❌ شبهه: پیامبر (ص) در روز غدیر از همه مسلمانان خواست که با علی(ع) دوستی و محبت کنند.
✅ جواب: برای محبت و دوستی، بیعت نمی گیرند! رسم عرب این است که برای خلافت بیعت می کنند.
در روز غدیر همه مسلمانان با امام علی (ع) بیعت کردند و به ایشان تبریک گفتند.
🔔 شیخین (ابوبکر و عمر) از اولین کسانی بودند که در روز غدیر با امام علی(ع) بیعت کردند و به ایشان تبریک گفتند.
#شبهه
#عید_غدیر
💚💚💚💚💚💚
@zeinabion98
اگر الگو زینب "س" است...💞💞
💐با عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال 💐 عیدتون مبارک🍭🍬🍭🍬🍭 و اما جواااااااااااااااایز مسابقه 🤩🤩🤩🤩🤩 ☘
🔔🔔🔔
راستی!
یادم رفت بگم:
همه عزیزانی که نقاشی فرستادند، برنده مسابقه ما هستند🥰
یادتون نره:
برامون دعا کنید. 🌹🌹🌹
💚مولا علی یارتون💚
💠گروه فرهنگی تبلیغی آیت الله خویی 💠
#فرنگیس
قسمت هفدهم
فصل سوم
سال ۱۳۵۹ و قبل از شروع جنگ، گرگینخان کشته شد. جنگِ ایلی درگرفته بود و شلوغ شده بود. اخبار این دعوا و جنگ، به گوش ما هم میرسید.
مردم تنها راهحلی که به ذهنشان رسیده بود، این بود که بروند و گرگینخان را با خودشان برای صلح بیاورند. اما گلولۀ اول به گرگینخان خورد. وقتی خبرش رسید، خیلی ناراحت شدیم. من که خیلی گریه کردم. هیچ کس باورش نمیشد گرگینخان، مرد بزرگ ایل مُرده باشد. قاتلش هم شناخته نشد، یعنی هیچ کس جرئت نکرد قتل گرگینخان را به گردن بگیرد.
او را در گورستان میلیل خاک کردند. میلیل، روستای پدری ماست که هر کس از بستگان ما بمیرد، او را آنجا خاک میکنند. وقتی خبر مرگ گرگینخان رسید، همگی برای خاکسپاری و فاتحهخوانی رفتیم. به خانهاش که رسیدیم، شیون و واویلا بالا گرفت. مرد و زن بر سر میزدند. وقتی جنازه را آوردند، روستا سراسر داد و فریاد و زاری شد. مردم زیادی آمده بودند و گریه میکردند. آن روز همهاش به وقتی فکر میکردم که او به دنبالم آمده بود و باعث شد که در سرزمین خودم بمانم.
چهار سال از روزی که گرگینخان مرا نجات داد، میگذشت. چهارده ساله شده بودم که به خواستگاریام آمدند. از مادرم شنیدم قرار است یکی از فامیلها بیاید برای خواستگاری. وقتی مادرم این خبر را بهم داد، فهمیدم این همان همسر آیندۀ من است. میدانستم مادرم نذر کرده مرا به اولین نفر شوهر بدهد. فرق نداشت چه کسی باشد؛ دارا یا ندار، پیر یا جوان، مالدار و بیمال.... فقط ایرانی باشد.
روزی که قرار بود به خواستگاریام بیایند، مادرم گفت: «برو توی آن اتاق و بیرون نیا. عیب است! فکر میکنند تو خوشت میآید شوهر کنی.»
رسم بود که دختر را نباید میدیدند. وقتی خواهرم لیلا که آن موقع هفت سالش بود، با شادی رو به خانه دوید و گفت خواستگارها دارند میآیند، زودی روسریام را سر کردم، دویدم توی اتاق کوچکی که داشتیم و کنار رختخوابها قایم شدم.
لیلا مرتب میرفت و میآمد و میگفت که توی اتاق چه خبر است. مردها و زنهای زیادی آمده بودند. از پشت پنجره، یواشکی کفشها را نگاه کردم. یک عالمه کفش جلوی در بود؛ کفشهای مردانه، زنانه و چند تا کفش بچگانه. خجالت کشیدم و دوباره دویدم و خودم را پشت رختخوابها قایم کردم.
خواهرها و برادرهایم کنارم بودند و هی میخندیدند و یواشکی میپرسیدند: «فرنگ، راستراستکی میخواهی عروس شوی؟!»
من هم میزدمشان. بیصدا داد میزدند و بعد میخندیدند. من هم هی میزدم توی صورت خودم و میگفتم: «بچهها، ساکت! آبرویمان رفت!»
آن وسطها، از لیلا پرسیدم مردی که به خواستگاریام آمده، چه شکلی است؟ چیزهایی گفت و نشانیهایی داد، اما تا وقتی که رفتند، باز هم نفهمیدم چه قیافهای دارد این خواستگار من.
آنها که رفتند، مادرم از عهدی حرف زد که با خدا بسته بود. اولین کسی که به خواستگاریام بیاید، بدون عروسی و هیچ مراسم مفصلی، مرا به او بدهد. آن یک نفر آمده بود. پدرم کمی اخم کرد و غرغرکنان گفت: «آخر این چه نذری است تو کردهای، زن؟ فکرش را نکردی که ممکن است چه کسی به خواستگاری بیاید؟»
مادرم هم خندید و گفت: «حالا که آدم خوبی است! علیمردان اهل زندگی است. پسر آرام و خوب و مؤمنی است.»
آنجا بود که فهمیدم اسمش علیمردان است. از اسمش که خوشم آمد! اسم علی را همیشه دوست داشتم. با خودم تکرار کردم: «علیمردان، علیمردان، علیمردان...»
