eitaa logo
یادداشت‌💌✍
354 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
104 ویدیو
13 فایل
📚۱عملکرد بانوان راوی‌شیعه عصر ابناء الرضا(ع) ۲روش‌های آموزش صید مروارید علم ۳زمزمه‌ قلب من ۴بر دین‌حسین علیه‌السلام ۵ره‌آورد پژوهش۲ ۶تاریخگذاری روایات وحی ✍️نجمه‌صالحی: نویسنده و پژوهشگر، مدرس‌حوزه و دانشگاه سایت شخصی 🌐https://zemzemh.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆جشن متفاوت هیأت‌های مذهبی از قدیمی‌ترین نهادهای فرهنگ مردمی و اجتماعی هستند که حول محور حب آل الله علیهم‌السلام فعالیت می‌کنند. محبان اهل‌بیت علیهم‌السلام در این مراسم شرکت می‌کنند و سیره علمی معصومین علیهم‌السلام را به صورت کاربردی و عملی یاد می‌گیرند و به رشد علمی و معنوی خود و دیگران کمک می‌کنند. اگر این هیأت مذهبی که با نیت خالص پدید آمده با روش صحیح، عالمانه و عاشقانه هدایت شود، می‌تواند بیشترین نقش را در رشد و تعالی فرد، جامعه و فرهنگ آن داشته باشد که هیچ حرکت و تشکل سازمانی، توان رقابت با آن را نخواهد داشت. در هیأت بانوان تاریخ‌پژوه، استاد و طلبه کنار هم قرار می‌گیرند و با تکیه بر گفتگو و تبادل اطلاعات علاوه براینکه به رشد علمی هم کمک می‌کنند، رابطه صمیمی خاصی را به هم هدیه می‌دهند؛ نگاه‌هایشان نسبت به هم صمیمی است و دوست دارند به هم خوبی کنند. دوشنبه‌های امام حسینی، این هفته همراه جشنواره غذا شد و با مولودی‌خوانی، جو سالم و شادی بین بانوان تاریخ‌پژوه جریان یافت. ✍️نجمه صالحی 🍃 الحمدلله علی کل حال 🍃 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
یادداشت‌💌✍
کلم‌پلوی تاریخی ✍️محبوبه زمانی باعجله از کلاس بیرون آمدم تا کوفته ریز کلم پلو را درست کنم، مدتی است با تأسیس هیأت، همراه عده‌ای از دوستان در مورد موضوعات تاریخی صحبت می‌کنیم، اما یک‌دفعه ایده جشنواره غذا آمد وسط بحث‌های تاریخی نشست! ما مادران عاشقِ آشپزی هم، زود بدون رودربایستی و مِن ومِن پذیرفتیم! یکی نبود این وسط بگوید:« خانم معلم شما با این دغدغه‌هایی که داری وقت پختن غذا داری!؟» وقتی به خودم آمدم دیدم، قول دادم که کلم پلوی‌شیرازی بپزم! من هم که حاضرم سرم برود ولی قولم نرود! خلاصه تند تند داشتم کوفته را سرخ می‌کردم، برنج در قابلمه تند تند قل می‌خورد، تلفن یک‌سره زنگ می‌خورد، زنگ روی زنگ، جواب یک به یک را می‌دادم و وسط صحبت‌هایم از شاهکارم هم حرف می‌زدم! امیدم به مقام اول شدن در جشنواره هم بود و نگاهم به کارهای روی هم انباشته شده! کلاس کامپیوتر، مشاوره تلفنی، رفتن به جامعه‌الزهرا و بردن دوستان نازنین به هیات، که لااقل برای اول شدنم رأی بدهند!!! اما چه عرض کنم، گوش شیطان کر! هنگام خوردن و شروع تست غذاها، انگار نه انگار! یادشان نبود باید رأی اول را به من بدهند و آنچه که نباید پیش بیاد آمد!! کلم پلو‌‌ها ماند روی دست‌های نازنیم!! تا چند روز مهمان دوستان تاریخ بودم با این ایده‌های تاریخی‌شان که ارائه کردند!! کلم پلو خوردم و با خود می‌گفتم:« واقعا وسط دل بحث تاریخ، کلم پلوی تاریخی از کجا جوانه زد؟!!» ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
یادداشت‌💌✍
🔮قول دادن ممنوع ✍️مریم زارعی مادرها خوب می‌دانند که نباید قول بدهند و تضمین کنند که فلان کار را حتما انجام می‌دهند. زیرا همواره فسقلی‌های ریزه میزه‌ غیرقابل پیش‌بینی، وجود دارند تا نگذارند تو به نحو احسن کار را انجام دهی! من هم قول ندادم اما دلم می‌خواست در هیأتی که هر دو هفته یک‌بار حالِ دلِمان را خوب می‌کند و استاد و شاگرد را کنار هم قرار می‌دهد و با نیت خالص به بحث و گفتگو می‌پردازد، فعال باشم. دلم می‌خواست در جشنواره غذا که استثنائا این هفته به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر برگزار می‌شود، شرکت کنم. از روز قبل مواد کوفته را خیس کرده بودم و صبح از خواب بیدارشدم تا قبل از بیدار شدن بچه‌ها، کوفته را بار بگذارم؛ اما تا دم و دستگاه را آوردم، صدای «مامان مامان!» به گوش رسید! بله، اولی بیدار شده بود. نفس عمیقی کشیدم و در حال شکرگزاری بودم که: «خدایا ممنون که بیدار نشد!» صدای گریه دومی بلند شد! خواستم از فرط خوشحالی،بخوانید گریه و آه، به سجده روم که تلفن زنگ خورد! تلفن را جواب دادم و بی‌خیال کوفته شدم،گفتم اول به بچه‌ها صبحانه دهم تا بعد در نهایت آرامش مراحل مقدماتی کوفته را انجام دهم! ساعت تقریبا ده شده بود و هنوز کوفته‌ای در راه نبود! دستگاه را روشن کردم تا مواد را چرخ و آسیاب کنم. فسقلی دوم از صدایش ترسید و گریه کرد، فسقلی نخست که مشغول بازی بود سریع آمد و گفت « این چیه؟ می‌خوام کمکت بدم!»[ پروردگارا،همین را کم داشتیم]گفتم: «آبجی را ساکت کنی بهترین کمک به من است.»اما او اصرار داشت که جور دیگر کمکم دهد! قیافه من آن لحظه دیدنی بود! بعد از آسیاب کردن مواد کوفته، دیدم دومی از گریه هلاک است. او را در تاب گذاشتم تا آرام شود، اما اولی گریه کرد که: «من هم می‌خوام سوار تاب شوم.» [خدای من! در سه سال عمر شریفش شاید دو بار تاب بازی کرده باشد!] گفتم:« نوبت آبجی پر شود بعد تو.» اما گوشش بدهکار نبود و همچنان گریه می‌کرد؛ خلاصه اینکه، دستی به تاب و بچه بود و دستی به غذا و کوفته! اینکه طعمش خوب شد یا نه، نمی‌دانم اما این را خوب می‌دانم که ابر و باد و ماه و فلک کاری می‌کنند که در روزهای پر کار، بچه‌ها هم پر سر و صدا شوند، حکمتش را نمی‌دانم! اما خوشحالم از اینکه اجازه می‌دهند من با وجود دو تا فسقلی در جلسات هیأت شرکت کنم. ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
دوشنبه‌های امام حسینی، وعده‌گاه تاریخ‌دوستان و تاریخ‌پژوهان مدتی است دوشنبه‌ها‌، وعده‌گاه بانوان‌تاریخ‌دوست شده اما به دور از چارچوب اداری و رسمی؛ تجمعی صمیمانه برای تاریخی‌ها. نام این جمع صمیمی را با نام هیأت عجین کردیم تا متبرک شود به نام و یاد اهل بیت علیهم‌السلام. باوجود اینکه نام هیأت دارد اما متفاوت است با دیگر هیأت‌ها؛ ماهیت این تجمع، گفتگومحوری است و در واقع منبری و سخنران نداریم تا مثل همیشه، یک نفر گوینده و مابقی شنونده باشند. هیأت ما مکانی است برای اظهارنظرهای مختلف، حول یک موضوع تاریخی از پیش تعیین شده. جمعیت ما هرچند زیاد نیست اما بسیار صمیمی و خوش‌فکر است. استاد و شاگرد، تاریخی و غیر تاریخی در اینجا به بحث و گفتگو می‌پردازند و گره‌های ذهنی‌شان را باز می‌کنند. آنچه هیأت ما را زیباتر می‌کند، نام و روز برگزاری آن است و زمان آغاز فعالیت آن که مصادف بود با دهه اول محرم و این تقارن زیبا، برکت و نشاط آن را دو چندان کرد و از آن وقت است که روزهای دوشنبه‌ما، رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. ✍️زهرا مهرجویی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
هیئت یاوران زینبی ✍️زهرا کبیری پور من از بچگی در هیئت بزرگ شدم. یک هیئتی داشتیم که برای فامیل‌های مقیم مرکزمان بود و هر هفته شب‌های جمعه به صرف دعای کمیل برگزار می‌شد. این هیئت خاندانیِ ما دم و دستگاه ویژه‌ایی داشت، از تابلوی چراغ‌داری که به کمک پدر جلوی در خانه می‌گذاشتیم تا دیگ‌ها و ظرف‌های بسیاری که برای مراسم عروسی و عزای خاندان تهیه شده بود. این هیئت خانوادگیِ ما چرخشی بود و هر هفته در منزل یکی از اقوام برگزار می‌شد. ابتدای جلسه با ختم قرآن شروع می‌شد و معمولا در هر جلسه ختم یک جزء به پایان می‌رسید. اگرچه هیئت ویژه‌ی برادران بود اما وقت‌هایی که در منزل عموها بود، ما هم شَرف حضور پیدا می‌کردیم و در اتاق کوچکی که زن‌عموها و دخترهایشان نشسته بودند در یک فضای صمیمی در جو هیئت قرار می‌گرفتیم. بگذریم... در سال‌های نوجوانیِ من به دلایلی چراغ این هیئت خاموش شد، اما از آنجا که پدر و برادرهای من هیئتی بودن و دوباره از آنجایی که هیئت محله‌مان بی‌جا و مکان مانده بود، پدرم پیشنهاد دادند این هیئت که شب‌های چهارشنبه‌ی هر هفته برگزار می‌شد در خانه‌ی ما برگزار شود و از آن به بعد ما هر چهارشنبه شب، در منزلمان ذکر روضه داشتیم. این هیئتی بودن در خون ما بود و تا بعد از ازدواجمان هم با ما ماند، تا اینکه با آمدن بچه‌ها هیئت رفتن کمی مشکل شد. اگرچه همچنان ادامه داشت اما نه به پر رنگیِ سال‌های قبل. تا اینکه یک روز یکی از دوستان عزیزم که به واسطه‌ی تاریخ با هم آشنا شدیم، از تأسیس یک هیئت گفتگو محور خبر داد، هیئتی که قرار بود قواعد را بر هم بزند و از حالت سنتیِ تمام هیئت‌های کوچک و بزرگ خارج شود. هیئتی که همه سخنران، روضه‌خوان و چایی ریز بودن و قرار بود تمام تاریخ‌پژوهان، تاریخ‌جویان و تاریخ دوستان را دور هم جمع