فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامانارو دعوت کنید واسه بچه ها سرگرمی درست کنن 😁😍
@zeinabion98
نکات مهم در تربیت ذهن کودک
1.به کودکت نگو:بردیوارخط نکش
بلکه بگو :بر ورق بنویس ، سپس آن را به دیوار میچسبانیم
2.نگو : بلندشو و اتاق کثیفت را تمیز و منظم کن
بگو : دوست داری با یکدیگر اتاق را مرتب کنیم ، چون میدانم نظم را دوست داری
3. نگو : بازی را تمام کن و درس بخوان زیرا درس خواندن مهمتر است
بگو : اگر دروست را به بهترین نحو تمام نمایی با همدیگر بازی خواهیم کرد
4.هر کلام و حرکت ما بر روی شخصیت فرزندمان تاثیر بسزایی خواهد داشت .
5. حرکات کودکمان انعکاس اعمال ماست
6.همیشه فرزندت راباعنوانهای محترمانه وعاطفی چون آقا،خانم و...صدابزن
خانم مریم زیبا ،آقا علی با ادب ،عزیزِ مادر،فرشته ی منکوچک من و...
7.حداقل روزی یکبار به فرزندت این جمله رابگو: عزیزدلم من به وجودت افتخارمیکنم
8.به فرزندت بیشتراز یک مهمان احترام بگذار وبرای شخصیتش ارزش قائل باش.
9-به فرزندت اعتماد کن تاهرچه را تو دوست نداری هیچ گاه انجام ندهد
10-قبل ازهمه چیز اختلافات خودرا با همسرت در روشهای تربیتی رفع کن
11-بیشتر برای فرزندت وحرف زدن بااو وقت بگذار وکمتراز کودک زیر هفت سالت دورباش
12-جلوی فرزندت رابطه ات باهمسرت ازهمیشه بهتر باشد .
13.فرزند ات راازصمیم قلب دوست بدار واین دوست داشتنت را همیشه ابراز کن.
14.ازسه سالگی به بعد کم کم مسئولیت های فرزندت رابه خودش واگذار کن.
15-اشتباهات فرزند ات را ببخش وبه اوفرصت بازگشت بده تامحرم اسرارش باشی(حتی گاهی فرصت اشتباه کردن و ریسک کردن به اوبده)
16-هرروز باکودک ات بازی کن.گاهی درمیان بازی کمی زیادتر بخندید.
17-روزهای مشخصی راصرف پیاده روی دو نفره بافرزندت کن.
18برای فرزندت مصداق واقعی صداقت،امانت داری،کنترل خشم و وفای به عهد باش.
او تور ا می بینید و فردا با مردم همانگونه که تو تربیتش کردی رفتار خواهد کرد. در نهایت مردم دعاگوی تو خواهند بود با این فرزند خوبی که تربیت کردی و به جامعه فرستادی
@zeinabion98
#فرنگیس
قسمت دوم(بخش دوم)
هزار تا آرزو داشتم. هول شدم کدامشان را اول بگویم! شروع کردم به آرزو کردن. تندتند میگفتم و با انگشتهایم یکییکی میشمردم تا چیزی از یادم نرود. اول برای پدرم دعا کردم. هی میگفتم: «خدایا، همۀ آرزوهای باوگهام را برآورده کن!»
بعد رفتم سراغ آرزوهای مادرم و دیگران. آرزوهایم زیاد بود.
توی قدمگاه آینهکاری بود. هی این ور و آن ور میرفتم و عکس خودم را توی آینهها میدیدم و خوشم میآمد. زندایی گوهر که دید دارم بازیگوشی میکنم، آرام گفت: «فرنگ، بیا اینجا، میخواهم چیزی نشانت بدهم.»
جلو رفتم. روی قسمتی از دیوار، یک سکه چسبانده بودند. پرسیدم: «این چیه؟»
گفت: «اگر آرزویی داری، این سکه را به دیوار بچسبان. اگر نیفتاد، آرزویت برآورده میشود.»
سکه را چسباندم. نیفتاد! از خوشحالی داشتم پر در میآوردم. فکر کردم همۀ آرزوهایم برآورده میشود. بعد دخترداییهایم یکییکی سکههاشان را روی دیوار چسباندند. وقتی سکهای میچسبید، همه خوشحال میشدیم.
تا از قدمگاه بیرون آمدیم، با داد و جیغ و فریاد پریدیم توی چم. همدیگر را خیس میکردیم و با سنگ، قورباغهها را میزدیم. آنجا یک عالمه قورباغه داشت که صدای قورقورشان بلند بود.
خوشحال بودم. چم امام حسن جای زیبایی بود. هیچ وقت اینطور جایی را ندیده بودم.
بعد زنداییام گفت چنگیر جمع کنیم. چنگیر چیزی شبیه صدف بود؛ در میان شنهای ته آب. زنداییهایم میگفتند: «توی آب چنگ بیندازید، اگر چنگیر دستتان آمد، حتماً آرزویتان برآورده میشود.»
آستین لباس کردیام را بالا زدم و توی آب رفتم. چشمهایم را بستم و چنگ انداختم. چیزی شبیه چنگیر توی دستم آمد. مشتم را طرف زنداییام دراز کردم و نشانش دادم. پرسیدم: «چنگیر همین است؟» گفت: «نه! دوباره دستت را توی آب بکن و بگو پری پری دالگمی... پری پری دالگمی... فرشته کمک میکند چنگیر به دستت بیاید.»
چنگ توی آب انداختم و گفتم: «پری پری دالگمی.» دستم را که جلوی زنداییام باز کردم، گفت: «خودش است!»
به بچهها نشان دادم و گفتم ببینید من چقدر چنگیر جمع کردم! باورشان نمیشد این همه داشته باشم. دستم پر از چنگیر بود. مرتب میخواندم: «پری پری دالگمی.» بچهها میخندیدند و میگفتند: «قبول نیست، دست فرنگیس بزرگ است، دست ما کوچک است.»
#ادامه_دارد
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر کوچولویی دارید که فرش و دیوار خونه رو با بازی گوشیاش کثیف کرده، پیشنهاد میکنم گیف رو ببینید
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️﷽❤️
#قرار_روزانه
🕯 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🕯 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🕯السلام علیک یافاطمه المعصومه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@zeinabion98
🗓 حدیث_روز
حضرت امام باقر عليه السلام:
از افكندن كار امروز به فردا بپرهیز؛ زيرا اين كار دريايى است كه مردمان در آن غرق و نابود مى شوند
إيّاكَ و التَّسويفَ؛ فإنّهُ بَحرٌ يَغرَقُ فيهِ الهَلْكى
تحف العقول صفحه 285
💡حواسمون به اتلاف عمرمون هست؟
@zeinabion98
شهید بیضایی:
☁️خدا شهادتــ را
همیشه به آدمهایے داده
ڪه در ڪار سختڪوش بوده اند..💫
اللهمـارزقناشہادټــ...
@zeinabion98
💔
شاید شیرینترین و جالبترین قسمت مراسم عقد این بود که خطبه عقد این شهید والامقام به صورت تلفنی توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده است.
همسر شهید در روایت آن لحظات میگوید:
نوید سر سفره عقد، قرآن را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحهای که آمد باهم بخوانیم؛ آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق میزد، آیه 23 سوره احزاب دلش را آرام کرده بود.
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»: «برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»
#شهید_نوید_صفری
#شهید_مدافع_حرم
@zeinabion98