⚜ از جاهلیت مکه تا مدنیت مدینه
📋 چکیده
خداوند متعال ابراهیم خلیل(ع) را مأموریت برافراشتن دیوارهای کعبه و گشودن اولین خانۀ همگانی و بزرگترین منبر جهانی در نقطهای دور از هیاهوهای تمدنی مناطق بینالنهرین و شام و مصر داد.
🕋 آن «بیت خدا» و «خانۀ همگانی»، ذخیرهای برای آیندۀ دیانت و فرهنگ و معنویت بشر بود و بعدها هستۀ شهری شد که خود، «مادرِ شهرها» نام گرفت.
❎ پیامبر(ص) سیزده سال در این شهر که زمینی سخته و سوزان و مردمانی سرسخت و خشن داشت، دعوت و استقامت کرد اما آزارهای دشمنان و مخالفان، او را وادار به ترک مکه و درآمدن به مدینه کرد.
✅ او در مدینه توانست دعوت خویش را بگسترَد، میان مهاجر و انصار، پیمان برادری پدید آورَد و با قبایل جزیرةالعرب و سران کشورهای مهم جهان ایجاد ارتباط و مکاتبه کند و در نهایت، تصویری جامع و منشوری از مدنیت مبتنی بر اخلاق و عدالت و معنویت به دست دهد.
❇️ اجزای سیمای مدینه را در سورههای مختلف قرآن، بهخصوص سورههای مکی میتوان یافت و از بین سورهها، سورۀ حجرات تصویر رسایی از طرح مدینۀ نبوی به ما ارائه میدهد.
✅ حال اگر این سوره را کنار سورۀ فتح قرار دهیم، به مقایسهای دست خواهیم یافت که مبیّن انتقال از جاهلیت مکه به فضای مدنیّتِ مدینه و نشانگر عمق کوشش آخرین فرستادۀ الهی برای عائلۀ انسانی است.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📔 مجله پژوهشهای قرآن و حدیث، دوره ۴۸، شماره ۲، اسفندماه ۱۳۹۴، صفحه ۱۹۵-۲۲۱
🌐 لینک مشاهده و دریافت مقاله:
https://jqst.ut.ac.ir/article_58654.html
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜تقدیم و تأخیر الفاظ و عبارات
تقدیم و تأخیر الفاظ و عبارات یکی از فنون بلاغت است که برای آن وجوه و فواید متعددی برشمردهاند.
✅ یحییبن حمزه یمنی در کتاب " الطراز"، شش وجه را برای وجوب و جواز تقدیم لفظ در قرآن و زبان عربی برشمرده و سیوطی نیز در" الإتقان" ده مورد از وجوه و عوامل تقدیم و تأخیر را در قرآن با ذکر امثله آورده است.
❇️ در اینجا نمونههایی از تقدیم و تأخیر الفاظ را در قرآن که موجب فزونی شیوایی کلام شده است، با آغاز از سوره فاتحه از نظر میگذرانیم:
💠 مَالِكِ یوْمِ الدِّینِ (4) إِیاكَ نَعْبُدُ وَ إِیاكَ نَسْتَعِینُ (5/ فاتحه).
❇️ در آیه پنجم، ضمیر مفعولی بر فعل مقدم شده است. اصل سخن «نعبُدُک و نستعینُک» بوده است، اما ضمیر متصل تبدیل به ضمیر منفصل شده و بر فعل نیز مقدم گشته است.
✅ این حالت، آهنگ سخن را موزون ساخته و البته تحصیل حکمت دیگری را نیز در سخن رقم زده است؛
✅ تقدیم ضمیر، انحصار معبود را در راز و نیاز و جستن یاری از او بیش از پیش تثبیت کرده و بر اهمیت آن تأکید، افزوده است.
نمونهای دیگر در سوره شرح:
💠 أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (1) وَ وَضَعْنَا عَنْكَ وِزْرَكَ (2) الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَكَ (3) وَ رَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ (4/ شرح).
✅ روشن است که حق جار و مجرور تقدم بر فعل نیست و در آیه نخست، اصل سخن به صورت «أَلَمْ نشْرحْ صدْرَكَ لَك» بوده است، اما با آمدن آن به شکلی که هم اکنون در کلامالله مجید وجود دارد، موسیقی درونی و برونی کلام را موزون ساخته است. همین حالت در مورد آیههای دو و چهار این سوره هم صادق است.
