بسم رب الزهرا
تا شهید است رفیقِ دل من ،
میل همراه شدن بادگران نیست مرا ...
" پلاڪش"را
برای ما جا گذاشت،
تا روزی بدانیم،
از جنس ما بود.
"هویتش" خاکے بود
اما دلش را به "آسمان"زد
راز عجیبے است " گمنامـے"
#شهیدگمنام
@zendagibazendagishohada
✨﷽✨
💠برخورد با #همسر از منظر #امام_رضا(ع)
✍رفتار مناسب با همسر از دید امام رضا(ع) اهمیت زیادی داشت ایشان همیشه زمانی را برای رسیدگی به امور خانواده اختصاص میدادند و به اطرافیان درمورد همسرداری سفارش میکردند
یاران از زبان امام رضا(ع) شنیده بودند که پیامبر(ص) فرمودند: «خدا به زنان نسبت به مردان مهربانتر است و هرکس همسر خود را شاد کند، خدا در روز قیامت قلبش را شاد خواهد کرد» خودشان هم از کارهایی چون عطرزدن یا مرتب بودن برای رضایت همسر دریغ نمیکردند
اما در عین حال، به زنان هم توصیه میکردند با همسر خود رفتاری خوب و مناسب داشته باشند و حتی وقتی از او دلگیر و ناراحت هستند، با مهربانی فضای خانه را گرم نگه دارند ایشان به آنها میفرمودند: «بهترین زن، پنج ویژگی دارد: آسانگیر؛ نرمخو؛ موافق و همراه؛ هر وقت شوهرش خشمگین شود، خوابش نبرَد تا وقتی که شوهر از او رضایت پیدا کند؛ هر موقع شوهرش بیرون برود، از خانه و خانوادهاش در نبود او مراقبت کند. اینطور زنی، یکی از مأموران خداست و مأمور خدا ناامید نمیشود...»
📚برگرفته از عیون اخبار الرضا (ع)
@zendagibazendagishohada
✨﷽✨
✍️اين دوازده جمله را حتماً بخوانيد...
۱_یادت باشه تا خودت نخواي هيـچ کس نميتونه زندگيتو خراب کنه❕
۲_یادت باشه که آرامش رو بايد تو وجود خودت پيدا کني
۳_یادت باشه خدا هميشه مواظبته
۴_يادت باشه هميشه ته قلبت يه جايي براي بخشيدن آدما بگذاري ....
۵_منتظر هيچ دستي در هيچ جاي اين دنيا نباش ...اشکهايت را با دستهاي خودت پاک کن ؛ همه رهگذرند
۶_زبان استخواني ندارد اما آنقدر قوي هست که بتواند قلبي را بشکند
مراقب حرفهايمان باشيم .
۷_گاهي در حذف شدن کسي از زندگيتان حکمتي نهفته است .اينقدر اصرار به برگشتنش نکنيد
۸_آدما مثل عکس هستن،زيادي که بزرگشون کني کيفيتشون مياد پايين
۹_زندگي کوتاه نيست ، مشکل اينجاست که ما زندگي را ديرشروع ميکنيم
۱۰_دردهايت را دورت نچين که ديوارشوند ، زيرپايت بچين که پله شوند…
۱۱_هيچوقت نگران فردايت نباش ، خداي ديروز و امروزت ، فرداهم هست…
اگر باشي ...
۱۲_ما اولين دفعه است که تجربه بندگي داريم ولى اوقرنهاست که خداست …
@zendagibazendagishohada
52.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی
شبهای دلتنگی
@zendagibazendagishohada
یا الله گفتی و وارد شدی.بچه ها از شنیدن صدایت خیلی خوشحال شدن.
همه یهو گفتن:" دایی اومده! دایی!"
حق داشتن خوشحال بشن.خیلی دوستت داشتن. واقعا دوست داشتنی بودی.آمدی تو اتاق نشستی.شروع کردی با بچه ها بازی کردن.
گفتم:" برم یه چای برات درست کنم!"
گفتی:" یه لیوان آب بهتره! کمی تشنه ام".
یه لیوان آب برات آوردم.دیدم بچه ها تمام اتاقو ریختن به هم.دعواشون کردم.زدم پشت دستشون.ناراحت شدی.
بهم گفتی:"خواهر! باید به این زدن ها جواب بدی! بچه ها رو به حال خودشون بگذار بازی خودشون رو بکنن!"
