🕌 در کربلا چه گذشت
▪️ عصر روز تاسوعا، عمر بن سعد دستور حمله به امام حسین علیه السلام را صادر کرد. وقتی حضرت متوجه شدند، به برادرشان عباس فرمودند: سراغ این قوم برو و ببین چه می خواهند؟
🔸حضرت عباس همراه با 20 سواره به سمتشان حرکت کرد، در میان ایشان زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر هم بودند.
✅ وقتی دو گروه کنار هم قرار گرفتند، عباس از ایشان پرسید: چه شده؟ در پاسخ گفتند: دستور فرمانده است که یا تسلیم شوید و یا با شما بجنگیم. حضرت عباس گفتند می روم پیام شما را به ابی عبدالله علیه السلام برسانم.
◀️ در این مدت حبیب بن مظاهر با زهیر صحبت می کردند، حبیب با صدای بلند به گونه ای که دشمن بشوند به ظهیر گفت:
🔹 به خدا قسم، این قوم فردای قیامت نزد خدا بد گروهی هستند، چرا که ذریه پیامبر خدا و عترت او و اهل بیتش را کشتند کسانی که عُبّاد این سرزمین هستند، در سحرها اهل شب زنده داری و خدا را بسیار یاد می کنند.
🌷 این معرفت حبیب به امام حسین علیه السلام بود که وقتی روز عاشورا به شهادت رسید، لرزه بر اندام سید الشهداء افتاد.
📓تاریخ طبری، ج5، 416.
@zendegi_khoob
😔 مصائب حسینی
✅ گویند دختر بابایی است، و این را کسی که دختر دارد خوب می داند!
◀️ ولی پدر هم دختری است، خصوصا پدری که ۵۷ سالش باشد و دختری ۳ساله داشته باشد.
😥 وقتی دختر گریه اش بگیرد، اول سراغ بابا را میگیرد؛
🌹 راستی رقیه چندبار زمین خورد؟
چندبار کتک خورد؟
چندبار سراغ بابایش را گرفت؟
چندبار عمه اش او را ساکت کرد؟
▪️ ولی اکنون دیگر او آرام است؛
چون پدر را در آغوش گرفته،
هر دختری دوست دارد پدرش را بغل کند.
😭 ولی این بار فرق میکند؛
رقیه سر بابا را به بغل گرفته!
سری که...
بگذریم!
خود رقیه بهتر می داند چه سری در دامان اوست.
@zendegi_khoob
💎 خطابه حسینی
✅ رضى اللَّه رضانا اهل البيت، نصبر على بلائه و يوفّينا اجور الصّابرين؛ من كان باذلا فينا مهجته و موطّنا على لقاء اللَّه نفسه فليرحل معنا، فانّى راحل مصبحا ان شاء اللَّه.
⚡️ رضایت خدا رضایت ما اهل بیت است، بر بلای خدا صبر می کنیم و او اجر صابرین را به طور کامل به ما خواهد داد. هر کس در راه ما خون قلبش را بدهد و جانش را برای دیدار خدا آماده کرده، پس با ما حرکت کند؛ من فردا حرکت خواهم کرد، ان شاء الله.
📓 لهوف، ص110.
◀️ این جمله، بخشی از خطبه امام حسین علیه السلام هنگام حرکت از مکه به سمت عراق است. در این جمله، حضرت خویش را راضی به قضای الهی و صابر در مقابل سختی ها معرفی می کنند.
🔹 حضرت در این جمله به دو ویژگی مهم برای همراهی قیام خویش اشاره کرده و می فرمایند تنها کسی می تواند ما را همراهی کند که:
1. بتواند خون قلبش را در راه ما ببخشد.
2. جان خویش را برای دیدار خدا آماده کرده باشد.
▪️ دادن جان برای انسان بسیار سخت است و بشر از مرگ فراری است، ولی یاران حسین علیه السلام در راه حضرت از دادن جان خویش دریغ نکردند.
@zendegi_khoob
🕌 در کربلا چه گذشت؟
◀️ امام سجاد علیه السلام نقل می کنند:
غروب تاسوعا، وقتی عمر بن سعد یارانش را برگرداند، پدرم یارانش را جمع کرد، من در حالی که مریض بودم نزدیک شدم تا سخنان پدرم را بشنوم.
🔹بنابر گزارش امام سجاد علیه السلام، سید الشهدا ابتدا خدا را حمد و ستایش کردند و فرمودند:
فاني لا أعلم أصحابا أولى و لا خيرا من أصحابي، و لا أهل بيت أبرّ و لا أوصل من أهل بيتي، فجزاكم اللّه عني جميعا خيرا.
من یارانی برتر و بهتر از یارانم، و اهل بیتی نیک تر از اهل بیتم سراغ ندارم، خدا به همه شما جزای خیر بدهد.
🔸سپس رو به یاران کردند و فرمودند: من بیعتم را از شما برداشتم، از تاریکی شب استفاده کرده و بروید، هر یک از شما یکی از اهل بیتم را با خود ببرد، چرا که دشمن با من کار دارد.
▪️ در این هنگام، اهل بیت حضرت و یاران شروع به حمایت از حضرت کردند، و اولین نفری که سخن گفت، حضرت عباس بن علی بود که فرمود:
چرا باید این کار را بکنیم؟ برای این که پس از تو، باقی بمانیم؟ خدا آن روز را برای ما نیاورد!
📓 الارشاد، ج2، ص91.
@zendegi_khoob
😔 مصائب حسینی
◀️ پس از این که فرزندان ام البنین غیر از عباس به شهادت رسیدند، دشمن بر سید الشهداء علیه السلام حمله کرد. در این هنگام تشنگی بر حضرت غلبه کرد و امام بر روی سیل بندی رفتند تا به سمت فرات بروند، درحالی که برادرش عباس در مقابلش بود.
