eitaa logo
زینبی ها
3.8هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/16847855722639 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
... فاطمه، سوالات را با دقت خواند. چند لحظه‌ای فکر کرد و گفت: «اجازه می‌دهی پاسخ سوالات را بنویسم؟» 📝 ابراهیم لبخندی زد و گفت: «حتما، صبر کن برایت قلم و مرکب بیاورم.» می‌دانست که فاطمه از عهده‌ی این سوالات برمی‌آید. 🍀 مردهای کاروان، خداحافظی کردند و مدینه را به قصد دیار خود ترک کردند. هنوز از مدینه دور نشده بودند که ... رئیس کاروان، را شناخت. از اسب پیاده شد و مشتاقانه به سمت او رفت. 💚 امام موسی کاظم نیز از اسب پیاده شد. سلام کرد و با مرد دست داد. 🔆 مرد گفت: «مشتاق دیدار شما بودیم. همراهانم سوالاتی از محضرتان داشتند که به همین دلیل می‌خواستیم محضر مبارک‌تان شرفیاب شویم، اما اهل منزل گفتند هستید. خدا را شکر که توفیق بود اینجا شما را زیارت کنیم» 💕 ... امام گفت: «سوالاتتان چه بود؟» رئیس کاروان، بُرد مصری را از میان عبایش درآورد و مقابل ایشان گرفت و گفت: «سوالاتمان را نوشتیم تا خدمت شما بدهند. اما دختر گرامی‌تان پاسخ آنها را برای ما نوشتند» 🌙 امام دست دراز کرد و پاسخ‌ها را از مرد گرفت. باز کرد و تمام آن را خواند. لبخند بر لبش نشست و سه بار زیر لب گفت: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش . . .» 🌸🍃 🆔 @zeinabiha2