eitaa logo
زینبی ها
4.4هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/17367927276640 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5791764085850770110.mp3
3.13M
○°سلام اربابم امید قلب بی تابم 💔 🎤کربلایی حسین‌خلجی
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏝می‌دونید چطوری باید منتظر آقا (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشیم؟ تا حالا اینجوری به نحوه‌ی انتظار فکر کرده بودید؟🏝 🎤حاج‌آقاکاشانی 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 @zeinabiha2
به بلندای یک عمر.mp3
5.4M
... 💫 ※ فرصت ها در گذر است... - چندروز باقی مانده تا عظیم ترین سفره‌ی رحمت الهی! - سفره‌ای به عظمتِ اسمِ " رحمان " - چگونه به این میهمانی وارد شویم؟ 🎤 @zeinabiha2
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـ برای چی اینقدر غصه می‌خوری؟ اتفاق قشنگی در پیش هست! @zeinabiha2
╰❥⚠️🌱• آنها که از پل‌‌صراط‌‌ می‌گذرند قبلا ازخیلی‌ چیز‌هاگذشته‌اند؛ باید بِـگذری‌ تا بُـگذری‌ . . .! . . .🌱 @zeinabiha2
• ○° اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضۍ مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِۍَ مِنْهُ🌱 خدایا!! اگر در آن قسمت از "ماه شعبان" ڪہ گذشتہ ما را نیامرزیده‌اۍ در آن قسمت ڪہ از این ماه مانده بیامرزمان...🥺 ﴿ الهۍ آمین 💔﴾ 🌙 🌸 🦋 @zeinabiha2
*3صلوات* به نیت سلامتی وفرج امام زمان( عج) 🤲 🌹
زینبی ها
#قسمت87 یوزارسیف یوزارسیف با علیرضا از سفر حرف میزدند,من که نمیدونستم چی به چیه,اما انگار سمیه از
یوزارسیف دست در دست یوزارسیف روبه روی حرم خانوم زینب کبری س ایستادم ,چشمهام را بستم وبا تمام وجود ریه هایم را از عطر حرم زینبی پر کردم,دست روی سینه گذاشتم وگفتم:السلام علیک یا بنت رسول الله...السلام علیک یا بنت علی مرتضی,السلام علیک یا بنت فاطمه الزهرا...سلام بر بانوی قصه های پر غصه,سلام بر نقش افرین, میدانهای سخت ونفس گیر,سلام بر صبورترین پرستار عالم,سلامم را که از قلبی که مالامال عشق به شما وال علی ع ست بپذیر..عمه جانم ,زینب, به قربان دل غریبت وغربت عظیمت بشوم که روزگاری اشک برفراق مادر ریختی وهمسنگر پدر مظلوم وتنهایت شدی,روزگاری پاره های جگر را درتشت به نظاره نشستی وخون دل خوردی,روزگاری تیر برتابوت حسنت زدند وجگرت را سوزاندند,زمانی پرپر شدن فرزندات را دیدی,پیکر اربن اربای علی اکبر,تیر در چشمان عباس ودستان بریده ی برادر را دیدی اما هنوز هم قصه ی غصه ات به نیمه نرسیده بود,اخر چه صبری داشتی بانو ,توکه شرط ازدواجت را همراهی همیشه با حسین ع قرار دادی,چگونه از بالای تل بریده شدن سر عشقت حسین ع را دیدی وباز هم صبوری کردی,اتش زدن خیمه ها را به چشم خویشتن نظاره کردی وخود را فدایی امام زمانت کردی,یتیم بچه های کربلا را از زیر بوته های خار در تاریکی بیابان گرد هم جمع کردی وناله هایشان را با ناز ونوازشهایت التیام دادی وباز هم خم به ابرو نیاوردی,به اسارت در امدی ودرهمین شام,همین جا,کربلایی دیگر شکل گرفت ورقیه پرکشید وداغ دل داغدیده ات تازه شد ووقتی ناکسی از شما پرسید دیدی خدا با شما چه کرد؟؟! فرمودی:ما رأیت الا جمیلا....هرچه دیدم زیبایی بود... اری انان که دلشان را به متاع ناچیز,دنیا خوش کرده اند چه میفهمند که عشق الهی چیست ومقربان درگاهش چگونه برگزیده میشوند وبارها وبارها مورد ابتلا قرار میگیرند,چه زیبا فرموده ان زیبا سخن که: در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زدقدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور.. بانویم زینب س,الان دراین هنگام سعی میکنم ,شاگرد مکتبی باشم که معلمه اش شمایی ودر ناملایمات ان کنم ,که شما کردی...وتا پای جان ,مانند شما در مسیر امام زمانم وفدایی وجود نازنینش باشم.... ناگاه با فشار دست یوزارسیف که دستم را گرفته بود به خود امدم واز اشکهای روان یوسف که برچهره اش نقش بسته بود ,فهمیدم ,هرچه گفتم,او شنیده... یوسف دست ادب بر,سینه نهاد وسلام دادوروبه گنبد گفت:سلام عمه جان,این غلام حلقه به گوشت دوباره امد واینبار با هدیه ای امد که داشتنش را از آستان ودرگاه وکرم شما میدانم واشاره کرد به من وادامه داد:زری بانویم...قرار است مانندبانویش زینب س صبوری کند... پشتم لرزید از,حرف یوسف...این حرف معنایی عمیق داشت که اصلا دوست نداشتم به ان معنا حتی لحظه ای,فکر کنم . ادامه دارد 📚نویسنده؛ط_حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولاجانم نمی دانم چگونه شب های انتظار را سحر می‌کنی نمی دانم در کدامین زمین سکونت داری تنها دارایی روزم سلامی است که هر صبح به شما می‌دهم. .... ...🌹🍃 ..🌹🍃 @zeinabiha2