eitaa logo
ذکر روزانه
21.8هزار دنبال‌کننده
46.2هزار عکس
20.9هزار ویدیو
639 فایل
💫 أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ مدیرکانال @nasim_velayat313 مطالب مذهبی فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید بشر چه کرده است !👌 بزرگراه G50؛ یکی از شگفتی های مهندسی جهان...! کلیک کنید👇👇 🆔 @zekrroozane ذکرروزانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دمی با شهدا کلیک کنید👇👇 🆔 @zekrroozane ذکرروزانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴توکل واقعی چگونه است؟ 🔰در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) ایشان حقیقت توکل را از زبان جبرئیل بیان می کنند: 🌷«جبرئیل گفت: توکل این است كه بدانى مخلوق زیان و سودى نمیرساند و چیزى نمیدهد و چیزى نمیگیرد.» ✳️انسان مومن، زندگی را صحنه آزمایش و ابتلایی می داند که هر مصیبتی نیز که به او می رسد، صرفا امتحانی است که از پیش تعیین شده است: 🔴«هیچ مصیبتى به مال یا به جانتان نرسد مگر پیش از آنكه بیافرینیمش، در كتابى نوشته شده است.»(حدید/22) 💥پس انسان در مقابل مصیبت ها، به جای ناله و زاری، به واکنشی معقول می پردازد. 🌟 کسی که به سرپرستی مانند خدا روی آورده،جایی برای استرس و اضطراب باقی نگذاشته است. و دلش متوجه غم و اندوه نمی شود. و توکل نیز چیزی جز دل بستن به همین سرپرست عالی نیست که برای انسان در تمام امور کافی است.. کلیک کنید👇👇 🆔 @zekrroozane ذکرروزانه 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 منابع📚 بحار الأنوار، ج‏۶۶، ص: ۳۷۳. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۴،
اهل_مسافرت_بخوانند 🍃سفارش آیت‌الله بهجت برای در امان ماندن در سفر و خطرات جاده ای : 🌺صدقه در ابتدای سفر 🌻شش مرتبه خواندن سوره قدر 🌷یک مرتبه آیت الکرسی کلیک کنید👇👇 🆔 @zekrroozane ذکرروزانه
🆔 @zekrroozane ذکرروزانه ↩️ شـکرگـزاری ↪️ قوی‌ترین داروی ضـدافسـردگی ↫◄ تحقیقات اخیـر نشـان داده حـس #شکـرگـزاری باعث تولیـد چشمگیر هورمون‌های دوپامین و سروتونین در بدن می‌شـود که هر دو کلید طبیعی مبـارزه با افسـردگی هستند.
🆔 @zekrroozane ذکرروزانه 🍀️❤️﷽❤️🍀 💥🌹بعداز نماز مغرب🌹💥 💥ﺍِﻥَّ ﺍﻟﻠﻪَ ﻭَ ﻣَﻠﺌِﻜَﺘَﻪُ ﻳُﺼَﻠُّﻮﻥَ ﻋَﻠَﻲ ﺍﻟﻨَّﺒِﻲِّ ﻳﺎ ﺍَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟَّﺬﻳﻦَ ﺍﻣَﻨُﻮﺍ ﺻَﻠُّﻮﺍ ﻋَﻠَﻴْﻪِ ﻭَ ﺳَﻠِّﻤُﻮﺍ ﺗَﺴْﻠﻴﻤﺎً ﺍَﻟّﻠﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﺍﻟﻨَّﺒِﻲِّ ﻭَ ﻋَﻠﻲ ﺫُﺭِّﻳَّﺘِﻪ ﻭَ ﻋَﻠﻲ ﺍَﻫْﻞِ ﺑَﻴْﺘِﻪ💥 ﭘﺲ ﻣﻴﮕﻮﺋﻲ ﻫﻔﺘﻤﺮﺗﺒﻪ : 💥 ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ ﻭَ ﻟﺎ ﺣَﻮْﻝَ ﻭَ ﻟﺎ ﻗُﻮَّﻩَ ﺍِﻟّﺎ ﺑِﺎﻟﻠﻪِ ﺍﻟْﻌَﻠِﻲِّ ﺍﻟْﻌَﻈﻴﻢِ ﻭ ﺳﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ: 💥 ﺍَﻟْﺤَﻤْﺪُ ِﻟﻠﻪِ ﺍﻟَّﺬﻱ ﻳَﻔْﻌَﻞُ ﻣﺎ ﻳَﺸﺎءُ ﻭَ ﻟﺎ ﻳَﻔﻌَﻞُ ﻣﺎ ﻳَﺸﺎءُ ﻏَﻴْﺮُﻩُ ﭘﺲ ﻣﻴﮕﻮﺋﻲ ﺳُﺒْﺤﺎﻧَﻚَ ﻟﺎ ﺍِﻟﻪَ ﺍِﻟّﺎ ﺍَﻧْﺖَ ﺍﻏْﻔِﺮْﻟﻲ ﺫُﻧُﻮﺑﻲ ﻛُﻠَّﻬﺎ ﺟَﻤﻴﻌﺎً ﻓَﺎِﻧَّﻪُ ﻟﺎ ﻳَﻐْﻔِﺮُ ﺍﻟﺬُّﻧُﻮﺏَ ﻛُﻠَّﻬﺎ ﺟَﻤﻴﻌﺎً ﺍِﻟّﺎ ﺍَﻧْﺖَ ﻭ ﻣﻴﮕﻮﺋﻲ ﺩﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ :ﻣﺎ ﺷﺎءَ ﺍﻟﻠﻪُ ﻟﺎ ﻗُﻮَّﻩَ ﺍِﻟّﺎ ﺑِﺎﻟﻠﻪِ ﺍَﺳْﺘَﻐْﻔِﺮُ ﺍﻟﻠﻪَ 💥. ﭘﺲ ﻣﻴﮕویی: 💥اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مُوجِبَاتِ رَحْمَتِكَ وَ عَزَائِمَ مَغْفِرَتِكَ وَ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ كُلِّ بَلِيَّةٍ وَ الْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَ الرِّضْوَانَ [الرِّضْوَانِ‏] فِي دَارِ السَّلامِ وَ جِوَارَ [جِوَارِ] نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ: 〰〰〰〰〰〰〰〰 💥🌹بعدازنمازعشاء🌹💥 💥اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَيْسَ لِي عِلْمٌ بِمَوْضِعِ رِزْقِي وَ إِنَّمَا أَطْلُبُهُ بِخَطَرَاتٍ تَخْطُرُ عَلَى قَلْبِي فَأَجُولُ فِي طَلَبِهِ الْبُلْدَانَ فَأَنَا فِيمَا أَنَا طَالِبٌ كَالْحَيْرَانِ لا أَدْرِي أَم فِي سَهْلٍ هُوَ أَمْ فِي جَبَلٍ أَمْ فِي أَرْض أَمْ فِي سَمَاءٍ أَمْ فِي بَرٍّ أَمْ فِي بَحْرٍ وَ عَلَى يَدَيْ مَنْ وَ مِنْ قِبَلِ مَنْ وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ عِلْمَهُ عِنْدَكَ وَ أَسْبَابَهُ بِيَدِكَ وَ أَنْتَ الَّذِي تَقْسِمُهُ بِلُطْفِكَ وَ تُسَبِّبُهُ بِرَحْمَتِكَ 💥اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ يَا رَبِّ رِزْقَكَ لِي وَاسِعاً وَ مَطْلَبَهُ سَهْلاً وَ مَأْخَذَهُ قَرِيباً وَ لا تُعَنِّنِي بِطَلَبِ مَا لَمْ تُقَدِّرْ لِي فِيهِ رِزْقاً فَإِنَّكَ غَنِيٌّ عَنْ عَذَابِي [عَنَائِي‏] وَ أَنَا فَقِيرٌ إِلَى رَحْمَتِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ جُدْ عَلَى عَبْدِكَ بِفَضْلِكَ إِنَّكَ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ.💥
🆔 @zekrroozane ذکرروزانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🆔 @zekrroozane ذکرروزانه 🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت 15) 🔵به سوی آتش! 🔸در حالیکه از شدت وحشت و اضطراب به خود می‌لرزیدم، پرسیدم به کجا؟ 🔥 گناه به کوه سمت چپ اشاره کرد و گفت: پشت این کوه وادی باصفایی است که دوست دارم تا قیامت در آنجا بمانی. 🌿می‌دانستم لجاجت و طفره رفتن من بی فایده است پس به همان راهی که اشاره کرده بود قدم نهادم. گناه با عجله و شادی کنان جلو می‌رفت. 🍂 هراز گاهی بر می‌گشت و مرا تشویق به ادامه راه می‌کرد. با اینکه از گناه خیری ندیده بودم، اما مژده‌های مکرر و شادمانی بی سبب او مرا نیز به وجد آورده بود و امیدوارانه به مسیر ادامه می‌دادم. 🌵از نیمه کوه گذشته بودیم که ناله‌هایی از دور به گوشم خورد.از ترس و دلهره بر جای ایستادم و به گناه گفتم: این چه صدایی است که به گوش می‌رسد؟ 