کند. بنا نبود کسی بر دیگری برتری داشته باشد و استاد و شاگرد شانه به شانه‌ی هم وارد معرکه‌ی مباحثه می‌شدند، مباحثه‌ایی که موضوعش و منابع پیشنهادی‌اش چند روز قبل‌تر به اشتراک گذاشته می‌شد. این هیئت همه‌جوره قواعد را بر هم زده بود و نوآوری را به اوج رسانده بود و به جای هر هفته بنا شد، یک هفته درمیان برگزار شود. طعم این هیئت با هیئت‌‌هایی که تا به حال رفته‌ بودم خیلی فرق می‌کرد و اشتیاق من را بیشتر. اینکه در یک جمع کوچک اما صمیمی مباحث تاریخی مورد تحلیل قرار می‌گرفت، برای من تاریخ‌دوستِ تاریخ‌خوان نورٌ علی نور بود. اگرچه هنوز هم گاهی سلب توفیق می‌شوم اما از اینکه من هم عضو کوچکی از این مجموعه هستم، به خودم افتخار می‌کنم. https://eitaa.com/Delneveshteeee/334 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
🔖اولین متن دعوت هیأت یاوران زینبی «شور حسینی را با شعور حسینی همراه کنیم!» هم‌زمان‌باآغاز‌محرم‌الحرام‌ سال ۱۴۴۴هجری‌قمری، هیأتی‌حسینی متشکل از «بانوان فرهیخته‌تاریخ‌پژوه» بنا نهادیم تا در کنارهم، زوایای مختلف واقعه عاشورا و پیامدهای آن را در تاریخ اسلام، رویدادهای تاریخی و... بررسی کرده و چگونه حسینی‌زیستن را با هم مرور کنیم و بانوانی‌انسان‌ساز شویم، جهت زمینه‌سازی ظهور امام زمان عَجَّلَ‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف. به همین‌منظور قرار «دوشنبه‌های امام‌حسینی» را بنیان نهادیم تا با مدد وجود‌‌ نازنین سیدالشهدا علیه‌السلام گامی در جهت تبیین مکتب انسا‌ن‌ساز ایشان برداریم. پیش از هر محفل، موضوعی عنوان می‌شود تا بانوان با پیش‌مطالعه حاضر شوند و بارش فکری در مسیر تاریخ پژوهی و نیز عاشورا پژوهی اتفاق افتد و گامی در راه تبیین نهضت عاشورا برداشته شود. زمان قرار دوشنبه‌های دوهفته یکبار و مکان قرار هم متغیر و در منزل دوستان عزیز الحمدلله در این هفته‌ها خاطراتی از آمد و رفت‌ها، محتوای جلسات، تعاملات، دوستی‌های جدید شکل گرفت؛ که قرار است در روزهای آینده شرکت‌کنندگان بیشتر بنگارند تا ثبت شود به یادگار و منتقل شود به دیگران برای الگوگیری ان شالله. 🍃الحمدلله علی کل حال🍃 ✍️نجمه صالحی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
یادداشت‌💌✍
🔖اولین متن دعوت هیأت یاوران زینبی «شور حسینی را با شعور حسینی همراه کنیم!» هم‌زمان‌باآغاز‌محرم‌ال
هیأت خانگی ✍️آسیه آخوندقرقی اولین باری که پیام دعوت به هیأت گروه تاریخ را دیدم، کنجکاو شدم مگر هیأت تاریخی گفتگومحور هم می‌شود داشت؟ خلاصه مهیای رفتن شدم و در دلم شوق وصف ناپذیر، آدرس نزدیک و سر راست بود، گمان کردم چقدر زود می‌رسم! برخلاف تصور مثبتم، آدرس را پیدا نکردم و در کوچه‌ها سرگردان شدم، نتوانستم به موقع برسم و کلی از وقت گذشته بود. جایی برای نشستن یافتم. موضوع خوبی بود، بحث زنان عاشورایی. جو صمیمی و بی تکلفی حاکم بود، یاد هیأت‌های دوران نوجوانی‌ام افتادم. پرت شدم به خاطراتم، تازه به سن تکلیف رسیده بودم، منزل ما تقسیم کار بود و قرعه ظرف شستن به من افتاد و خواهر هفت ساله‌ام کمکم می‌آمد. بعد از افطار زمان می‌برد تا بروم ظرف بشویم، ما پر جمعیت بودیم و من هم بعد از افطار سختم بود. فکر می‌کنم هنگام افطار همه ظرف‌های خانه جمع شده بود و من باید به دادشان می‌رسیدم. یکی از شب‌ها قرار بود هیأت مردانه منزل ما برگزار شود. آشپزخانه چسبیده به اتاق مهمان‌ بود. برخی از مهمان‌ها نمی‌دانم کی افطار می‌کردند که هنوز سفره جمع نشده می‌رسیدند. بلافاصله افطار نخورده کوه ظرف راهی سینک شد. به خواهرم گفتم:«بدو بریم ظرف بشوریم مهمونا فک کنن چقدر ما زرنگ و کاری هستیم» حتی الان تصورش را می‌کنم به این شیرین‌کاری خودم می‌خندم و جزو خاطرات مشترک من و خواهرم شده و هنوز لبخند به لب‌مان می‌آورد. چنان با سر و صدا ظرف‌ها را می‌شستیم که نه تنها مهمان‌ها بلکه همسایه‌ها هم بفهمند ما مشغول چه کاری هستیم. غرق شستن بودیم و به هم می‌گفتیم:«یعنی به‌نظرت فهمیدند ما داریم ظرف‌ها را بلافاصله بعد افطار می‌شوریم؟» هیأت شروع شده بود و صدای قرآن می‌آمد که در آشپزخانه باز شد و برادرم با تشر وارد شد: «چه خبرتونه همه فهمیدن که شما ظرف میشورید.» ما که خیال‌مان راحت شد که همه فهمیدند، لبخند زنان و با آرامش و این بار بدون صدا کار را ادامه دادیم. عملیات موفقیت‌آمیز بود. همیشه با شنیدن نام هیأت یا ماه رمضان و افطار یاد این خاطره می‌افتم که چقدر در غرق در افکار کودکانه خود بودیم. حتی با گذشت چند دهه از آن خاطره، هنوز در ذهنم پررنگ است. با صدای روضه و گریه خانم‌ها، به هیأت بانوان تاریخ پژوه برگشتم، تجربه خوبی بود! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
