eitaa logo
زناشویی💖
701 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
466 ویدیو
6 فایل
🌻خيلى از مشكلات تو دنيا حل ميشه، اگه فقط ياد بگيريم ..... 💖کانالی پراز ترفند، متنهای عاشقانه، و مطالب ناب همسرداری 💖 ارتباط با ادمین: @tabeatsarabanoo 🚫انتشار مطالب بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/joinchat/2892038148C74135077da
مشاهده در ایتا
دانلود
💕✨💕✨💕✨💕✨ ❤️ خوبِ من ،آغوشِ تو خلاصه ی تمامِ خوشبختی های جهان است ! در آغوشَم بگیر !!! که تکه های شکسته ی قلبم را فقط "آغوشِ" توست که ترمیم می بخشد 🖌 💞 Eitaa.com/zenashooyi
زناشویی💖
#رمان 💚 قسمت_بیست_و_هشتم ❣خانه مریم و سعید❣ بچه ها همچنان محو دیدن کارتون مهارتهای زندگی بودند و
آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 توصیه میشود زوجین محترم با دقت و توجه بخوانند و اگر مفید بود، برای دیگران هم فوروارد کنند (عج) 💞 Eitaa.com/zenashooyi
💚 قسمت_بیست_و_نهم ❣خانه مریم و سعید❣ اتفاقا قرعه به نام محمد افتاد و قرار شد بچه ها با مامان و بابا والیبال بادکنکی بازی کنند. خانه مریم و سعید حدود ٩٠ متره و دو تا اتاق خواب داره. یکی از اتاقها برای بچه ها و یکیش هم اتاق مامان و باباست. در پذیرایی دوتا فرش ٩ متری قرار میگیره و هروقت بچه ها میخوان والیبال بادکنکی بازی کنند، پشتی ها رو از کنار دیوار میارن و بین این دو تا فررش ٩ متری میذارن و این پشتی ها میشه تور والیبال شون. بچه ها خیلی به این بازی علاقه نشون میدن چون از همون اول هم مامان و بابا در طول بازی خیلی هیجان بهشون تزریق میکنن. قوانین این بازی مثل بازی والیبال هست. تفاوتش اینه که بجای توپ از بادکنک استفاده میشه و اگر بادکنک به دیوار بخوره یا بیرون از زمین (فرش ٩ متری) بخوره یک امتیاز به تیم حریف اضافه میشه. ضمن اینکه مثل بازی والیبال در این بازی هم هر تیم فقط ٣ ضربه میتونه به بادکنک بزنه تا بتونه اون رو به زمین حریف بندازه و اگر کسی دو ضرب پشت سر هم بزنه، خطای دو ضرب میشه. نوبت تیم کشی شده و بچه ها خودشون دارن میگن که ترکیب تیم‌ها چطوری باشه. محمد معمولا اصرار داره که یار بابا باشه اما سعید نمیخواد این اتفاق همیشگی باشه چون دوست داره محمد تجریه بازی با بچه های دیگه رو هم داشته باشه و طعم برد و باخت رو با هم تجربه کنه اما محمد دائم دوست داره برنده بشه. سعید و مریم از همان ابتدا وقتی با بچه ها بازی می‌کردند اجازه نمی‌دادند که تو بازی ها همیشه برنده بشن. بعضی وقتها بازنده می‌شدند و در عین حال بعضی اوقات برنده. سعید هر وقت با بچه ها کشتی میگیره هم اونا رو زمین میزنه و هم ازشون زمین میخوره و اصلا اجازه نمیده که همیشه بچه ها برنده بشن چون این کار رو باعث کمال گرا شدن بچه ها میدونه و اعتقاد داره در آینده ظرفیت و تحمل شکست رو نخواهند داشت. یکی از دغدغه های جدید مریم و سعید این روزا تبدیل شده به خریدن هدیه جشن تکلیف علی و فاطمه. آخه میخوان براشون جشن تکلیف بگیرن. سعید همینطور که با هیجانِ بالا داشت با بچه ها والیبال بادکنکی بازی می‌کرد، صدای زنگ تلفن همراهش نگاهش رو سوق داد به صفحه گوشی و تا دید مامانش پشت خطه بدون تامل به بچه ها گفت بچه ها مامانی زنگ زده... شما بازی رو ادامه بدید تا من جواب مامانی رو بدم. گوشی رو برداشت و مثل همیشه با کمال احترام به مادر سلام کرد اما بر خلاف انتظار مثل همیشه جواب نشنید یعنی صدای گریه مامان رو شنید. با شنیدن صدای گریه مامان، سعید رو همانجا که بود میخکوب کرد. اولین چیزی که به ذهنش رسید این بود که شاید برای عزيز اتفاقی افتاده. احساس کرد ضربان قلبش آنقدر تند شده که قفسه های سینه ش گنجایش و تحملش رو نداره و میخواد از قفسه سینه بزنه بیرون. سریع بلند شد و رفت داخل اتاق خواب تا بقیه نگران نشن اما مریم که کاملا متوجه نگرانی سعید شده بود فهمید که یک اتفاقی افتاده که سعید اینطوری شوکه شده. مریم هم گفت بچه ها منم میخوام یه کم استراحت کنم شما بازی رو ادامه بدید تا چند دقیقه