قیافۀ پدرم گرفته بود. من هم دلم گرفت. وقتی او را نگاه کردم، اشکم سرازیر شد. یعنی باید از خانۀ پدرم میرفتم؟ مادرم رو به من کرد و گفت: «گریه میکنی، فرنگ؟ خوشحال باش، چون شوهرت مال روستای گورسفید است. تا اینجا چهار قدم بیشتر راه نیست. میتوانی هر روز بیایی و به ما سر بزنی.»
کمی که فکر کردم، دیدم راست میگوید.
شوهرم ده سال از من بزرگتر و اهل روستای گورسفید بود. گورسفید تا آوهزین، دو کیلومتر فاصله داشت و من میتوانستم راحت بین این دو روستا رفتوآمد کنم. خدا را شکر کردم که باز هم نزدیک روستای خودمان خواهم بود.
چند روز بعد، پانزده، بیست نفر از فامیل شوهرم آمدند و برایم لباس قرمز و زیبایی آوردند. برادرشوهرم قهرمان و خواهرش قیمت هم آمده بودند. زنها لباس را تنم کردند و تور سرخی روی سرم انداختند. انگشتر هم آورده بودند که دستم کردند.
#ادامه_دارد
@zeinabion98
#حدیث_عشق
«پیامبرگرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اذا کانَ یومُ القیامَة وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلی شَفیرِ جَهنّمَ لَم یَجُزْ اِلّا مَن مَعَهُ کِتابُ علیِّ بنِ ابیطالب.
روزی که قیامت برپا میشود و پل صراط بر کنارة جهنم نصب میگردد هیچ کس حق عبور از آن را نخواهد داشت مگر اینکه برگة اجازة علی بن ابیطالب را به همراه داشته باشد.
(مناقب ابن مغازلی، ص ١٤٢ ـ فرائدالسمطین، ج ١، ص ٢٨٩)
#ویژه_غدیری
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@zeinabion98
#خطبه_خوانی
(۹)برای او ضدّی و همراه او معارضی نبوده است. یکتا و بینیاز است. زاییده نشده و نمیزاید، و برای او هیچ همتایی نیست. خدای یگانه و پروردگار با عظمت میخواهد پس به انجام میرساند، و اراده میکند پس مقدّر مینماید، و میداند پس به شماره میآورد. میمیراند و زنده میکند، فقیر میکند و غنی مینماید، میخنداند و میگریاند، نزدیک میکند و دور مینماید، منع میکند و عطا مینماید. پادشاهی از آن او و حمد و سپاس برای اوست. خیر به دست اوست و او بر هر چیزی قادر است.
(۱۰)شب را در روز و روز را در شب فرو میبرد. نیست خدایی جز او که با عزّت و آمرزنده است. اجابتکننده دعا، بسیار عطاکننده، شمارنده نَفَسها و پروردگار جنّ و بشر، که هیچ امری بر او مشکل نمیشود، و فریاد دادخواهان او را منضجر نمیکند، و اصرار اصرارکنندگانش او را خسته نمینماید. نگهدارنده صالحین و موفّقکننده رستگاران و صاحباختیار مؤمنان و پروردگار عالمیان. خدایی که از آنچه خلق کرده مستحق است که او را در هر حالی شکر و سپاس گویند...
عشق_شیعه_علی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@zeinabion98
❤️ آیا تا به حال خداوند را برای آفریدنِ کسانی که دوستشان دارید شکر کردهاید؟
💙 آیا تا به حال خداوند را برای آفریدنِ کسانی که دوستتون دارند شکر کردهاید؟
💚 آیا تا به حال خداوند را برای آفریدنِ دوست داشتن شکر کردهاید؟
خدایاااا شکرت بخاطر نعمت دوست داشتن و همه ادمهای خوب زندگیم ...
🌃شبتون پر از الطاف الهی🌙
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️﷽❤️
#قرار_روزانه
🕯 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🕯 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🕯السلام علیک یافاطمه المعصومه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@zeinabion98
✍پیامبر اڪرم(صلیالله علیه وآله):
«برای هرچیزی جوازی لازم است و جوازِ گذشتن از پلِ صراط، محبت وعشق به "علی ابن ابیطالب" است.»
📚بحارالانوار، ج۳ج ص۲۰۲.
شخصیٺِ ممتازِ جهان اسٺ علــے
حاڪم بہ زمینوآسمان اسٺ علے
در روزِ غدیرخم محمّد(ص)فرمود
مولاےِچومن،بہانسوجاناست علے
@zeinabion98
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
💠 به مناسبت فرا رسیدن #عید_غدیر خم
🔰 راهکارهای تقویت #علاقه فرزندان نسبت به امیرالمومنین علیه السلام
🔸 قسمت اول
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 آداب عید غدیر از زبان امیرالمؤمنین(ع)
🔻 برای آقا کم نگذارید ...
@zeinabion98
12.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
💠 به مناسبت فرا رسیدن #عید_غدیر خم
🔰 راهکارهای تقویت #علاقه فرزندان نسبت به امیرالمومنین علیه السلام
🔸 قسمت دوم
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری| عید سعید غدیر|
⭕️ چرا عید سعید غدیر را فرموده اند «عید الله الاکبر»
❤️ #مقام_معظم_رهبری (حفظه الله)❤️
#عید_غدیر
#مبلغ_غدیر_باشیم
#تبلیغ_غدیر_بر_همه_واجب_است
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺صحبتهای شنیدنی امام خمینی(ره) درمورد امیرالمومنین علی علیه السلام ...
هرکجا میرویم وصف علی را میشنویم...🕋😍
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من کنت مولاه فهذا علی مولاه
#شب_عید
@zeinabion98