#تلنگر💫
👌اگر قدرت این را دارید که کسی را شاد کنید،
👌حتما انجامش بدهید ...
🔹شاد کردن دیگران ربط عجیبی به شادی دل ما دارد ...
🌺شاد باشید و دلی را شاد کنید دنیا به چنین اعمالی نیازمند است...
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
#هردو_بخوانیم👥
🔴فقدان نوازش بین زن و شوهر و اعضا خانواده، باعث ایجاد فاصله ی روانی و در نهایت جدایی معنوی و حتی حقوقی می شود.
👈اگر مرد و زنی دل به زندگی، خانه و خانواده نمی دهند، به یقین بدانید که نوازش، حلقه ی مفقوده آن هاست.
👌نوازیدن شامل دو فعل و رفتار نوازش دادن و نوازش گرفتن است. هر زن و شوهری باید مهارت، هنر و ظرایف نوازش را بدانند و آگاهانه آن را در حرکات، سکنات و زبان کلامی و غیر کلامی خود فعال کرده و از آن مراقبت کنند.
✅حضور نوازش یعنی این که هوش و سواد عاطفی زن و مرد فعال است.
✴️شاید وقتی می گوییم همسرت را نوازش کن، بوسیدن، درآغوش کشیدن و لمس کردن در ذهن مان تداعی شود؛ در حالی که نوازش در چهارچوب روابط زناشویی، گستره ی سیصدوشصت درجه ای دارد.
✅به عنوان مثال هر رفتاری که بویی از همیاری یا کمک فکری، احساسی و مالی داشته باشد، مثل سلام کردن، دلگرمی دادن و سورپرایز کردن، اشکال گوناگون نوازش هستند.
✴️یکی از زیباترین نوازش ها در طبیعت، نوازش در حوزه روابط بین یک زن و مرد است. حال زن و مردی که هنر و مهارت نوازش های مثبت کلامی و غیر کلامی را در حد مطلوب بدانند درگیر اختلاف زناشویی نخواهند شد.
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نکته_خیاطی
خانمهای خیاط کانال حتما ببینید👌
پس دوزی با چرخ خیاطی☺️
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
#مجردها_بخوانند💍
🌸در جلسه خواستگاری چه بپرسم🌸
(۷) دقت روی باورها و ارزش های دینی او
👈سوال کردن در مورد باورها و ارزشهای اخلاقی فرد و خانواده او یکی از مهمترین مواردی است که نباید از آن غافل شد.
👈 مثلا مرزهای دوستی، تعریف دوستی، موارد قطع رابطه عاطفی با یک دوست شامل چه چیزهایی میشود؟ نظر فرد در مورد رابطه با جنس مخالف و حدود آن را مورد پرس و جو قرار دهید.
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
#نکات_همسرداری🍃
💏 از ديدگاه فيزيولوژيک بغل کردن باعث ترشح هورمونهايي در بدن مي شود که به نوبه خود عملکردهاي مثبتي در ذهن پديد ميآورد که به کاهش استرس و فشار عصبي کمک مي کند.
👈از ديدگاه روانشناختي نيز زماني که شما يک ديگر را در بغل مي گيريد در واقع يک ارتباط غيرکلامي بسيار قوي برقرار مي کنيد که از طريق آن مي توانيد مفاهيمي عميق رابه طرف مقابلتان منتقل کنيد که کلام از انتقال آن درمانده است
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
#ایده_متن_عاشقانه❤️
بفرست واسه همسرجان 😍
کفاره ی فراق...
#بغل طولانی ست
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
#داستانک
توی پیلوت باهم سوار آسانسور شدیم.
من و پسرک با دوچرخهی آبیرنگِ کوچولوش.
سیوپنجسال ازش بزرگترم و خونهم یه طبقه بالاتر از خونهش. اون دکمهی «سه» رو زد، و من «چهار».
رسیده بودیم طبقهی دو، که همینطوری از بابِ شکستن سکوت و نوازشِ کلامی بهش گفتم: «دوچرخهت خیلی قشنگه.»
واکنش بچههای سهساله در برابر توجه و نوازشِ کلامیِ بزرگترهای غریبه یا نهچندان آشنا، معمولا سکوته، یا شاید گاهی اخم، یا شاید حتی فرار!
