چقدر میشناسمت؟
در دوره نوجوانی، دبیری داشتیم که خیلی خوب تدریس میکرد، مهربان و متواضع بود و ظاهر زیبایی داشت؛ همیشه یک ساعت بند نازک مشکی دستش بود و آستین مانتویش را تا میزد. بعد از مدتی دیدم بچههای مدرسه هم ظاهرشان را مثل او کردهاند و اگر بهشون میگفتند چقدر شبیه خانم فلانی شُدید، قند در دلشان آب میشد و به این کار افتخار میکردند.
داشتم فکر میکردم محبت و علاقه چه قدرت عجیبی دارد! همیشه عشق و علاقه بین افراد باعث میشود شخص در رفتار و اعمال معشوقش دقت کند و خودش را شبیه دلبرش کند و هر کاری عشقش انجام میدهد، او هم پیاده کند؛ حتی در خوردن، خوابیدن و لباس پوشیدن هم پا جای پای محبوب میگذارد.
امروز روز پر کشیدن عصاره هستی، پیامبر عشق، رسول مهربانیهاست، او که همچون نامش ستودنی است، همو که با قدم زدن در کوچههای دلمان عطر وجودش به همه جا می دود و جان را مانند ایتام مدینه نوازش میدهد و آرامش را به قلب خروشانمان تزریق میکند.
پیامبری که اسوه حسنه است، همو که در عبادت خدا،مهربانی و محبت ورزیدن،تواضع و فروتنی، دانش،صداقت و راستی،ساده زیستی و قناعت و پرهیز از تجمل،احسان و کمک به نیازمندان و حسن معاشرت؛ شایستهترین الگو بود، همو که مدعی هستم او را دوست دارم و محبوب دل ناقابلم است؛ به راستی چقدر پیامبرم را میشناسم؟!
✍️نجمه صالحی
#جوال_ذهن
#شهادت_حضرت_پیامبر
#من_پیامبرم_را_دوست_دارم
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
کریم آل نبی
✍️نجمه صالحی
معزالمومنین بود اما حتی دوستانش مذل المومنین خواندند او را! کریم آل نبی، در خوان ابتلا بهترین تصمیم را گرفت، صلح و سکوتش فراتر از درک مومنان زمان خود و حتی حال حاضر بود.
اگر برادرش حسین علیه السلام کشتی نجات شد، او چراغ راه این سفینه بود، او بود که با دریای نگاهش، کویر دلها را سیراب میکرد.
ای اول شباب جنت! کاش چلچراغ اشک چشمان ما در شب تاریک غربتت، روشنای تربت پاکت میشد!
🥀دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفره همواره رنگینت
✍️حمیدرضا برقعی🥀
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
#امام_حسن
#امام_حسنی_ام
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
قدمگاه توران پشت در نزدیکی یزد، از جمله قدمگاه های امام رضا علیه السلام بوده که کتیبهٔ شیعی آن بسیار جالب توجه و زیبا است.
این کتیبه در ابعاد 92.5 در 68.8 سانتی متر، به شماره F1948.16 در موزه فریر واشینگتن نگهداری می شود.
#امام_رضا
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
یادداشت💌✍
قدمگاه توران پشت در نزدیکی یزد، از جمله قدمگاه های امام رضا علیه السلام بوده که کتیبهٔ شیعی آن بسیا
تلالو خورشید هشتم در ایران
هنگامی که قدوم نورانی حضرت سلطان، شاه خراسان، ایران را منور کرد، دوستداران ایشان به قصد تبرک جستن و یادبود حضور حضرت یار علیه السلام آثاری ماندگار در تارک تاریخ ثبت کردند که کم نبودند این یادگاریها.
قدمگاه یا گام جای امام هشتم علیه السلام از معروفترین کتیبههای ورود آن بزرگوار به ایران است. بیشتر اوقات وقتی نام قدمگاه را میشنویم قدمگاه شهر نیشابور به ذهن متبادر میشود؛ وجه تسمیه قدمگاه، با توجه به سنگی سیاه است که جای دو پا بر روی آن نقش بسته و با نام قدمگاه امام رضا علیه السلام معروف شدهاست.
بنای کنونی قدمگاه نیشابور متعلق به قرن یازدهم هجری قمری است که به دستور شاه عباس صفوی با گنبد فیروزهای رنگ در دو طبقه و به شکل هشتگوش ساخته شده.
