مفاخر ایران و جهان
#محمدرحیم_متقیایروانی (۱۲۹۹ شیراز_۱۳۸۴ لندن)
🔗محمد رحیم متقی ایروانی در21 بهمن ماه 1299 در خانوادهای تاجر پیشه در محله مشیر شیراز بهدنیا آمد .
پدر وی میرزا محمد کاظم متقی ایروانی از #تجار مشهور شیراز بود و جد پدریاش حاج لطفعلی، ملک التجار.
🔗 رحیم تحصیلات ابتدایی را در شیراز گذارند و در سال 1313 به کالج انگلیسها در اصفهان رفت. بعد از آن به مدرسهی شاپور شیراز برگشت و بعدها از دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد.
🔗رحیم خیلی زود از عرصه #تجارت به عرصه #صنعت نقل مکان کرد و به جای #وارداتکفش به فکر وارد کردن کارخانه تولید کفش افتاد و خیلی زود ایدهاش را عملیاتی کرد و بدینترتیب کارخانه #کفشملی در سال 1334 احداث شد.
🔗 ایروانی زمانی نام ملی را بر تولیدات کارخانه گذاشت که هنوز مردم ایران خاطرات ملی شدن صنعت نفت را در ذهن داشتند. طولی نکشید که کارخانه کفش ملی تبدیل به مجموعه کارخانههای کفش ملی شد و کارگران زیادی در این کارخانهها مشغول به کار شدند و اندک زمانی بعد از آن فروشگاههای عرضه زنجیرهای کفش ملی آذین خیابانهای تهران و شهرهای دیگر شد.
🔗قدم بعدی رحیم ایروانی اما #آموزش مدیران صنعتی و نیز آموزش کارگران بود. از آنجایی که ایروانی نه تنها در زندگی اجتماعی بلکه در زندگی صنعتی نیز به رفاه اجتماعی اعتقاد داشت، به فکر احداث خانههای سازمانی برای کارگران افتاد که با استفاده از وامی کمبهره به آنها تعلق میگرفت. بدینترتیب رحیم ایروانی صاحب یکی از مهمترین ویژگیهای کاریزمایی، یعنی #آیندهنگری بود. او همانطور که محکم مینوشت، آنقدر محکم که برخی اوقات قلم در دستش میشکست، با #قاطعیت نیز تصمیم میگرفت و با قدرت عمل میکرد. ایروانی همیشه به کارمندانش میگفت «سفرهای پهن شده است، سعی کنید این سفره همچنان باز بماند.» چرا که او سفره بزرگ کفش ملی را برای همه میخواست.
🔗جالب اما این بود که رحیم ایروانی حتی بدون حضور خودش هم نگران سرنوشت خانواده بزرگ کفش ملی بود. او پس از مصادره کارخانهها و خروج از ایران هر سال اواخر اسفند ماه با ارسال نامهای مفصل ضمن تبریک سال نو به همه کارکنان سفارش میکرد با علاقمندی و دلسوزی کار کنند و در حفظ گروه صنعتی ملی از آن حیث که متعلق به خودشان است کوشا باشند. ایروانی به #استقلالشخصیت اعتقاد داشت و مرتباً در ایام پایانی زندگی این گفته را تکرار میکرد: «وقتی #ثروتت را از دست بدهی، چیزی را از دست ندادهای، اگر #سلامتت را از دست بدهی، تنها سلامتیات را از دست دادهای اما اگر #شخصیّت را از دست بدهی، همه چیزت را از دست دادهای.»
🔗در سال 1344 خانهای بزرگ ساخت و 20 فرزند بیسرپرست را از پرورشگاهی در شیراز به فرزندخواندگی پذیرفت و تمامی امکانات بهداشت و تغذیه و استراحت را تحت مراقبت یک پزشک متخصص اطفال، معلمین و پرستاران شبانهروزی برایشان فراهم کرد. بزرگتر که شدند امکان تحصیل برای این 20 فرزند خوانده فراهم شد، ایروانی اما تنها از آنها انتظار داشت که #آبرومند زندگی کنند، نسبت به تحصیل دانش جدی باشند، ادب و آراستگی را رعایت کنند، به دین اسلام مؤمن بمانند، #امانتدار باشند و یکدیگر را برادرانه دوست داشته باشند.
