eitaa logo
زینبی ها
3.9هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/16847855722639 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🌸 . . . . . . {مردي كه كمك خواست} 💞 به گذشته پرمشقت خويش ميانديشيد، به يادش ميافتاد كه چه روزهاي تلخو پر مرارتي را پشت سر گذاشته، روزهايي كه حتي قادر نبود قوت روزانهزن و ودكانك معصومش را فراهم نمايد. با خود فكر ميكرد كه چگونه يكجمله كوتاه - فقط يك جمله - كه در سه نوبت پرده گوشش را نواخت، بهروحش نيرو داد و مسير زندگانيش را عوض كرد، و او و خانوادهاش را ازفقر و نكبتي كه گرفتار آن بودند نجات داد. او يكي از صحابه رسول اكرم بود. فقر و تنگدستي براو چيره شده بود. دريك روز كه حس كرد ديگر كارد به استخوانش رسيده، با مشورت و پيشنهادزنشتصميم گرفت برود، و وضع خود را براي رسول اكرم شرح دهد، و از آن حضرت استمداد مالي كند.با همين نيت رفت، ولي قبل از آنكه حاجت خود را بگويد اين جمله اززبان رسول اكرم به گوشش خورد : هركس از ما كمكي بخواهد ما به اوكمك ميكنيم، ولي اگر كسي بينيازي بورزد و دست حاجت پيش مخلوقي درازنكند، خداوند او را بينياز ميكند . آن روز چيزي نگفت، و به خانه خويش برگشت. باز با هيولاي مهيب فقر كه همچنان بر خانه اش سايه افكنده بود روبرو شد، ناچار روز ديگر به همان نيت به مجلس رسول اكرم حاضر شد، آن روز هم همان جمله را از رسول اكرم شنيد : هركس از ما كمكي بخواهد ما به او كمك ميكنيم، ولي اگر كسي بي نيازي بورزد خداوند او را بي نياز ميكند . اين دفعه نيز بدون اينكه حاجت خود را بگويد، به خانه خويش برگشت. و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعيف و بيچاره وناتوان ميديد، براي سومين بار به همان نيت به مجلس رسول اكرم رفت،باز هم لب هاي رسول اكرم به حركت آمد، و با همان آهنگ - كه به دل قوت و به روح اطمينان مي بخشيد - همان جمله را تكرار كرد. اين بار كه آن جمله را شنيد، اطمينان بيشتري در قلب خود احساس كرد.حس كرد كه كليد مشكل خويش را در همين جمله يافته است. وقتي كه خارج شد با قدم هاي مطمئن تري راه ميرفت. با خود فكر ميكرد كه ديگر هرگز به دنبال كمك و مساعدت بندگان نخواهم رفت. به خدا تكيه ميكنم و از نيروو استعدادي كه در وجود خودم به وديعت گذاشته شده استفاده ميكنم، واز اوميخواهم كه مرا در كاري كه پيش ميگيرم موفق گرداند و مرا بي نياز سازد.با خودش فكر كرد كه از من چه كاري ساخته است؟ به نظرش رسيد عجالةاين قدر از او ساخته هست كه برود به صحرا و هيزمي جمع كند و بياورد وبفروشد. رفت و تيشهاي عاريه كرد و به صحرا رفت، هيزمي جمع كرد وفروخت. لذت حاصل دسترنج خويش را چشيد. روزهاي ديگر به اينكار ادامهداد، تا تدريجا توانست از همين پول براي خود تيشه و حيوان ساير لوازم كار را بخرد. باز هم به كار خود ادامه داد تا صاحب سرمايه و غلاماني شد.روزي رسول اكرم به او رسيد و تبسم كنان فرمود : نگفتم، هركس از ماكمكي بخواهد ما به او كمك ميدهيم، ولي اگر بي نيازي بورزد خداوند او را بي نياز ميكند 1 اصول كافي، ج 2 ، صفحه 139 🌷 . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . . . . . بی بهانه یا با بهانه فرقی نمیکند هر زمانی که یادش میکنم دل♥ گرمم میکند.. خدا را می گویم😍 . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
زینبی ها