ــــــــــــــــــــــــــــــ
#خاطره ای از #شهید_عباس_مطیعی/ به رسم شمشاد،ص15
@zendagibazendagishohada
*بشين پاشو دادن به #فرمانده_لشکر
رزمنده #بسيجی حدوداً 16 ساله بود و تازه هم پايش به جبهه باز شده بود.
او را به عنوان دژبان در ورودي موقعيت عقبه لشکر تعيين کرده بودند و بازرسي عبور و مرور خودروها را برعهده داشت.
«حاج حسين خرازي» فرمانده لشکر 14 امام حسين(ع)، به اتفاق دو نفر از مسؤولان لشکر، سوار بر تويوتا قصد داشتند از اين پست دژباني رد شوند، اما دژبان تازه وارد که از روي چهره، حاجی و همراهانش را نمي شناخت، گفت: «کارت شناسايي! »
حاجي گفت: «همراهمان نيست.»
دژبان گفت: «پس حق ورود نداريد.»
يکي از همراهان خواست حاج حسين را معرفي کند، اما با اشاره حاجي حرفش را خورد. هرچه اصرار کردند، فايده نکرد. دژبان فقط کارت شناسايي مي خواست.
همراهان حاج حسين که حوصله شان سر رفته بود و معني صبر حاج حسين را هم نمي فهميدند، شروع کردند به درشتي کردن تا شايد جوانک را وادار کنند کوتاه بيايد.
بسيجي نوجوان هم کم نياورد و با لحني آمرانه گفت: «بلبل زبوني مي کنيد! زود بياييد پايين دراز بکشيد رو زمين، يه کم سينه خيز بريد تا بفهميد اين جا خونه خاله نيست.»
حاج حسين به همراهان خود گفت: «هرکاري مي گويد انجام دهيد.»
حاجي از خودرو پياده شد. همراهان نيز به پيروي از ايشان همين کار را کردند. وقتي که پياده شدند دژبان متوجه شد حاج حسين يک دست بيشتر ندارد براي همين گفت: «خيلي خب! تو سينه خيز نرو، اما ده مرتبه بشين و پاشو.»
در همين حين مسؤول دژباني که در حال عبور از آن حوالي بود، منظره را ديد و سراسيمه و پرخاش کنان به طرف دژباني دويد و گفت: «چي کار مي کني عمو؟ اين برادر فرمانده لشکره»
با شنيدن اين سخن بسيجي سرخ شد.
حاج حسين جلو آمد و دژبان را در آغوش گرفت، صورتش را بوسيد و گفت: «اتفاقاً وظيفه اش را خيلي خوب انجام داد.»
@zendagibazendagishohada
*فرازی از #وصیت_نامه طلبه شهید عباس محمدی مطلق
ای جوانان وطن همه ما در برابر ملت های تحت ستم مسئولیم.
ـ برخیزید تا به یاری خدا برادران فلسطینی, لبنانی و افغانی را از زیر یوغ ستم آزاد کنیم.
ـ جوانان عزیز مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که امام علی «ع» در محراب عبادت شهید شد.
ـ مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر امام حسین «ع» در میدان جنگ شهید شد.
ـ امروز صحنه, صحنه نبرد است و مرد عمل می خواهد مبادا از قافله عقب بمانیم که خلاف جوانمردی است.
ـ بگذار بدنمان قطعه, قطعه شود سر از تن ما جدا گردد. هیچ ضرری در این معامله متوجه ما نخواهد شد زیرا که خریدار خداست و بهای ان بهشت.
ـ پدر و مادر عزیز بر شهادت من گریه نکنید بر مظلومیت حسین «ع» و مظلومیت اسلام گریه کنید و صبر و استقامت را پیشه سازید.
ـ برادرانم امیدوارم که بعد از شهادتم اسلحه به زمین افتاده مرا بر زمین نگذارید و راهم را ادامه دهید.
ـ خواهرانم از شما می خواهم که زینب وار در راه احیای اسلام و حفظ حجاب که سنگر شماست کوشا باشید و صبر و استقامت را پیشه سازید.
@zendagibazendagishohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*لحظاتی با #بهجت عارفان....
@zendagibazendagishohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*روایتی از #جانباز شیمیایی-دفاع مقدس
@zendagibazendagishohada