سفره دار سخا
سلام بر
نور خدا
کبریای سخا
روح مسیحا
راز دار آینه حُسن خدا
کریم آل طاها
یوسف زهرا
پهلوان صفین و جمل
سلام بر تو صاحب وجانت محمدی، تویی که سفره دار مدینهای، تویی که ثروتت را همچو خدیجه سلام الله علیها در راه خدا صرف کردی!
سلام بر تو که صلحت پرچم شیطان را از جا کَند و دل دنیا از سکوتت غوغا شد!
سلام بر تو که حتی پس از شهادتت دشمنان بر جنازهات رحم نکردند ...
کاری ندارم که روایت صحیح روز شهادتت کدام روز است هفتم یا بیست و هشتم صفر؟!
همین که شیعه دو روز خاص، به فکر غمهای اولین گل باغ حضرت زهرا سلام الله علیها باشد، خوب است.
همین که کویر دلها به دریای کرم مجتبای آل طه وصل شود، خوب است.
همین که چشم به جای شمع برای مزار بی ضریحت، پر آب شود، خوب است.
سالهاست برای غربتت گریستیم ای امام مهربانیها!
السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ
✍️نجمه صالحی
#امام_حسنیام
#هفت_صفر
#شهادت_امام_حسن_محتبی
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
یادداشت💌✍
پژواک خفاشهایی که در شب پرواز میکنند، به راحتی مسیر خود را تشخیص می دهند.پژواک و تولید امواج، خفّ
انعکاس
دلت که گرفت، منتظر کسی نباش تا بیاید دلت را شاد کند، سعی کن دل دیگران را شاد کنی و با آن ها همدلی کنی.
محبت به دیگران راه دوری نمی رود از دلی به دل دیگر راه پیدا میکند و این ارتعاش انرژی مثبت، خودبهخود دلت را باز میکند.
همدلی لطفی نیست که در حق دیگری میکنی بلکه تلاشی است برای ایجاد حس خوب در درون خود.
همدلی یعنی اینکه طوری به جهان اطراف بنگری که انگار، از چشم فرد دیگری به دنیا نگاه میکنی.
محبت و همدلی حلقهٔ مفقودهٔ ارتباطات موثر است، برای داشتن همراهی دیگران باید با آنان همدرد و با دل و نگاه مهربان، همراهشان بود، تا بازتاب این محبت به دل و جان خودمان منعکس شود.
امام علی (علیهالسلام) فرمودند : با سه صفت محبت و دوستی به دست میآوری :
1.انصاف در معاشرت
2.همدردی با دیگران در خوشی و ناخوشی
3.برخورد با قلب پاک و سالم.
(بحارالانوار جلد 78 صفحه 82 حدیث 77)
✍️نجمه صالحی
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
یادداشت💌✍
#اربعین #کربلا #امام_حسین http://salehi60.blogfa.com/ ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
سیب سبز
پرده اول:
همانطور که شلوارهای روی رگال را نگاه میکرد دستش به شلواری که جنس نرم و گرمی داشت، برخورد کرد و با ذوق آن را برداشت. فروشنده که این شلوار را بعد از چند وقت فروخته بود، با بازار گرمی هرچه تمامتر گفت: «از این شلوار یکی مانده بود، مبارکتون باشه.»
پرده دوم:
زیپ بقچه را باز کرد و شلوار گرم را کنار لباسهای آستین بلند پشمی و پالتوی کلفت مشکی رنگ داخل بقچه گذاشت و زیر لب گفت: «این لباسها آمادهاند، کفشهای فاطمه را هم داخل این پلاستیک سفید گذاشتم.»
پرده سوم:
فاطمه داشت با بابا بازی میکرد. زیر پتو خودش را پنهان کرده بود و درخیال کودکانهاش تصور میکرد کسی او را نمیبیند.
سرش را از پتو بیرون آورد و آرام با صدای نازک و تیزش پرسید:« بابا چند روز دیگه میریم؟ دلم میخواد دوباره از اون سیب سبز های اونجا بخورم ...امسالم دوباره کولم میکنی؟»
بابا جواب فاطمه را طوری داد که مامان هم داخل اتاق بشنود، گفت:« امسال دیگه بزرگتر شدی برات کالسکه میارم، یکمم پیاده میتونی بری.»
