✍ به مناسبت کشف حجاب رضا خانی
"آزادی یا اسارت؟ عشق یا اجبار؟!"
🔹۱۷ دی سال ۱۳۱۴ شمسی، روزی بود که خورشید نجابت غروب کرد! خزان حیا بود و تیر مسموم غربزدگی، قلب جامعه را هدف قرار داده بود!
🔹بیماران سرطانِ استعمار و مدهوشانِ مفلوکانی همچون آتاتورک، شمشیر خاصه ابلیس را از غلاف فساد، بیرون آوردند و با حجاب و عفت اسلامی مخاصمه نمودند.
رضاخان نگون بخت در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ به زعم خویش با فرمان کشف حجاب، آزادی زنان را به ارمغان آورد و بانوان سرزمینمان را از بند چند صد ساله حجاب رها نمود!
🔹اما آیا به راستی رضاخان بانوان را از اسارت نجات بخشید یا محبسی را فراهم نمود که به بند کشیده شدنگانش به عدد بانوان ایران آن روزگار بود؟
🔹متین است که با اعلان کشف حجاب، بانوان و خواهران میهنمان به دو دسته تقسیم شدند؛ دسته ای که اکثریت قریب به اتفاق خواهرانمان بودند که نجابتشان را به اندک، معامله نکردند و به جای حیا، جان خویشتن را پیشکش درگاه طاغوت نمودند! ایشان در ژرفای ظلم و جور قرار گرفتند که شرح ما وقع، در این مختصر نمی گنجد؛ چه خون هایی که ریخته نشد! و چه جنین هایی که در اثر ضربات دژخیمان رضا شاه، سقط نگردید! تا همین چند سال پیش نیز مادربزرگهایی بودند و تعریف می کردند که سالها رنگ کوی و برزن را ندیدند تا چادر از سر بر ندارند. آن سالها برای این دسته یا زندان طاغوت بود یا زندان خانگی!
🔹اما عده ای قلیل نیز بودند که به هر جهت استقبال نمودند و به گمانشان به آزادی رسیدند! پرسش اینجاست که آیا آزادی در برانداختن چادر و روسری است یا آنکه آزادی را در دگر میتوان پیدا نمود؟
🔹حقیقت آن است که رضاخان این دسته را از دو جهت زندانی نمود! یکیدر اعماق باور و ذهنشان؛ یعنی تحمیل غربزدگی! یعنی از خویشتن فاصله بگیر و آن شو که آنها می خواهند! بشو غربی! یعنی وقتی از "خود" فاصله گرفتی و سمت "مثل آنها" شدنرفتی، دیگر ذهن، اسیر باوری شده که آنها می خواسته اند.
🔹و دیگر در تن و جسم؛ زمانی که زن، خوشایند مردان شود، در حقیقت اسیر آنها شده است. مردانی که در جستجوی امیال و شهوات فاسد خویش، آنچنان اسارت تن را زیبا جلوه می دهند که بوی آزادی می دهد؛ اما این بو، بوی اسارت است.
🔹به راستی حجاب عشق است یا اجبار؟
بهرحال از آن جهت که دستور پروردگار است، ظاهری آمیخته به اجبار دارد، اما مهم آنست که چه فردی اجبار نموده است؟ و با چه مقصودی؟
🔹پروردگاری که امید شبهای نومیدی است و کرانه های رحمتش را از هر سو نگریست، به بی نهایت واصل میشود! و پروردگاری که از مادر مهربان تر، از رگگردن نزدیکتر و از خویشتن، دلسوزتر است، آیا فرمانی غیر از محبت و عشق صادر می کند؟
🔹آیا فرمانی که زن را بالاتر از هر درّ و گوهری نشان می دهد، تا آنجا که یک بانو را حتی از یک نگاه گناه آلود حفظ می کند، بی شباهت به عشق است؟
"به گمانم اجبارِ خالق عشق و مهربانی را نبایست اجبار، معنا نمود! هر چه هست، عشق است!"
محمد حسین موسوی دولت آبادی
#گروه_مطالبه_گری_طورسینا
#کشف_حجاب_اجباری
https://eitaa.com/joinchat/911081556C963c6f7595