.
امروز طبق قرار قبلی، بنا بود امتحان میان ترم بگیرم؛ بعد از اینکه سؤالات و پاسخنامهها پخش شد، دیدم در حاشیهی میز مخصوص اساتید این متن نوشته شده" استاد نپرس بلد نیستیم!"، " استاد یک رحمی بکن!"و... به همراه چند تا شکلک!
نمیدانم متن برای امروز بود یا قبلا بوده و متوجه نشده بودم! خلاصه که من مجبور شدم جلوی خندهام رو بگیرم و دانشجوها هم بعد از کلی چک و چانه، مجبور شدند جواب سؤالات را بنویسند.
#خاطرات_تدریس
@zemzemh60
.
#مقام_معلم1⃣
معلمان «أَب» علمیمان* هستند؛ در معنای «أب» گفته شده، هر کسی که سبب پیدایش، اصلاح یا پیرایش و ظهور چیزى شود آنرا «أَب» یا پدر میگویند*؛ همانطور که پدر (نسبی) در رشد جسمی و روحی فرزندان دخیل است، معلم نیز در رشد روحی و شخصیتی افراد نقش بهسزایی دارد پس انتساب لقب ابعلمی بیراه نیست!
ملا محمد مهدی نراقی میگوید از ذوالقرنین پرسیده شد: پدرت را بیشتر دوست داری یا معلمت را؟ گفت: معلم؛ زیرا معلم سبب زندگی معنوی و اخروی است، اما پدر تنها سبب زندگی مادی و دنیوی است.*
🍃پ.ن: نگاره" لیلی و مجنون در مکتبخانه " ، خمسه نظامی، قرن ۱۵م
➖➖➖➖
*«الآباء ثلاثة: أبٌ ولدک، و أبٌ زوّجک، و أبٌ علّمک»/مجمع البیان، ج۵-۶، ص ۲۸۴.
*امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، ج 1، ص 650.
*راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات، تحقیق: صفوان عدنان، داود، ص 57.
*نراقی، ملا محمدمهدی، جامع السعادات، ج ۳، ص ۱۴۰ و ۱۴۱، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بیتا.
#نجمه_صالحی
#دوازدهم_اردیبهشت
#بزرگداشت_مقام_معلم
@zemzemh60
.
تیک تیک مزاحم ساعت
سرش را پایین انداخته بود و به لک روی فرش نگاه میکرد و گوشش را کامل به حرفهای دخترکش که حالا سودای بزرگ شدن در سر داشت، سپرده بود. از بعضی حرفها، لبخندی بر لبش میآمد، و جیرجیرک مغزش میگفت: بچهای که حروف را به کلمه نمیتوانست تبدیل کند، حالا با کلمات، جملاتی میسازد که پشتش شاید روزها فکر است! لحظهای دیگر با پشت دست دلش میخواست بر همان دهان بزند، که اینهمه حرفهای بزرگتر از قد و قوارهاش میزند و هنوز نمیداند این افکار شاید به قیمت نابودی آیندهاش باشد! ولی سکوت میکرد و فقط گوش میداد. همیشه همین کار را میکند دلیل اینکه این اتاق با در بسته و نور کم مکان امنی شده برای تکهای از وجودش، شاید همین است. حرفها تمام شد. پهنای صورت دختر از آبشار اشک خیس و گلوی مادر تکه سنگی سنگین و سفت از بغض. آرام جوابش را میدهد. با جملهی: "تمام این روزها را گذراندم" شروع کرد و با "سخت است، ولی در این سختی اگر خواستی کسی کمکت کند و بین راه چای گرمی دستت دهد تا خستگی را از تنت بیرون کند، حتی به اندازه چند دقیقهای، من هستم." تمامش کرد.
♡پ.ن: تصور من از کسی که به حرفهایم با دل و جان گوش میدهد و از صدای دلم مثل صدای تیک تیک مزاحم ساعت نمیگذرد. روزت مبارک♡
#دخترم
@zemzemh60
یادداشت💌✍
. تیک تیک مزاحم ساعت سرش را پایین انداخته بود و به لک روی فرش نگاه میکرد و گوشش را کامل به حرفهای
.
شگفتانه و بهترین هدیهای که پیشاپیش برای #روز_معلم از عزیزترین فرد زندگیام گرفتم، اویی که بعد از مدتها دوباره با #قلم آشتی کرد.
🍃الحمدلله علی کل حال🍃
#دخترم
@zemzemh60
.
#مقام_معلم2⃣
♡ معلم، آموزگار درست اندیشیدن و پروراننده روح است. معلمی، معرکه عشق است و عشق ورزیدن! معلمی، جان است و جان بخشیدن! ♡
پ.ن: تصویر #معلم و محصلین مدرسه دارالفنون تهران، ابتکار امیرکبیر در #زمان_ناصرالدینشاه_قاجار
#تاریخ_در_تصویر
#دوازدهم_اردیبهشت
#بزرگداشت_مقام_معلم
@zemzemh60
.
#مقام_معلم3⃣
✍نجمه صالحی
چه خوب است که گستره علمآموزی نامحدود و تعلیم سیریناپذیر است و در تمام زندگی میتوان در عرصهی دانش گام برداشت*؛ زیرا هنوز که هنوز است تشنه یادگیری هستیم و هنوز که هنوز است به علم اساتید فرهیخته، نیازمند! نیازمند هستیم چه از لحاظ تعلیم دانش و چه از لحاظ تعلیم راه و رسم صحیح زندگی!