▪️لشکر عمر بن سعد مانع حرکت حضرت شدند، یکی از نابکاران گفت: میان او و آب فرات حائل شوید، و اجازه ندهید به آب برسد.
🔸 امام حسین علیه السلام فرمودند: خدایا او را تشنه بگردان.
▪️ آن شخص از این سخن حضرت عصبانی شد، و تیری به سوی حضرت انداخت؛
آن تیر به زیر گلوی حضرت خورد.
😭 امام حسین علیه السلام تیر را بیرون کشیدند و دست مبارک خویش را زیر گلو گرفتند،
دو دست حضرت پر از خون شد، و حضرت آن ها را پرت کردند.
✅ امام فرمودند: خدایا! من به تو شکایت می کنم از کاری که اینان با فرزند دختر پیامبرت انجام می دهند.
🔹 سپس حضرت به جایگاه خویش بازگشتند، در حالی که تشنگی بر حضرت چیره شده بود.
الارشاد، ج2، ص109.
@zendegi_khoob
💎 خطابه حسینی
◀️ ای مردم، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
هر کس حاکم ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، عهد خدا راشکسته، با سنت رسول خدا مخالفت کرده، و در میان بندگان خدا با گناه و ظلم رفتار می کند، ولی و با عمل و گفتار در مقابل او نایستد، بر خدا سزاوار است که او را در جایگاه همان ظالم قرار دهد.
◀️ بدانید که این قوم، اطاعت خدا را رها کرده و به اطاعت شیطان متعهد شدند، فساد را آشکار کرده، و حدود الهی را تعطیل کردند، بیت المال را مخصوص خود کرده، حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام شمرده اند؛ و من سزواراترین کسی هستم که در مقابل ایشان می ایستد.
📓 تاریخ طبری، ج5، ص403
✅ این سخن امام حسین علیه السلام مربوط به زمانی است که حر جلوی ایشان را گرفتند و مانع حرکت حضرت به سمت کوفه شدند.
🔹 در این کلام، به خوبی فضای جامعه و حاکم اسلامی ترسیم شده، و وظیفه مسلمانان بیان شده است. و چون حضرت، امام مسلمین هستند، خود را سزاوارترین کس می دانند که در مقابل یزید بایستد و با او مقابله بکند؛ چرا که بنابر حدیث نبوی، پیامد سکوت عملی و زبانی در مقابل چنین کسی، قرار گرفتن در جایگاه همان ظالم خواهد بود.
⚡️ و این سخن امام حسین علیه السلام، سرلوحه همه آزادگان جهان قرار گرفته است.
@zendegi_khoob
هدایت شده از استیکر مذهبی
sticker_mazhabi(14).mp3
5.27M
🎧 مــــولا حَسَــــنِه 💚
اِذنِ حَــــرَمِ کَــــربُبَلا یا حَسَــــنِه...
🎙کربلایی محمدحسین حدادیان
❤️ #مداحی #پیشنهاد_دانلود 👌
#روز_پنجم #محرم99
💢 حجم: ۵ مگابایت
⏰ زمان: ۵:۱۵
🆔 @sticker_mazhabi 💠
🕌 در کربلا چه گذشت؟
◀️ روز عاشورا، جوانی که پدرش هم به شهادت رسیده بود و مادرش هم نزد او بود، قدم به میدان گذاشت. مادرش به او گفت: فرزندم برو و در راه فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله بجنگ.
🔹 امام حسین علیه السلام فرمود:
این جوانی است که پدرش کشته شده، شاید مادرش دوست نداشته باشد که او به میدان برود.
🔸 جوان گفت:
ای فرزند رسول خدا، مادرم مرا امر کرده که به میدان بروم. سپس به میدان رفت و این چنین رجز خواند:
🌷 امیری حسین و نعم الامیر
سرور فؤاد البشیر النذیر
🌷 علی و فاطمه والداه
فهل تعلمون له من نظیر
امیرم حسین است، و چه خوب امیری است؛ او مایه شادی دل پیامبرِ بشارت دهنده و انذارکننده است.
پدرش علی و مادرش فاطمه است؛ آیا نظیری برای او سراغ دارید؟
▪️ سپس جنگید تا به شهادت رسید. سر او را به سوی مادرش پرتاب کردند؛ مادرش سر را برداشت و گفت: آفرین بر تو ای فرزند دلبندم، ای نور چشم و شادی دلم. آن گاه سر او را به سوی دشمت انداخت.
مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص25.
@zendegi_khoob
😔 مصائب حسینی
🔹 وقتی امام حسین علیه السلام از سمت فرات بازگشت، شمر با گروهی از یارانش به سمت او رفتند و او را احاطه کردند.
😭 یکی از آنان با سرعت به سمت حضرت حمله کرد، و به حضرت دشنام داد و با شمشیر به سر مبارک حضرت ضربه ای زد.
◾️ بر سر حضرت کلاه خودی بود، شمشیر کلاه خود را شکست تا این که به فرق مبارک حضرت رسید. ضربه شمشیر سر حضرت را خونی کرد و کلاه خود پر از خون شد.
⚫️ در این هنگام سید الشهداء کلاه خود را کنار انداخت، پارچه ای طلب کرد و با آن سر مبارکشان را بستند، و کلاه خود دیگری خواستند و آن را پوشیدند، سپس بر روی آن عمامه شان را گذاشتند.
🔲 حضرت لحظه ای درنگ کردند، سپس به سمت دشمن بازگشتند و آنان از هر طرف حضرت را احاطه کردند.
@zendegi_khoob