اما در طول تاریخ و پس از هجرت امام رضا علیه السلام به ایران، قدمگاههای زیادی به قصد تیمم و تبرک و یادبود و... در شهرهای مختلف ساخته شده و این نشان از اهمیت سفر امام و علاقمندی به پیشوای هشتم شیعیان علیه السلام دارد.
برخلاف تصور عمومی که فکر میکنند شیعه در ایران و در دوران صفویه، دارای قدرت و هویت و به تبع آن بناهای شیعی اسلامی شده، این بناهای تاریخی،قبل از حکومت شاهان صفوی نیز بوده است؛ نمونهٔ آن قدمگاه حضرت امام رضا علیه السلام در توران پشت یزد است که در سال ۵۴۹ ه.ق ساخته شده و اکنون به عنوان یک اثر و کتیبه تاریخی در یکی از موزه های خارج از مرزهای ایران (فریر واشینگتن)نگهداری میشود.
وجود این قدمگاهها علاوه بر اینکه در مطالعات تاریخ اجتماعی مهم است، چند نکته را نشان میدهد اولا در ایران گرایشهای شیعی آنقدر زیاد بوده که حتی در شهرسازی و آثار فرهنگی نیز بروز داشته است. ثانیا به فرض اینکه نسبت برخی از این بناها به حضرت رضا علیه السلام جعلی باشد، نشان میدهد که بنای اصلی ای بوده و جاعلین به قصدهای مختلف از جمله کسب درآمد و جلب نظر دلدادگان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام و... دست به جعل زدهاند.
به هر حال باید دانست که مردم با حضور در قدمگاهها، دل را تسلّا می دهند و هر قدم خود را به ضامن آهو و آرام جانشان نزدیکتر میبینند، و این عشق ورزیدنها بوی تولّا میدهد.
✍️نجمه صالحی
#دلتنگ_حرم
#یاامام_رضا
#امام_رضایی_ام
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
کبوتر دل
ای حصن حصین، هنوز طنین صدایت و بیان توحید مشروطت در آسمان نیشابور موج میزند؛ خاک این شهر با عطر وجودت رنگ و بو گرفته است؛ هنوز خاک قدمهایت، طوطیای چشمان هر دل پریشان است و قدمگاهت زیارتگاه هر درمانده.
ای قرآن ناطق، هرچند که آغاز فصل غریبی و دوریات در طوس رقم خورد، اما کوچه پس کوچههای خراسان، تو غریب همیشه آشنا را خوب میشناسند؛ خراسان با وجود تو، سرزمین عشق شد و تو سلطان آن.
ای عالم آل رسول، حال دلم را خوب میدانی، واماندهام، دستم تهی است، حیرانم، حال و هوای دلم بارانی است، در دلم دردی است که با یک گوشهٔ چشم تو دوا خواهد شد؛ شمسالشموس برای گمشده در راه، نور میتابانی؟!
کاش دوباره سوی تو پر بکشم! کاش دوباره دربهای حرم و شبستانها، مثل آغوشت پناهم دهند و پذیرای بی پناهیام شوند.
کاش انعکاس نورِ سنگفرشهای صحن و سرایت، بر وجود تاریکم بتابد و صدای نقارهٔ حرمت، نالهٔ دل طوفانیام را آرام کند.
کاش دوباره کبوتر دلم، در آسمان نگاهت پرواز کند و گنبد لرزان بارگاهت، از پشت پردهٔ اشکم قطره قطره بچکد.
کاش دوباره دلم را به پنجره فولادت گره بزنم و دستم دخیل ضریحت شود!! کاش دوباره کنار «باب الرضا» زمزمه صلوات خاصه را بر لبم جاری کنم و با صدای بغض آلود بگویم: الا ای حضرت نور مرا دریاب!
✍️نجمه صالحی
#امام_رضایی_ام
#شهادت_امام_رضا
#چهارشنبه_امام_رضایی
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#هرگز_نمیرد_آنکه_دلش_جلد_مشهد_است_حتی_اگر_که_بال_و_پرش_را_جدا_کنند
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ.