❇️ در اکثر قریب به اتفاق مواضع قرآن کریم، تقدم «دنیا» بر «آخرت» به صورتهای مختلف و الفاظ گوناگون رعایت شده است، از آن جملهاند:
💠 فَمَا جَزَاءُ مَنْ یفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلا خِزْی فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یوْمَ الْقِیامَةِ یرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (85 / بقره)؛
💠 فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ (220 / بقره)؛
💠 لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الآخِرَةِ (64 / یونس)؛
💠 وَ هُوَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الأولَى وَ الآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ (70 / قصص)؛
💠 أَوَلَمْ یرَوْا كَیفَ یبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ یسِیرٌ (19) قُلْ سِیرُوا فِی الأرْضِ فَانْظُرُوا كَیفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ ینْشِئُ النَّشْأَةَ الآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ (20) یعَذِّبُ مَنْ یشَاءُ وَ یرْحَمُ مَنْ یشَاءُ وَ إِلَیهِ تُقْلَبُونَ (21) ... وَ قَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّةَ بَینِكُمْ
فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ یوْمَ الْقِیامَةِ یكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ یلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضًا وَ مَأْوَاكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِینَ (25/ عنکبوت)
✅ اما در مواردی این نسبت برعکس شده و آهنگ آیه یا عبارت با بافت آهنگین سوره همگام شده است:
💠 وَ الضُّحَى (1) وَ اللَّیلِ إِذَا سَجَى (2) مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ مَا قَلَى (3) وَ لَلآخِرَةُ خَیرٌ لَكَ مِنَ الأولَى (4) وَ لَسَوْفَ یعْطِیكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى (5/ ضحی)؛
💠 أَمْ لِلإنْسَانِ مَا تَمَنَّى (24) فَلِلَّهِ الآخِرَةُ و َالأولَى (25) وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِی السَّمَاوَاتِ لا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیئًا إِلا مِنْ بَعْدِ أَنْ یأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یشَاءُ وَ یرْضَى (26/ نجم).
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 نظماهنگ قرآن، ائتلاف لفظ و معنا در کلام وحی (۱۳۹۹)
📖 ص 168-170
🏢 مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری متن
🆔 http://eitaa.com/zekra114
🟣 سوره های ناس و فلق
🟠 سوره ۱۱۴: ناس
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ✨
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿۱﴾ مَلِكِ النَّاسِ ﴿۲﴾ إِلَهِ النَّاسِ ﴿۳﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿۴﴾ الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ﴿۵) مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ ﴿۶﴾
🟣 سوره ناس، دربرگیرنده شش آیه است که نیمی از آیات آن از «ربّ، ملکِ، اله» سخن میگوید و نیم دیگر از شرّی که باید از آن بدو پناه برد؛ همو که سازنده انسان است و از وسوسههای دیوِ درونِ آدمی همواره مطلع است:
📖 وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ (قاف: ۱۶)
🟠 از این رو میتوان نیمی از این سوره را از آنِ پروردگار متعال و نیم دیگرِ آن را از آنِ انسان شمرد.
🟣 نظیر این تقسیم را در اولین سوره قرآن کریم نیز میبینیم. و این خود یکی از مناسبتهای میانِ آغاز و انجام کتاب الله است.
🟠 میان دو سوره آغاز و پایان قرآن، تناسبهای دیگری نیز میتوان برشمرد؛ از آن جمله است وجود سخن از ربوبیت، سپس مالکیت و ملکیت و پس از آن، الوهیت در این دو سوره:
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ = اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
مَلِكِ النَّاسِ = مَالِکِ یَوْمِ الدّینِ
إِلَهِ النَّاسِ = اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📔 تناسب سورهها: تنظیر و تدبّر در سورههای حزب مفصل
📖 ص ۴۷ و ۴۸
🏢 مرکز طبع و نشر قرآن کریم
🆔http://eitaa.com/zekra114
ضرورت بازنگری در شیوهشیوههای تعلیم قرآن ۲.mp3
7.96M
⚜ گزیدهی نشست علمی《ضرورت بازنگری در شیوههای تعلیم و ترویج قرآن کریم》
🎙 جناب استاد لسانی فشارکی
رحمة الله و رضوانه علیه
🔹قسمت دوم
🏫 دانشگاه امام صادق علیهالسّلام
📆 خردادماه ۱۳۷۴
◀️ ادامه دارد ...