فکر میکنید واکنش پسرکِ همسایهپایینی چی بود؟
سرش رو یه مقدار آورد بالا، بقیهی مسیرِ نگاهش رو با مردمکِ چشمش طی کرد تا چشمام رو ببینه، خیلی مغرورانه، بیتغییرِ خاصی در حالت چهره، بهآهستگی، و با لحنی که سعی میکرد آثاری از خوشحالی و هیجان توش پیدا نباشه گفت:
«تا حالا هیشکی بهم نگفته بود دوچرخهت قشنگه.»
با تموم شدنِ جملهش آسانسور توی طبقهی سه ایستاد، در رو براش باز کردم، دوچرخهش رو هُل داد بیرون، خونهشون درش باز بود، همینطور که درِ آسانسور رو بستم صداش از تو خونه اومد
منتها اینبار خوشی و هیجانش رو فیلتر نکرد:
«ماماااان، آقاهه گفت دوچرخهت خیلییییی قشنگه.»
چه خوب شد که بهش گفتم.
اگه نمیگفتم٬ امروز هم اضافه میشد به همهی روزهای گذشتهای که هیچکی بهش نگفته بود دوچرخهش قشنگه.
ما از خروسخون تا بوقسگ حرف زیاد میزنیم. اغلب یا اونقدر لیچار و مزخرفه که هزارتاشو بذاری رو هم باهاش یه نونبربری هم بهت نمیدن، یا دنبال فتح قلههای سخن و معناییم.
دور نریم اونقدر؛ یه توجهِ ساده و یه جملهی دمدستی توی آسانسور -بین طبقهی سه و چهار- میتونه برای یهنفر پایانِ همهی ماهها و سالهایی باشه که از هیچکی نشنیده دوچرخهت خیلی قشنگه. حتی اگه به روی خودش نیاره.
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
زناشویی💖
#رمان 💚 قسمت بیست_و_یکم ❣خانه مریم و سعید❣ مسئولیت های بچه ها تغییراتی کرده بود. بردن زباله ها به
#رمان آموزشی
#خانه_مریم_و_سعید، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد #روانشناسی_اسلامی نگاشته شده است.
🌷 توصیه میشود زوجین محترم با دقت و توجه بخوانند و اگر مفید بود، برای دیگران هم فوروارد کنند
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
#رمان
💚 قسمت بیست_و_دوم
❣خانه مریم و سعید❣
سعید دنبال بهانه ای بود تا بچه ها این سوال رو بپرسند. نیم نگاهی به مریم کرد. بعد نگاه پر از آرامش و محبتش رو چرخوند سمت فاطمه و گفت:
_آفرین به دختر خوشگل خودم که این سوال به جا رو پرسید.
بعد رو به بقیه بچه ها ادامه داد:
_کی میتونه جواب بده؟ البته مامان نباید جواب بده.
و چشمکی زد و خندید.
علی جواب داد:
_چون خدا گفته.
بابا در جوابش گفت:
_آفرین به حاج علی. حالا ببینم میتونی بگی خمس دادن یعنی چی؟
علی آره کشداری گفت که در واقع می خواست نشون بده کاملاً به موضوع آگاهه. بعد ادامه داد:
_ ما اینا رو تو کتاب احکام نوجوان تو مدرسه خوندیم.
مریم گفت:
_ خب بگو تا بقیه هم یاد بگیرند.
علی گفت:
یک پنجم اضافه خرج یکسال را باید به مرجع تقلیدتون بدیم.
_مثلاً شما امروز میری سر کار و حقوق می گیری. همون روزی که حقوق می گیری میشه سر سال خمسی شما. یعنی تا سال دیگه همین موقع هرچی درآمد داشته باشی و خرید کنی مال خودت. اما به این روز که رسیدی هرچی برات مونده باشه باید یک پنجم اون رو بدی به مرجع تقلیدت. اون یک پنجم اصلاً مال خودت نیست. و اگه ندی از چهار پنجم مالی که برای خودت هست هم نمیتونی استفاده کنی چون باید خمسشو میدادی و ندادی. مثلا سر سال خمسی شما 100 هزار تومن تو جیبت هست. باید 20 هزار تومن رو خمس بدی به مرجع تقلید خودت.
فاطمه از بابا پرسید:
_چرا باید به مرجع تقلیدمون بدیم؟
سعید رو به علی کرد و گفت:
_داش علی شما جواب بده.
علی گفت:
_دیگه جواب اینو خودمم نمی دونم.