🔥گناه گفت: من صدایی نمی‌شنوم، شاید هلهله و شادی اهالی آنجاست که غرق نعمتند. گفتم: ولی صدایی که من می‌شنوم به ناله و فغان بیشتر شباهت دارد تا هلهله و شادمانی کردن. 💥گناه گفت: من چیزی نمی‌شنوم، بی جهت وقت را تلف نکن و زودتر به راهت ادامه بده. 🍁دریافتم که گناه مطلبی را از من پنهان می‌کند و بی جهت خود را به ناشنوایی می‌زند...اما چاره ای نبود. 🌄در کشاکش کوه و با شک و تردید به دنبال گناه در حرکت بودم که ناگهان صدای نیک را شنیدم، فریاد کشید: خودت را کنار بکش. ✅ با عجله خودم را به کناری کشیدم، ناگهان سنگ سیاه بزرگی با شدت تمام به فرق گناه🔥 فرود آمد و او را به پایین کوه پرتاب کرد. ✨پس از آن نیک را دیدم که با عجله از قله کوه به طرفم آمد و مرا در آغوش گرفت. من نیز صورت بر شانه مهربانش گذاردم و زار زار گریستم.. 🌻نیک در حالی که اشک‌هایم را پاک می‌کرد گفت: دوست من اینجا چه می‌کنی؟ هیچ می‌دانی اینجا کجاست؟ گفتم: نه. 🌼نیک سری تکان داد و گفت: تو در چند قدمی وادی عذاب هستی. اینجا جایگاه افرادی است که توان عبور از برهوت را ندارند و روز قیامت نیز قدرت عبور از پل صراط را نخواهند داشت و سرانجام به قعر جهنم سقوط می‌کنند. 🌷نیک پس از آن مرا دلداری داد و خواست تا برای رفع خستگی اندکی استراحت کنم. 🔵عذاب یکی از بزرگان برزخ! 🔷در همین میان و در لا به لای فریادهای اهل عذاب صدای ناله ای را شنیدم که به ما نزدیک می‌شد. پس از لحظه ای صدا واضح تر شد. و شنیدم که صاحب صدا با ناله ای جگر خراش از تشنگی شکایت می‌کرد. 🔘با وحشت رو به نیک کردم و پرسیدم: این دیگر چه صدایی است؟ 🔆نیک نگاه مهربانانه اش را به صورت من دوخت و گفت: به بالای کوه بنگر و آرامشت را حفظ کن. ✳️وقتی به اوج قله نگریستم شخصی را دیدم که در گردنش غل و زنجیر آویخته اند و دو مرد زشت رو و قوی هیکل سر زنجیر را به دست گرفته اند. ▪️آن شخص در حالیکه مرتب از تشنگی می‌نالید به این سو و آن سو نگاه می‌کرد. 🔘پس از دیدن ما با عجله به طرفمان حرکت کرد؛ من از ترس خودم را به نیک رساندم و آهسته پرسیدم: این شخص کیست؟ 🔶 نیک گفت: صاحب ناله یکی از سرشناسان برهوت است که در دشت عذاب معذب است. 🔥آن شخص همانطور که به ما نزدیک می‌شد دست‌هایش را مانند گدایی به سمت ما دراز کرده بود و طلب آب💦 می‌کرد. وقتی به چند قدمی نیک رسید، مامورانش با کشیدن زنجیر از نزدیک شدن او به ما جلوگیری کردند، او در حالی که اشک می‌ریخت با التماس از نیک درخواست یک قطره💧 آب کرد، اما نیک امتناع ورزید. او همچنان التماس می‌کرد.. ✨ نیک از او پرسید: مگر تو از داشتن دوستت نیک محرومی؟ سر به زیر افکند و گفت: چه دوستی، چه نیکی، دوست من گناه من است که در همان لحظات اول مرا به دست این ماموران عذاب سپرد و رفت. ☄حال باید تا روز قیامت از این تشنگی عذاب آور رنج ببرم و در قل و زنجیر محبوس باشم. 🍀نیک با کنایه گفت: پس دعا کن هر چه زودتر روز قیامت بر پا شود تا از این عذاب رهایی یابی. 