🍃پر از شور عین شیرینی ✍️فاطمه میری دلایل متفاوتند، برای دور هم جمع شدن. بچه‌های تاریخ اسلام جامعه الزهرا سلام الله علیها، دلیلی به قشنگی اهل بیت علیهم السلام پیدا نکردند و این شد که هیأت به لطف مادر از محرم امسال شروع به کار کرد. هیأتی از بانوان تاریخ پژوه که قرار بود از علم‌شان که تاریخ اسلام بود به عمل برسند، عمل به فضائلی که خود آل‌الله علیهم‌السلام یادشان داده بودند. محفلی علمی، که محتوای تاریخی را هم‌زمان همه دوستان مطالعه می‌کردند و با سخنران همراهی می‌کردند. محفلی که سخنران و شاعر و مداح هم تاریخی بودند. اندک اندک دوستان دیگر رشته‌ها هم آمدند و جمع دوستی رنگ و بوی جدیدی گرفت، رنگی شبیه تمدن نوین اسلامی. هیأتی با تمام ظرافت‌های زنانه در عین حال علمی. هیأتی که بوی تمام وطن را می‌دهد، از هرجای ایران، نماینده داریم، شمال، جنوب، شرق، غرب. از هرگوشه‌ای صدای لبیک می‌آید، تمام لهجه‌ها با هم یک‌دل حسین علیه‌السلام می‌گویند. هیأتی که جامع اضداد است، پر از شور عین شیرینی! خدا قسمت‌تان بکند هرجای دنیا هستید زیر بیرق اولاد فاطمه سلام‌ الله علیها باشید. https://eitaa.com/del_gooye/564 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
محفل بانوان تاریخ پژوه در هیئت بانوی تاریخ ساز ✍️آمنه خالقی فرد همیشه جمع‌های دوستانه و صمیمی را دوست داشتم، اگر محفل تاریخی باشد؛ که دیگر لذتش برایم دو چندان می‌شود. وقتی در کلاس‌های جامعه الزهرا، شرکت می‌کردم، به همه می‌گفتم تمام دغدغه‌ها و نگرانی‌ها را به فراموشی سپرده‌ام. با تمام وجودم سر کلاس حاضر می‌شدم و غرق در تاریخ، گذر زمان برایم معنا و مفهومی نداشت. لذت و برکت کلاس‌ها بیشتر به خاطر مزین شدن تاریخ به نام اهل‌بیت علیهم‌السلام بود. حالا که آن روزهای حضور در کلاس را پشت سر گذاشته‌ام و کلاس درس به ظاهر تمام شده، هنوز هم این عطش همراه من است. وقتی برای اولین بار شنیدم قرار است؛ هیئتی گفتگو محور با موضوعات تاریخی تشکیل شود، خوشحال شدم. خوشحال از اینکه اهل بیت علیهم السلام باز هم مرا قابل دانسته‌اند که در یک محفل مذهبی، علمی با محتوای تاریخی، با حضور بانوان، به نام هیئت یاوران زینبی حضور داشته باشم و بانوان تاریخ پژوه با توسل به بانوی تاریخ ساز عالم،حضرت زینب(س) مدد گرفته و از اهل‌بیت علیهم السلام دم می‌زنند. اینجا همه دور هم هستند تا با مرور سیره معصومین علیهم السلام شور حسینی را شعور حسینی گره بزنند. ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
هم‌نشینان بهشتی ✍️رویا ایمانی آخر ترم بود استاد خبر از تأسیس هیأت تاریخی داد، با شور و اشتیاق استقبال کردم. در دلم شوری عجیب برپا بود، علاقه زیادی به بحث‌های تاریخی و همنشینی و هم‌صحبتی با اساتید دارم.حضور در جمع بانوان تاریخی و چشیدن شهد شیرین سیره معصومین علیهم السلام حس خوبی به وجودم سرازیر می‌کرد؛اما مجبور شدم به دلیل بیماری خانواده زودتر از موعد بار سفر ببندم. اولین جلسه هیأت جسمم شمال بود ولی روحم در هیأت! هفته‌ها سپری می‌شد و من در حسرت حضور در هیأت! با تمام دلبستگی‌هایی که برایم آماده شده بود تا برای همیشه در شمال، سرزمین مادری بمانم ولی چیز دیگری من را به سوی خودش جذب می‌کرد مانند یک مرکز مغناطیسی که هرچه بیشتر برایم شمال و اصرار خانواده و فامیل برای ماندن و حتی پیشنهاد مشغول به کار شدن و بعد از بیست سال صاحب‌خانه شدن، رنگ و لعاب بیشتری پیدا می‌کرد ولی احساس می‌کردم یک تعلق خاطری بزرگتر و وصف ناشدنی‌تر برایم در بهشت دنیوی قم وجود دارد! تعلق خاطری که جنس دنیایی نداشت، عشق به همجواری با خانم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و زیر سایه ایشان هیأت تاریخی و اساتید بزرگوار و این شد که بین ماندن در شهرم و رفتن از دیارم، رفتن را برگزیدم و حس انسانی را داشتم که می‌خواهد از جهنم دنیوی وارد بهشت دنیوی شود! خدایا شکرت به خاطر نعمت همنشینان بهشتی در این دنیا! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
