📚
.
#ڪافہ_ڪتـاب📖
#ڪتـابخـداحـافـظسـالـار
ڪمڪم صداے تیراندازےها بیشـتر و بیشـتر شد .
ساختمان مےلرزید ، صداے شلیڪ آرپےجے و رگبار سـلـاحهاے سنگین براے ما ڪہ صبح امروز توے محیط امن تہران بودیم ، خیلے غیر منتظره بود و البتہ سئوال برانگیز ؛ یعنـے چہ اتفاقے دارد مےافتد ؟!
سیمڪارت عربےاے را ڪہ حسین بہم داده بود ، انداختم توے گوشیم و روشنش ڪردم ، اما تماس نگرفتم .
هنـوز نمےدانستم ڪوچہاے ڪہ ساختمان محل سڪونـت ما در آن قرار دارد ، از چند طرف در مـحاصرهٔ مسلحـین قرار گرفتہ است اما دلم شـور مےزد .
#ارسالـےازیڪدوسـت🍃🌸
📚
.
#ڪافہ_ڪتـاب📖
#مَردےدرتبعیداَبدے
«مشقت را بہ خاطـر خـدا تحمل ڪنید ، اما تسلـیم مشقت نشـوید .
تحمل اندوه بہ مـعناے اندوه پرستے نیست . تحمل درد ، غیـر از قبـول درد است . مـشقت ، آزمایـشے است از سوے حق ، و راهے است میانبُر بہ جانـب آرامـش و شادمـانے .
اصل آن اسـت ڪہ ما بتوانیـم از خود دور شویم ، و این تبعـیدے است ابـدے براے آن ڪس ڪہ خواهـان قربـت اسـت....
مردان و زنان راه حـق ، چہ سلاطـین اراده ڪنند ، چہ نڪنند ، پیوسـتہ در تبعیـد از خویـشاند بہ قصـد تـقرب بہ بارگـاه حق جلجلـالہ . »
بـرگرفتہ از #ڪتـابمَـردےدرتبعـیداَبـدے ؛ زندگے ملـاصدرا
#نادرابـراهـیمے
#ارسالےازیڪدوسـت🐾🌱
🌱🌸
.
.
.
مــن یــڪ دخــتـــر #چــادریــم ...☝️
#شــادو #پــرنــشــاط ،ســرزنــدہ و پــرڪار...😅😃
#قــرآنــو نــهج الــبــلــاغــہ اگــر مــیــخــوانــم
رمــان و حــافــظ هم مــیــخــوانــمــ.🤓
عــاشقــپــهلــوانــے هایــحــضــرت حــیــدر اگــر هســتــمــ،😍
ےڪعــالــمــہ شــعــر حــمــاســے از شــاهنــامــہ هم حــفــظــمــ.😏
پــاےســجــادہ ام گــریــہ اگــر مــیــڪنــمــ😭
خــنــدہ هایــم بــیــن دوســتــانــم هم تــمــاشــایــے اســت !😉😅
منــیــڪ عــالــمــہ دوســت و رفــیــق دارمــ.😍
تــابــســتــانــها اگــر اردوے جــهادے مــیــرویــمــ🙄 اردوهاے تــفــریــحــے ام نــیــز هر هفــتــہ پــا بــرجــاســت ...👌
مااگــر ســخــنــرانــے مــیــرویــم 😕
پــارڪ رفــتــنــمــان هم ســرجــایــش اســت ...🎡
مــســجداگــر پــاتــوق مــاســتــ🕌
بــاغ و بــوســتــان پــاتــوق بــعــدے مــاســت ...⛲️
بــراےنــمــاز صــبــح قــرار مــســجــد اگــر مــیــگــذاریــم ،هنــوز خــورشــیــد نــزدہ از مــســجــد تــا خــانــہ پــیــادہ قــدم مــیــزنــیــمــ.🚶🚶
دعــاے#عــهدمــان را اگــر مــیــخــوانــیــمــ
همــانــجــا ســفــرہ بــاز مــیــڪنــیــم و بــا خــنــدہ و شــادے صــبــحــانــہ مــان مــیــشــود غــذا بــا طــعــم دعــا !🌯🍳
مااگــر #چــادر ســر مــیــڪنــیــمــ☝️
نــقــاش هم هســتــیــمــ😉خــطــمــان هم خــوب اســتــ✍
حــرفــهاے #دخــتــرانــہ مــان ســرجــایــش
.
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸
.
.
.
روزی شهید میشوی که؛
دیگران، بیشتر از خودت برایت مهم باشند.