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ فرقان و نور
یکی از تنظیرها در میان دو سوره است که یکی مکّی و دیگری مدنی خوانده شده است و میان تاریخ نزول آنها نیز سالها فاصله است، اما دست تدبیر حکیم، آنها را در جمع توقیفیِ قرآن در کنار یکدیگر قرار داده است:
❇️ سوره فرقان، هنگام وصف «عِبَادُ الرَّحْمَنِ»، طی جملهای کوتاه بیان میکند که ایشان اهل بزه منافی عفت نیستند: «وَلا يَزْنُونَ» (فرقان، 68)
❇️ سوره قرینه آن - یعنی سوره نور - تفصیلی بیمانند از احکام حاوی تدبیر و پیشگیری مربوط به این موضوع عظیم را پیش رو میگذارد:
💠 اين سورهای است که ما آن را فرو فرستاده و مقرر فرمودیم و در آن آياتی روشن فرو فرستادیم تا متذکّر شوید. (1)
💠 زن زناکار و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید، و مبادا که در امر اجرای حدود الهی، دلسوزی بیجا مانع کار شما گردد اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد؛ و بايد جمعى از مؤمنان شاهد کیفر ایشان باشند.
💠 مرد زناكار جز با زن زناكار یا مشرك نكاح نكند و زن زناكار هم جز با مرد زانى یا مشرك نكاح نکند و اين كار بر مردان مؤمن حرام است.
💠 و آنان كه به زنان باعفت نسبت زنا دهند، سپس چهار شاهد عادل بر ادعاى خود نياورند، ایشان را هشتاد تازيانه بزنيد و ديگر شهادت ایشان را نپذيريد كه ایشان مردمى فاسقاند.
💠 مگر آنهايى كه بعد از آن کار به درگاه خدا توبه كنند و در مقام اصلاح برآیند که خداوند آمرزنده و مهرورز است.
💠 و آنان كه به زنان خود نسبت زنا دهند و شاهدی جز خود بر آن نداشته باشند، بايد هر يك از ایشان چهار مرتبه به نام خداوند شهادت دهد كه او از راستگويان است.
💠 و بار پنجم شهادت دهد كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد.
💠 و کیفر از آن زن نيز رفع برداشته خواهد شد اگر نخست چهار مرتبه به نام خداوند شهادت دهد كه آن مرد از دروغگویان است.
💠 و بار پنجم بگوید كه خشم خداوند بر خود وی باد، اگر اين مرد از راستگويان باشد.
💠 و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نمیبود، و اگر نه اين بود كه خداى مهربان توبه پذير و باحکمت است، با توبه از شما رفع عذاب نمیكرد. ....
💠 آنان كه دوست دارند كه در ميان اهل ايمان، كار منكرى اشاعه و شهرت یابد ایشان را در دنيا و آخرت کیفر دردناك خواهد بود و خدا مىداند و شما نمىدانيد.
💠 و اگر فضل و رحمت خدا و رأفت و مهرورزی او شامل حال شما مؤمنان نبود، در عقابتان عجله مىكرد، ولى او دارنده رأفت و مهرورز است.
💠 اى كسانى كه آوردهايد، از پي گامهای شيطان نروید؛ كه هر كه از پى گامهای شيطان برود، او وی را به كار زشت و منكر وا خواهد داشت؛ و اگر فضل و رحمت خدا نبود احدى از شما پاك و پیراسته نمىشد؛ و ليكن خداوند هرکه را بخواهد پاك مىسازد كه خداوند شنوا و دانا است......
💠 مردان و زنان و بندگان و کنیزان خود را که شايستگى ازدواج دارند، همسر دهید. اگر تنگدست باشند خداوند ایشان از فضل خويش غنی خواهد ساخت كه خداوند دارای گشایشی گسترده و آگاه به امور و مصالح بندگان است.
🔆 سوره در ادامه، از خداوندی سخن میگوید که نور آسمانها و زمین است و «خانههایی» که روشن به نور اویند و نیز از راههای پاک ماندن خانههای مردمان!
✅ اما چنانکه اشاره شد، گویی تمام آنچه که در بالا از سوره نور ذکر شد، تبیین و تفصیلی از یک اصل و همان عبارت فشرده از سوره فرقان است: «وَلا يَزْنُونَ» (فرقان، 68).
✅ میبینیم که سوره نور چه میزان ظرایف اخلاقی و لطایف و طرایف تربیتی را پیش رو مینهد تا اساس تربیت و اخلاق، بر نزاهت و عفاف باشد و زمینههای فساد به تدریج فراهم نیاید و مقدمات آن به تدریج چیده نشود.
✅ و میبینیم که زبان قرآن کریم، تنها زبان خشک قانون نیست؛ بیانی است که در آن، قانونگذاری و قانونگرایی، با هنر و داستانسرایی، با تمثیل و موعظه، با حقیقت و واقعیت، با فطرت و فکرت و بسی بایستههای دیگر، شیوهای واحد و بدیع را پیش روی مینهد.
