🔴بچه ها به دو دلیل حرف بد میزنند:
🔻یا توجه شما را میخواهند
🔻یا توانایی ابراز عصبانیت خود را ندارند.
بچه های کوچکتر معمولا برای توجه جلب کردن حرف بد میزنند. برای متوقف کردن فرزندتان باید:
👈اگر فرزندتان کوچک است و معنی حرف را نمیفهمد یا برای لجبازی تکرار میکند فقط یکبار به صورت کوتاه توضیح دهید که حرف خوبی نییست و به جاش این کلمه را بگو و از دفعه ی بعد کاملا به کار فرزندتان بی اعتنایی کنید.
👈اگر فرزندتان موقع عصبانیت ناسزا میگوید، یعنی روش درست ابراز احساساتش را نمیداند. روی هوش هیجانیش کار کنید، به او یاد دهید وقتی عصبانی میشود چطور میتواند ابراز کند مانند نقاشی کردن، نامه نوشتن، نامگذاری احساسات و کارهایی از این قبیل.
@zeinabion98
#قرار_شبانه
✨به یاد مولا به رسم هر شب✨
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔸دعـــــــــــای فـــــــــــــرج🔸
✨بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم✨
📜️ اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔸دعــای ســـلامتی محبوب 🔸
📜️"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
التماس دعا🤲
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کانال اگر الگو زینب "س"است🔰🔰
@zeinabion98
❤️﷽❤️
#قرار_روزانه
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ يااَباعَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداًمابَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَالْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
✨ السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدۍیاخلیفة الرحمن
ویاشریک القرآن ایهاالامام الانس والجان"سیدی"و"مولاۍ"
الامان الامان
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
💫السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
💫السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة
💫السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
💫السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن
💫السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّه
💫السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّه
💫السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّه
💫السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر
🌎یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّة
فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ
☀️السلام علیک یافاطمه المعصومه☀️
امروز پنجشنبه
☀️۲۷ شهریور ۱۳۹۹
🌙۲۸ محرم الحرام ۱۴۴۲
🎄۱۷ سپتامبر ۲۰۲۰
ذکر امروز👇
💫لااله الا الله الملک الحق المبین 💫
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
@zeinabion98
⚠️ #تـــݪنگـــر
◀️ وقتی که همینطور بیپروا #گناه میکنیم،
حواسمون به #عذاب_الهی هم باشه.
❌ #قهر_الهی بصورت ناگهانی میاد،
❌ روز و ساعت مشخّصی نداره،
❌ و هیچ فرصتی برای فکر و چارهجویی نداره.😔
💫 کَمْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنٰاهٰا فَجٰاءَهٰا بَأْسُنٰا بَیٰاتاً أَوْ هُمْ قٰائِلُونَ (اعراف/۴)
👌چه بسیار شهرها و آبادیهایی که آنها را، بر اثر #گناهِ فراوانشان هلاک کردیم.
و #عذابِ ما شب هنگام، یا در روز هنگامی که استراحت میکردند، به سراغشان آمد.
@zeinabion98
ماسک بزن👇👇👇👇به یاد شهدا
💠یاد شهید بیضائی بخیر
وقتی یکی از همرزمانش میگفت :
من بستن کمربند ایمنی رو در سوریه از محمودرضا یاد گرفتم.
تا مینشست پشت فرمون،کمربندش رو می بست. یه بار بهش گفتم: اینجا دیگه چرا ؟!! اینجا که پلیس نیست!
گفت : میدونی چقدر زحمت کشیدهام
با تصادف نـمیرم ؟؟!
🍃🌸رفقا!
حتی اگر با زدن ماسک گرمتون میشه،
نَفَسِتون می گیره و باعث زحمتتون میشه،
باز زحـمـت بکشید
تا نمیـریـد
حیفه بچه حزب اللهی
با غیر #شهادت از این دنیا بره.
@zeinabion98
🌿✨
*اولین سالیست که نیستی*...
*گره به کار اربعینمان افتاده*...😔
@zeinabion98
| #خـــاطرات
خیلی کم خانه بود .
ولی همان وقت کمی هم که پیش
خانواده می گذرانید ،
سرشار از مهربانی و ایمان
و محبت و آرامش بود.
روزهایی که خانه بود ،
در کار خانه کمک می کرد.
یک روز صبح دیدم
پایین شلوارش را تا کرده
آستین ها را بالا زده و
رفته در آشپزخانه.
ازش پرسیدم :
حاج آقا ، چرا اینطوری کرده ای؟
گفت: به خاطر خدا و
برای کمک به شما.
بعد هم وضو گرفت
و شروع کرد به جمع و جور کردن
وسایل ها. ناراحت شدم.
رفتم که نگذارم کاری کند.
چون می فهمیدم چقدر سخت است ،
تا آمدم وارد آشپزخانه شوم ،
در را به رویم بست و گفت:
خانم ،
بروید بیرون ،
مزاحم نشوید .
پشت در التماس می کردم :
حاج آقا، شما را به خدا ،
بیایید بیرون.
من ناراحت می شوم .
خجالت می کشم.
می گفت: چیزی نیست.
الان تمام می شود.
آشپزخانه را مرتب کرد.
ظرف ها را چیده بود سر جایش .
روی اجاق گاز را تمیز کرده بود.
بعد شلنگ آورد و کف آشپزخانه را شست.
در را که باز کرد ،
آشپزخانه شده بود مثل دسته گل . نمی دانستم چه بگویم.
تکیه داده بودم به دیوار ،
گفتم: آخه چرا این کار را می کنی من خجالت می کشم .
گفت : می خواستم من هم کمی کمکتان کنم.
از من ناراحت نباشید .
محبتش را به من این طوری نشان می داد....
#شهیدصیاد_شیرازی
@zeinabion98