مریم سریع وارد بحث شد و گفت:
_چون خدا گفته خمس رو به امام معصوم بدیم تا برای مخارج اسلام و نیازمندان جامعه هرطور که صلاح بدونه هزینه کنه. الان که امام معصوم زمان ما در غیبت هستند باید به مرجع تقلیدمون بدیم تا او به نیابت از امام زمان هزینه کنه.
سعید گفت: بچه ها خمس دادن خیلی برکت داره ها. مثلا اولین باری که خمس دادیم، همون سال امام رضا ما رو طلبید و رفتیم زیارتش.
_ مریم ادامه داد و گفت خب حالا پاشید برید اتاق تون رو مرتب کنید که شتر با بارش اونجا گم میشه. علی آقا شما هم سفره رو جمع کن بعد برو وسایلت رو مرتب کن.
علی از اول صبحونه تلویزیون رو روشن کرده بود و نیم نگاهی به شبکه ورزش داشت. در مقابل صحبت مامان سری تکون داد و گفت:
_باشه مامان الان جمع می کنم.
مریم کمی صداش رو بلندتر کرد و گفت:
_علی آقا مگه قرار نبود فقط مسابقات تیم ملی رو ببینی؟
علی جواب داد:
_خب اینم یه جورایی تیم ملیه. تیم باشگاهی ایران و تیم باشگاهی عربستان.
سعید گفت:
_ان شا الله که این عربستانیا لوله بشن.
و خندید.
بعد از علی پرسید:
_حالا کدوم تیم باشگاهی ایرانه؟
_استقلاله.
_حالا اگه تیم ملی بود ارزش داشت ببینیم ولی استقلال، پرسپولیس و این تیمای باشگاهی ارزشش رو نداره وقتمونو براش بذاریم. اگه خودمون پاشیم گل کوچیک بازی کنیم بیشتر می ارزه.
بعد دو بار آروم زد به پشت شونه ی علی و ادامه داد:
_پاشو باباجون. وقتی مامان میگه خاموش کنیم فقط باید بگیم چشم. پاشو سفره رو جمع کن و وسایل اتاقتو مرتب کن تا بعدش خودمون با هم بازی کنیم.
صدای زنگ تلفن بلند شد. محمد دوید سمت گوشی. طبق معمول هم یادش رفت سلام کنه.
_الو.بفرمایید...... _شما؟......... _مامانم داره صبحونه می خوره.الان گوشیو میدم بهش.
دوید سمت مامان و یواش گفت:
_خاله عارفه ست.
مریم گوشی رو برداشت و سلام علیک کرد.
صدای عارفه اما نشاط همیشگیشو نداشت. با بغض و ناراحتی سلام و احوال پرسی کرد.
_مریم جون یه اتفاق بدی افتاده که نمی دونم چی کار کنم.
مریم با آرامش و ملاطفت جواب داد:
_چی شده عزیزم؟
بغض عارفه ترکید و گریه کنان به مریم گفت:
_امروز دیدم شوهرم داره تو گوشیش با یه خانمی چت می کنه. آسمون رو سرم خراب شد. حالم خیلی بده. نمی دونم باید چی کار کنم. تو رو خدا بگو من چی کار کنم.
مریم آرام و خیلی با آرامش گفت:
_نگران نباش عزیزم. الان بچه ها اینجان نمی تونم صحبت کنم. تا چند دقیقه دیگه از تو اتاق، خودم باهات تماس می گیرم.
عارفه با هق هق گفت:
_باشه مریم جان منتظرم.
و قطع کرد.
❤️ ادامه دارد...
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
ویراستار: ح. علی پور
#فاطمیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
Aah Madar .mp3
10.61M
🕯🥀🍂
🥀
╭┄┅═••✾❀✾••═┅┄╮
🖤 شبهای #فاطمیه 🖤
╰┄┅═••✾❀✾••═┅┄╯
❇️ نوآهنگ| بانوی بی نشان
🌴 مادرم بگو
🕯 از شلوغی شب جمعههای حرم بگو
🌴 مادرم بگو
🕯 به حسینت این شبا از چشای ترم بگو
🎙 کربلایی حسین طاهری
🤲 اَللّهُمَ عَجِّل لولیّکَ الفَرَج 🤲
🕯 بحق فاطمه سلام الله علیها🕯
#فاطمیه
#شب_جمعه
#زناشویی🖤
Eitaa.com/zenashooyi
🥀
🕯🥀🍂