18.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃پیشنهاد تماشا🍃
✅سرعت تأثیرگذاری و الگوگیری در کودکان
✍️نجمه صالحی، دبیر تحریریه مجتهده امین
وقتی حرکت زیبای دانشآموزی موج ایجاد میکند پس باید به تأثیر آموزش و الگوگیری در کودکان توجه بیشتری کرد!
به راستی چند درصد جامعه نخبگانی به این گروه سنی توجه کردهاند؟ چرا نویسندگان تراز برای کودکان و به زبان آنها کتاب نمینویسند؟ چرا علما و فضلا به مدارس ابتدایی سر نمیزنند؟ چقدر برای کودکان وقت گذاشتهایم؟ آیا سعی کردهایم خط شکنی کنیم؟ گاهی بعضی موجها نیاز به یک پیشرو دارد همین!
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ (به بندگانم بگو شما را فقط یک موعظه میکنم و آن موعظه این است که به صورت جمعی و فردی برای خدا قیام کنید.)سبأ/۶۴
#بهمن
#دهه_فجر
#ماه_رجب
#سلام_فرمانده
#امام_خمینی
#امام_زمان
#جمعه
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🔰پرونده نخستین گعده یادداشتخوانی بانوان تحریریه مجتهده امین(ره)
🌀گزارش اولین گعده یادداشت خوانی بانوان حوزوی، مهتا صانعی
🌀گعده سوژه آفرین، نجمه صالحی
🌀ماجرای گعده و خبرگزاری، زهرا کبیری پور
🌀گعده، دغدغه، هدیه، خانم مرزبان
🌀دورماندگان از دیار کریمه اهل بیت علیهم السلام، زینب سید میرزایی
🌀مسیر دلم بر مدار حرم، زهرا سعادت
🌀بهیاد نسوان و مخدرات کاتب بلاد بعید، طیبه فرید
🌀کافی بود کافهتان را برخط کنید همین، مرضیه رمضان قاسم
🌀دورهمی اهل قلم، مخدره چمن خواه
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#ارسالی_از_مخاطبین
تاریخ تحول ما، تاریخ تولد ما ست...!
پ.ن:فلذا چهل و چهارمین تولدمون مبارک🇮🇷
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️❄️زمستان و بارش رحمت الهی
زمستان آمد، برف است و جیک جیک متفاوت و سرود برفی گنجشکها❄️❄️
✍️نجمه صالحی
اینم دعای وقت بارش باران👇
الحمد للَّه الّذی ینزل الغیث من السّماء، و ینشر رحمته لعباده، اللّهمّ ولَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ كُلِّ مَلَكٍ فِي السَّماءِ، وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ كُلِّ قَطْرَةٍ نَزَلَتْ مِنَ السَّماءِ، وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ كُلِّ قَطْرَةٍ فِي الْبِحارِ، وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ ما في جَوْفِ الْاَرَضينَ وَاَوْزانِ مِياهِ الْبِحارِ، وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ ما عَلى وَجْهِ الْاَرْضِ، وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ ما اَحْصى كِتابُكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ.وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ الْوَرَقِ وَالشَّجَرِ وَالْحَصى، وَالنَّوى وَالثَّرى، وَلَكَ الْحَمْدُ عَدَدَ الْاِنْسِ وَالْجِنِّ، وَالْبَهائِمِ وَالسِّباعِ وَالْهَوامِّ، حَمْداً كَثيراً طَيِّباً مُبارَكاً فيهِ، كَما تُحِبُّ رَبَّنا وَتَرْضى، وَكَما يَنْبَغي لِكَرَمِ وَجْهِكَ وَعِزِّ جَلالِكَ مِنَ الْحَمْدِ مُبارَكاً فيهِ اَبَداً.
#بنت_الهدی
#زمستان
#بیستوسومبهمن۱۴۰۱
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
❄️برف و شادی
خاطرهای برفی(تاریخ شفاهی) ارسالی یکی از دوستان عزیزم خانم طوبی رنجبر:
در شمال ایران در روستای ما به نام «تیلک»، هنگامیکه بارش برف شروع میشد، آدمهای خوش ذوق و خوشحافظه، «برفنامه» به دست بچههایشان میدادند به مقصد منزل همسایه یا فامیل که نزدیک منزلشان خانه داشتند.
متن «برفنامه» به این مضمون بود:
❄️برف میبارد چو جیحون از هوا
قاصد ما میرسد اکنون نزد شما
گر که کردی روی قاصد رو سیاه
شیرینی تعلق دارد برما
گرنکردی روی قاصد رو سیاه
شیرینی تعلق دارد برشما❄️
صاحبخانهها معمولاً چون همه اجاق گلی در دسترس داشتند و ذغال و خاکستر معمولا آماده بود، دستانشان را با ذغال و خاکستر سیاه میکردند. هنگامیکه قاصد نامه را به آنها میداد و میگفت: «بابا یا مامانم نامه داده گفته بخونید..» بزرگ خانه، نامه را میگرفت و شروع میکرد صورت بچه را ناز کردن و آفرین گفتن! قاصد بیخبر هم خوشحال منزل میرفت! پدر و مادر که میدیدند بله بچه با روی سیاه بازگشته پس به ناچار یک دیس شیرینی یا حلوا کنجدی یا برنجی یا کلوچه یا هرچه در دسترس بود، حتی یک پیاله نیمه برنج میبردند منزل رو سیاه کن محترم! اما اگر بچه سیاه نشده باز میگشت چند دقیقه بعد صاحبخانه که موفق به سیاه کردن روی او نشده بود به همین منوال چیزی میبرد برای آن خانه...
و این چنین روز برفی شادی برای هم فراهم و با شادیهای کوچک به یکدیگر انرژی مثبت منتقل میکردند!
این ماجرا هنوز در برخی مناطق جریان دارد.
پ.ن:عکس روستای تیلک، منطقه کوهستانی منازل بالا و پایین کوه و رودخانهی طولانی که اکنون یخ زده!
@javal60
دغدغه تربیت نسل، از فلسطین تا ایران
تصور کنید در خانوادهای زندگی میکنید که جرأت ابراز احساساتتان را ندارید!
تصور کنید در مکانی زندگی میکنید که جرأت ابراز اعتقاداتتان را ندارید!
تصور کنید در جمع فامیل و دوستان، نظر شما با دیگران متفاوت است اما حق ابرازش را ندارید!
در این شرایط شاید اولین کاری که به ذهن خطور میکند «همرنگ جماعت شدن» باشد! اما اگر همه اشتباه کرده باشند چه؟
خلاف جریان حرکت کردن سخت است و انتخاب درست سختتر! بنا بر انواع حرکت تاریخ در فلسفه نظری تاریخ، گاه آدمهای خاص برخلاف جریان حرکت میکنند و حتی جانشان در راه این انتخاب، از بین میرود!
دیروز که گوشهای از داستان زندگی و شیعه شدنش و هجرت به ایران را بازگو کرد، فهمیدم او نیز راهش را خلاف جریان حرکت اطرافیانش انتخاب کرده، حتی همکلاسیهایش تعجب کردند! میگفتند ما در خانواده شیعه متولد شدیم اما تو...!
جرأت ابراز عقیدهاش را نداشته حتی در خانه پدری! اما با وجود اختلاف مذهب با آنها، نگران جان خانوادهاش بود نه خودش! اگر در کشورش(فلسطین) متوجه مذهبش میشدند، خانوادهاش را آزار میدادند! میگفت به معجزه امام زمان عجل الله فرجه به ایران آمده! دغدغهاش تربیت نسل علوی بود!
با هیجان از جریانهای اختلاف عقیدهاش با دیگران میگفت که ناگهان یکی از دوستانش از جا بلند شد و او را در آغوش گرفت! چشمان برخی از آنها بارانی شده بود! به او گفتند: «حتما خاطراتت را بنویس!» گفت: «بعد از ازدواج!» به او گفتم: «جزو دعاهایمان شدی!»
✍️نجمه صالحی
#خاطرات_تدریس
#خاطرات_بنت_الهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@javal60