زلزله و عشق🌹🌹🌹
از دکتر شفیعی کدکنی
بیهوده مگو که دوش حیران شدهای
سرحلقهی عاشقانِ دوران شدهای
از زلزله و عشق، خبر کس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شدهای
طفلی به نام شادی، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۳۳۱.
#شفیعی_کدکنی
#زلزله
#عشق
اگر مردی
از دکتر شفیعی کدکنی
بیا ای دوست، این جا در وطن باش
شریک رنج و شادیهای من باش
زنان، این جا چو شیر شَرزه کوشند
اگر مردی، در اینجا باش و زن باش
هزارهی دوم آهوی کوهی، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۴۲.
#شفیعی_کدکنی
🔺اشکال بر تفتازانی
▫️دكترمحمدرضا شفيعي كدكني
🔹مرحوم #محمدتقی_ادیب_نیشابوری در ولايتِ اهل بيت بسيار خالص و شديدالتأثر بود. خوب بهياد مىآورم كه در درسِ مطول به بحث احوالِ مسنداليه مىرسيد، وقتى بهرجزِ منسوب بهامام علىبن ابيطالب كه فرموده است:
▫️انا الذى سَمَّتنى اُمّى حَيْدَرة
▫️ضَرغامُ آجامٍ وَ لَيْثٌ قَسْوَرة
و ايراد تفتازانى را بهساختارِ نحوى آن مطرح مىكرد كه مثلاً بايد گفته مىشد «سَمَّتْهُ اُمّه نه سَمَّتنى اُمّى» مىگفت:
⚡️اى تفتازانى! تو از گوشه بيابانِ تفتازان خراسان رفتهاى و قواعدى از ادب عرب را آموختهاى، اگر خودت اينجا نيستى روحِ تو حاضر است، بشنو و بدان كه حدِّ چون تويى نيست كه بركسى نكته بگيرى كه مظهرِ بلاغتِ زبان عرب است و بعد از قرآن كريم شيواترين كلام را در زبان عرب آفريده است» و در اين گفتار صدايش مىلرزيد و چشمانش در اشك غوطهور مىشد.
🌀يا وقتى كه شعرِ صاحببن عبّاد را مىخواند، چشمانش از اشك لبريز مىشد:
▫️قالَتْ تُحب معاوية؟
▫️قلتُ اسكُتى يا زانية
▫️اَتحبّ مَن شتم الوصىَّ علانية
▫️فعلى يزيد لعنة و على ابيه ثمانية
21 آذر سالگرد رحلت ادیب نیشابوری است جهت شادی روح ایشان صلوات🥀
#سیره_علما
#خاطرات_علما
#درس_اخلاق
#ادیب_نیشابوری
#شفیعی_کدکنی
عضو شوید👇👇👇
🌹کانال #محمد_عربشاهی🌹
https://eitaa.com/mohammadarabshahe
همسایهی دیوار به دیوار
از دکتر شفیعی کدکنی
هرچند ز روزگار، در رنج و غمیم
وز دوری یکدگر، هماره دُژَمیم
صد شکر که در سراچهی کوچهی دل
همسایهی دیوار به دیوار همیم
طفلی به نام شادی، از همیشه تا جاودان، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۲۳۷.
#شفیعی_کدکنی
#همسایه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از مولوی
ای با من و پنهان چو دل، از دل سلامت میکنم
تو کعبهای، هر جا روم، قصد مقامت میکنم
هر جا که هستی، حاضری، از دور در ما ناظری
شب خانه روشن میشود، چون یاد نامت میکنم
گه همچو بازِ آشنا، بر دست تو پر میزنم
گه چون کبوتر، پرزنان، آهنگِ بامت میکنم...
در عشق زنده بودن، گزیدهی غزلیات شمس، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۹۲.
#مولوی
#غزلیات_شمس
#شفیعی_کدکنی