🔗 رحیم ایروانی اما پس از انقلاب و به رغم مصادره اموال توسط شورای انقلاب اما این فرزندخواندهها را که نوجوان بودند رها نکرد.
همگی آنها را همراه با خانواده خود به انگلستان برد و وسایل زندگی و تحصیلشان را نیز فراهم کرد. بعدها عکسی از این پسران را بر دیوار اتاق کارش در لندن آویزان کرد و به دوستانش همیشه میگفت: «سرمایه من اینها هستند.» بدینترتیب «خانه بزرگ» اگرچه ریشه در تعالیم و آموزش کالج اصفهان و موقعیت خانوادگی او در کودکی داشته است اما با تدبیر او به عنوان یک #کارآفرین مسوول به صورت خانهای حقیقی درآمده بود.
🔗بدینترتیب محمدرحیم ایروانی صنعت نوینی را با مشارکت سرمایهگذاران خارجی در ایران تأسیس کرد، کارخانههای متعدد ساخت، تولید کفش ماشینی را گسترش داد و دست به صادرات این محصول به خارج از ایران زد، فضاهای خرید در شهرها را با نظام مدرن توزیع در فروشگاههای کفش ملی تغییر و گسترش داد، اشتغال ایجاد کرد و طی یک فرآیند 20 ساله توانست مدیریت و مالکیت کارخانهها را به کارکنان ایرانی منتقل کند. بعد از انقلاب اما اموال ایروانی مصادره شد و در فاصله 30 سال پس از دولتی شدن، تولید کفش در کلیه کارخانههای کفش ملی متوقف شد و تنها برخی از فروشگاههای کفش ملی باقی ماندند تا محل عرضه تولید سایر کارخانهها باشند.
ایروانی در 12 اسفند 1384 پس از گذراندن یک روز کاری در دفترش در لندن، به خانه بازگشت و ناگهان قلبش برای همیشه از کار ایستاد.
▪️روحش شاد و یادش گرامی🥀
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
📹 ببینید صحبتهای قابل تامل مدیرعامل محترم کارخانجات شیشه اردکان ایشان در این تریبون چند دقیقهای
❌❌
✍ گذری بر صحبتهای #کارآفریننمونه
👈 حاج محمود عزیزیان مدیرعامل محترم کارخانجات شیشه اردکان ، منتقدین این صنعت را #دشمن ، #حسود ، #تنگنظر و #مریض خواند !!!
✍در ابتدا بگوییم سخنوری مدیرعامل شرکت شیشه آنهم در جمع خانواده پرسنل خود و شرکتی که افتخار #پنجمین سال صادرکننده برتر بودن را جشن گرفته و در جمعی که منتقدین حضور را تحریم کرده و #هیچ مسئول ارشدی از استان و شهرستان برای تایید صحبتهای ایشان نبود ، دور از باور و تصور بود .
↩️ اینگونه با اضطراب و سراسیمه صحبت کردن و
تاختن به منتقدین و آنها را دشمن ، حسود و مریض فرض کردن قطعا جای تامل دارد🤔
↩️ اینکه در هر محفل و مجلسی ایشان با قاطعیت تمام به آلاینده نبودن شرکت شیشه میبالد و غرا وعده های میلیاردی برای کسانی می دهد که آلایندگی شیشه را اثبات کنند و به ضرس قاطع از عدم آلایندگی این شرکت میگوید هم باید مورد بررسی قرار گیرد
در وهله اول بگویند آیا شرکتی که چادرملو هزینه آن را متقبل شده بود تا آلایندگی دشت یزد اردکان را بررسی کند پس از مراجعه به در کارخانه شیشه توانست اجازه ورود به آن شرکت را پیدا کند یا خیر ؟!! عکسالعمل ایشان چه بود ؟!
