eitaa logo
زناشویی💖
698 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
466 ویدیو
6 فایل
🌻خيلى از مشكلات تو دنيا حل ميشه، اگه فقط ياد بگيريم ..... 💖کانالی پراز ترفند، متنهای عاشقانه، و مطالب ناب همسرداری 💖 ارتباط با ادمین: @tabeatsarabanoo 🚫انتشار مطالب بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد https://eitaa.com/joinchat/2892038148C74135077da
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖السَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ...✋ 🌱سلام بر تو ای یادگار بهانه خلقت، ای امیدِ مادر، سلام بر تو و بر روزی که دولت زهرایی ات جهان را منور خواهد ساخت.✨ 📚 دعاى استغاثه به حضرت صاحب الزّمان (صلوات الله عليه) (عج) 💞 Eitaa.com/zenashooyi
💖 هنگامی که همسرتون رو می‌بخشید دیگه نباید هر روز خطاها و اشتباهاتش رو مثل غذا گرم کرده وسر سفره بیارید. ‼️یادآوری هر روز اشتباهات گذشته همسر، یکی از ریشه‌های فاصله افتادن بین زوج‌ هاست 💞 Eitaa.com/zenashooyi
🟡 و صبر عن الصادق علیه السلام فی قول الله عزوجل «واستعینوا بالصبر و الصلوة» قال: الصبر الصوم. امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند عزو جل که فرموده است: از صبر و نماز کمک بگیرید، صبر، روزه است. وسائل الشیعه، ج 7 ص 298، ح 3 💞 Eitaa.com/zenashooyi
💫 👈بیشترین عامل پرتوقعی فرزندان، قطعاً پرتوقعی والدین است. 👈کودکان بامشاهده رفتار والدین، پرتوقعی را میآموزند و الگو میگیرند مثل پدری که هنگام صرف غذا به همسرش غُر میزند وایراد میگیرد. 💞 Eitaa.com/zenashooyi
👥 ❌از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران نکنیم 👈 و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می شود. 💞 Eitaa.com/zenashooyi
زناشویی💖
#رمان 💚قسمت_سی_و_سوم ❣خانه مریم و سعید❣ مریم در کلاس "هنر زن بودن در تعامل با شوهر" از کارشناس مر
آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 توصیه میشود زوجین محترم با دقت و توجه بخوانند و اگر مفید بود، برای دیگران هم فوروارد کنند 💞 Eitaa.com/zenashooyi
💚 قسمت_سی_و_چهارم ❣خانه مریم و سعید❣ سلام آقااااا خوبی عزیزم؟ رسیدی الحمدلله؟ شبت بخیر... خوابهای رنگی ببینی پایین متنش هم دوتا استیکر بوس فرستاد. هنوز دو دقیقه از پیامک مریم نگذشته بود که سعید جواب داد و تو پیامکش نوشت : سلام خوشگل خانوم؛ آره الحمدالله رسیدم و الان دارم میرم حرم امام رضا برای زیارت، کاش اینجا کنارم بودی و با هم میرفتیم زیارت. ان شاءالله دعاگو هستم. شما برو بخواب که خیلی خسته شدی امروز. پایین پیامکش هم دوتا بوس و دو تا گل فرستاد. مریم نفس عمیقی کشید و این ادبیات آرامش بخش سعید انگار خستگی روز مریم رو رفع کرده بود. فردا صبح قراره عارفه بیاد خونه و درباره مشکل شوهرش و حاشیه هاش میخواد از مریم مشورت بگیره. مریم خودش رو آماده کرده که فردا و در صحبت با عارفه خیلی باید انرژی صرف کنه. چون عارفه یک خصلتی که داره اینه که در جلسه مشاوره خوب گوش میکنه و قبول میکنه که حرفهای مشاور رو انجام بده ولی بعد از شنیدن صحبت‌های مشاور، دوباره کار خودش رو میکنه و اراده ای نداره که طبق راهکارها پیش بره. از چند سال پیش تا الان مریم به عارفه چندین مرتبه گفته بود بخاطر مشکلاتی که با شوهرش داره باید "کلاس هنر زن بودن در تعامل با شوهر" رو گوش کنه... هر دفعه هم عارفه پذیرفته که این کار رو انجام بده اما در عمل حتی جلسه اول کلاس هنر زن بودن رو هم کامل گوش نداده! از وقتی که عارفه باردار بود و هنوز بچه اش به دنیا نیامده بود بهش گفته بود که کلاس تربیت کودک (از تولد تا ٩ سالگی) رو گوش کن یا اگه نمیتونی گوش کنی حتما کتابهای "منِ دیگرِ ما" نوشته ی "استاد محسن عباسی ولدی" رو بخون اما دریغ از یک صفحه خواندن کتاب! همین روحیه عارفه هست که مریم رو رنج میده و ناراحتش میکنه چون عارفه تلاش نمیکنه که این اخلاق و روحیه اش رو تغییر بده و انگار نمیخواد قبول کنه که انسان هرچقدر علم و تلاش و مهارت و توکلش بیشتر بشه طبعا شرایط رو بهتر مدیریت میکنه و حال دل او بهتر خواهد بود. آخر شبه و سعید از باب الجواد (ع) وارد صحن پیامبر اعظم (ص) شده و داره اذن دخول میخونه. اولین باری هست که سعید بعد از ازدواج با مریم تنهایی اومده مشهد. قبل از ازدواج اما خیلی با دوستان مسجد و محل به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شده اما از وقتی ازدواج کرد همه تلاشش این بوده که مجردی به مسافرت نره البته به غیر از ماموریت های کاری که گاها پیش میاد و مجبوره که بره... صبح شده و بچه ها یکی یکی بیدار شدن و دست و صورت نشسته مشغول بازی شدن. ساعت حدود ٨.