❇️ حال، مخاطب قرآن، آن را از هر جانب از جوانب بالا که بگیرد، به جوانب دیگر نیز میرسد.
✅ سوره نور، تنها از قیود و قوانین مربوط به بزه و گناه مزبور سخن نمیگوید، بلکه به روشی که متناسب با بیان مدنیِ آن است، ابعاد موضوع را میکاود و راههای منع مقدمات آن عمل را نیز تعلیم میدهد.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 تناسب سورهها، تنظیر و تدبر در سورههای حزب مفصل
📖 ص ۲۹_ ۳۳
(با اندکی تلخیص)🏢 مرکز طبع و نشر قرآن کریم (۱۳۹۹) 🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ادبيات اجتماعی
🧕🏻پروين اعتصامی زبان گويایی در سخن از نقش زن است. او بارها از نقش زن و مادر سخن گفته است.
⤵️ قصيده بلند او با مطلع:
مادر موسی چو موسی را به نيل
درفكند از گفتهی ربّ جليل
🟣 و وصف او حنین و حنان مادری و حکمت خداوند در آن معروف است.
🟣 گاهی نقش مادر را از سوی ديگر و از جهت مقابل بازگو كرده و آن سوگ و سوز بلندی است كه او آن را به سان درّی يتيم از زبان كودكی يتيم میسرايد.
🟣 او گاهی گفتگوی مرغكی را نقل میكند كه سرشار از ايده آلهای كودكانه با مام خويش از ملازمت خانه تاريک مینالد و به وی میگويد كه عمر وی، گاه رشد و بلوغ، به پريدن و نشستن بر گل و سبزه و بر و بام خواهد گذشت و آن را بر سر ساختن لانه و آشيانه نخواهد گذاشت.
⤵️ مادر برای وی از نعمت كانون خانه ياد میكند:
زين آشيان ايمن خود يادها كنی
چون سازد از تن تو حوادث نشانهای
🟣 پروين از مادر دور انديش سخن میگويد و نقش او را بر منصّه تعليم و تربيت مینماياند.
🟣 او نيز در قصيدههای خود، نماد گياهی را در امر پيدايش و سرنوشت انسان مدّ توجه قرار داده است، از جمله او در قصيدهای از تبديل شدن درختی استوار و بالابلند، با شاخسارهای سرشار از برگهای نقره فام، كه همان سپيدار باشد، به «هيمه بسيار» سخن میگويد و در نهايت آن را بر انسان تطبيق میکند.
🟣 همان سخنی كه قرآن كريم از آن به صراحت سخن گفته است، نظير:
📖 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (تحریم، ۶)
⤵️ و سرانجام نتيجه میگيرد:
آن شاخ كه سر بر كشد و ميوه نيارد
فرجام بجز سوختنش نيست سزاوار
جز دانش و حكمت نبود ميوه انسان
ای ميوه فروش هنر، اين دكه و بازار
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 زن، سیمای زندگی در دین و اسطوره
📑 ص ۱۱۴
🏢 انتشارات ادیان، ۱۳۸۹
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ امّ القری
قرآن کریم، از نمرود، پادشاه بابل و طاغوت زمان حضرت ابراهیم با عنوان کسی یاد میکند که ذات خداوندی به وی «ملک» عطا کرده، و او خود را مالکرقاب مردمان میداند:
💠 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَاجَّ إِبْرَاهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّی الَّذِی یحْیی وَیمِیتُ قَالَ أَنَا أُحْیی وَأُمِیتُ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی كَفَرَ وَاللَّهُ لا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (بقره، ۲۵۸)
✅عطای مُلک در این آیه از سوره بقره، مقابل «ملک همراه با حکمت»ی قرار میگیرد که سوره، در آیاتی که خواهد آورد، از آن سخن میگوید:
💠 وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَینَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِینَ (٢٥٠)فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا یشَاءُ وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الأرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِینَ (٢٥١)تِلْكَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (بقره، ۲۵۰-۲۵۲)
✅حضرت ابراهیم باید با این طاغوت بزرگ بر سر وحدت خداوند جهان و بلامنازع بودن او محاجّه و استدلال کند.
❇️ او مأموریت سخت و بزرگ دیگری نیز دارد. این مأموریت بالابلند و طولانی است؛ آن را در بیانی کوتاه میتوان انتقال «دروازه خدا» و پرستشگاه او از «بابل» به صحرای «حجاز» برشمرد.
