eitaa logo
کانال زروند،ملکان کدکن
348 دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
13.9هزار ویدیو
159 فایل
با سلام این کانال متعلق به کدکنی های عزیز جهت معرفی آداب ورسوم مشاهیر و اطلاعیه ها می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
زلزله و عشق🌹🌹🌹 از دکتر شفیعی کدکنی بیهوده مگو که دوش حیران شده‌ای سرحلقه‌ی عاشقانِ دوران شده‌ای از زلزله و عشق، خبر کس ندهد آن لحظه خبر شوی که ویران شده‌ای طفلی به نام شادی، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۳۳۱.
اگر مردی از دکتر شفیعی کدکنی بیا ای دوست، این جا در وطن باش شریک رنج و شادیهای من باش زنان، این جا چو شیر شَرزه کوشند اگر مردی، در این‌جا باش و زن باش هزاره‌ی دوم آهوی کوهی، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۴۲.
🔺اشکال بر تفتازانی ▫️دكترمحمدرضا شفيعي كدكني 🔹مرحوم در ولايتِ اهل بيت بسيار خالص و شديدالتأثر بود. خوب به‏ياد مى‏آورم كه در درسِ مطول به بحث احوالِ مسنداليه مى‏رسيد، وقتى به‏رجزِ منسوب به‏امام على‏بن ابيطالب كه فرموده است: ▫️انا الذى سَمَّتنى اُمّى حَيْدَرة ▫️ضَرغامُ آجامٍ وَ لَيْثٌ قَسْوَرة و ايراد تفتازانى را به‏ساختارِ نحوى آن مطرح مى‏كرد كه مثلاً بايد گفته مى‏شد «سَمَّتْهُ اُمّه نه سَمَّتنى اُمّى» مى‏گفت: ⚡️اى تفتازانى! تو از گوشه بيابانِ تفتازان خراسان رفته‏اى و قواعدى از ادب عرب را آموخته‏اى، اگر خودت اينجا نيستى روحِ تو حاضر است، بشنو و بدان كه حدِّ چون تويى نيست كه بركسى نكته بگيرى كه مظهرِ بلاغتِ زبان عرب است و بعد از قرآن كريم شيواترين كلام را در زبان عرب آفريده است» و در اين گفتار صدايش مى‏لرزيد و چشمانش در اشك غوطه‏ور مى‏شد. 🌀يا وقتى كه شعرِ صاحب‏بن عبّاد را مى‏خواند، چشمانش از اشك لبريز مى‏شد: ▫️قالَتْ تُحب معاوية؟ ▫️قلتُ اسكُتى يا زانية ▫️اَتحبّ مَن شتم الوصىَّ علانية ▫️فعلى يزيد لعنة و على ابيه ثمانية 21 آذر سالگرد رحلت ادیب نیشابوری است جهت شادی روح ایشان صلوات🥀 عضو شوید👇👇👇 🌹کانال 🌹 https://eitaa.com/mohammadarabshahe
همسایه‌ی دیوار به دیوار از دکتر شفیعی کدکنی هرچند ز روزگار، در رنج و غمیم وز دوری یکدگر، هماره دُژَمیم صد شکر که در سراچه‌ی کوچه‌ی دل همسایه‌ی دیوار به دیوار همیم طفلی به نام شادی، از همیشه تا جاودان، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۲۳۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از مولوی ای با من و پنهان چو دل، از دل سلامت می‌کنم تو کعبه‌ای، هر جا روم، قصد مقامت می‌کنم هر جا که هستی، حاضری، از دور در ما ناظری شب خانه روشن می‌شود، چون یاد نامت می‌کنم گه همچو بازِ آشنا، بر دست تو پر می‌زنم گه چون کبوتر، پرزنان، آهنگِ بامت می‌کنم... در عشق زنده بودن، گزیده‌ی غزلیات شمس، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۹۲.