ذرهبین درشهر
هم اکنون رخنه ابرهای بارشی از شمالغرب تا جنوبغرب کشورمان ✍ به امید بارشهای خوب @zarrhbin🕊
📌پیشبینی هواشناسی از احتمال بارش شدید باران در برخی مناطق یزد
رضا برهانی مدیرکل هواشناسی یزد :
🔹بر اساس نقشههای پیشیابی در روز یکشنبه ۱۴ آبانماه جاری بارش باران تا ۱۰ میلیمتر در برخی از نقاط استان پیشبینی میشود.
🔹 در این روز بارندگی در بهاباد، اردکان و تفت نسبت به سایر مناطق استان از شدت بیشتری برخوردار است و طی روزهای آینده بر حسب ضرورت اطلاع رسانی بیشتر و هشدارهای لازم صادر میشود.
🔹 روز گذشته یک سامانه بارشی وارد استان شد که در هفته آینده نیز شاهد ادامه فعالیت این سامانه خواهیم بود.
@zarrhbin🕊
اهدای خون توسط کارکنان دادگستری شهرستان اردکان
📌 جمعی از کارکنان دادگستری شهرستان اردکان در جهت اشاعه فرهنگ ایثار و نوع دوستی، در سازمان اهدای خون حاضر شده و خون و فرآورده های خونی خود را به بیماران نیازمند اهدا نمودند ودر این امر خداپسندانه پیش قدم شدند.
⏰ پنجشنبه 11 آبان ماه 1402
✍ روابط عمومی دادگستری شهرستان اردکان
@zarrhbin🕊
❌❌
با سلام
سود شرکت تعاونی توسعه و عمران اردکان، چه موقع پرداخت میشود؟
بنظرم حالا که پرداخت نکردهاند بگذارند بعد از انتخابات پرداخت کنند تا خدای ناکرده هیچ شائبهای هم ایجاد نشود.
با تشکر
@zarrhbin🕊
#آنچه_شما_فرستادهاید
با سلام
ممنون از کانال خوبتون
چند ساله که بلوار پیامبر اعظم درست
کردند پیادرو درست نکردن پیش هرکس
گفتم هیچ کاری نکردن باد که میاد خاک
بلند میشه میاد توی خونمون.وبعد هم
میگن ما فکر مردم هستیم
#شهرداری
@zarrhbin🕊
🔺کوهنوردی نکنید شرایط جوی ناپایدار است
🔹رئیس مرکز ملی پیشبینی وضع هوا با ارائه گزارشی از وضعیت جوی ارتفاعات و کوهستانها تاکید کرد که با توجه به شرایط ناپایدار جوی به کوهنوردان توصیه میشود از صعود خودداری کنند.
@zarrhbin🕊
⚽️هفته توقف صدرنشینان تکمیل شد؛
پرسپولیس در ثانیه آخر متوقف شد
@zarrhbin🕊
📌 بر اساس اعلام دیوان عدالت اداری، دانش آموزان سمپادی مقطع متوسطه اول که هم اکنون در پایههای هفتم، هشتم و نهم مدارس سمپاد مشغول به تحصیل هستند برای ورود به پایه دهم نیازی به شرکت در آزمون ورودی پایه دهم مدارس سمپاد ندارند.
@zarrhbin🕊
✨اربـابـ جــ❤️ـــان...✨
من بلد نیستم چـه بخواهم زشما
عفو ڪن بی ادبـے وسخن خام مـرا
بخدا کربُبلایـے شـدنم دست شماست
جـان عباس فراموش مڪن نـوڪر را
#شب_زیارتی⚡️
@zarrhbin🕊
#مکث👌
✍قدیم تر ها...
تلویزیون ها رنگ نداشتند
کانالی هم حتّی نبود که مُدام عوض کنیم
سرمان گرم بود به یک و دو...
کنترلی هم در کار نبود...
تلفن ها به جای بی سیم و زنگهای دل خوش کُنَک
سیم های فرخورده داشتند و زنگهای گوشخراش...
قالیچه انداختن عیب و عار بود
فرشهای لاکی و دستبافت
آن هم چند تا دوازده متری که جانِ آدم برای جارو زدنشان با جاروهای بی برق، بالا می آمد...
آدم ها،عاشق که می شدند جان میدادند برای یک خط نامه،و نگاهی ناگهان
از سوی اوئی که دل بُرده بود
هزار بار می رفتند و می آمدند تا همان بشود که می خواستند...
خدا یکی بود و یار هم یکی...
آن روزها،هیچ چیزی،یکبار مصرف نبود..!
چینیِ گلِ سرخی بود و لیوان های بلورِ اصفهان...
سفره ها را اندازه میزدی،سر تا تهِ یک کوچه را میگرفتند...
بندِ رخت میزدند توی حیاط
انگار قرار بود یک سرش به کندوان برسد
یک سرِ دیگرش به تالابِ انزلی
لباسها را در تَشت می شستند
نه قوطیِ ربّ گوجه فرنگی در انباری پیدا میشد نه شیشه های کوچکِ ترشی...
هرچه بود،به وفور و خروار...
چندین نفر جمع میشدند دورِ هم
ربّ انار و نارنج میگرفتند
مربّای بهارنارنج و بالَنگ
دیگهای مسی و اجاقهای بزرگی که آغوششان همیشه به روی فسنجان و قیمه بادنجان باز بود...
نه کسی از لانکوم و ورساچه چیزی میدانست
نه چیزی از قیمتِ دلار و سکّه...
عطرِ آشنای برنجِ طارم و سبزی پلوماهی
برای هیچ همسایه ای حسرت آور نبود...
عروسی که میشد
انگار به جای یک خانه،یک محلّه
جوانی به خانه ی بخت میفرستاد...
حنابندان،رنگِ شبِ عید و چهارشنبه سوری داشت...
حال خرابی ها مهم بودند
آدم ها وقت میگذاشتند برای هم
صدای خنده اگر از حیاطی نمی آمد
شب نشینیِ دسته جمعی را،همان جا میگرفتند تا صاحبخانه فکر نکُند تنها مانده.
یادِ خانم جان به خیر...
همیشه میگفت غذا که میپزید حواستان به دو بشقاب بیشتر باشد
مهمانِ سرزده نباید شرمنده ی سفره شود...
حالا که فکر میکنم میبینم این روزها که همه چیز هست
انگار هیچ چیزی سرِ جای خودش نیست...!
جاروبرقی و لباسشوئی و ظرفشوئی داریم
کنسروِ شیرِ مرغ تا جانِ آدمیزاد توی بازار پیدا می شود...
گوشی های آنچنانی هم هست...
خیلی چیزها به خانه ها آمده اند که آن وقت ها خوابشان را هم نمی دیدیم
امّا چقدر از کودکی هایمان پیرتریم...
صدای خنده که می آید تعجّب میکنیم
"از دوست داشتن ها چنان بوی دروغ و فریب می آید که بهترین کارخانه های عطرِ فرانسوی هم در پوشاندنشان،ناتوان شده اند"
دورِ همی که دیگر در کار نیست،چند نفر آشنا هم که اتّفاقی در خیابانی،جائی یکدیگر را میبینند،به جای حالِ هم،نرخِ ارز و طلا را میپرسند...
کاش خدا برایمان کاری میکرد.
کجائی خانم جان...؟!
حواست هست...؟!
من هنوز هم دو بشقاب غذای اضافه را میپزم،ولی کسی که همیشه شرمنده ی سفره ی بی مهمانِ خودش میمانَد،باز هم منم...
#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد..❤️
@zarrhbin🕊