eitaa logo
شمیم خانواده
1.4هزار دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
519 فایل
مرکز فرهنگی خانواده زنجان (یاوران حضرت زینب سلام الله علیها) ارتباط با مدیریت کانال و ارسال انتقادات و پیشنهادات و برای ارسال آثارخود و شرکت در مسابقات آی دی @Fadak_8
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙سخن نگاشت | نیّت خدایی در روزه 🔻 شرط روزه، نیّت است. نیّت یعنی چه؟ 🆔:@zeinabyavaran313
🔴 انس با کتابخوانی 💠 رهبرانقلاب: 🔻«از جمله‌ی کارهای بسیار مهم، کتابخوان کردن زنان است. متأسفانه زنان ما با کتابخوانی خیلی انسی ندارند. این کتاب‌ها معارف بشری است که ذهن‌ها را برای بهتر فهمیدن، بهتر اندیشیدن، بهتر ابتکار کردن، و در موضع بهتر و صحيح‌تری قرار گرفتن، آماده می‌کند.» 🆔:@zeinabyavaran313
✍️ 💠 دیگر گرمای هوا در این دخمه نفسم را گرفته و وحشت این جسد نجس، قاتل جانم شده بود که هیاهویی از بیرون به گوشم رسید و از ترس تعرض دوباره انگشتم سمت ضامن رفت. در به ضرب باز شد و چند نفر با هم وارد خانه شدند. از شدت ترس دلم می‌خواست در زمین فرو روم و هر چه بیشتر در خودم مچاله می‌شدم مبادا مرا ببینند و شنیدم می‌گفتند :«حرومزاده‌ها هر چی زخمی و کشته داشتن، سر بریدن!» و دیگری هشدار داد :«حواست باشه زیر جنازه بمب‌گذاری نشده باشه!» 💠 از همین حرف باور کردم رؤیایم تعبیر شده و نیروهای سر رسیده‌اند که مقاومتم شکست و قامت شکسته‌ترم را از پشت بشکه‌ها بیرون کشیدم. زخمی به بدنم نبود و دلم به قدری درد کشیده بود که دیگر توانی به تنم نمانده و در برابر نگاه خیره فقط خودم را به سمت‌شان می‌کشیدم. یکی اسلحه را سمتم گرفت و دیگری فریاد زد :«تکون نخور!» 💠 نارنجکِ در دستم حرفی برای گفتن باقی نگذاشته بود، شاید می‌ترسیدند باشم و من نفسی برای دفاع از خود نداشتم که را روی زمین رها کردم، دستانم را به نشانه بالا بردم و نمی‌دانستم از کجای قصه باید بگویم که فقط اشک از چشمانم می‌چکید. همه اسلحه‌هایشان را به سمتم گرفته و یکی با نگرانی نهیب زد :« نباشه!» زیبایی و آرامش صورت‌شان به نظرم شبیه عباس و حیدر آمد که زخم دلم سر باز کرد، خونابه غم از چشمم جاری شد و هق هق گریه در گلویم شکست. 💠 با اسلحه‌ای که به سمتم نشانه رفته بودند، مات ضجه‌هایم شده و فهمیدند از این پیکر بی‌جان کاری برنمی‌آید که اشاره کردند از خانه خارج شوم. دیگر قدم‌هایم را دنبال خودم روی زمین می‌کشیدم و می‌دیدم هنوز از پشت با اسلحه مراقبم هستند که با آخرین نفسم زمزمه کردم :«من اهل هستم.» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، با عصبانیت پرسیدند :«پس اینجا چیکار می‌کنی؟» 💠 قدم از خانه بیرون گذاشتم و دیدم دشت از ارتش و نیروهای مردمی پُر شده و خودروهای نظامی به صف ایستاده اند که یکی سرم فریاد زد :«با بودی؟» و من می‌دانستم حیدر روزی همرزم‌شان بوده که به سمت‌شان چرخیدم و شهادت دادم :«من زن حیدرم، همون‌که داعشی‌ها کردن!» ناباورانه نگاهم می‌کردند و یکی پرسید :«کدوم حیدر؟ ما خیلی حیدر داریم!» و دیگری دوباره بازخواستم کرد :«اینجا چی کار می‌کردی؟» با کف هر دو دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و آتش مصیبت حیدر خاکسترم کرده بود که غریبانه نجوا کردم :«همون که اول شد و بعد...» و از یادآوری ناله حیدر و پیکر دست و پا بسته‌اش نفسم بند آمد، قامتم از زانو شکست و به خاک افتادم. 💠 کف هر دو دستم را روی زمین گذاشته و با گریه گواهی می‌دادم در این مدت چه بر سر ما آمده است که یکی آهسته گفت :«ببرش سمت ماشین.» و شاید فهمیدند منظورم کدام حیدر است که دیگر با اسلحه تهدیدم نکردند، خم شد و با مهربانی خواهش کرد :«بلند شو خواهرم!» با اشاره دستش پیکرم را از روی زمین جمع کردم و دنبالش جنازه‌ام را روی زمین می‌کشیدم. چند خودروی تویوتای سفید کنار هم ایستاده و نمی‌دانستم برایم چه حکمی کرده‌اند که درِ خودروی جلویی را باز کرد تا سوار شوم. 