۴۵ هست و تقریبا نیم ساعتی میشه که عارفه رسیده خونه و یک گوشه کز کرده و زل زده به گوشیش؛ معلومه که این چند روز از بس گریه کرده چشماش کاسه خون شده و خیلی مضطربه اما سعی داره وقتی با بچه ها صحبت میکنه انرژی بیشتری صرف کنه و با حالت شادی و نشاط باهاشون حرف بزنه. بچه ها هم از موقعی که کوچیک بودن رابطه خوبی با عارفه داشتن و از همون موقع او رو خاله عارفه صداش میکردن. مریم داشت تند تند وسایل صبحانه رو آماده می‌کرد که بچه ها صبحانه شون رو بخورن و زود بشینه و صحبت‌های عارفه رو بشنوه و خوب میدونست اگه عارفه حرفاش رو بزنه خیلی حالش بهتر میشه و از این وضعیت در میاد. - بچه ها بیایید سر سفره... هر کی دست و صورتش رو شسته بیاد سر سفره. نان و چای و ارده شیره و مقداری هم پنیر سر سفره بود و بچه ها یکی یکی نشستند سر سفره. مریم به عارفه تعارف کرد که عزیرم بیا صبحانه بخور اما عارفه آنقدر حالش بد بود که اصلا اشتهای خوردن چیزی رو نداشت و گفت اصلا نمیتونم بخورم... مریم خواست اولین لقمه رو داخل دهانش بذاره که یهو یادش اومد امروز سر رسید سال خمسی شون بوده و قرار بود سعید خمسشون رو دیشب محاسبه کنه و پرداخت کنه و سعید هم دیشب بخاطر حال بد مادربزرگش رفت مشهد و یادش رفت خمسشون رو پرداخت کنه... لقمه رو گذاشت توی سفره و سریع به بچه ها گفت: مامان جان یه لحظه کسی چیزی نخوره... امروز سال خمسی مون هست و فکر کنم بابا یادش رفته خمس مون رو بده، صبر کنید به بابا زنگ بزنم اول خمس رو پرداخت کنه بعدش بخوریم. فاطمه گفت: مامان اگه لقمه بگیریم هم اشکال داره؟ مريم لبخندی زد و همینطور که داشت شماره سعید رو می‌گرفت گفت نه مامان جان شما لقمه بگیر اما لقمه ت رو نخور تا بابا خمسمون رو پرداخت کنه بعدش بخور نوش جونت... سعید گوشی رو برنمی‌داشت و گویا خوابه اما بچه ها گشنه بودن و مریم مجبور بود که زنگ بزنه تا سعید بیدار بشه و تکلیف خمس رو روشن کنه. عارفه همه حواسش متوجه مریم شده و تعجب کرده که چرا مریم نه خودش لقمه ش رو میخوره و نه اجازه میده بچه ها صبحانه شون رو بخورن... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی 💞 Eitaa.com/zenashooyi
من، آقاے من... بهار ۸۴سالگیتان مبارڪ 😍 👌🏻 ۲۴ تیر ماه تاریخ شناسنامه اے تولد امام خامنه ای (حفظه الله) استــ و تاریخ دقیق تولد ایشان، ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ هستــ . به بهانه سالروز تولد حضرتــ آقا:❤️ هر چند همه دوستــ دارند شما را "آقا" صدا کنند ولے ... به جمع دانشجویان که می رسی، قامتــ "استاد" برازنده شماست😌❤️ در میان نظامیان ڪه می آیے، هیبتــ "فرماندهی" تان دل دوستان را شاد و دل دشمنانتان را می لرزاند😏 روز پدر که می آید می شوید مهربانترین "بابا" ی دنیا 💚 روز جانباز که می شود، همه دستــ "جانباز" شما را به هم نشان می دهند ... ۹ دی که می رسد قصه "علی" می شوید در جمل💪 🌤 راستی اصلا مهم نیستــ تاریخ تولدتان ۲۹ فروردین استــ یا ۲۴ تیر؛ همه اینها بهانه استــ آقاجان! بهانه ایستــ ڪه ما یادمان نرود خدا نعمتی چون شما را داده استــ، خدا را برای این نعمتــ شکر می گوییم... 🙏 سلامتی آقا(حفظه الله) صلواتــ 😍 💞 Eitaa.com/zenashooyi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ ❇️توصیه‌ای مهم برای ایام پایانی 💠 استاد فاطمی نیا رحمة‌الله‌علیه: ✍ از اولیاء الهی سینه به سینه، یک یادگاری دارم که عمل به آن برکات فراوانی دارد. 👈 ماه مبارک رمضان، این ضیافت الهی را با یک زیارت جامعه کبیره به آخر برسانید. 👌 در اثر این عمل، این ضیافت چنان رنگین خواهد شد که آثارش از عقول ما خارج است و روزی به کار خواهد آمد که آن روز هیچ چیز دیگری به کار نخواهد آمد. 💞 Eitaa.com/zenashooyi