↩️ این وظیفه و مطالبه همه شهروندان بر اداره کل محیط زیست و انجمن حامیان محیط زیست ، کارگروه پایش آلایندگی ، اساتید و دانشگاهیان و همچنین شورای تامین شهرستان محول است تا نتیجه این تحقیقات را صادقانه ، پیرامون آلاینده بودن یا نبودن این شرکت به اطلاع عموم مردم برسانند تا یکبار برای همیشه به شبهات پایان داده شود
و
همچنین طب کار کارگران عزیز هم پایش شده و اطلاع رسانی کنید تا صحت گفتههای ایشان برای همه واضح و مبرهن شود.
↩️حاج محمود به جز #تاختن به منتقدین گویا حرف دیگری برای گفتن در چنته نداشت ، چون نه از #پارکشیشه گفت ، نه از پایبندی به #تعهداتاجتماعی و نه از سیل گرانی و مهاجرت و بیآبی و ... که ارمغان صنعت وی بوده است.
↩️ اینکه مسئولین از صدر تا ذیل چرا تاکنون سکوت پیشه کرده و تن به دادن مجوز کوره ۲ این شرکت داده نیز خود جای هزاران سوال است و عدم حضور رسمی آنها در جشن شب گذشته شاید گواه خیلی حرفها و تحلیل ها باشد
و
نکته عجیب دیگر اینکه
حاج محمود عزیزیان با این ادعا که محصول شرکت به ۷۲ کشور صادر میشود و در چند هزار کارخانه دیگر استفاده میشود ، پس قطعا نمیتواند این شرکت آلاینده باشد !!!!
(لقمه آماده تحویل مشتری دادن ، رنج و مصائب آن برای مردم شهر ، افتخارش برای جیب ایشان )
↩️ پیرامون پرسنل ۲۰۰۰ هزار نفری خود که همه را عاشق کار عنوان نمودهاند
اولا بفرمایند چند درصد این پرسنل بومی شهرستان هستند و از کار خود رضایت دارند و اگر موقعیت بهتر برایشان فراهم شود بازهم ماندن در این صنعت را به هر کار دیگری ترجیح میدهند ؟!
در ثانی کاش دست ما باز بود تا تمام پیام های ارسالی پرسنل نیز بارگزاری میکردیم تا معیار دستشان بیاید و بفهمند در زیر مجموعهشان چه میگذرد و متوسل به دیگرانی برای بایکوت خبری رسانهها نمیشدند .
و اما
↩️مسئولین محترم با تمام آنچه مدیرعامل شیشه گفتند با این افتخارات و رزومه و کارافرینی و استفاده نکردن از رانت و حمایت ، یک شخص با نام حاج محمود عزیزیان بومی شهرستان به این افتخار رسیده ،
باید #مجسمه و #تندیس ایشان را از #طلا ساخت و در ورودی شهر و شرکت نصب کرد تا مورد تقدیر قرار گیرد و آیندگان هم بدانند این شهر علاوه بر بزرگان و علما ، مردان بزرگ #کارافرین هم داشته است
و دست مریزاد باید گفت به مسئولین و مردمی که با #اتحاد ایستادند تا به صنعت گرانی که میخواهد سایه چتر آلایندگی خود را در پهنای شهر باز کند ، بفهمانند که دیگر این شهر جایی برای گسترش صنعت نیست و ریه ای برای این شهر نفس بریده نمانده است .
↩️پس عدم همراهی و حضور مسئولین و مردم را به فال نیک میگیریم و امیدواریم که مسئولین در همه رده ها متوجه خواسته مردم شهرستان اردکان شده باشند
↩️در پایان منتظر توجه ویژه به خواسته های مطالبه گران و مردم
و شفافیت مسئولین پیرامون آلایندگی ، عوارض و عدم تعهدات این شرکت میمانیم.
بسمالله...
@zarrhbin🕊