آخرین‌ها ✍️نرگس سلیمانی برای بعضی‌ها اولین‌ها سخت است، مثلا اولین نفر در خواندن، اولین نفر در جواب دادن درس، اولین نفر در نوشتن‌، اما حالا که جزو آخرین نفرها هستم برای قلم‌زدن درباره دوشنبه‌های حسینی‌مان؛ می‌بینم آخرین بودن سخت‌تر است، چون باید حرف‌های دوستان را تکرار نکرد و "حرف‌های جدید" زد! داشتم به این نکته فکر می‌کردم مثلا همین تاریخ رشته تخصصی خودمان هم عجیب با این قاعده گره خورده است؛ اینکه در تاریخ از قصه آدم ابوالبشر تاکنون، تو از نسلی باشی که در آخرالزمان قراردارد یعنی باید نسل‌ تو حرف جدید داشته باشد. اگر طلبه این نسل هستی، باید حرف جدید برای گفتن داشته باشی! البته که تقوای طلبگی حکم می‌کند به بهانه نوبودن هر حرفی نباید زد! و حالا دوشنبه‌هایمان را گره زده‌ایم با "حرف‌های جدید" باحرف‌هایی که نمی‌شود در کلاس‌های درس پاس‌شان کرد؛ با بحث‌های تاریخی که گاهی کنارش درددل خواهری، چاشنی‌اش می‌شود. دورهم گعده زنانه‌ای تشکیل داده‌ایم که حرف‌های جدید تاریخ را بزنیم. نمی‌دانم شاید هم حرف‌های جدیدمان اتفاق‌های جدید و مبارکی بشود، چیزی شبیه گعده مسجدجوادالائمه علیه السلام،«ادیبان انقلاب»! بله، همیشه از دسته آدم‌های رجائی بود و حال امیدوارم در روز ظهور، این جنس محفل ما محفلی باشد که در ساختن تمدن نوین اسلامی و رسیدن به ظهور، قدم‌های موثری برداشته باشد و نگاهی جدید به تاریخ را رقم بزند. راستی یادم باشد نذر کنم و «وان یکاد» بخوانم برای ادامه یافتن این محفل که وقتی برای خدا قدم برمی‌داری، هزاران لشکر جن و انس تلاش می‌کنند تا آن قدم را دیگر برنداری! 🍃فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ/یوسف،۶۴🍃 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
🥀مخاطب خاص من حسین علیه السلام ✍️خانم صدر در زدم، وارد که شدم، مهربان مادرم با لبخند هميشگی، روی سجاده زیبایش، زمزمه‌کنان با سلام به ارباب، با تکان سرجواب سلامم را داد. گفتم: «مادر جانم، چند روز پیش در هیأت و جلسه ذکر امام حسين عليه السلام مختصر روضه‌ای خواندم و از آقا اذن گرفتم و امروز اذن کربلایم داده شد.» دستان پرمهر و عطوفتش را به سوی آسمان برد و از خدای اربابم تشکر کرد، بوسه‌ای بر سر ناقابلم زد و گفت:« الهی شکر. زیارت هرساله نصیبت دخترم.» خوشحالی من دو چندان شد، هم خوشحالی مادر و هم چشیدن اولین زیارت ارباب. زیارتی وصف‌ناشدنی به مدد اربابم و دعای مادرم نصیبم شد. روز اربعین شد و من در راه برگشت، دل شوره‌ای عجیب درونم بود. مادرم ناگهان به بستر افتاد و هر روز نحیف‌تر از روز قبل، باسلام به ارباب بی‌کفن، خود را مهیای دیدار می‌کرد و من دعاگوی سلامتی‌اش؛ اما همیشه گفته‌اند چه زود، دیر می‌شود! پراکنده جلسات هیأت را شرکت می‌کردم و برای شفای مادر به آقا التماس می‌کردم. اشتیاق زایدالوصف برای شرکت درجمع صمیمی اساتید و دوستان تاریخی در من موج می‌زد؛ اما بوییدن عطر خاص مادر و پرستاری از او، باعث شد که از دریچه فضای مجازی اتفاقات دوشنبه‌های امام حسینی را دنبال کنم. شد آنچه نباید می‌شد. نزدیک به ایام بی‌مادری حسین فاطمه علیهماالسلام، نازنین مادرم، به سوی حضرت مادر شتافت! بی‌مادری سخت است، سنگین است و من هر روز به نیابت از فرشته آسمانی‌ام، به ارباب و مولایم سلام می‌دهم و از او مدد می‌جویم! حسین جان! جان مادرمان حضرت زهراسلام الله علیها دست ما مادران هیات زینبی را بگیر و در راه خود ثابت قدم‌مان بدار! آمین ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