و در ادامه گفت:«فردا بلیطها رو میگیرم و ساکها رو جمع میکنیم.»
پرده چهارم:
مثل همیشه آتش ذوق برای سفر در دلش شعله ور بود. نمیدانست علت خوشحالیاش سیب سبز و آبنبات چوبی در راه یا دوستی های کوتاه و دلنشین میان راهی است یا کالسکه سواری و یا زیارتهای شلوغ یا...
ولی این حرارت و شادی درون یک سفر نبود، آتش عشقی بود که در وجودش از همان اول جرقه خورده بود و هرچه میگذشت پرحرارتتر میشد.
پرده آخر:
و اما اکنون، به جای آبنبات چوبیهای رنگی و خوشمزه که با زبان کودکی از امام حسین(ع) میخواستم و کامم شیرین میشد، درخواستم شیرینی زندگیمان شده است.
از آن روزها بیش از ده سال میگذرد، به جای ساک بستن و برداشتن لباسهای گرم، صدای روضه و سیل اشک را در کوله بار دلمان ذخیره میکنیم و به جای بازی و کوله سواری بر روی دوش بابا، برای شادی روحش فاتحه میخوانیم و از او طلب دعای خیر داریم؛ مگر میشود عاشق حسین باشی و در این روزها روحت در جای دیگری جز کربلا باشد؟
...
نه هرگز نمیشود، تمام وجودمان تشنهٔ زیارت است، تمام امیدمان به یک سفر دوباره و دلتنگی تمام نشدنی برای بابای قصهام، او امسال نیز بلیط گرفته اما تنها به سوی جادهٔ عشق پرواز کرده است...
اللهم ارزقنا #کربلا
✍️فاطمه خانی حسینی
#اربعین
#امام_حسین
#فاطمه_خانی_حسینی
#دخترم
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
یادداشت💌✍
سیب سبز پرده اول: همانطور که شلوارهای روی رگال را نگاه میکرد دستش به شلواری که جنس نرم و گرمی داشت
نمیشود دلتنگ مزه چایی عراقی نشد.
نمیشود دلتنگ طعم خوراک ملحّم یا لب لبی عراقی نشد.
نمیشود دلتنگ صدای هلا بیکم بزوار الحسین نشد.
نمیشود دلتنگ قدم زدن در جاده شلوغ حرم تا حرم نشد.
نمیشود دلتنگ ترافیک انسانی ورودی کربلا نشد.
نمیشود دلتنگ صف زیارت و صلوات های بلند زائران نشد.
نمیشود دلتنگ زیارت ضریح شش گوشه نشد.
نمیشود دلتنگ زیارت قتلگاه و تل زینبیه نشد.
اصلا نمیشود دلتنگ زیارت عتبات نشد، نمیشود که نمیشود...
✍️نجمه صالحی
#اربعین
#کربلا
#امام_حسین
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
در مسیر بهشت
به سوی نور حرکت کرده بود. آمده بود گمشدهاش را بیابد. آمده بود تا تاریکی جهل را با نور برترین آیین نابود کند. آمده بود تا ثابت کند در دین کامل، رنگ و نژاد و زبان و قومیت و....ملاک نیست و آغوش پر مهر خاتم پیمبران پذیرای جویندگان حقیقت است.
روزبه با نور اسلام،«سلمان» شد، سلمان شد اما سلمان «محمدی»، همو که مصداق حدیث «منا اهل البیت»نبی خدا شد.
پارسای پارسی سختی راه و جدایی از سرزمین خسروان را برای وصل به رسول عاشقان به جان خرید و تا ابد در صفحات تاریخ مانا و ماندگار شد.
