eitaa logo
شمیم خانواده
1.4هزار دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
519 فایل
مرکز فرهنگی خانواده زنجان (یاوران حضرت زینب سلام الله علیها) ارتباط با مدیریت کانال و ارسال انتقادات و پیشنهادات و برای ارسال آثارخود و شرکت در مسابقات آی دی @Fadak_8
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان مسابقه کتاب خوانی پدر عشق و پسر امروز ساعت ۱۲ظهر در کانال. باتشکر مرکز فرهنگی خانواده
🎼 شعر_ناب_آیینی🔹 دست به دست می‌شود بر همه هست می‌شود به وقت دیدنش چقدر دیده مست می‌شود چه دلخوش است مادرش چه دلکش است دلبرش ماه اگر ببیندش علی پرست می‌شود نشسته پا نمی‌شود دل از علی نمی‌کند کنار گهواره حسین پای بست می‌شود خوشا به‌حال این پدر که با وجود این پسر به وقت سختی و نبرد بی‌شکست می‌شود اگرچه این خانه درش بسته نمی‌شود ولی جمع نمی‌شود دگر سفره به‌خاطر علی روح تمام انبیا در اوست آکنده شود پیش ملاحت علی فرشته بازنده شود جذبه‌ی عشق کافی است اگر که پلکی بزند دهر به یک‌ معجزه‌ی نگاه او بنده شود چنان که عمه‌اش شده زینت بابای خودش اوست برای پدرش به حق برازنده شود اگر دوباره قلعه‌ای به جنگِ دین سپر شود به دست قدرت علی باز دری کنده شود کشته‌ی حمله‌های او که جای خود ولی، علی به حالِ کشته‌ای اگر لطف کند زنده شود پیمبریست لایقِ فضائل و شمائلش امت عشق او بود لطف اله شاملش 🆔:@zeinabyavaran313
مسابقه کتاب خوانی پدر عشق وپسر: سوال اول:مثل اسبی که عمری طولانی داشته باشد چه بود؟ الف) انگار مرکب پیامبر (ص) است ب)گویا از زمان نوح (ع) مانده است ج)از زمان حضرت آدم (ع) آگاه است د)عمری جاودانه دارد سوال دوم:سر بریده امام بر بالای نیزه ها چه سوره ای را تلاوت می کرد ؟ الف)کهف ب)نجم ج)قمر د)بلد سوال سوم:اولین شخصی که برای جنگ با حضرت علی اکبر (ع) به میدان آمد چه کس بود؟ الف)طارق ابن تبیت ب)طلحه ج)ابن طارق د) زید مرکز فرهنگی خانواده 🆔:@zeinabyavaran313
لطفا جواب های خود را به همراه نام ونام خانوادگی نام پدر کدملی نسبت با کارکن شهرستان شماره تماس تا ساعت 22 شب به آیدی کانال ارسال بفرمایید. با تشکر مرکز فرهنگی خانواده 🆔:@zeinabyavaran313
سلام برای شرکت در ختم دسته جمعی صلوات تعداد آن رابه آی دی کانال ارسال کنید.اجرتان با صاحب الزمان (عج) تعدادصلوات ارسالی از طرف شرکت کنندگان در این ختم صلوات تا کنون:7014 صلوات باتشکر🙏 مرکز فرهنگی خانواده 🆔:@zeinabyavaran313
🌹شمیم آشنا🌹 👈 اولین مسابقه از مجموعه مسابقات هفتگی شمیم آشنا 🎁 هر هفته 0️⃣2️⃣ کارت هدیه 5️⃣ میلیون ریالی ⏰ زمان : جمعه ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ از ساعت ۱۰ صبح الی ۸ شب لینک مسابقه در کانال قرار خواهد گرفت 📱منبع : محتوای کانال شمیم آشنا از یکشنبه ۱۷ فروردین لغایت پنجشنبه ۲۱ فروردین 🤩 توجه توجه : شرکت در مسابقه برای عموم آزاد است پس تا میتوانید نشر دهید ⏳ نحوه شرکت : عضویت در کانال شمیم آشنا به آدرس زیر در پیام رسان های اجتماعی 🆔 https://eitaa.com/shamimeashena 🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena 💻 www.Shamiim.ir
📝 عزیزان تا آخر فروردین فرصت دارید در مسابقه شرکت کنید. ❣️نحوه امتیاز دهی با توجه به شرایط سنی افراد براساس محتوای دل نوشته، نگارش زیبا،خط خوش و تمیزی کاغذ نوشته میباشد. 🆔:@zeinabyavaran313
این مدلی بفرستید 👇🏻 ( قهرمان من حاج قاسم سلیمانی ) گفتند سردار را کی شهید کردند؟گفتم وقتی ما خواب بودیم و بعد به این فکر کردم که نکند خواب بمانیم و دشمن هرچه خواست بکند اما حقیقت جویی, ظلم ستیزی و عدالت خواهی چیزی نیست که بتوان آن را با خمپاره و راکت و پهباد خاموش کرد. خون شهید می جوشد, ریشه میکند, جوانه می زند و درختی تنومند می شود. در غم فرمانده لشکر ثارلله دوران دفاع مقدس همین بس که بگوییم سردار دلها,داغ جدایی ات آتش حسرت را به دلمان زد. این روز ها چه غروب های دلگیری را پشت سر می گذاریم. غروب هایی که با گریه و زاری همراه است ; غروب هایی که بوی دلتنگی می آید. آری, قهرمان این روز های کشور من همان بود که با لالایی امنیتش شب را خوابیدیم ولی صبح را با صبح بخیرش آغاز نکردیم..... قهرمان کشور من حاج قاسم سلیمانی است. حال راحت بخواب سردار ما بیدار خواهیم شد. حاج قاسم یاد شما کالنقش فی الحجر در دل من است. سردار من شما همچون پدری مهربان برای من بودی و هستی. حاج قاسم من تمام سعی خود را برای حفظ راه شما و الگو گیری از صفات بارز اخلاقی شما می کنم ,مطمئن باشید که علم تان بر زمین نمی ماند. نام : نام پدر: تاریخ تولد: تلفن تماس : 🆔:@zeinabyavaran313
سلام برای شرکت در ختم دسته جمعی صلوات تعداد آن رابه آی دی کانال ارسال کنید.اجرتان با صاحب الزمان (عج) تعدادصلوات ارسالی از طرف شرکت کنندگان در این ختم صلوات تا کنون:12724 صلوات باتشکر🙏 مرکز فرهنگی خانواده 🆔:@zeinabyavaran313
✍️ 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»... ✍️نویسنده: 🆔:@zeinabyavaran313
🌷امیرالمٶمنین علی(ع): همواره در انتظار باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه ندهید. 📗بحارالانوار/ج۱۵ ص۱۲۳ 🆔:@zeinabyavaran313
✍️ دستور ویژه رئیس صداوسیما برای بررسی حواشی قسمت آخر سريال 🔸علی‎عسکری خطاب به معاون سیما: لازم است بررسی شود که این اقدام حاصل اشتباه، بی توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن. 🔸انتظار داریم ضمن برخورد مناسب، برنامه ریزی لازم برای پیشگیری از تکرار چنین مواردی صورت گیرد. 🆔:@zeinabyavaran313