زنده شدن مردی 58 روز بعد از #فوت اش
در تاریخ ۳۰ فروردین ماه سال ۹۴ این مردی با پدرش مشاجره میکند و از عصبانیت در را میکوبد و سوار بر موتور به خانه دوستش میرود. در راه برگشت گویا سر خروجی هنگام دیگر چیزی نمی فهمد تا ۵۸ روز بعد. او در گفتههایش اظهار کرد: اگر شما از کسانی که در کما بودهاند بپرسید میگویند از جایی تاریک با سرعت عبور میکنند.
این مرد انسان نمازخوانی نبود ولی به اهل بیت (ع) اعتقاد داشت. به گفته خودش در آن تونل وقتی به نماز فکر میکرد همه جا روشن میشد. یک بار از بالا نگاه کرد که دید خودش روی تخت بود و پزشکها دور تخت جمع شده بودند و دامادشان با دوستش پایین تخت در حال گریه بودند و او فقط نگاه میکرد.
یک بار دیگر هم از بالای تخت خودش را دید که با خداوند در حال صحبت بود و با تعجب از او پرسید: مگر من مرده ام؟ بگذار برگردم به دنیا و زندگی تا گناهان گذشته ام را جبران کنم. ناگهان صدایی را میشنود که خطاب به او میگفت: آن عذاب بددهنی ات است و....
همان صدا گفت از عمویت ابوالفضل زیاد یاد کن. او شفاعت تو را کرده است.
بعد از ۵۸ روز در حدی به هوش آمد که صدایی را شنید که اعلام کرد: تخت شماره هفت به هوش آمده است.
طبق گفتههایش حتی یک بار هم پدرش را برای خبر مرگش آماده کرده بود. درباره اهدای عضو سخن گفت که همه نزدیکان به گریه افتادند.
او وقتی اشک و تعجب سوپروایزر بیمارستان را دید به او گفت که من حالم خوب است و زندهام. شما چرا ناراحتید؟ که در جواب شنید: تو نمیدانی. کسانی که مانند تو تصادف میکنند و سطح هوشیاری شأن پایین میآید دیگر برنمی گردند یا اگر هم زنده بماند نمیتوانند حرف بزنند یا راه بروند.
🔸 کانال #زندگی_پس_از_زندگی
@zendegi_pas_az_zendegi_tv4