💠 در میان اینهمه مرد نظامی که جمع شده و جشن شکست آمرلی را هلهله می‌کردند، از شرم در خودم فرو رفته و می‌دیدم همه با تعجب به این زن تنها نگاه می‌کنند که حتی جرأت نمی‌کردم سرم را بالا بیاورم. از پشت شیشه ماشین تابش خورشید آتشم می‌زد و این جشن بدون حیدر و عباس و عمو، بیشتر جگرم را می‌سوزاند که باران اشکم جاری شد و صدایی در سکوتم نشست :«نرجس!» 💠 سرم به سمت پنجره چرخید و نه فقط زبانم که از حیرت آنچه می‌دیدم حتی نفسم بند آمد. آفتاب نگاه به چشمانم تابید و هنوز صورتم از سرمای ترس و غصه می‌لرزید. یک دستش را لب پنجره ماشین گرفت و دست دیگرش را به سمت صورتم بلند کرد. چانه‌ام را به نرمی بالا آورد و گره گریه را روی تار و پود مژگانم دید که حالم نفسش به تپش افتاد :«نرجس! تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟» 💠 باورم نمی‌شد این نگاه حیدر است که آغوش گرمش را برای گریه‌هایم باز کرده، دوباره لحن مهربانش را می‌شنوم و حرارت سرانگشت را روی صورتم حس می‌کنم. با نگاهم سرتاپای قامت رشیدش را بوسه می‌زدم تا خیالم راحت شود که سالم است و او حیران حال خرابم نگاهش از غصه آتش گرفته بود... ✍️نویسنده: 🆔:@zeinabyavaran313
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لباست رو حفظ کن! 🔸بايد روی تعصب های منطقه ای اقليمی و فرهنگی حساس باشيم... 🔸روايتی از اميرالمومنين(ع) درمورد شبيه شدن لباس و غذای امت اسلامی به بيگانگان! 🎬 حجت الاسلام ☝️ 🆔:@zeinabyavaran313
✅ 👌👌👌 برخی فواید روزه ۱. استقامت بدن ۲.اعتدال مزاج ۳. نزدیکی به خداوند عزوجل ۴.بی نیاز شدن از طب ۵.حکمت آمیز شدن بیان ۶.تقویت و سلامت قلب ۷.درمان قساوت قلب ۸.کاهش شهوت ۹.غذای روح ۱۰.پیشگیری از تمام بیماری ها ۱۱.افزایش عزت نفس ۱۲.استمراء غذا (جذب مواد غذایی در بدن) ۱۳.تقویت معده ۱۴.تیزهوشی و تقویت عقل ۱۵.تقویت حافظه ۱۶.سبکی و راحتی بدن ۱۷.ضعیف شدن شیطان ۱۸.افزایش رزق ۱۹.آسانی روز قیامت ۲۰.درمان وسواس ۲۱.نورانی شدن قلب ۲۲.صاف شدن طبع ۲۳.پاک شدن روح ۲۴.تقویت ذهن ۲۵.سلامت دین و ایمان ۲۶.دوری از گناه ۲۷.پیشگیری از لک و پیس ۲۸.پیشگیری از تمام بیماری های پوستی ۲۹.حضور قلب بیشتر در نماز ۳۰.تازگی و شاداب شدن رخسار ۳۱.پاک شدن قلب( از بیماری های روحی مثل حسادت، تکبر، عجب، نفاق و...) ۳۲.نشاط در عبادت ۳۳.پاک شدن نفس ۳۴.خوش بو شدن بدن ۳۵.لذت از خوردن غذا ۳۶.سپر بلاهای دنیَوی و اُخرَوی ۳۷.ایمنی از وحشت قیامت ۳۸.تقویت اراده ۳۹.بهترین روش پاکسازی بدن از اخلاط زائد ۴۰.پاک شدن گناهان ۴۱.خواب روزه دار عبادت ۴۲.نفس کشیدنش تسبیح ۴۳.زکات بدن ۴۴.درمان افسردگی ۴۵.شادی آور ۴۶.شفای حدیث نفس(حرف زدن با خود) ۴۷.آسان شدن سکرات مرگ ۴۸.امان از آتش جهنم ۴۹.جذب نیروی ملائکه ۵۰.استجابت دعا 🍀 🌙 🆔:@zeinabyavaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_56523673.mp3
1.96M
🎙برکات تلاوت قرآن 🔴 🆔:@zeinabyavaran313
‼️نیت روزه نکردن از روی عمد 🔷س 3998: اگر شخصی عمداً در ماه رمضان نیت روزه نکند یا بگوید نمی‌خواهم روزه بگیرم، هر چند مبطلی انجام ندهد و با این نیت وارد روز بعد شود حکم چیست؟ ✅ج: یک از شرایط صحت روزه، داشتن نیت آن است، پس کسی که نیت روزه نداشته باشد، روزه‌اش صحیح نیست و اگر مربوط به ماه رمضان است، باید قضای آن را بجا آورد. همچنین اگر مبطل دیگری مانند خوردن و آشامیدن انجام دهد، غیر از قضا، کفاره افطار عمدی نیز بر وی واجب می‌شود. 🆔:@zeinabyavaran313
✅ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: 📍 شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّه‏ُ فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَكَةِ؛ 📌 ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى‏افزاید و گناهان را پاك مى‏كند و آن ماه بركت است. 📚 بحارالأنوار، ج ۹۶، ص۳۴۰، ح۵ 🆔:@zeinabyavaran313