🍃گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی ✍️ سیده زهرا محمدی علیرغم اصرار اطرافیان، بر انتخابم پافشاری کردم و حد نصاب رسیدن گروه را به انتظار نشستم. تا اینکه پس از یک سال و نیم صبوری، بالاخره غوره حلوا گشت و کلاس هشت نفره‌ی تاریخ اسلام شروع به فعالیت کرد و آغاز بهره بردن از دنیای وسیع تاریخ و‌ چشیدن از بحر وجود اهل بیت علیهم السلام. بر خلاف باور و تصور برخی، حوادث تاریخی تکرار مکررات نیست؛ بلکه عملکرد اشخاص تأثیرگذار در زمان‌ها و مکان‌های متفاوت، وقایع متعددی را رقم می‌زنند که هر کدام از آن‌ها تحلیل‌ها و دستاوردهای نوینی را به همراه دارند. بگذریم! به تدریج دیری نپایید که نهال نوپای رشته‌ی تاریخ اسلام در جامعه الزهراء سلام الله علیها ریشه دواند و تنومند گشت و به لطف و عنایت حضرات معصومین علیهم السلام، به ثمر نشست. در اثر این بینش و نگرش اهل بیتی، بانوان تاریخی تصمیم به تأسیس هیأت گفتگو محور گرفتند. بنا شد با مطالعه پیرامون موضوعی که از پیش مشخص می‌شود، گرد هم بنشینند و از زوایایی نو، به مباحثه و تحلیل وقایع مورد نظر بپردازند. البته بنده چندان توفیق حضور در جلسات را نداشتم؛ اما با اطلاع رسانی موضوع در گروه مجازی، از مطالعه موضوعات مطرح شده غافل نبودم. برای ادامه داشتن جلسات دعا می‌کنم‌ و برای همه بزرگواران طلب توفیق دارم. ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
ارائه‌ی سرکار خانم نجمه صالحی، در همایش غدیر در کمیسیون غدیر در تاریخ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
یادداشت‌💌✍
👆سومین گردهمایی انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها با همکاری گروه علمی تربیتی تار
. سومین گردهمایی انجمن تاریخنجمه صالحی دو هفته‌ای بود در تدارک بودم و بالاخره امروز یکشنبه ۹ مهرماه، گردهمایی یا بهتر بگویم دورهمی برگزار شد. در این جلسه، دوستانی را دیدم که مدت‌ها فقط در فضای مجازی با آن‌ها ارتباط داشتم. به لطف خدا، استاد عزیزم که افتخار داریم به عنوان‌ مشاور از ایشان بهره ببریم، نکات خوبی گفتند. چقدر خوب است که همیشه یافته‌ی جدیدی برای گفتن داشته باشیم و خانم دکتر طیبی همیشه این‌گونه هستند! امروز از کشف جدید علمی‌شان برایمان گفتند، بحث وجوب حجاب برای کنیزان و روایات ساختگی نسبت داده شده به امیر المؤمنین علیه‌السلام در مورد زنان و... حاضرین، در آخر جلسه، از دورهمی دوستانه تشکر می‌کردند و برای سلامتی استاد، دعا🤲 🍃الحمدلله علی کل حال🍃 ۹ مهرماه ۴۰۲ https://virasty.com/najmehsalehi/1696165031226945574 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
یادداشت‌💌✍
👆سومین گردهمایی انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها با همکاری گروه علمی تربیتی تار
. سومین گردهمایی تاریخ ✍مریم زارعی از دوهفته قبل می‌دانستم امروز یکشنبه ساعت ده تا دوازده گردهمایی انجمن تاریخ جامعه الزهرا سلام الله علیها خواهد بود؛ اما متاسفانه در همین ساعت کلاس داشتم، آن هم در مکانی با فاصله یک ربع به مکان برگزاری گردهمایی. آن‌قدر شوق داشتم که دلم می‌خواست به کلاس نروم! شوقم به خاطر دیدن استاد صالحی، استاد مهرجویی و صحبت‌های ناب استاد گرانقدر خانم طیبی بود! از طرفی علاقه زیاد به درس و تدریس استاد، مانع پیچاندن و نرفتن به کلاس می‌شد؛ بنابراین نذر صد صلوات کردم، تا کلاس به نحوی لغو شود که نشد. تصمیم گرفتم یک ساعت از کلاس را بمانم و بعد حرکت کنم، با استاد هم هماهنگ کردم. شوق شرکت در گردهمایی، اضطراب رسیدن و تپش قلب باعث می‌شد هر لحظه ساعت کلاس را چک کنم. ده و نیم که شد تصمیم گرفتم برای سریع‌تر رسیدن، از همان سر کلاس اسنپ بگیرم. آخرین باری که به ساعت نگاه کردم به ساعت یازده، یک ربع مانده بود و برای اسنپ گرفتن فرصت داشتم. غرق تدریس استاد بودم که با لبخند گفتند:« من می‌بینم چقدر وقت پر برکت شده نگو که ساعت کلاس خوابیده!» آه از نهادم بلند شد، گوشی را چک کردم یازده و ده دقیقه بود! حالا هر چه سعی کردم، اسنپ باز نمی‌شد. فکر کردم شاید از اینترنت باشد. از استاد اجازه گرفتم و خودم را به خیابان رساندم. تاکسی نبود. تاکسی بی‌سیم هم. با چقدر دعا و ذکر، بالاخره یک تاکسی ایستاد و من خیلی دیر رسیدم! دم در سالن شیرینی و چایی تعارف کردند اما ترجیح دادم به شهد شیرینی دقایق آخر جلسه برسم آن هم از نوع تجربه زیسته و نکات انگیزشی... صد حیف که فقط توفیق درک صحبت‌های پایانی خانم دکتر ناهید طیبی را داشتم. البته همان هم دو نکته‌ی قیمتی همچو گوهر بود... اول اینکه در راه پژوهش منتظر این نباشم همه چیز فراهم شود. حتی با بیماری سخت داشتن هم می‌شود پژوهش کرد. دوم اینکه کاغذ و خودکار در همه حال داشته باشم و سوژه‌ها و نکات ناب و مسئله‌هایی که برای پژوهش به ذهنم می‌آید را سریع یادداشت کنم. تا در زمان مناسب به آن بپردازم. در آخر جلسه هم از اساتید گرانقدر و دوستان پژوهشگر همکار در انجمن تاریخ، تقدیر شد. هرچند نتوانستم به طور کامل حضور پیدا کنم؛ اما دیدن اساتید عزیزم و دوستانم بسیار خوب و مغتنم بود. ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