❇️ «بابالله»ی که به دروغ و گزافه در بینالنهرین و بابلِ طغیانگر و فاسد گشوده شده بود، میبایست سد گردد و به سرزمین خشك و بكر حجاز برود و آن وادی بیآبوعلف، امالقری و مأوای بیتالله الحرام باشد.
✅ این کار ابراهیم همراه با اعراض او از مظاهر شرک و بتپرستی با جلوههای مختلف فکری و سیاسیای است که او خود را مواجه و گویی یکسره در محاصره آنها میبیند:
💠 وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِی أَنْ نَعْبُدَ الأصْنَامَ (٣٥)رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِیرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (٣٦)رَبَّنَا إِنِّی أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّیتِی بِوَادٍ غَیرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یشْكُرُونَ (ابراهیم، ۳۵-۳۷)
🕋 مأموریت عبارت از این است که «دروازه خدا» از «بابل» به صحرای «حجاز» منتقل گردد تا این صحرا، «امالقری» گردد و از بطن این وادی سوزان، آخرین ذخیره نبوت و رسالت الهی و «اهلبیت» او ظهور کند و این خط سیر تا زمانی طولانی و بیش از هزار سال با حضور آخرین سفیر الهی و سپس جانشینان او ادامه یابد.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 دوپیشوای ملل، حضرت ابراهیم و حضرت رضا علیهما السلام
📖 ص۴۳
🏢 بنیاد فرهنگی و هنری امام رضا علیه السلام (۱۳۹۲)
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ «ام القری» پایگاه جهانی «امت وسط»
📄 چکیده
تعیین یک مرکزیت دینی و برگزیدن و تربیت امّتی منسجم را میتوان هدف اغلب بلکه تمام ادیان گذشته دانست.
✅ ما این موضوع در مورد «آیین» و «امت اسلام» شکل کاملتری یافته و خدایی که منشأ «عدل» و «حق» و «وسطیّت» است، «مرکزیّت»ی را به نام مادرِ شهرها یا «امّالقری» معیّن کرده است.
❇️ همو انسانی را که «حقگرا» و «تسلیم» امر وی و نیز دعوت کننده به سوی «ملّت» و «آیین حنیف فطرت» و دور از افراط و تفریطِ راست و چپ است، فرمان داده است تا در مادرِ شهرها و «امّالقرا»ی مورد اشاره، «بیت»ی را برای او بسازد و آن را تطهیر و تقدیس کند تا در کنار همین «بیت»، پیامبر اعظم(ص) با «شریعت خاتم» ظهور کند و با تعلیم و تربیت خود، «امّت وسط» را پدید آورد.
✅ «بیت» مورد اشاره که خود در مرکزیت مادرِ شهرها قرار گرفته است، حائز شرایط ویژهای از جمله اولویت و تقدّم دیرینه، ملجأ امن بشر در طول تاریخ، طهارت ظاهری و باطنی و محل آخرین بخش از تاریخ آیینی و ظهور منجی موعود است.
✅ «امّت وسط»، به برکت مجموع آنچه بدو داده شده است، عهدهدار وظایف و مسئولیتهای مهمی میشود که از آن جمله است: نظارت بر اعمال دیگر امّتها و شهادت دادن بر آن، الگو بودن برای آنها و مشارکت بارز در بسط معنویت و صلح و سلام جهانی.
❇️ این مسئولیت در زمان حاضر که عصر سرخوردگیهای انسان معاصر است و از الگوی مدنیّت اسلامی و طرحی سالم و کارا برای تمدن بشری سخن میرود، اهمیتی افزون مییابد.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📔مجله پژوهشهای قرآن و حدیث، سال چهل و هفتم شماره 1 (بهار و تابستان 1393)، صص 53 -72
🌐لینک مشاهده و دریافت مقاله
https://jqst.ut.ac.ir/article_51933.html
🆔 http://eitaa.com/zekra114
🔆سورههای نصر و کافرون🔆
🔅سوره ۱۱۰: نصر🔅
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾
✴️ سورهای با سه آیه و یکی از سه سورهای که حاوی سه آیه است و بزرگترینِ آنها.
✴️ سوره با ظرف زمانی که متضمّن مفهوم شرط است آغاز میشود و با جواب آن پایان مییابد.
✴️ سه آیه به دنبال هم، یک جمله بلند و مرکب از چند جمله دیگر را تشکیل میدهند که گاهِ امید و ناامیدی باید خواند؛ سوره، به انسانِ پیروز، تسبیح و حمد و استغفار را یادآوری می کند و او را از سرمستیِ سرور و غرور بازمیدارد و به انسان گرفتار و ناامید، امید میبخشد و وظایف هنگام فتح و پیروزی را گوشزد میکند.