همو که رسول مهربانیها نگاه کردن به او را موجب نورانی شدن قلب می دانست*و امیرمومنان علیه السلام او را عالم علم و آگاه به دین پیشین و پسین برشمرد.* و پس از رحلتش به دست ابوالائمه علیهم السلام در مداین به خاک سپرده شد.«عاش سعیدا و مات سعیدا»
محمدکاظم کاظمی، از شاعران افغانستانی چه زیبا درباره فخر ایرانیان سروده است:
غریبی در دیار خویشتن؟ مهمان شهری شو
که «اهل بیت» میخوانند آنجا نابلدها را
کرامت را ببین، پیغمبران شهر دانایی
به تدبیر تو میبندند راه عبدودها را
پ.ن:
*رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:«هر آن کس که میخواهد مردی را بنگرد که قلبش نورانی شده، به سلمان نگاه کند.»
*امیر مومنان علیه السلام فرمودند: او [سلمان فارسی] علم اول و آخر را دانست و کتاب [آسمانی] پیشین و پسین را خواند. او دریایی بی کران بود.
مکاتیب الأئمة، ج۱ ص۳۳_۳۵
🍃به مناسبت روز بزرگداشت سلمان فارسی🍃
✍️نجمه صالحی
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#یاامیرالمومنین
#یاحسین
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
خرمآن لحظه که مشتاق به یاری برسد
آرزومند نگاری به نگاری برسد
#کربلا
#اربعین
#امام_حسین
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
یادداشت💌✍
خرمآن لحظه که مشتاق به یاری برسد آرزومند نگاری به نگاری برسد #کربلا #اربعین #امام_حسین http://sal
ماه سعادت
«صفر ماه سنگینی است» این جمله را بارها و بارها شنیده ایم و صفر هراسی را در چهره بسیاری از مردم دیده ایم.
صَفَر، صفرالمظفّر یا صفرالخیر دومین ماه قمری است. از صُفْرَة به معنای زردی گرفته شده؛ زیرا هنگام انتخاب نام با فصل پاییز و زرد شدن برگ درختان مقارن بوده است.
ماه صفر هم مثل بقیه ماههای قمری چه فرقی میکند؟!
وقتی ابتدای این ماه را با صدقه آغاز کنیم و به جای جذب انرژیهای منفی با انرژی مثبتِ صدقه و کار نیک، این ماه را بگذرانیم چه فرقی میکند؟!چه فرقی میکند که صفر باشد یا ربیع الاول؟!
امیدواری و تلاش برای بهتر شدن شرایط، انرژی مضاعفی بر زندگیمان ساطع میکند. مهم این است در آغاز هر ماه، گامی در مسیر سعادت دنیا و آخرت خود برداریم. هر یک از روزهای سال، مخلوق خداوند هستند و چسباندن برچسب مبارک یا نحسی ونامیمونی به آنها شایسته نیست.
آنچه موجب نامبارک شدن روز و ماه میشود، رویدادها هستند. البته رویدادهای تلخی در ماه صفر اتفاق افتاده که غمبارترین آنها رحلت عصاره هستی، رسول مهربانی هاست. اما گاهی رویدادهایی برای شخص رخ می دهد که هر چند در آن ماه اتفاقات ناگواری به وقوع پیوسته ولی خاطرات شخصی فرد در آن ماه، مبارک و با سعادت بوده است.
برای من ماه صفر مصادف است با ماه وصل، یادآوری خاطرات خوب سالهای متمادیِ پیادهروی عشق، ساک بستن و مهیای سفر شدن، آماده شدن برای گام نهادن در جادهٔ آرزوها.
ماه صفر برای من رسیدن به مقتل عشق است و شبیه ابر بهاری زغصه باریدن. زیرا عشق و محبت حسین علیه السلام در قلبم ریشه دوانده و مانند گل میخکی که به دور درختان مو پیچ و تاب میخورد، نام او برای همیشه به قلبم سنجاق و زمزمه قلبم شده است.
دلتنگ روزهایی هستم که در حرم ارباب زیارت عاشورا میخواندیم و اشک شوق دیدار از چشمانمان سرازیر بود.
دلتنگ روزهایی هستم که در حیرت انتخاب رفتن بین دو حرم بودم و هر ثانیه نفس کشیدن در کنار ضریح شش گوشه،برایم مانند سالهای همچون زر ارزش داشت.
دلتنگی این روزها، اشک فراق از گوشه چشمانم جاری میکند، دلتنگی این روزها غربت عجیبی را بر دلم سوار کرده که فقط و فقط با زیارت التیام مییابد.