خدا را سپاس که توفیق داد روزی را برای قدردانی بهترین موجود خلقت #معلم، نامگذاری کردند که بهطور ویژه یاد کنیم این مربیان زندگی را! آنان که بیدریغ در راه تعلیم گام برداشتند!
....
پ.ن۱: تصویر #معلمان و محصلان #مدرسه_ابتدایی مقدسه شریعت #شیراز. این مدرسه به همت شیخ محمدحسین حیات و به اشاره آیتالله میرزا ابراهیم مجتهد محلاتی در سال 1325ق/ 1286ش تأسیس گردید. در سال 1297ش، اعانهای برای مدرسه شریعت در نظر گرفته شد. این مدرسه در سال 1300ش در زمره #مدارس_دولتی درآمد/ شماره آرشیو: 744-1ع
پن۲: با جستجویی که در تصاویر تاریخی داشتم، تصویری از #معلمان و #بانوان علمآموز نیافتم! البته ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد اما مهمترین چیزی که در ذهنم پررنگ شد، بیان الفاظ شکرگزاری بود! خدا را شاکریم به برکت انقلاب و جمهوری اسلامی #ایران، علمآموزی در بین بانوان گسترش پیدا کرد و مراکز علمی ویژهی بانوان توسعه یافت.
پ.ن۳: اشاره به حدیث*" لَا یَشْبَعُ مِنَ الْعِلْمِ دَهْرَه» [انسان] در تمام زندگی خود از آموختن دانش سیر نمیشود./کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 19.
#تاریخ_در_تصویر
#دوازدهم_اردیبهشت
#بزرگداشت_مقام_معلم
@zemzemh60
.
#مقام_معلم4⃣
هنگامی که خداوند بر روی تختهی هستی نقشی از کوهها و دشتها و درختان ترسیم کرد، امید داشت که شاگردانی دارد که رفته رفته #معلم میشوند و چرایی استواری کوهها و چگونگی سرازیر شدن قطرات باران را برای بشریت بازگو میکنند!
آنان، خلیفهی خدا بودند در کلاس درس، پیامآورانی بودند تا تیرگی جهل را به روشنایی علم برسانند و امیدوار باشند شاگردانشان این علم را در مقام عمل فراموش نسازند!
و از این روست که وجه مشترک تمام #معلمان عالم با پروردگارشان، ماندن در دیار امیدواریست که حضرت او امید دارد به انسان ماندن ما و #معلمان امیدوارانه در این مسیر تلاش میکنند. باشد تا در سایهی عنایت حق، بر حق و در راه حق بمانند!
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: پاداش #عالمِ مومن از روزهدارِ نماز شبخوانِ مجاهدِ در راه خدا، بيشتر است.(بصائر الدرجات، ص 25).
✨بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت …✨
پیشاپیش روز #معلم تهنیتباد.
https://DigiPostal.ir/osrozz
@zemzemh60
.
برای او
✍راضیه کاظمیزاده
داستان آشنایی با او بر میگردد به حضور در هیئت، آنجا که جمعی از اساتید و طلاب در کنار هم قرار میگرفتند و فارغ از عنوان ها بحث علمی می کردند!
چند باری ایشان را دیده بودم، با اینکه مرا نمی شناخت اما همیشه با روی باز و گشاده تحویلم می گرفت، از شرکت او در مباحث فهمیده بودم رشته اش تاریخ است، چقدر خوب میتوانست این همه مباحث علمی را در ذهنش جای دهد، و چه زیبا تحلیل های علمی اش را بیان می کرد!
هر چه بیشتر او را می شناختم بیشتر دوست داشتم به او نزدیک شوم، اما من نه توان علمی او را داشتم و نه در کلاسش شرکت کرده بودم تا شاید بتوانم به این بهانه او را استاد بنامم و با او احساس نزدیکی کنم!
این مجهول ذهنی که در چه ترمی با این استاد کلاس خواهم داشت مرا آزار میداد و هر از گاهی فکرم را به خودش مشغول میکرد! تا اینکه توفیق سفر اربعین نصیبم شد!
یکی از همسفرانم او بود، صبح روزی که او را در کنار مابقی دوستان دیدم کمی جا خوردم! اما در دلم خوشحال بودم که میتوانم با ایشان همسفر باشم، خیلی دوست داشتم به او نزدیک شوم اما خودم را در شأن او نمیدیدم!
از همه ی کسانیکه به زیارت اربعین رفته بودند، شنیده بودم از این سفر دست خالی بر نمیگردی!
هدیه ی امام حسین علیه السلام به من، آشنایی با این استاد بزرگوار بود، او که اگرچه پای کلاس درسش ننشستم، و یک ترم را با او نگذراندم اما تنها کسی بود که مرا در راهی قرار داد که مدتها آرزوی رسیدن به آن را در سر می پروراندم، آری او مرا با دنیای زیبای نوشتن آشنا کرد و در این مسیر هر لحظه و هر ثانیه در کنارم بود و از هیچ کمکی دریغ نکرد!
نمیدانم شکر این نعمت را چگونه باید به جا آورد، نعمتی که هر چه شکر کنم یقینا کم خواهد بود!
استاد صالحی عزیزم روزت مبارک :)
@zemzemh60