#شهادت_امام_رضا
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
یادداشت💌✍
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ
کیف دستی
روی زمین دراز کشید و کیف دستی قرمز که دوچرخه مشکی رویش بود را از زیر تخت بیرون آورد.کتابهای درسیاش را از روی میز تحریر شلوغش برداشت و داخل بزرگترین قسمت کیف گذاشت ولی کتاب ریاضیاش جا نمیشد، لبهٔ کتاب را کمی خم کرد و زیپ کیف را با زحمت بست و به سمت کمد سفید رنگ کنار دیوار رفت، کیف جیبی کوچیک سرمهایش را برداشت و یک کرم و کش موی سر و آینه را داخلش گذاشت و به سمت در اتاق رفت. هنوز کامل خارج نشده بود، که چیزی یادش آمد، جانماز صورتی که دفعه قبلی از آنجا خریده بود را از روی تاقچه برداشت.
_« فاطمه بیا دیر شده!»
صدای مامان را از حیاط میشنید.
بلند گفت:«« من آماده ام بریم !» بعد طوری که بابا بشنود، پرسید:« بابا جلوی پام رو پتو گذاشتی تا مثل تخت بشه؟» بابا که با آرامش همیشگی وسایل را در ماشین میگذاشت، گفت:« بله پتوها را گذاشتم...»
لبخندی زد و تشکر کرد. همیشه با خودش میگفت:« حتما بابا دستهای جادویی دارد که این همه وسایل را در صندوق عقب ماشین جای میدهد، من چند تا تکه وسیله را به زور در کیفم جا میدهم!!»
هرچه میخواست به خود بقبولاند که راه طولانی است و خستگی دارد، ولی به قول مامان همیشه نیمه پر لیوان را میدید. خوشیهای راه، مشاعره و بازیها و خندهها و...، راه را برایش نزدیک جلوه میداد و کوتاهتر از هر آنچه که فکرش را میکرد ...
همیشه آنقدر در راه بودن، در کنار مامان و بابا بودن، برایش دلنشین و جذاب بود که زود رسیدن به مقصد، فراموشش میشد و دلش میخواست همیشه در راه باشند ... ولی رسیدن به این مقصد برایش فرق داشت، انتظار دیدار، دلش را بیتاب میکرد.
دیدن گنبد و گلدستههای طلایی و نورانی و بزرگ برایش بهترین منظرهها و بهترین خاطرهها بود. انتظار دیدن صحن و سرای نورانی، کبوتر در قفس دلش را به پرواز در میآورد.
با پا گذاشتن به بارگاه ضامن آهو، به یاد حرف مامان افتاد که گفته بود:« امام رضا علیه السلام اجازه سفر به سرزمین نینوا را صادر میکند ...»
روبهروی ضریح نشست. در پس باران اشک، به پنجرههای فولادی تارشدهٔ نگاهش خیره بود و زیر لب به امامش میگفت ضامنش شود و اجازه حضور در بارگاه سبط النبی علیه السلام را صادر کند. کبوتر دلش از صحن و سرای امام رضا علیه السلام به سمت بین الحرمین کوچ میکرد و او را دوباره روانه کربلا.
سالها از اولین سفرش به بارگاه امام رئوف، گذشته ولی او هنوز برای این سفر بیتاب است؛ هنوز امام رضا علیه السلام محبوب دل اوست، هنوز ضامن زندگی و دلخوشیهای و خوبیهای دنیا و آخرت اوست، هنوز پناه دل بیپناهان است، هنوز آبی روی آتش دلهای پریشان است، هنوز ...
یا ضامن آهو مددی!!
✍️فاطمه خانی حسینی
#امام_رضایی_ام
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
.
نگاره " لیله المبیت " (شب اول ربیع )، احسن الکبار، قرن ۱۶م
🍃🍃در شب فتنه، شب فتنه، شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
مرد مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بی زره آمده در معرکه یک بار دگر
تا خود صبح خطر دور و برش می رقصید
تیغ عریان شده بالای سرش می رقصید
مرد آن است که تا لحظه آخر مانده
در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده
گر چه باران به سبو بود و نفهمید کسی
و محمد خود او بود و نفهمید کسی...
✍️ حمید رضا برقعی🍃
#ربیع_الاول
#یاعلی
http://salehi60.blogfa.com/
@zemzemh60
«حرف خیر»
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: «قسم به کسی که جانم به دست اوست مردم چیزی بهتر از حرف خیر، انفاق نمیکنند. »(وسائل الشیعه،ج۱۶،ص۱۲۳،ح۲۱۱۲۱)
حرف زدن مدلهای مختلف دارد،حرف زدن یکی از مهمترین مهارتهای ارتباطی و اجتماعی است و نقش مهمی در برقراری ارتباط دارد.
