انسان شناسی ۱۱۹.mp3
11.23M
#انسان_شناسی ۱۱۹
#شهید_آوینی
#استاد_شجاعی
#استاد_امینی_خواه
☜ برای خدا، مهم نیست ما اهل عبادت هستیم، یا اهلِ معصیت....
اگـــر ؛ محصول زندگی ما، یک قلب سالم نباشد! ✘
▪️من از کجا باید بفهمم؛
۱ـ قلب من سالم هست یا نه؟
۲ـ آیا اساساً در مسیر رسیدن به سلامت قلب، قرار دارم یا نه؟
@zeinabiyon_it
انسان شناسی ۱۵۵.mp3
12.2M
#انسان_شناسی ۱۵۵
#استاد_شجاعی
#استاد_امینی_خواه
- حرف زدنِ چشم در چشم،
- تخاطب دونفره،
- رفاقت چهره به چهره، با خدا رو بلدیم؟
✦ عاشقی آموختنی است!
تا این لحظه دنبال آموختنش بودیم؟
@zeinabiyon_it
01 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05).mp3
16.34M
📗🔈#مستند_صوتی_شنود
قسمت اول
* گفتگو با راوی کتاب شنود با نام مستعار «صادق»
* بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور
* درخواست راوی برای بیان حقایق ناگفته
* چرا گفتگو تصویری نشد؟
* روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین
* تصاویر عجیب شیاطین
* اجناس مختلف شیاطین
* چه شد که تصمیم به نشر حقایق گرفتم؟
* شروع داستان ...
* بیماری که تجربه ام را رقم می زد.
* گردابی که از جنس نور بود.
* صدای نفسم را نمی شنیدم.
* حضور اجدادم را حس می کردم.
* پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود.
* علاقه شدید واشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ
*چه شد که مشتاق مرگ شدم؟
* اعمالی که به آن تکیه کرده بودم.
* جلوه نفس لوامه
#استاد_امینی_خواه
#هیئت_زینبیون
#الّلهُـــمَّ_عَجِّـــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـــرَج
┄══➰❤➰══┄
https://eitaa.com/zeinabiyon_it
┄══➰❤➰══┄
4_5839020979648466092.mp3
14.35M
📗🔈#مستند_صوتی_شنود
قسمت 3⃣
* ادامه داستان....
* واقعه دوم
* با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم.
* درد را با تمام وجود حس کردم
* جان هایی که قبض می شد را می دیدم
*چرا فرشته مرگ را پیر می دیدم.
* دیوار ها را نمی دیدم ومسلط به محیط بیمارستان بودم
* نحوه متفاوت قبض روح افراد
* به حالت خلسه رفتم
* به هرچه توجه می کردم، کُنه آن را می دیدم
* احساس احاطه به همه چیز را داشتم
* معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم
* معنای باز بودن چشم
* احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا
* تا دلتنگ مادرم شدم ، خود را در خانه ام دیدم
* احساس می کردم بالای سرم بی کران است و به پایین تسط دارم
* حمدی که راننده برایم می خواند، را برایم ذخیره کردند.
* بادعا وقرآن مادرم، آرامش می گرفتم.
* ذره ذره مسیر را طی کردم تا به خانه پدرم رسیدم.
* در جا به جایی بلوک ها به پدرم کمک کردم.
* تصرف در عالم ماده، از مقامات شهدا
* دو نوع پرواز روح برای من
* بر من ثابت شد که وقایعی که می دیدم ،حتمی است.
* باقابلیت های بدن مثالی ام آشنا می شدم.
* حالتی شبیه اصحاب کهف را تجربه می کردم.
* واقعه سوم...
* اینقدر حقایق واقعی بود که هر بار گفتن آن، برایم سخت می شد.
* قهقهه ی شیطان را شنیدم
* در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است.
* راننده های ماشین کاملا بی خیال نسبت به کثافات.
#استاد_امینی_خواه
#هیئت_زینبیون
#الّلهُـــمَّ_عَجِّـــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـــرَج
┄══➰❤➰══┄
https://eitaa.com/zeinabiyon_it
┄══➰❤➰══┄
04 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05).mp3
17.15M
📗🔈#مستند_صوتی_شنود
قسمت 4⃣
ادامه واقعه سوم..
* از اینکه افراد سرشار از تعفن ولی بی خیال بودند، تعجب کردم.
* خودرو هایی که کاملا تمیز بودند.
* دنبال منشا صدای قهقهه می گشتم.
* موجودی هفت برابر انسان، با قیافه بسیار زشت را دیدم.
* شیطانک هایی که گرد آن موجود طواف می کردند.
* چرا شیطان بلند بلند می خندید.
* ماشین، تمثل از موجود رونده است
* توانم برای از بین بردن ابلیس،ناکام بود
* کثافاتی که با وجود انسانها یکی بودند.
* آنچه می دیدم، تمثل بود نه کشف استار واسرار
* شبکه نور وظلمت که به هم تنیده بودند.
* خانه های نورانی با شعاع نور به هم وصل بودند و از هم انرژی می گرفتند.
* واقعه چهارم
* نورانی ترین نقطه عالم با رائحه ای دیوانه کننده
* تمثل کربلا را زیارت می کردم
* از آن شب ،هر شب کربلا بودم.
* به شفاعت حضرت عبدالعظیم برگشتم.
* یکی بودن کربلا وحرم شاه عبدالعظیم
* اسم و رسم دنیا همه سراب است.
* وقتی برگشتم گناه برایم معنایی نداشت.
* اثر گناه مثل آهن گداخته روی پوست است.
* بعد از برگشت، هرچه اراده می کردم می دیدم.
* با وضو طهارت روحی پیدا می کنیم
* طهارت ظاهر وباطن انسان را در معرض نور خدا قرار می دهد.
* مکان نورانی و عمل نورانی انسان را نورانی می کند.
* مسجد محل صدور نور است.
* حقیقت سلام نماز چیست؟
#استاد_امینی_خواه
#هیئت_زینبیون
#الّلهُـــمَّ_عَجِّـــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـــرَج
┄══➰❤➰══┄
https://eitaa.com/zeinabiyon_it
┄══➰❤➰══┄