eitaa logo
شمیم خانواده
1.8هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
8.7هزار ویدیو
559 فایل
مرکز فرهنگی خانواده زنجان (یاوران حضرت زینب سلام الله علیها) ارتباط با مدیریت کانال و ارسال انتقادات و پیشنهادات و برای ارسال آثارخود و شرکت در مسابقات آی دی @Fadak_8
مشاهده در ایتا
دانلود
💢پروژه استعفای ، از کدام اتاق فکر درآمده؟ 🔰پروژه ، بخشی از و راهبرد بی دولت سازی (دقیقا شبیه استعفای نخست وزیر و ) است که به تشدید خشونت و هرج و مرج در کشورهایشان منجر شد. افراطی درصددند با پیش انداختن این پروژه، هم خود را از موضع وضع موجود به تبدیل کنند و بر ناکارامدی و بن بست مدیریتی روحانی سرپوش بگذارند، و هم هزینه ناکارامدی دولت خود را بر نظام تحمیل کنند. 🔰اصلاح طلبان که از میزان نفرت عمومی از روحانی اطلاع دارند و نیز خود را به یقین بازنده قطعی انتخابات مجلس میدانند، با این پروژه، قصد دارند با برهم زدن قواعد بازی و میز دموکراسی در کشور، هزینه شکست خود را نیز بر گرده نظام تحمیل کنند. درست شبیه آنچه در انتخابات 88 کردند. آنها بر این باورند کف استعفای روحانی ، از نظام است و سقف آن، نظام. (گمان باطلی که گرایی انقلاب درست همچون انتخابات 88 و سایر برهه ها آن را نقش بر آب میکند). 🔰اما آنچه روشن است اصلاح طلبان افراطی درست مثل هم حزبی های عراقی شان (بقایای بعثی) و هم حزبی های لبنانی شان (قوات اللبنانیه) برای یک پروژه واحد و چند مرحله ای دستور گرفته اند: 👈نارضایتی های اقتصادی،👈 اعتراضات خیابانی، 👈پیشنهاد خلع سلاح نیروهای مقاومت، 👈بی دولت سازی، 👈هرج و مرج هدفمند و بی ثبات سازی سیاسی و ناامنی، 👈برآمدن دولتهای مطیع غرب. 🔰آری این پروژه خائنانه یا به تعبیری جنگ های نسل چهارم، در هر سه کشور، یک هدف دارد: تضعیف کشورهای هلال و مشغول شدن به درگیری های داخلی و تنفس مصنوعی امنیت به . و پشت صحنه هر سه این "هم خائن ها" چیزی نیست جز : اسرائیل. این تحلیل پیوستی خبری دارد و آن پیشنهاد به رقبای انتخاباتی اش است. وی از آنها خواسته فقط 6 ماه اجازه دهند نخست وزیر باشد. (تا این پروژه را به سرانجام رساند.) هوشیاری مردم ایران، و بیدارسازی افکار عمومی برگ برنده ماست. پس رسانه باشید 🆔:@zeinabyavaran313
🚨فرمانده هوافضای سپاه: حمله به عین الاسد شروع عملیات بزرگ اخراج آمریکا از منطقه است/ خودمان را برای یک نبرد در مقابل آمریکا آماده کرده بودیم فرمانده هوافضای سپاه پاسداران در پاسخ به شبکه "العالم": 🔹 انتقامی که ارزشی برابر با سردار سلیمانی باشد در واقع اخراج تمامی نیروهای آمریکایی از منطقه است. 🔹 اخیر به پایگاه های آمریکا در عراق، شروع عملیاتی بزرگ برای بیرون راندن تمامی آمریکایی ها از منطقه است و تمامی گروه‌های و گروه‌هایی که شکل خواهند گرفت باید در این راستا تلاش کنند. 🔹 همچنین دولت ها باید در اخراج آمریکایی ها همانند دولت در این زمینه پیش قدم شوند، در غیر این صورت مردم این کار را خواهند کرد. 🔹 در عملیات‌های گذشته که مقابل انجام دادیم توقع مقابله نداشتیم، اما در «شهید سلیمانی» ما با آمریکا طرف بودیم. 🔹 پس از جنگ جهانی دوم تاکنون حتی یک شلیک هم به سوی مواضع آمریکا صورت نگرفته بود. 🔹ما انتظار مقابله داشتیم و خودمان را برای یک نبرد آماده کرده بودیم و طبیعتا ضربات بعدی ما (در صورت واکنش آمریکا) قرار بود سنگین‌تر و حتما با وسعت بیشتری باشد. ◾️:@zeinabyavaran313
✍️ 💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانه‌ای بود که هر چشمی را نوازش می‌داد. خورشید پس از یک روز آتش‌بازی در این روزهای گرم آخر ، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه می‌کشید. دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را می‌دیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد می‌شد، عطر او را در هوا رها می‌کرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم می‌کرد! 💠 دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت می‌گذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگی‌ام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد. همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر می‌دانستم اوست که خانه قلبم را دقّ‌الباب می‌کند و بی‌آنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :«بله؟» 💠 با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ می‌چرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم می‌کردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :«الو...» هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطه‌ای خیره ماند، خودم را جمع کردم و این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟» 💠 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار می‌کند :«الو... الو...» از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :«منو می‌شناسی؟؟؟» 💠 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟» از اینکه اسمم را می‌دانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم!» که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خنده‌ای نمکین نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب می‌شناسم عزیزم!» و دوباره همان خنده‌های شیرینش گوشم را پُر کرد. 