ابو هاشم نقل می‌کند: ✅ هيچ وقت نشد كه خدمت حضرت امام حسن عسكرى علیه السلام برسم و از آن جناب معجزه‌اى مشاهده نكنم. يك روز خدمتش رسيدم تصميم داشتم مقدارى نقره براى ساختن انگشترى بگيرم كه براى تبرك بدست نمايم.نشستم ولى منظور خود را فراموش كردم.همين كه از جاى حركت كردم كه خارج شوم امام عليه السّلام انگشترى پيش من گذاشت فرمود تصميم داشتى مقدارى نقره بگيرى من به تو انگشتر دادم نگين و اجرت ساخت هم به نفع تو شد خدا برايت مبارك كند. منابع: مناقب ابن شهر آشوب الخرائج و الجرائح اعلام الورى بحار الانوار ج۵۰ ص ۲۵۴ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
. 🔰چهارمین دوفصلنامه تخصصی جستارهای تاریخ اسلام منتشر شد. فهرست مقالات مندرج در این شماره به شرح ذیل است: ۱-    بررسی ادبی و محتوائی سروده ابو طالب در شعب/ زهرا مهرجوئی ۲-    فعالیت های  آموزشی_فرهنگی زنان مسلمان در حرمین شریفین  تا سقوط عباسیان/فهیمه جعفری جبلی ۳-    بازنمایی شخصیت حضرت حمزه علیه السلام در تفسیر آیات و روایات اصحاب/ نرگس سلیمانی ۴-    مأخذشناسی توصیفی‌ سادات عبدالوهابیه/ سید احمد باقرزاده ارجمندی ۵-    زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گسترش مناظرات در عصر اول خلافت عباسیان۲۲۷-۱۳۲ (ه.ق)/ هومان محمدی شرف‌آباد؛ سهیلا خوانساری ۶-    جایگاه جنگ در مواجهه با دشمن در سیره نظامی امام علی(ع)/ یدالله حاجی‌زاده ❇️این نشریه با مدیر مسئولی خانم سیده زهره برقعی و  سردبیری آقای حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدناصر موسوی، دبیر تخصصی نجمه صالحی مشغول به فعالیت است. لینک خبر https://jz.ac.ir/post/13661-%B2n.ir/p80187F -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
. انجمن تاریخ و کلام معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها، برگزار می‌کند. میزگرد علمی پژوهشی حجاب با محورهای: ▪️چیستی و چرایی حجاب ▪️مبانی حجاب پژوهان ▪️ رویش و تحول آرای مخالفان حجاب در عصر قاجار و پهلوی با حضور اساتید محترم: ◽️خانم دکتر ناهید طیبی ◽️خانم دکتر زهرا دلاوری پاریزی ◽️خانم دکتر فاطمه شکیب رخ زمان: یکشنبه ۵ آذر ماه ۴۰۲ ساعت ۱۰ تا ۱۲ مکان: جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها، ساختمان کتابخانه، طبقه سوم، معاونت پژوهش -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
‌. ردپای مذهب تشیع در ایراننجمه صالحی به باور اذهان عمومی مذهب تشیع در دوران صفویه در بین ایرانیان نفوذ یافت، در صورتی‌که آثار و شواهدی موجود است که پیش از این دوره نیز مذهب تشیع دارای قدرت اجتماعی و حتی سیاسی بوده است. در دوران حکومت مغولان در ایران، به تدریج سران این حکومت تحت تأثیر دین و تمدن ایرانیان قرار گرفتند و از زمان احمد تکودار به بعد، پادشاهان ایلخانی دین اسلام را برگزیدند. غازان اولین حاکم ایلخانان مغول بود که به مذهب تشیع گرایش یافت و بنا بر گزارش مورخین این مذهب را برگزید. او قصد داشت که شیعه را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کند که این امر با توصیه خواجه رشید الدین فضل الله انجام نگرفت و غازان به مدت کمی بعد از آن از دنیا رفت. وی به زیارت حرم های امامان شیعه در عراق رفت، اوقاف زیادی را بر این شهرها تعیین نمود. پس از غازان، برادر او سلطان محمد خدابنده، اولجایتو، نیز ابتدا بر مذهب اهل سنت بود و بعدها تشیع را به عنوان مذهب خود برگزید. وی پس از تشیع خود، دستورات فراوانی در ترویج تشیع در ایران داشت. ضرب سکه به نام دوازده امام و یا سکه هایی با عبارت «علی ولی الله»، دستور به گفتن فراز حی علی خیر العمل در اذان، عدم ذکر نام خلفا در خطبه و اکتفا به نام دوازده امام و امثال آن همگی توسط اولجایتو صادر شد. پس از تشیع اولجایتو، او دستور داد تا علما و فقهای شیعه را از شهرهای مختلف جمع کنند. در همین دوره است که به دعوت اولجایتو میان وی و شیخ حسن بن یوسف بن مطهر حلی، معروف به علامه حلی، روابط بسیار خوبی برقرار شد. علامه حلی دو کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» و کتاب «کشف الیقین فی معرفة امیرالمؤمنین علیه السلام» را به درخواست پادشاه تألیف نمود. در همین دوره ارتباط علامه و اولجایتو چنان مستحکم گردید، که همواره ملازم یکدیگر بودند؛ تا جایی‌که اولجایتو دستور داد که مدارسی به صورت سیار برای علامه ایجاد شود. برخی از کتاب‌های علامه حلی، از جمله کتاب قواعد الاحکام، در همین دوره نوشته شده‌اند. منابع: ‌کاشانی، تاریخ اولجایتو، ص 94 شبانکاره ای، مجمع الانساب، ص 268 خواجه رشید الدین، تاریخ مبارک غازانی، ص 286 علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص 38؛ علامه حلی، کشف الیقین فی فضائل امیرالمؤمنین، صص 1-2 -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
. اختتامیه گرامیداشت هفته پژوهش در جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها برگزار شد همراه با آیین رونمایی از 16 کتاب علمی پژوهشی و تجلیل از پژوهشگران برتر جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها در این مراسم سرکار خانم نجمه صالحی دبیر انجمن علمی پژوهشی تاریخ معاونت پژوهش، به عنوان پنج نفر برگزیده انتخاب شد. https://jz.ac.ir/post/13887 -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
. 🔰پنجمین شماره فصلنامه علمی تخصصی جستارهای تاریخ اسلام منتشر شد. ❇️ سردبیر این شماره نشریه جناب آقای دکتر سید ناصر موسوی و دبیر تخصصی نشریه نجمه صالحی جستارهای تاریخ اسلام https://jte.jz.ac.ir/ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
دعای سریع الاجابه: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ الْمَخْزُونِ‏ الْمَكْنُونِ‏ النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهَانِ الْمُبِينِ الَّذِي هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ وَ نُورٌ مِنْ نُورٍ وَ نُورٌ فِي نُورٍ وَ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ وَ نُورٌ فَوْقَ كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ يُضِي‏ءُ بِهِ كُلُّ ظُلْمَةٍ وَ يُكْسَرُ بِهِ كُلُّ شِدَّةٍ وَ كُلُّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ وَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ لَا تَقِرُّ بِهِ أَرْضٌ‏ وَ لَا تَقُومُ بِهِ سَمَاءٌ وَ يَأْمَنُ بِهِ كُلُّ خَائِفٍ وَ يَبْطُلُ بِهِ سِحْرُ كُلِّ سَاحِرٍ وَ بَغْيُ كُلِّ بَاغٍ وَ حَسَدُ كُلِّ حَاسِدٍ وَ يَتَصَدَّعُ لِعَظَمَتِهِ الْبَرُّ وَ الْبَحْرُ وَ يَسْتَقِلُّ بِهِ الْفُلْكُ حِينَ‏ يَتَكَلَّمُ بِهِ الْمَلَكُ فَلَا يَكُونُ لِلْمَوْجِ عَلَيْهِ سَبِيلٌ وَ هُوَ اسْمُكَ الْأَعْظَمُ الْأَعْظَمُ الْأَجَلُّ الْأَجَلُّ النُّورُ الْأَكْبَرُ الَّذِي سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ وَ اسْتَوَيْتَ بِهِ عَلَى عَرْشِكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ أَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِهِمْ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِي كَذَا وَ كَذَا» *اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ* 🤲برای سلامتی آقای سید ابراهیم رئیسی و همراهان آیه شریفه و دعای فوق رو قرائت کنیم. -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
. دو فصلنامه داخلی تاریخ نامه جامعه با همکاری گروه علمی تربیتی تاریخ جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها به چاپ رسید. 🔻ترجمه بخشی از مقاله جانشینی از یحیی خالد بلانک شیب و نقد و بررسی آن / فاطمه علی خانی زهرا مهرجویی، مرضیه احمدی 🔺نقد دیدگاه مایکل الن کوک در امربه معروف و نهی از منکر؛ مطالعه موردی نهضت حسینی / نجمه صالحی، زهرا کیا 🔻عملکرد مُصعب بن عُمیر در تحولات اجتماع مدنی عصر نبوی /معصومه ستوده آرانی 🔺چگونگی کشته شدن عبدالله بن سبأ در منابع فریقین / صغری فهیمی 🔻نقش امام رضا علیه السلام در شکست توطئه های فرهنگی مأمون/ فاطمه محسنی پور سردبیر نشریه: نجمه‌صالحی مدیرداخلی: لیلا همایون‌فرد -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
اما.... وطن عزیز🇮🇷 فعلا رای مان را بپذیر تا موعد جان هم فرا رسد❤ -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j