✴️ مروری بر این سوره، فشردهای از سوره فتح را در آن نشان میدهد و ما تمام مؤلفات این سوره را در سوره فتح مییابیم. تنظیری میان این دو سوره در سطور آتی آمده است.
⚜مناسبت:
سوره در کنار سوره کافرون، مژده نصرت و فتح و ظفری است که در اثر صبر خواهد آمد.
✴️ (لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ) مهلتی است به کافران تا موعدی معین تا وَعدُ اللّهِ و نَصرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ بیاید؛ چنانکه فرمود: وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّىٰ يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ (رعد، ۳۱)
🔅سوره ۱۰۹: کافرون🔅
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿۱﴾ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۲) وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿۳﴾ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿۴﴾ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿۵﴾ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ ﴿۶﴾
❇️ سوره کافرون تنها سورهای در قرآن کریم است که در آن، چهار آیه پیاپی با «لا» آغاز میشوند.
❇️ در این سوره، پنج فعل به کار رفتهاند و همه این افعال از ریشه «عبد» هستند؛ آیه پایانی نیز دو بار واژه «دین» را در خود جای داده است، اما با این همه سخنی که از دین و عبادت در آن میرود، سوره، سوره کافرون نام گرفته است.
❇️ این نفی و اعراضهای موجود در سوره، روی دیگر سکه «عبادت» و لازمه آن است.
❇️ چنانکه این نفی را در سوره تَبَّتْ در کنار قرینه آن: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ دیدیم و رابطه میان آن دو را از نظر گذراندیم.
❇️ سوره کافرون را شش آیه است که دو آیه از آن مکررند. و این اولین تکرار آیه در یک سوره از سورههای قرآن کریم است.
❇️ نظایر این تکرار را در سورههایی چون رحمان و قمر (که مجاور هماند) و سورهای هم چون بقره میبینیم.
❇️ این تکرارها را در قرآن کریم، فوایدِ تعلیمی و تربیتیِ
متعددی است که باید در پژوهشی مستقل به آنها پرداخت.
⚜مناسبت:
دو سوره نصر و کافرون، بیانی از یک دیگرند؛ یکی سخن را با اثبات و امر گفته (نصر) و دیگری با نفی (کافرون).
❇️ خدایی را که پیامبر میپرستد و او را حمد و تسبیح میکند و از وی مغفرت میجوید، همانی است که کافران نمیپرستند.
❇️ سوره بیان میکند دین کافران از آنِ کافران و دینِ پیامبر از آنِ پیامبر باشد؛ تا زمانی که نصر و فتح الهی بیاید و مردم فوج فوج در دین خدا داخل شوند:
📖 لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ ۖ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ ۖ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَٰلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا (۲۷) هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا (فتح:۲۸)
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📔 تناسب سورهها، تنظیر و تدبر در سورههای حزب مفصل
📖 ص ۶۱ و ۶۲
🏢 مرکز طبع و نشر قرآن کریم
🆔http://eitaa.com/zekra114
⚜ بین الملل اسلامی و مسألهی حج
✅ حج، بزرگترین فریضهی اجتماعی اسلام وتوجه به دیدگاههای رهبران بیداری اسلامی در باب بهرهگیری از ظرفیتهای این فریضهی مهم.
🕋خدواند متعال ابراهیم (ع) را امر فرمود تا پیهای بیت را بلند گرداند و جهانیان را به حج دعوت كند.
❇️ خود او در این سرزمین همراه فرزندش، اسماعیل حج گزارد و حلق و قربانی كرد.
✅ او از خدای متعال خواست تا پس از وی لسان صدقی قرار دهد كه دعوتگری او را استمرار بخشد.
❇️ حج ابراهیمی به حج محمدی (ص) در سرزمین بطحاء پیوند خورد، محمد (ص) بر فراز صفا ایستاد و دعوت خود را علنی كرد، همانجایی كه ابراهیم ایستاده و مردم جهان را به حج دعوت كرده بود تا از هر سو، رو سوی این نقطهی جمع بیاورند، شاهد منافع خود باشند و اعماق جان و لسان خود را به ذكر خداوند متعال زنده بدارند:
💠 وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ یأْتِینَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ *لِیشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأنْعَامِ (حج، ۲۷-۲۸).
❇️ ابراهیم ـ بدون مقایسهی او با رسول اكرم (ص)ـ خود پیامبر زبانآوری و احتجاج و دعوت به «فطرت» و بینالمللیترین پیامبر الهی است و اوست كه نزد پیروان ادیان مختلف، محترم و محبوب است.
❇️ داعی جهانی توحید، بانی خانهی همگانی و دارندهی رساترین و بزرگترین تریبون جهانی، در اور به دنیا آمد؛ در بابل، پرعظمتترین شهر تاریخ باستان و چهارراه تمدنهای روزگار قدیم و برابر طاغوتی بزرگ و مهیب كه برآمده از همان وضعیت عیش بشری بود، دعوت خود را علنی ساخت.
✅ به شام، سرزمین «تین و زیتون» آمد، پس از آن به سرزمین «طور سینین» رسید و بعد از همه به «بلد امین» درآمد و «ذرّیه»ی خود را در آن وادی سوزان اسكان داد تا اقامهكنندگان نماز باشند:
💠 وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِی أَنْ نَعْبُدَ الأصْنَامَ. رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِیرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. رَبَّنَا إِنِّی أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّیتِی بِوَادٍ غَیرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیقِیمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یشْكُرُونَ (حج، ۳۵-۳۷).
اینها همه سرزمینهایی بودند كه قرار بود پس از وی خاستگاه و محضر پیامبران از نسل و «ذرّیه»ی وی باشند.
❇️ پس از ابراهیم، علی (ع) درون همین بیت به دنیا آمد.
❇️ حج محمدی، حج حسینی گردید و به عاشورا، روز قربانی بزرگ پیوند خورد.
❇️ سجاد (ع) در كنار همین بیت آمد و مجد و عزت او در قلب امت، خاری در دیدگان هشامبن عبدالملك، شاخهی برآمدهی شجرهی ملعونه گردید.
❇️ جعفربن محمد صادق (ع) در كنار همین بیت با پیروان ادیان و نحلههای گوناگون به گفتگو نشست و خداوند متعال مقرر فرمود تا مهدی امت از كنار همین بیت ظهور كند و بینالملل نهایی انسانی و اسلامی را از مبدأ این نقطهی مهم در جهان محقق سازد.
❇️رهبران و صاحبان اهتمام به بیداری اسلامی به ظرفیتهای بزرگ این فریضه و به كانون برگزاری آن، مركز بلاد اسلام و امّالقرای جهان توجه خاصی نشان دادند.
✅ زیرا اگر امت، سر ایستادگی بر روی پای خود را داشته باشد، مایهی آن ایستادگی حج است و این فریضهی بزرگ است كه به امت، قیام و قوام میبخشد:
💠جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَیتَ الْحَرَامَ قِیامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْی وَالْقَلائِدَ (مائده، ۹۵).
❇️ جالب توجه است كه سید جمال در اولین شمارهای كه از عروة الوثقی نشر داد، نوشت:
لازم است مؤتمری مركب از علما و نمایندگان بلاد اسلامی تشكیل گردد و مرکز آن نیز در مكه، امالقرای جهان اسلام باشد؛ آنجا محل حل مشكلات تمامی مسلمانان گردد و توجه افكار همهی مسلمانان، معطوف بدانسو باشد.
✅ او جدا از نگارش این دیدگاهها خود نیز در اندیشهی رفتن به حجاز برای تشكیل خلافت اسلامی در آنجا افتاد كه موانعی چند و از جمله پیچیدگیهای عقل وهابی مانع بزرگ او گردید.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 بیداری و بین الملل اسلامی با مروری برنقش داعیان قرآنی دو سده اخیر
📖 ص ۱۶۰-۱۶۲
🏢 بوستان کتاب (۱۳۸۹)
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ عرفه
در سوره مؤمنون، همچنان تفصیلی از مراحل پیدایش انسان را میبینیم.
مراحل خلقت انسان با بیشترین تفصیل و تبیین در همین دو سوره آمده است و در آیات ۶ تا ۹ سجده، غافر ۶۷ـ۶۸ و زمر ۶ در این باره بدون تفصیل سخن گفته شده است.
✅ در اینجا این نكته نیز قابل ذكر است كه مهمترین و طولانیترین دعای مأثور از اهلبیت (ع) كه در موسم حج صادر شده است، دعای عرفه حضرت سیدالشهداء است.
❇️دعای عرفه در عرفات صادر شده و یك دوره كامل معرفت نفس و انسانشناسی را در خود جای داده است.