💠 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدن‌مان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من به‌شدت مهارت داشت. چشمانم را نمی‌دید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی!» و فرصت نداد از رکب که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول می‌زنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقی‌مان در گرمای ، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! 💠 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دست‌بردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمی تابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است. 💠 دیگر فریب شیطنتش را نمی‌خوردم که با خنده‌ای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می‌برمت! ـ عَدنان ـ » برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمی‌دانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟... ✍️نویسنده: 🆔:@zeinabyavaran313
✍️ 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»... ✍️نویسنده: 🆔:@zeinabyavaran313
در دنيايي زندگي مي كنيم كه گناه فشردن گلوي يك نفر بسيار بيشتر از گناه فشردن گلوي يك ملت و كشور است. شما مي توانيد گلوي ٨٠ ميليون ايراني را بفشاريد، ميتوانيد مانع ارسال غذا و دارو به او شويد، ميتوانيد مانع تجارت و كسب و كار آزادنه او شويد، مي توانيد ميليونها خانواده را تحت فشار گذاشته و گلويش را بفشاريد و كسي به شما معترض نشود. مي توانيد يك ملت را آواره كنيد و خانه و زمينش را بگيريد ولي كسي به شما معترض نشود. مي توانيد به بهانه هاي واهي به ملتي حمله كنيد و بكشيد و نابود كنيد ولي كسي به شما معترض نشود. مي توانيد ملتي فقير و ناتوان را تحت حمله و محاصره قرار بدهيد و گرسنه شان نگهداريد و بزرگترين جنايت عليه بشريت را رقم بزنيد ولي كسي به شما معترض نشود. در دنيايي به مراتب وحشي تر و ناعادلانه تر از هزاران سال گذشته زندگي مي كنيم متاسفانه. در دنيايي زندگي مي كنيم كه هر چه جنايت بزرگتر باشد حساسيت افكار عمومي به آن كمتر. دنيايي برايمان ساخته اند كه چشمانمان به ديدن اينهمه جنايت بزرگ عادت كرده و حساسيتش را از دست داده است. 🆔:@zeinabyavaran313
🔴 داغی که ایران سالها باید هزینه آن را بپردازد📌 ✖️میراث رضا پهلوی و پسرش✖️ 🔻جدا کردن منطقه بسیار استراتژیک از به این بهانه که مرواریدهای بحرین تمام شده. جالب است گفتند دختر خودمان بود شوهرش دادیم😳 🔻واگذاری «قصبه فیروزه» پایتخت فعلی ترکمنستان و منطقه «خلیج حسین‌قلی» طبق قرارداد ۱۹۲۱ 🔻 واگذاری ۷۰ درصد آب‌های منطقه‌ای که سرمنشا آن داخلی بوده به روسیه. 🔻 واگذاری ۸۰۰ کیلومتر مربع اراضی مرغوب شامل کوه کوچک و دامنه‌ها و اراضی اطراف آن به . 🔻 واگذاری دشت ناامید به مساحت 3 هزار کیلومتر مربع در شرق ایران به که امروزه باعث بروز مشکل بی آبی در سیستان شده. 🔻واگذاری حق کشتیرانی در به ‌جز ۵ کیلومتر از آب‌های مقابل آبادان تا خط تالوگ به . 🔺امضای قرارداد دارسی که طبق آن ۹۰ درصد نفت ایران برای و تنها ۱۰ درصد متعلق به خودش بود. 👈 واگذاری باریکه قره سو به ترکیه یک فاجعه ژئوپلتیکی برای ایران است . ⚫️ چکمه پوش بیسوادی که چادر از سر ناموس مردان کشید و روضه های امام حسین علیه السلام را تعطیل کرد، بدترین خیانت ها را به ایران کرد که تا سالهای سال اثر آن خواهد بود. 🆔:@zeinabyavaran313
«الکسی گونچارنکو»، نخست وزیر ‎، به فاکس نیوز گفت: اوکراین تنها کشوری در تاریخ بشر است که تسلیحات ‎ خود را با تضمین ‎، ‎ و فدراسیون ‎، واگذار کرد در حالیکه سال ١٩٩۴ سومین قدرت هسته‌ای جهان بود. حالا که بمباران و کشته می‌شویم، این تضامین کجا هستند؟ ✍رئیس جمهور اوکراین به روسی پیغام داد و به مردم روس گفت با آنها دوست بوده و از مردم روسیه می‌خواهد جلوی جنگی که پوتین راه انداخته را بگیرند. ❗️کلا نتیجه اعتماد به غرب سرانجامی جز التماس کردن به دیگران برای در امان ماندن نخواهد داشت. در این دنیایی که دیگران با زبان زور با شما صحبت می کنند هیچ تضمینی معتبر نیست جز افزایش قدرت، به درستی که دنیا دنیای موشک هست نه گفتمان؛ عاقبت اعتماد به تضمین دیگران شما را به جایی خواهد رساند که الان به مردم کشوری که با شما در حال جنگ هست برای جلوگیری از جنگ التماس کنید. اعتماد به آمریکا و اذنابش ملت ها را به فلاکت می کشاند و آمریکا و اروپا با جنگ افروزی و فروش اسلحه فقط بفکر منافع خود هستند و این ملت‌های مظلوم هستند که بخاطر اعتماد حاکمان مزدورشان به آمریکا و اروپا به خاک و خون کشیده می شوند... 🆔:@zeinabyavaran313
🔹درفتنه آمریکایی+صهیونیستی+سعودی+اماراتی عراق گروه‌های صدر+شیرازی ها+داعش+یمانی و...فعال شده‌اند‌ و هدف اصلی آنها تضعیف و توقف حرکت تمدنی ‎ است. لشکر آخرالزمانی سیدالشهدا علیه السلام بساط این فتنه‌گران در ‎ را جمع خواهند کرد ان شا الله ‎ ✍️سید علیرضا آل‌داوود ┈••✾•▪️🏴▪️•✾••┈ 🆔:@zeinabyavaran313