کسی که همه ی هدایت و سعادت و کرامت را برای خودش میخواهد...
کسی که درگیر دیده شدن و نمایش ایمان و فضیلت هایش به دیگران است، کوچه شهادت را گمـ میکند...
شک نکن...
.
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . .
.
.
.
. #همسـفرانــہ💕
کاش میشد در این شهر
دڪترے پیدا شود
تا♥️" تو"♥️را برایم تجویز ڪند
تا باورت شود
حــــالـــِ منـــ تنها با ♥️"تو"خوبـــــــــــــــــــ میشود
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . .
.
.
.
#عارفانہ
📿خدایا شروع سخن نام توست
وجودم بہ هرلحظـہ آرام توست💚
❤️دل از نـام ویـادت بگیـرد قـرار
خوشم چون ڪہ باشے مرا درڪنار💕
🌸سلامروزتونبخیــر
.
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . .
.
.
.
.روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح
بردن نام حسین بن علی میچسبد
السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني جميعا سلام الله أبدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
**السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولادِ الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
#یا_امیرالمومنین_ع🌷✨
روزے ڪہ راز خلقٺ دنیا نوشتہاند
عالم بہ نام حضرٺ مولا نوشتہاند
معلومشد مقامتو بیش ازخیال ماسٺ
وقتے ڪنار نام تو، زهرا نوشتہاند
#لا_امیرالمومنین_الا_علی♥️
Haj-Saeed-Hadadian-Rasoul-Tork-navadiha-ir.mp3
7.32M
🌱🌸
.
.
.
داستان_توبه_گناه_خدا_معجزه
سخنران:سعیدحدادیان
داستان شماره:۱۰
داستان درخواستی:توبه رسول ترک
بسیارزیباوپندآموز
ازدست ندید
پستی ناب
نشربدید
.
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . .
.
.
.
. ❣❣
#تلنگر
هروقت فكر #گناه به سراغم مياد ، به #یاد_مرگ میوفتم .💀
❌ به اينكه اگه موقع انجام گناه سكته كنم و بميرم...😰
🔥 و اگر در حال ارتکاب گناه باشم
(چه آبرويي ازم ميره😔)
📛 مهمتر از همه اينكه ديگه مُردم و فرصتی برای جبران اشتباهم و #توبه ندارم.😭
☑️ پس : اگه خواستی گناهی مرتکب بشی به این فکر کن که ممکنه الان فرشته مرگ کنارت باشه...😰
⚠️ به این فکر کن که بعد مرگ دیگه راه بازگشتی نیست... ♻️❌
📛 کی میتونه الان قسم بخوره که تا یک دقیقه دیگه زنده اس⁉
️
📛 پس تویی که از یک دقیقه یا حتی یک ثانیه بعد از خودتم خبر نداری ، چطور این گناهو انجام میدی درحالیکه ممکنه در همون لحظه بمیری ⁉️💀
📛 چه تضمینی میکنی که وقتی برای #توبہ داشته باشی ⁉️
️
❕ پس مواظب باش❕
💀 مـرگ خبر نمی کنه 💀
.
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . .
.
.
.
#همسفرانہ💕
دوسٺٺ دارم ولے چون با حجابے بیشٺر
مثل خورشیدے ولے پشٺ نقابے بیشٺر
شال سبز و سرخ حتے صورتے بر چهره اٺ
خوب مے آید ولے خوبـــــــ رنگ مشکے بیشٺر😉
.
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . .
.
.
.
☺️ پس آستان زندگی خو رو پاک کنید
یعنی چه؟؟
😎 من حوصله ندارم تکرار کنم ولی
میگه که اصول زیست محیطی
ریشه الهی و ملکوتی داره.
😎 بقیه ش رو برید بخونین
📕|• #مفاتیح_الحیاة. ص: ۶۹۰
#آیتالله_جوادی_آملی.
.
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴هیچکس مثل #حاج_قاسم، منافقین و مریم رجوی رو نابود نکرد
امروز آمریکا امیدش به زبالههای دور ریخته ملت ایران و #دختر_ولگرد است 😂
🌱🌸 . . .
.
.
.
نماز با فضیلت یکشنبه ماه ذی القعده
از کتاب اقبال الاعمال سید بن طاووس
«انس بن مالک» می گوید: رسول خدا در یکشنبه ماه ذی القعده آمدند و فرمودند: ای مردم، کدام یک از شما می خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می خواهیم توبه کنیم.