🍂 او به ناگاه سر بلند کرد و با تمام قوی فریاد برآورد: نه، نه، نه، ما اهالی دشت عذاب هرگزنمی خواهیم قیامت برپا شود، عذاب اندک برزخ ما را به ستوه آورده تا چه رسد به عذاب جهنم که...🔥 اما ماموران با گرزهای آتشینی که همراه داشتند به جان او افتادند. آن شخص ناگهان از جا پرید و در حالیکه صدای شتری می‌داد که داغ شده باشد، شروع به جست و خیز کرد. آتش🔥 از پیکرش زبانه می‌کشید و صدایش زمین را می‌لرزاند... ✍ادامه دارد.. ڪانال ذڪـر رۅزانـہ أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ ✅ https://t.me/zekrroozane 🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃
🌻معما و دانستنی های قرآن (12)🌻 🆔 @zekrroozane ذکرروزانه
💠 شب و روزهای پرفضیلت برای احیاء و روزه💠 💎 چهار شب پرفضیلت برای احیاء: ▫️شب اوّل ماه رجب ▫️شب نیمه ماه شعبان ▫️شب عید فطر ▫️شب عید قربان 💎 چهار روز پرفضیلت برای روزه: ▫️۱۷ ربیع الاوّل (میلاد پیامبر اکرم ص) ▫️۲۷ رجب (عید مبعث) ▫️۲۵ ذی‌القعده ( روز دحوالارض) ▫️۱۸ ذی‌الحجّه (عید غدیر) 🆔 @zekrroozane ذکرروزانه
🆔 @zekrroozane ذکرروزانه 🌷دعای مجرب برای زودتر فروش رفتن کالا و متاع 💕 آیة_الکرسی را تا علی_العظیم بنویسد بعد از آن بنویسد: 🌟یا حفیظ یا حفیظ احفظنی فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ🌟 🕊در میان متاع گذارد فروخته شود. 📚 کونوز الاسرار ج 2 ص 153
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ مرحوم در سال ۱۳۰۴ در سن ۲۳ سالگی، با یکی از خویشان خودشان، دختر آقای حاج میرزا مهدی مهدوی طباطبایی ازدواج کردند و سپس همراه برادر عازم نجف شدند، قرار شد که از درآمد ملک مورثی که از پدرشان مانده بود، مخارج تحصیل در نجف تأمین شود؛ چون آنها قصد نداشتند، به هیچوجه از بیت المال استفاده کنند. ده سال اول را باهمین درآمد از ارثیه پدری، که از ایران برایشان ارسال میشد گذراندند. ولی در سال ۱۳۱۴ شمسی، رضا شاه دستور می‏دهد که از خروج ارز از ایران جلوگیری شود. (به این ترتیب، عموم طلبه هایی که از ایران، شهریه یا درآمدی به آنها می‌رسید، با قطع بودجه و درآمد مواجه شدند) 😔 حاج میرزا باقر قاضی نیز برای ارسال پول برای این دو برادر با مشکل مواجه شد. این دو نیز به هیچ وجه از بیت المال استفاده نمی‏کردند. 😔 به این ترتیب، این دو بی خرجی می‏ مانند و ناچار می‏شوند که از دوست و آشنا قرض بگیرند یا از این دکان و آن دکان، نسیه کنند و امورات خود را بگذرانند. نامه نگاری به تبریز هم مشکلی را حل نمی‏کند و آن ها هم نمی‏توانستند، پولی بفرستند. این موضوع موجب استیصال و درماندگی آنها می‏شود. 😔 مرحوم علامه طباطبایی تعریف می‏کردند که این قضیه، کار را به آنجا رساند که ما ناچار شدیم اثاثیه منزل را یک یک بفروشیم و خرج کنیم. کم کم هر چه بود و نبود، از ظرف و ظروف و لباس تا کتابها هر چه را داشتیم، فروختیم. فشار و مشکل زندگی ما را مستأصل کرد. 