❇️ این دعا به جهت همین ارتباطی كه با حج و شناخت انسان و مبدأ و معاد او دارد، در میان تمامی ادعیه در بیان تفصیل مراحل پیدایش و زایش انسان، منحصر بهفرد است؛ چنان كه در بخشی از آن آمده است:
❇️ «بار خدایا! من به تو اشتیاق دارم و به پروردگاری تو گواهی میدهم.
اعتراف میكنم به این كه تو پروردگار منی و بازگشت من به سوی توست.
با نعمت خود، وجود مرا آغاز كردی، پیش از آن كه من، چیزی در خور یاد باشم.
❇️ مرا از خاك آفریدی، سپس در پشتها جایم دادی و از حوادث زمانه و دگرگونیهای روزگار، ایمنام ساختی تا در روزگاران گذشته و قرنها و نسلهای پیشین، هماره از پشتی به رحمی كوچ كردم.
❇️ از روی مهر و رافتی كه به من داشتی و احسانی كه نسبت به من كردی، مرا در دوران حكومت سردمداران كفر كه پیمانت را شكستند و پیامبرانت را تكذیب كردند، به دنیا نیاوردی؛ بلكه از سر رافت و مهر، مرا در زمانی به دنیا آوردی كه مقام هدایت را، كه در علم ازلیات گذشته بود، برایم مهیا فرمودی و در آن، پرورشام دادی و پیش از این نیز با رفتار نیكویت و نعمتهای شایانت، به من مهر ورزیدی و آفرینشم را از منی ریخته شده، پدید آوردی و در سه تاریكی [مشیمه، رحم و شكم] میان گوشت و خون و پوست، جایم دادی.
در آفرینشم گواهام نساختی و چیزی از كار خودم را به من واگذار نكردی.
❇️ سپس با آفرینش تمام و درست، مرا به این دنیا وارد ساختی و در حالت كودكی و خردسالی، در گهواره نگهداریام كردی و از غذاها، شیر گوارایی را روزیام ساختی و دلهای پرستاران را به من، مهربان كردی و مادران دلسوز را عهدهدار پرستاریام نمودی و از آسیب جنیان، حفاظتام كردی و آفرینشم را از زیادی و كاستی پیراستی. پس، تو برتری، ای مهربان و ای بخشاینده!
❇️ تا آنگاه كه لب به سخن گشودم، نعمتهای شایانت را بر من تمام كردی و در هر سال، بیشتر پرورشام دادی و آنگاه كه آفرینشم كامل شد و نیروهای جسم و جانم به اعتدال رسید، حجت خود را بر من لازم كردی.
❇️ ... من گواهی میدهم ـ ای خدای من ـ با حقیقت ایمانم، و با تصمیم یقینی و عزم جزمم، و با توحید خالص و بیشایبه خود، و درونِ سرپوشیده نهادم، و رشتههای جریان نورِ دیدهام، و خطوط صفحه پیشانیام، و رخنههای راههای تنفسم، و پردههای نرمه بینیام، و راههای پرده گوشم، و آنچه لبهایم در برمیگیرد و آن را میپوشاند، و حركتهای زبانم در تلفظ، و پیوستگاه كام دهان و آروارهام، و جای رویش دندانهایم و جایگاه چشیدن خوراك و نوشاكم، و رشته و عصب مغز سرم، و رشتههای اصلی رگ گردنم، و آنچه در قفسه سینهام جای دارد، و شاهرگ پرده دلم، و پارههای گوشه و كنار جگرم، و آنچه استخوانهای دندههایم در بر دارند، و سربندهای استخوانهایم، و سرانگشتانم، و انقباض عضلات بدنم، و گوشتم و خونم، و پوستم و موی بدنم، و عصبم و رودهام، و استخوانم و مغزم و رگهایم و تمامی اعضا و جوارحم، و آنچه در دوران شیرخوارگیام بر این اعضا بافته شده، و آنچه زمین از من بر پشت خود برداشته است، و خوابم و بیداریم و آرمیدنم، و حركتهای ركوع و سجودم [گواهی میدهم] كه اگر تصمیم بگیرم و در طول اعصار و قرون بكوشم ـ و بر فرض كه چنین عمری بكنم ـ و بخواهم شكر یكی از نعمتهای تو را به جا آورم، نخواهم توانست، جز به لطف تو كه این لطف، خود، سپاسگزاریت را از نو بر من واجب میكند و موجب ستایش تازه و ریشهدار میگردد.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 زن، سیمای زندگی در دین و اسطوره
📖 ص ۷۳-۷۴
🏢 انتشارات ادیان (۱۳۸۹)
🆔 http://eitaa.com/zekra114