سپس فرمود: هیچ بنده ای از امت من نیست که این عمل را انجام دهد،مگر آنکه از آسمان به او ندا می شود: «ای بنده ی خدا، عمل خود از نو آغاز کن؛ زیرا توبه ی تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.»
و فرشته ای از زیر عرش به او خطاب می کند: «ای بنده خجسته باد بر تو و اهل تو و فرزندان تو!»
و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.»
و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، تو مۆمن از دنیا می روی و دین تو از تو گرفته نمی شود و قبر تو گشوده و نورانی می شود.»
و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گشوده و فراوان خواهد بود.»
🔺 و جبرئیل علیه السلام ندا می کند: «من همراه با فرشته ی مرگ می آیم و به او سفارش می کنم که با تو به نرمی رفتار کند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد کرد و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.»
👈 و آن عمل بسیار پر فضیلت «نماز یکشنبه ذی القعده» است و کیفیت آن چنان است که :
در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گزارد ( ۲ نماز دو رکعتی)
د
.
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . .
.
.
.
{مردي كه كمك خواست} 💞
به گذشته پرمشقت خويش ميانديشيد، به يادش ميافتاد كه چه روزهاي تلخو پر مرارتي
را پشت سر گذاشته، روزهايي كه حتي قادر نبود قوت روزانهزن و ودكانك معصومش را
فراهم نمايد. با خود فكر ميكرد كه چگونه يكجمله كوتاه - فقط يك جمله - كه در سه
نوبت پرده گوشش را نواخت، بهروحش نيرو داد و مسير زندگانيش را عوض كرد، و او و
خانوادهاش را ازفقر و نكبتي كه گرفتار آن بودند نجات داد.
او يكي از صحابه رسول اكرم بود. فقر و تنگدستي براو چيره شده بود. دريك روز كه حس
كرد ديگر كارد به استخوانش رسيده، با مشورت و پيشنهادزنشتصميم گرفت برود، و
وضع خود را براي رسول اكرم شرح دهد، و از آن حضرت استمداد مالي كند.با همين نيت
رفت، ولي قبل از آنكه حاجت خود را بگويد اين جمله اززبان رسول اكرم به گوشش خورد :
هركس از ما كمكي بخواهد ما به اوكمك ميكنيم، ولي اگر كسي بينيازي بورزد و دست
حاجت پيش مخلوقي درازنكند، خداوند او را بينياز ميكند . آن روز چيزي نگفت، و به
خانه خويش برگشت. باز با هيولاي مهيب فقر كه همچنان بر خانه اش سايه افكنده بود روبرو
شد، ناچار روز ديگر به همان نيت به مجلس رسول اكرم حاضر شد، آن روز هم همان جمله
را از رسول اكرم شنيد : هركس از ما كمكي بخواهد ما به او كمك ميكنيم، ولي اگر كسي
بي نيازي بورزد خداوند او را
بي نياز ميكند . اين دفعه نيز بدون اينكه حاجت خود را بگويد، به خانه خويش برگشت. و
چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعيف و بيچاره وناتوان ميديد، براي سومين بار به
همان نيت به مجلس رسول اكرم رفت،باز هم لب هاي رسول اكرم به حركت آمد، و با همان آهنگ - كه به دل قوت و به روح اطمينان مي بخشيد - همان جمله را
تكرار كرد.
اين بار كه آن جمله را شنيد، اطمينان بيشتري در قلب خود احساس كرد.حس كرد كه
كليد مشكل خويش را در همين جمله يافته است. وقتي كه خارج شد با قدم هاي
مطمئن تري راه ميرفت. با خود فكر ميكرد كه ديگر هرگز به دنبال كمك و مساعدت
بندگان نخواهم رفت. به خدا تكيه ميكنم و از نيروو استعدادي كه در وجود خودم به
وديعت گذاشته شده استفاده ميكنم، واز اوميخواهم كه مرا در كاري كه پيش ميگيرم
موفق گرداند و مرا بي نياز سازد.با خودش فكر كرد كه از من چه كاري ساخته است؟ به
نظرش رسيد عجالةاين قدر از او ساخته هست كه برود به صحرا و هيزمي جمع كند و
بياورد وبفروشد. رفت و تيشهاي عاريه كرد و به صحرا رفت، هيزمي جمع كرد وفروخت.
لذت حاصل دسترنج خويش را چشيد. روزهاي ديگر به اينكار ادامهداد، تا تدريجا توانست از
همين پول براي خود تيشه و حيوان ساير لوازم كار را بخرد.
باز هم به كار خود ادامه داد تا صاحب سرمايه و غلاماني شد.روزي رسول اكرم به او رسيد و
تبسم كنان فرمود : نگفتم، هركس از ماكمكي بخواهد ما به او كمك ميدهيم، ولي اگر
بي نيازي بورزد خداوند او را بي نياز ميكند
1 اصول كافي، ج 2 ، صفحه 139
🌷
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . .
.
.
.
#ایستگاه_نیایش
بی بهانه یا با بهانه
فرقی نمیکند
هر زمانی که یادش میکنم
دل♥ گرمم میکند..
خدا را می گویم😍
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .
زینبی ها
📚
.
#ڪافہ_ڪتـاب 📖
#ڪتـابعارفــانـہ
یڪ روز با رفقاے محل و بچہهای مسجد رفتہبودیم دماوند . شما توے آن سفر نبودید همہ رفقا مشغول بازے و سرگرمے بودند . یکے از بزرگترها گفت احمد آقا برو این ڪتری رو آب ڪن و بیار تا چاے درست ڪنیم . بعد جایے رو نشان داد گفت اون جا رودخانہ است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم . راه زیادے نبود از لابہلاے بوتہها ودرختها بہ رودخانہ نزدیڪ شدم تا چشمم بہ رودخانہ افتاد یڪ دفعہ سرم را پایین انداختم و همان جا نشستم !
بدنم شروع به لرزیدن ڪرد نمےدانستم چہکار کنم !
همان جا پشت بوتہها مخفے شدم . من مےتوانستم بہ راحتے یڪ گناه بزرگ انجام دهم . در پشت آن بوتہها چندین دختر جوان مشغول شنا ڪردن بودند. من همان جا خدا را صدا ڪردم و گفتم : «خدایا ڪمڪم ڪن الآن شیطان من را وسوسہ میڪند ڪہ من نگاه ڪنم هیچ کس هم متوجہ نمےشود اما بہ خاطر تو از این از این گناه مےگذرم . »
بعد ڪترے خالے را از آن جا برداشتم و از جاے دیگر آب آوردم . بچہها مشغول بازے بودند . من هم شروع بہ آتش درست ڪردن ڪردم خیلے دود توے چشمانم رفت . اشڪ همین طور از چشمانم جارے بود . یادم افتاد ڪہ حاج آقا گفتہ بود : « هرڪس براے خدا گریہ ڪند خداوند او را خیلے دوست خواهد داشت . » من همینطور ڪہ اشڪ مےریختم گفتم از این بہ بعد براے خدا گریه مےڪنم . حالم خیلے منقلب بود . از آن امتحان سختے ڪہ در ڪنار رودخانہ برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم . همین طور ڪہ داشتم اشڪ مےریختم و با خدا مناجات مےکردم خیلے با توجہ گفتم : «یاالله یا الله...» ب۷ محض این ڪه این عبارت را تڪرار ڪردم صدایے شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم . از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا مےآمد . همہ مےگفتند : « سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائڪہ والرُوح » ( پاڪ و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائڪہ و روح ) وقتے این صدا را شنیدم ناباورانہ بہ اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچہها متوجہ نشدند . من در آن غروب با بدنے ڪہ از وحشت مےلرزید به اطراف مےرفتم از همہ ذرات عالم این صدا را میشنیدم !
احمد بعد از آن ڪمے سڪوت ڪرد . بعد با صدایے آرام ادامہ داد : از آن موقع ڪمڪم درهایے از عالم بالا بہ روے من باز شد !
احمد بلند شد و گفت این را براے تعریف از خودم نگفتم .گفتم تا بدانے انسانے ڪہ گناه را ترڪ ڪند چہ مقامي پیش خدا دارد . بعد گفت : «تا زندهام براے ڪسے این ماجرا را تعریف نڪن.
#زندگینامہوخاطراتشهیداحمدعلےنیرے
#ارسـالےازیڪدوسـت🌻💛
زینبی ها
📚 #ڪافہ_ڪتـاب رفقاے نـاب سلام علیڪم ✋🏻 حال و احوال چطوره؟خوبید انءشالله ☺️ یگانہ هـمـراهـان زینب
انتـــــظـار #ڪافہڪتـاب بـراے متـن هـاے نـاب و بـکـر شـما 💚💛🧡❤️
🌱🌸 . . .
.
.
.
به گوشی همسنگر ....؟!🍃
ماسک زدن
سخت تر از
کرونا گرفتن
نیست..!
#من_ماسک_میزنم😷
#کرونا
.
.
🦋
@zeinabiha2
. 🦋
.
.🌱🌸 . . .