😭 👈 از اینرو به حرم حضرت علی (ع) رفتم و پس از عرض سلام، عرض کردم: یا جَّدا !! اینطوری طلبه داری می‏کنید ؟؟!!😳 🤭 اما بلافاصله متوجه شدم که اشتباه بسیار بدی کردم و این خلاف توکل است .😥 اما بهرحال این اشتباه را مرتکب شده بودم و بشدت ناراحت و منفعل، سر به زیر و خجل از حرم حضرت امیرمؤمنان (ع) بیرون آمدم و به منزل بازگشتم. وارد خانه شدم و متوجه شدم که در خانه هیچ کس نیست. از فرط ناراحتی در گوشه‏ ای از حیاط نشستم و برای اشتباهی که کرده بودم، خیلی ناراحت بودم. 😢 در همین هنگام مشاهده کردم که درب کوچه باز شد و مردی با لباس بلند وارد شد. (گویا به دلایل طی مراحل سیر و سلوک؛ چنین شهوداتی برای ایشان بسیار عادی بود، زیرا هیچ اهمیتی به این مسئله نداده بودند). این شخص وارد شد و به ایشان گفت: من «شاه حسین ولی»* هستم. خدا سلام می‏رساند و می‏فرماید: در این هفده سال، من کی شما را تنها گذاشتم ؟؟!! «شاه حسین ولی» این جمله را گفت و رفت و من به فکر افتادم که این هفده سال، از کی و چه زمانی آغاز شده است؟!🙄🤔 کمی که فکر کردم، متوجه شدم، از تاریخی که من لباس روحانیت پوشیده‏ ام، هفده سال می‏گذرد یعنی هفت سال در تبریز و ده سال هم در نجف . *(مرحوم «شاه حسین ولی» ۱۸۰ سال پیش فوت کرده بود. او درویشی عارف مسلک در تبریز بود که هنوز هم قبرش زیارتگاه مردم است.) ☝️همان روز به همسرم گفتم: روزیِ ما در نجف تمام شده است، حاضر باش که باید به تبریز برگردیم . چیزی هم برای اثاث کشی نداشتیم. این قضایا و تشرف علامه به حرم مطهر امیرمؤمنان (ع) را کسی نمی‏دانست. همسر ایشان نقل می‏کرد که آن شب خوابیده بودیم که نزدیک سحر درب خانه به صدا در آمد، هوا تاریک بود. پشت در رفتم و گفتم: کی هستید؟ گفت این امانتی را به آقا بدهید. من در حالیکه شخص پشت در را نمی‏دیدم، از لای درب، دستمال گره خورده‏ ای را تحویل گرفتم. فردای آن شب، هنگام خداحافظی از زن‏های همسایه شنیدم که در همسایگی ما شیخ عربی زندگی می‏کند که پسر بچه سیزده ساله بیماری، مشرف به موت، در خانه داشته است. این شیخ نذر می‏کند که اگر این بچه سلامتی خود را باز یابد، سیصد دینار عراقی به یک سید طلبه، هدیه کند و از قضا آن بچه شب پیش شفا یافته بود و شیخ هم نذرش را ادا کرده بود اما کسی نمی‏دانست که این پول به خانه ما آمده است. مرحوم علامه نیز نقل می‏کردند که پولی رسید و بدهی‏ ها را دادم ! 🆔 @zekrroozane ذکرروزانه
آرامش یعنی قایق زندگیت را دست کسی بسپاری که صاحب ساحل آرامش است 💥((الابذکرالله تطمئن القلوب))💥 قشنگترین آرامش نصیبتان باد 🌺شبتون خوش🌙 🌸زندگیتون آرام 🆔 @zekrroozane ذکرروزانه
💝🌄💝 🌚هر شب قرائت دسته جمعی 🕊دعای فرج🕊 💠أینَ المُضطَرُ الَّذی یُجابُ أذا دَعَا 💥اللهم عجل لولیک الفرج💥 🆔 @zekrroozane
5bbe364110efcc363d9333b2_6009063588163722073.mp3
858.7K
فايل صوتي دعاي فرج 🆔 @zekrroozane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا