میخوای #برندهایندستبندیلداییطلایی یا یه #دستبند #برنزی بشی؟؟؟
#چالششبیلدا🍉 اینجا رو از دست نده😉👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1862926649C63debfdba5
هدایت شده از حضرت مادر
#ختمصدصلواتویکحمدوتوحید
هدیه به
شهدای صدر اسلام تا صبح قیامت
شهدای گمنام
شهدای مدافع حرم
شهدای مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش
شهدای خدمت شهید سیدابراهیم رئیسی وهمراهانش
شهید موسوی شورمیج
شهید مهدی شاه حسینی
شهیدعباس شاه بابایی
شهید جاویدرستکاردلر
شهیدنعمت الله خراسانی دهکلایی
شهیدعباس آرموئیان
شهید حسین علیمحمدی
شهید محمدمهدی فرهمند
شهید امیر لطفی
شهید داوود جوانمرد
شهید محمدرضاکاشی لنگرودی
شهید مجتبی ملکوتی طبالوندانی
شهید یوسف صفرزاده
شهید رحیم بزرگی کوشالشاهی
شهید کاوه حسن پور
شهید بهمن اسلامی لشکاجانی
شهید سید جواد معصومی
شهید رضا قاسم زادگا
علی برار علیجان تبار
#شهداییلدایی
هدایت شده از دُرنـجف
در #شب_یلدا ، با خوندن 3سوره توحید و هدیه به قطب عالم امکان ، و اعلام این پویش در جمع خانواده، قدمی در راه تبلیغ #امام_زمان (عجل الله) برداریم 💚💫
#یلدای_مهدوی
#پارت546
💕اوج نفرت💕
چند لحظه ای تو همون حالت بودیم که گفت
_برگرد سمتم
کاری رو که میخواست انجام دادم. رنگ ظاهرش نشون میداد که حالش بهتر شده
_میخوای برات آب بیارم؟
سرش رو بالا داد و نگاهش روی صورت چرخرید.
_تو بهترین داروی قلبمی. بهت که نزدیک میشم انگار هیچ دردی وجود نداره
لبخند بی جونی زدم باوصدای ارومی گفتم
_خوشحالم.
صورتش رو جلو اورد و لبخندم رو بوسید
از شرم سرم رو پایین انداختم با هر دو دست صورتم رو گرفت و بالا اورد
_با من همراه باش. نمیزارم آب تو دلت تکون بخوره
چرا نمیتونم حرف بزنم انگار تسخیرم کرده
_می ترسم
_شرایط عوض شده و گرنه این پیشنهاد رو نمیدادم تو با من بیا فقط یک هفته تو اون خونه زندگی کن اگر دیدی نمی تونی ادامه بدی قول میدم یه خونه ی مستقل نزدیکی اون خونه برات بگیرم.
_احمدرضا
_جانم
جانم رو انقدر عمیق گفت که تپش قلبم یک لحظه ایستاد و حرفم رو فراموش کردم. یاد خاطرات خوش هر چند کوتاه روز های اول محرمیتمون افتادم. احمدرضا به خاطر من سفرش رو از مادرش جدا کرد قبلا بهم ثابت کرده که در کنار حفظ احترام مادرش پشتم میایسته
صداش رو ملتمس وار کرد
_فقط یک هفته
_من اگه نتونم بر میگردم شیراز
کلافه دستش رو انداخت
_نمیتونم تهران رو ترک کنم. کارم اونجاست
_منم نمیتونم علیرضا رو ترک کنم.
برق شادی تو چشم هاش نشست
_علیرضا بهمن گفت اگه تو قبول کنی که بیای تهران اونم میاد.
ابروهام بالا رفت
_برای زندگی
سرش رو به نشونه ی تایید تکون داد
_خودش که اینجوری گفت. تو یه هفته بیا اگه تونستی اونجا زندگی کنی بعدش میگیم علیرصا هم بیاد
ناراحت به در بسته ی اتاق نگاه کردم چرا تا حالا به خودم نگفته
_قبول؟
چه انرژی خاصی تو احمدرضا هست که اینجوری تونست ارومم کنه.
_باید فکر کنم
نفسش رو سنگین بیرون داد
_باشه فکر کن ولی زود
_تصمیم مهمیه نمیشه زود فکر کرد
_دور بودن از تو برام سخته ولی چاره ای نیست باشه فکر کن
ایستادم
_بریم بیرون؟
از جاش تکون نخورد
_بشین یکم باهم باشیم کنار تو از هر فکر و خیالی دورم.
لبخند خاصی زد
_یکم مُسکِّن قلبم باش.
متوجه منظورش شدم روبروش نشستم و تو چشم هاش خیره شدم.
فاطمه علیکرم
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
https://eitaa.com/zeinabiha2/32702
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
💕 اوننفرت💕
سلام
اینرمان۸۲۴ پارت هست. و کامل شده
اگر مایل به خوندنادامهی رمان به صورت یکجا هستید باید حق اشتراک رو پرداخت کنید.
مبلغ ۴۰ هزار تومنبه اینشماره کارت ارسال کنید.
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه
6037997239519771
فاطمهعلیکرم.
بانک اقتصاد نوین
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید
@onix12
لازم به ذکر است که رمان تا پارت آخر تو این کانال پارتگذاری میشه
قوانین❌
بعد از خرید:
این رمان نزد همتون به امانت گذاشته میشه
کپی پیگرد قانونی و الهی داره.
رمان رو برای کسی نفرستید.
نویسنده تحت هیچ شرایطی راضی نیستن
نقد نمیپذیرم❌
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشهمریضهستنتواناییکارکردن ندارن #هیچیازوسایلشونباقی نمونده و۲۵میلیون بدهی دارن #فعلا۷۵۰۰تونستیم از بدهی واریز بزنیم طلبکارشون از یه ریال گفتن نمیگذرن کمک کنید امشب که شب ولادت حضرت مادر بتونیم این بدهی تسویه کنیم هرچقد در توانتونه کمک کنید بتونیم بدهی پرداخت کنیم از این فشار روحی و استرس نجات پیداکنه یاعلی بگید بتونیم این مشکل حل کنیم
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون با آقا امیرالمومنین(ع) و خانم حضرت زهرا(س) #مطمئنباشیدبرکتاینکمکهابهزندگیتونبرمیگرده