شاید بعضی وقتها متوجه نباشیم که چقدر حرف خوب روی مخاطب اثر دارد و انرژی مثبت را به سمت او روانه میکند. حرف خوب موجب پاشیدن بذر مهربانی و محبت بر دلها میشود.
چه خوب است تاجایی که از دستمان برمیآید به دیگران حرف خوب بزنیم
و در حق دیگران خوبی کنیم، شاید اینطور از گِلِ زندگی آدم، گُلی زیبا بروید.
وقتی میشود زبان را برای حرف خیر و خوب چرخاند پس چرا کوتاهی میکنیم؟!
خوب حرف زدن یک کار خیر بی هزینه است و یک نوع صدقه و رسول مهربانی ها هم جان کلام را گفتند که بهترین انفاق حرف خیر است، کاش در به کار بستن این روایت بهتر عمل کنیم....
✍️نجمه صالحی
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#اللهم_اجعل_عاقبت_امورنا_خیرا
#ربیع_الاول
#حضرت_محمد
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
صلوات خاصه امام حسن عسکری علیه السلام
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ الصَّادِقِ الْوَفِيِّ النُّورِ الْمُضِي ءِ خَازِنِ عِلْمِكَ وَ الْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ وَ وَلِيِّ أَمْرِكَ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُدَاةِ الرَّاشِدِينَ وَ الْحُجَّةِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ وَ أَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ.
«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَبا مُحَمَّدٍالْحَسَنِ بْنَ عَلِيٍّ الْهادِي الْمُهْتَدِي وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ»
باید که دنیا فصل در فصلش، خزان باشد
وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد
ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم
جایی که فرزندت در آنجا روضه خوان باشد...
🥀اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ الْفَرَجَ وَ الْعَافِیَةَ وَ النَّصْر🥀
✍️نجمه صالحی
#جمعه
#شهادت_امام_حسن_عسکری
#امام_زمان
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
خورشید سامرا
#امام_حسن_عسکری علیه السلام تقریبا بیشتر عمر خود را در پادگان نظامی سامرا گذراندند، فشار واختناق دستگاه خلافت عباسی به حدی بود که علاوه بر اینکه چند ماه و چند بار در زندان بودند، پس از آزادی هم آن بزرگوار مجبور بودند، هفتهای دو روز دارالخلافه بروند و اعلام حضور کنند.
به خاطر شدت نظارت بر این بزرگوار، بانوان دست به کار شدند و اقدامات فرهنگی و سیاسی فراوانی انجام دادند که از بین سطور گزارههای تاریخی قابل برداشت است و الحمدلله بنده توانستم طی نگارش پایاننامه سطح سه و نگارش چند مقاله به گوشهای از این اقدامات دست یابم.
به نظرم بیمناسبت نیست چند کتاب مفید در مورد زندگانی یازدهمین پیشوای هدایت علیه السلام معرفی کنم.
کتب پیشرو اغلب در دوران حاضر نگاشته شده ولی کتابهای مفید و قابل استفادهای هستند👇
❇️موسوعة الامام العسکری علیهالسلام
خوبیه
با اشراف آیه الله خزعلی
❇️کتاب پیشوایان هدایت(خورشید سامرا)
نویسنده:سید منذر حکیم
انتشارات:مجمع جهانی اهل بیت
❇️کتاب حسن بن علی امام عسکری (علیه السلام) تألیف دکتر مرضیه محمدزاده
❇️کتاب زندگانی امام حسن عسکری با عنوان امام حسن عسکری (علیه السلام) تألیف باقر شریف قریشی
❇️کتاب شکوه سامرا نوشتهی محمدحسن حیدری انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام
❇️کتاب «ماه در میان نیزه ها» نوشتهی مهدی قزلی در رابطه با زندگانی، شخصیت،سلوک فردی،اجتماعی، سیاسی و فرهنگی #امام_حسن_عسکری (علیه السلام)
❇️کتاب چهره های درخشان سامرا تألیف علی ربانی خلخالی
✍️نجمه صالحی
http://salehi60.blogfa.com/
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60