🍃اللهم ارزقنا کربلا🤲🍃
✍️نجمه صالحی
#امام_حسین
#کربلا
#اربعین
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا تو قبول کردی...
مثلا الان داشتیم کولهٔ سفر می بستیم.
مثلا الان داشتیم تک تک با فامیل خداحافظی میکردیم.
مثلا رسیده بودیم نجف و حرم امیرالمومنین علیه السلام.
مثلا پیادهروی رو شروع کرده بودیم و کاممون به طعم چای غلیظ عراقی شیرین شده بود.
مثلا عمود پونصد سمت موکبها برای استراحت میرفتیم.
مثلا الان داشتیم سمت بین الحرمین حرکت میکردیم.
مثلا الان داشتیم سمت حرم ارباب میرفتیم...
مثلا...
صلی الله علیک یا ابا عبدالله🖤
✍️نجمه صالحی
#اربعین
#کربلا
#شب_جمعه
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
جمعه و حس غریب انتظار
انتظار و ثانیههای نیامدن
انتظار و غم نهان دل
انتظار و عطر کوثر ز خیبر
انتظار و بغض یتیمان
انتظار و دل طوفانی
انتظار و طلب باران
انتظار و طلب تکرار قرآن
انتظار و طلب آن یار پنهان
انتظار و اشک عاشقان منتظر
انتظار و اشتیاق دیدار منجی
انتظار و دیدار دریایی از نور
انتظار و دیدار دلبر و یار
ای بهار دلهای منتظر، روزها همچو دوندهای تیز و پرشتاب میدَوَند و دل از انتظار رویت رخسارت، به نفس نفس افتاده،نفسها تنگ تنگ شده، بیا و اکسیژن خونمان باش، بیا آرامش وسکون جانمان باش!!
🍃«السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام»🍃
✍️نجمه صالحی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#یاصاحبنا
#جمعه
#امام_زمان
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
تبلیغ در مواکب
ام حیدر یکی از مبلغین حوزه نجف بود و در ایام پیادهروی #اربعین هر روز صبح با عدهای از مبلغین خانم، به مواکب نزدیک جاده #نجف میرفت و غروب به منزل باز میگشت.
موکبها چادر یا سازههایی بودند که گروههایی از مردم نجف و شهرهای دیگر عراق و یا حتی دیگر کشورهای جهان از جمله ایران مسئولیت اداره آن را به عهده داشتند. مردم عراق به صورت قبیلهای و عشیرهای مواکب را مدیریت میکردند.
سر در ورودی اغلب مواکب جملهٔ "شعارنا خدمت لزوار الحسین (علیه السلام)" نوشته شده بود و افتخار صاحب موکب خدمت به زائران خستهٔ طریق الحسین (علیه السلام) بود.
ام حیدر در مواکب طریقه صحیح وضو را به زنان آموزش میداد. به دلیل شلوغی شهر نجف و ازدحام جمعیت قرار شد فقط همسرانمان به حرم امیرالمومنین (علیه السلام) بروند و من و فاطمه هم با ام حیدر همراه شویم.
هنگامی که برای نماز صبح، وضو میگرفتیم، ام حیدر کنارمان ایستاد و ما را زیر نظر گرفت، انگار از همان ابتدای روز، وظیفه اش را شروع کرده بود.
با مشاهده وضو گرفتن فاطمه خیلی ذوق کرد، «هلا هلا» بلندی گفت و او را محکم در آغوش گرفت. با لبخند گفت:« ای کاش فاطمه برای آموزش کنارم میآمد.»با وجود اینکه فاطمه چند ماه دیگر به سن تکلیف میرسید، اما احکام نماز را به طور کامل میدانست.
با شنیدن آرزوی ام حیدر، یاد داستان کودکی امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) و آموزش وضوی آنها به پیرمرد افتادم. با خودم گفتم بیراه هم نمیگوید گاهی آموزش به زبان کودکان موثرتر است.
✍️نجمه صالحی_بخشی از کتاب زمزمه قلب من
#اربعین
#کربلا
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60