📝 خاطره ای عجیب از یک شهید
🍃سوار یک ماشین شدیم.
ما پشت ماشین نشسته بودیم و خودرو با سرعت حرکت می کرد.
این ماشین هیچ حفاظی در اطراف خود نداشت.
در سر هر پیچ دو نفر از کسانی که سوار شده بودند به پایین پرت می شدند! جاده خراب بود. ماشین هم با سرعت می رفت.
یک باره به اطرافم نگاه کردم و دیدم فقط من در پشت ماشین مانده ام! سر پیچ بعدی آنقدر با سرعت رفت که دست من هم جدا شد و نزدیک بود از ماشین پرت شوم.اما در آن لحظه آخر فریاد زدم:
یا صاحب الزمان (عج)
🍃در همین حال یک نفر دستم را گرفت و اجازه نداد به زمین بیفتم.
من به سلامت توانستم آن گردنه ها را رد کنم.
در همین لحظه از خواب پریدم.
فهمیدم که باید در سخت ترین شرایط دست از دامن #امام_زمان (عج) بر نداریم؛ و گرنه تندباد حوادث همه ما را نابود خواهد کرد..👌🏽🌿
🕊 #شهیداحمدعلینیری
@zeinabiha2
زینبی ها
📱 #کلیپ ؛ #استوری 📌 در پِی دوست 🗡 پسر فاطمه با تیغ علی برگشته! @zeinabiha2
لبیک یا مهدی 🌹
3صلوات به نیت سلامتی وفرج امام زمان (عج) 🤲
#ریحانہ
←تااونجاڪہیادمہ🙃☝🏼
هراقاپسرے
نمیتونہلباسائمهرو،تنڪنہ💛°•
امادخترخانوما همشوناجازهدارن
چادرحضرتزهراروامانت
سرڪنن…ッ♥🌱
#پویش_حجاب_فاطمے
@zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغض هایی هست ؛
نفس را بند می آورد ...
گشودن شان
کار یک نفر است :
"امام رضا" ...
#دلتنگم
.
.
.
#امام_رضا #امام_رئوف #امام_غریب #غریب_الغربا #طوس #مشهد #امام_هشتم #رضاجانم #عشق #قلب
@zeinabiha2
سپاه پاسداران اتهامات شخصی سردار جوانی را تکذیب کرد
👈 سخنگوی سپاه: ممکن است آقای جوانی سخنانش درباره سعید محمد را تکذیب کند
👤سردار رمضان شریف: برداشت آقای جوانی این بوده که به دلیل تخلفات انتخاباتی ایشان کنار گذاشته شده و برداشت ایشان محترم هم هست ولی برداشت من ممکن است متفاوت باشد.
🔹وقتی سخنگو چیزی را اعلام کند به اسم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ثبت میشود، ولی اگر یک معاون موضع گیری کند الزاما موضع سپاه نیست.
🔸هر کس میگوید تخلف بوده باید متقن و دقیق بگوید چه تخلفی بوده است. برداشت یک معاون سپاه این بوده که تخلف صورت گرفته، اما نظر رسمی سپاه ممکن است این نباشد. شاید برداشت آقای جوانی این بوده؛ ممکن هم هست آقای جوانی اصل حرفش را تکذیب کند.
@zeinabiha2
زینبی ها
#قسمت80 یوزارسیف زندگیم روی چرخ خوشبیاری ,حداقل برای من بود,بهرام خبرهایی از ساسان گیر اورده بود
#قسمت81
یوزارسیف
لحظه ها بر خلاف گذشته,کند میگذشت وانگار هر ده دقیقه یک ساعت طول میکشید,همینجور که دور تسبیحم تمام میشد ,صدای ویبره موبایلم شروع به وینگ وینگ کردن ,کرد ,به سرعت خودم را به اوپن رساندم وگوشی را برداشتم ,چشام را بستم وگفتم:سلام یوزارسیفم...چه خبرا؟چرا زودتر زنگ نزدی؟که با,صدای پدرم از پشت گوشی جا خوردم,پدرم که انگار خنده تو لباش بود گفت:یوزارسیف؟!!
با حالتی که حاکی از خجالت بود گفتم:فکر کردم یوسف هست..
پدر:بگذریم,نتیجه کنکور چی شده؟؟
من:نمیدونم,قرار شده یوسف نگاه کنه وبه منم بگه...
پدر:که اینطور...هروقت نتیجه به دستت رسید منم بی خبر نذار,راستی امروز ساسان را گرفتن,گفتم بهت بگم که خوشحال شی...
با خوشحالی گفتم:خدا را شکررر,چشم ,به محض اینکه نتیجه را فهمیدم ,به شما زنگ میزنم.
تا گوشی را قطع کردم ,هنوز زمین نگذاشته بودم که دوباره زنگ خورد واینبار چشم بسته جواب ندادم ودیدم اسم سمیه است,وصلش کردم:الو سمیه,شیری یا روباه؟؟
سمیه که انگار حالش خیلی خوش بود گفت:زر زری جون ,من تربیت معلم قبول شدم,الان شما بایه معلم مملکت صحبت میکنید...
دوباره خنده ای زدم وگفتم:خدا را شکرررر,بازم همت علیرضا,زود بهت خبر داده ,از یوزارسیف ما که خبری نشد ویکهو با یه فکر تمام تنم یخ کرد,نکنه نکنه من قبول نشدم؟که با حرف سمیه مطمین شدم که خبرایی هست..
سمیه:خوب دختر خوب ,حتما یه دلیل داشته که خبری به دستت نرسیده ,حالا خودت را ناراحت نکن ,هنوز تو تازه دیپلم گرفتی وسالها درپیش داری به قول قدیمیا شب دراز است وقلندر,بیدار,حالا فوقش الان نشد ,سال دیگه...
بند دلم پاره شد وبالکنت گفتم:نکنه من قبول نشدم؟سمیه, جان علیرضا توچیزی میدونی؟
سمیه پقی زد زیر خنده وگفت:خط قرمز من جان علیرضاست لطفا قسم نده,الانم بیا در را باز کن که پشت درخونه تان ,زیر پامون علف سبز شد...
بااین حرفش کاملا فهمیدم که من چیزی قبول نشدم... حتما چون جایی قبول نشده بودم ,یوزارسیف از سمیه خواسته بیاد کنارم تا دلداریم بده...اشکم سرازیر شد,اخه من خیلی خیلی تلاش کرده بودم...اخه جواب بابا را چی بدم؟؟
اینقدر توبهت بودم که یادم رفت سمیه پشت دره وبا صدای,ایفون به خود امدم..
ادامه دارد...
📚نویسنده؛ط_حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد اسطوره حزب الله و سردار مقاومت
حاج احمد متوسلیان
🌹🌹 ولادتت مبارک ای مرد میدان 🌹🌹
#مرد_میدان
#حاج_احمد_متوسلیان
#تولد