📚 . 📖 یڪ روز با رفقاے محل و بچہ‌های مسجد رفتہ‌بودیم دماوند . شما توے آن سفر نبودید همہ رفقا مشغول بازے و سرگرمے بودند . یکے از بزرگترها گفت احمد آقا برو این ڪتری رو آب ڪن و بیار تا چاے درست ڪنیم . بعد جایے رو نشان داد گفت اون جا رودخانہ است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم . راه زیادے نبود از لابہ‌لاے بوتہ‌ها ودرخت‌ها بہ رودخانہ نزدیڪ شدم تا چشمم بہ رودخانہ افتاد یڪ دفعہ سرم را پایین انداختم و همان جا نشستم ! بدنم شروع به لرزیدن ڪرد نمے‌دانستم چہ‌کار کنم ! همان جا پشت بوتہ‌ها مخفے شدم . من مےتوانستم بہ راحتے یڪ گناه بزرگ انجام دهم . در پشت آن بوتہ‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا ڪردن بودند. من همان جا خدا را صدا ڪردم و گفتم : «خدایا ڪمڪم ڪن الآن شیطان من را وسوسہ می‌ڪند ڪہ من نگاه ڪنم هیچ کس هم متوجہ نمےشود اما بہ خاطر تو از این از این گناه مے‌گذرم . » بعد ڪترے خالے را از آن جا برداشتم و از جاے دیگر آب آوردم . بچہ‌ها مشغول بازے بودند . من هم شروع بہ آتش درست ڪردن ڪردم خیلے دود توے چشمانم رفت . اشڪ همین طور از چشمانم جارے بود . یادم افتاد ڪہ حاج آقا گفتہ بود : « هرڪس براے خدا گریہ ڪند خداوند او را خیلے دوست خواهد داشت . » من همینطور ڪہ اشڪ مے‌ریختم گفتم از این بہ بعد براے خدا گریه مے‌ڪنم . حالم خیلے منقلب بود . از آن امتحان سختے ڪہ در ڪنار رودخانہ برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم . همین طور ڪہ داشتم اشڪ مےریختم و با خدا مناجات مے‌کردم خیلے با توجہ گفتم : «یاالله یا الله...» ب۷ محض این ڪه این عبارت را تڪرار ڪردم صدایے شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم . از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا مےآمد . همہ مے‌گفتند : « سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائڪہ والرُوح » ( پاڪ و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائڪہ و روح ) وقتے این صدا را شنیدم ناباورانہ بہ اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچہ‌ها متوجہ نشدند . من در آن غروب با بدنے ڪہ از وحشت مےلرزید به اطراف مے‌رفتم از همہ ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم ! احمد بعد از آن ڪمے سڪوت ڪرد . بعد با صدایے آرام ادامہ داد : از آن موقع ڪم‌ڪم درهایے از عالم بالا بہ روے من باز شد ! احمد بلند شد و گفت این را براے تعریف از خودم نگفتم .گفتم تا بدانے انسانے ڪہ گناه را ترڪ ڪند چہ مقامي پیش خدا دارد . بعد گفت : «تا زنده‌ام براے ڪسے این ماجرا را تعریف نڪن. 🌻💛
🌱🌸 . . . . . . به گوشی همسنگر ....؟!🍃 ماسک زدن سخت تر از کرونا گرفتن نیست..! 😷 . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . . 📸✌️ ♥️ 📿 . . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . . 📸✌️ 💕 📿 . . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
●{بسم اللھ الرحمن الرحیم}● ایݩ یڪ دعوٺنامہ از طرف اسٺ ٭[کانالی پر از]٭ •●•بیوگرافے •●•تلنگرانھ. •●•حدیث نگارۍ •●•پروفایل های خاص ~|دخترونھ،پسرونھ|~ •●•رمان های جذاݕـ و مذهبے •●•عڪس نوشتھ •●•اسٺورے هاۍ مذهبۍ •●•دلنوشٺھ •●•چالش همہ ے اینا توی این کانالہـ .•●|کانال شہدا زݩدہ اند|●•. ♡♡♡♡♡♡♡ @shahidgenaveh @shahidgenaveh @shahidgenaveh
حتما عضو این کانال شوید👌 یعنی حرف نداره ☺️فقط باید خودتون ببینید😍عضو شدی دلت نمیخواد بیای بیرون😊💝♥️ دعوت شده شهدایید پس ردش نکنید مومنان سرزمینم حمایت کنید مارو وبیشتر از اون دعامون کنید راستی صوت های حاج حسین یڪتا و حاج اقا عالی هم میفرستیم @shahidgenaveh
🌱🌸 . . . . . . ☕️ [یَدُالله‌فَوقَ‌اَیدیهَم] میدونی‌یعنۍ‌چی!؟ یعنے↯ بندہ‌من! نگرانِ‌فردا‌یت‌نباش…ازآدم‌هادلگیر‌نباش! ڪارے‌از‌آنها‌بر‌نمےآید تا‌ برگۍ‌از‌درخت‌نمۍ‌افتد☺️ . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
••• ❥ گر بنا هست ڪسے واسطھ ما بشود ضامنم شاه خراسان بشود خوبتر است