دیگه منم بیام. بعد هم پا شد و دنبال سعید اومد تو اتاق خواب. دید سعید بغض کرده و چشماش قرمز شده حالا دیگه مریم موضوع عارفه رو کلا فراموش کرده و همه نگرانیش شده سعید و خانوادش. اینکه نمیدونه موضوع چیه داره کلافش میکنه و با همان بهت و تعجب میره کنار سعید و همینطور که دست سعید رو میگیره که بهش آرامش بده یواش میگه چی شده؟!! اما سعید همه حواسش به صحبت‌های غم انگیزه مادره که داره با گریه میگه: _مامان جان، عزیز حالش بد شده و آوردیم بیمارستان امام رضا [ع] اصلا به هوش نیست... خیلی دعا کنید به مریم هم بگو خیلی دعا کنه. سعید حالا سعی میکنه خودش رو کنترل کنه و به مادر دلداری بده... _ ان شاءالله بهتر میشه حالا بستری شده فردا بهتر میشه میاد خونه. منم الان راه میفتم میام مشهد. نگران نباش مامان جان. ان شاءالله بهتر میشه. منم میام که اگر کاری چیزی بود اونجا باشم و انجام بدم. اما سعید تو دلش خیلی نگران بود و حالا یاد روز حرکت مامان و بابا و عزیز و آقابزرگ به سمت مشهد افتاد که عزیز به مامان‌ِ سعید گفته بود: این کفنِ من رو هم با خودتون بیارید مشهد و مادر سعید هم به عزیز گفته بود مامان جان این چه حرفیه که میزنی و ان شاءالله صحیح و سالم میری مشهد و برمیگردی. _ نه مامان جان اومدن شما الان فایده ای نداره چون عزیز تو بخش مراقبت‌های ویژه هست و اصلا اجازه نمیدن کسی بره کنارش. اصلا عزیز به هوش نیست که بخواد متوجه بشه بعد دوباره با گریه گفت فقط برای مامان جانم دعا کنید و و با همون حال بدش خداحافظی کرد... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی 💞 Eitaa.com/zenashooyi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و درود ‌حلول ماه پربرکت شعبان را به شما عزیزان تبریک میگوییم شعبان شد و پیک عشق از راه آمد🍃 عطر نفس بقیة الله آمد🍃 با جلوه سجاد و ابوالفضل و حسین🍃 یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد🍃 حلول ماه شعبان، ماه رسول خدا مبارک 🎊🎊🎊🎊🎊🎊 🌴ذڪرهاے آرامش دهنده در ماه شعبان: ❤️براے هر ترسے👈 لا إلہ إلا الله ‏🧡 براے هر غم واندوهے👈ماشاء الله 💛 براے هرنعمتے👈 الحمد لله 💚 براے هرآسایشے👈 الشڪر لله 💙 براے هرچیزشگفت آورے👈 سبحان الله 💜 براے هرگناهے👈 استغفر الله ❤️ براے هرمصیبتے👈 انا للہ و إنا إلیہ راجعون ‏🧡 براے هرسختے ودشوارے👈 حسبی الله 💛 براے هرقضا وقدر👈 توڪلت علے الله 💚براے برآورده شدن هرآرزویے👈 ان شاء الله 💙 براے هرطاعت وگناهے(آمرزش گناهان،وسوسہ شیطان و..)👈 لاحول ولا قوه إلا باللہ العلے العظیم 💞 Eitaa.com/zenashooyi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 به فرزندانمان «نه» بگوییم❗️ 👈هر بار که برای خرید به بیرون از خانه می روید، برای کودکتان خوراکی یا اسباب بازی نخرید. 👈ارزش پول را برای فرزند تان تشریح کنید. 👈در صورتی که با خواست کودک تان مخالفت ورزیدید، نظرتان را ساده تشریح کنید. 👈هنگامی که جواب منفی می دهید، سر حرفتان بایستید 💞 Eitaa.com/zenashooyi
👇 💠چهار چیزی که باعث میشه یک زن از لحاظ روحی آروم بشه : 1- عشق : هر روز بهش بگی دوسش داری ! 2- توجه : در شلوغ ترین لحظه ها به یادش باشی 3- محبت : هر وقت نگاش میکنی لبخند بزنی 4- قدردانی : جلوی بقیه ازش تعریف و تشکر کنی. 💞 Eitaa.com/zenashooyi
🍃 💞 ارتباط_چشمی بین دو نفر، نیرومندترین و موثرترین ارتباطات است، که پیامــدش فعال شدن چرخه‌هایِ دیگرِ بدنِ هر دو طرف است. 🌸 پس با نگاهی عاشـقانه به همـسـرتان احساس محبوبیت بدهید و از مزایای آن لذت ببرید. اضافه کنید به این نگاه عاشقانه؛ یک لبخند ملیح و زبان محبّت‌آمیز را. 💞 Eitaa.com/zenashooyi
💕 👇 🌸خداوند قدرت💪 زیادی به مردها داده اما کلید این قدرت دست👐 زن هاست👌 🌺 احترام 🌺 محبت 🌺 و حفظ اقتدار مرد سه شاه کلید🔑🔑🔑مهم هستند 🕤چند دقیقه قبلِ آمدن شوهرتان کارهای خانه را کنار بگذارید حتی‌الامکان دوش بگیرید یا لباس‌هایتان👗 را عوض کنید و عطر بزنید به خریدهایش به دقت 👀توجه کنید و از او تشکر کنید. 💞 Eitaa.com/zenashooyi