🔺 گناه نکردن ⭕️ آیت الله بهجت
˙·٠•●♥ بسم رب العشق♥●•٠·˙
🌱🌸 . . . . . . 📿خدایا شروع سخن نام توست وجودم بہ هرلحظـہ آرام توست💚 ❤️دل از نـام ویـادت بگیـرد قـرار خوشم چون ڪہ باشے مرا درڪنار💕 🌸سلام‌روزتون‌بخیــر . . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . . . . . .روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد السلام عليك يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني جميعا سلام الله أبدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم **السَّلامُ عَلي الحُسٓين و عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و عَلي اولادِ الحُسَين وَ علَي اصحابِ الحُسَين . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
❤️ به صبحِ رویِ تو غیر از سلام، جایز نیست، به پیشِ پایِ تو جز احترام، جایز نیست ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🌸 . . . . . . یک واژه و راهِ ... تمام نشدنی است ... و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می‌تواند، آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل ، که حتما به آن دست خواهد یافت ... و اما ... هر آرزویی ... بهایی دارد ... جان دادن در راه ، آدم شدن می‌خواهد خالص شدن می‌خواهد ... سختی و درد کشیدن می خواهد ! و همه ی اینها ... با امام زمان را می‌خواهد ! و زیر قول ، نزدن هایمان را می‌خواهد ! + برای خدا کار کنید ... :) . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌸 . . . . . . . 🌹غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد ♦️در توقيعي که از ناحيه (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) براي (ره) صادر شد، حضرت فرمودند: إِنَّا غَيْرُ مُهمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُم وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُم وَ لَو لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأوَاءُ وَ اصطَلَمَكُمُ الْأَعدَاءُ؛ 🦋همانا، ما از رعايت حـال شما كوتاهى نمى ‏كنيم و شما را از ياد نمى‌بريم، چه، در غير اين صورت سختي‌ها و گرفتاري‌ها برشما فرو مى‌آيدو دشمنان شما را ريشه‏ كن كرده و از بين می‌بردند. 💚توسل به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه با 🌹شهید 📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
🌱🌸 . . . . . . ‍ 🎀🍃🍃🎀 💠 👈اميرمؤمنان امام علۍ عليه السلام فرمودند: 🌺بهترين شما دسته اند. گفتند: آن پنج دسته ڪدامند؟⁉🤔 حضرت فرمود: ① زنان و 💅💄💋 ② زنان و ،😊😇 ③ زنان هم دل و 🥰 ④ زنى ڪه چون شوهرش به آيد😡😠😤 تا او را نسازد، خواب به چشمش نيايد😴 ⑤ زنى ڪه در نبود شوهرش از او ڪند؛💪 🍃چنين زنى از است و ڪارگزار خدا هرگز نمى ورزد.😌😍 📘ڪافی، جلد۵، ۳۲۵ . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
سهم شما دوستداران شهدا فقط سه صلوات✋
سه شهید بزرگوار تولدتون مبارک...😍🌸🌺 🌸 🌷 🌺
براۍ‌شهــــید‌شدن مث‌شهــــدا‌زندگۍڪن اونا‌چیزی بودن‌ڪه‌خدا‌خواستـــــ آدمۍبشیم‌ڪه‌خدا‌بخواد نه‌آدمای‌رو‌زمین... نماز اول وقت سفارش شهدا
🌱🌸 . . . . . . ‍ . از خواجه عبدالله انصـاری پرسیدند عــــبادت چیست ؟ فـرمود: عـبـادت خدمــت‌ ڪـردن بــه خلـــــق اسـت پرسیدند چگـــــونه؟ گـــــفت: اگـر هر پیـشه‌ای ڪه به آن اشـتغال داری رضـــای خدا و مردم را در نظـر داشته باشۍاین نامش عبـادت‌است پرسیدند: پس نماز و روزه و خمـس.. این‌ها چـه هستنـد؟؟؟ گــفت: این‌ها اطاعـت هستند ڪه باید بنده برای نزدیک شـدن به خــدا انجـام دهد تا انوار حــق بگیرد. . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .
📚 . 📖 مرد با پایش صندلے را هول داد ‌و رسول پخش زمین شد... مشت و لگدے ڪہ مے‌خورد را حس نمے ڪرد . بدنش از درد سِـر شده بود ڪہ یڪ باره مثل مار مچالہ شد و فریاد زد . درد تا قلبش رفت و تمام رگ هاے بدنش تير ڪشید . انگار از صورتش ، درد پمپاژ شود بہ همہ‌ے‌‌ بدنش . دستش را روے صورتش برد ، خون مےجوشید . نرمے و لزجے صورتش مے‌گفت دیگر خاتون رسولش را نخواهد شناخت . این بار روے زمین افتاد بدون تشنج و لرزش . فـقـط افـتاد . ڪسے ڪہ جلوے در فیضیہ نشستہ بود ، سرتاپاے رسول را نگاه ڪرد . خرد شد توے صورتش : _آشنایے نہ ؟! تو همونے نیستے ڪہ حجره‌ے سید محسن بودے ؟ ڪامیاب رو مےگم . رسول دستش را توے موهایش برد و دادشان یڪ طرف و سرش را به تائید تڪان داد . _صورتت چرا این ریختے شده؟ رسول نمی‌خواست درمورد صورتش صحبت کند . به نظرش زخم‌هاے صورتش بہ ماه گرفتگے ڪنار گوشش اضافہ شده بودند و عیب‌هاے صورتش را بیشتر کرده بودند : _سید هست؟ _ن۷ نیست . ولے کلیدش دست منہ سپرده اومدے بهت بدم. 📝 🌱🌹
📚 . 📖 زندگےنامہ‌‌وخاطرات‌پہلوان‌بے‌مزار شہید ابراهیم‌هادے ❤️ ابراهیم در اول اردیبہشت سال «۱۳۳۶» درمحلہ شہید آیت‌اللّہ سعیدے حوالے میدان خراسان دیده بہ هستے گشود . 😍 اوچہارمین فرزند خانواده بشمار مے رفت . با این حال پدرش ، مشهدے محمد حسین ، به او علاقہ خاصے داشت . 😇 اونیز منزلت پدر خویش را به درستے شناختہ بود . پدرے ڪہ با شغل بقالے توانستہ بود فرزندانش را بہ بهترین نحو تربیت نماید . ابراهیم نوجوان بود ڪہ طعم تلخ یتیمے را چشید .از آنجا بود ڪہ همچون مردان بزرگ ، زندگے را پیش برد . دوران دبستان را بہ مدرسہ طالقانے رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و ڪریم خان زند..... سال۱۳۵۵ توانست بہ دریافت دیپلم ادبے نائل شود . از همان سال هاے پایانے دبیرستان مطالعہ غیر درسے را شروع ڪرد . ❤️حضور درهیئت جوانان وحدت اسلامے و همراهے و شاگردٻ استادے نظیر علامہ محمد تقے جعفرے بسیار در رشد شخصیتے ابراهیم مؤثر بـود . ‌دردوران پیروزے انقلاب شجاعت هاے بسیارے از خود نشان داد . او همزمان با تحصیل علم بہ ڪار در بازار تہران مشغول بود . پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنے و بعد از آن بہ آموزش‌وپرورش منتقل شد . 🏷🌹 😍 📚 🌼💛
🌱🌸 . . . . . . ‍ Ꮺـو🌱 + الهی ! من تعنّى لوصلك لاترده كسير !! خدایا : [آنکه را براى رسيدن به تو به زحمت افتاده است ؛ دل شكسته برنگردان ..]💙-! 🔻اینجا‌صحبٺ در‌میاڹ اسٺــ♡ ‌ . . . 🦋 @zeinabiha2 . 🦋 . .🌱🌸 . . .