eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.3هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
*✋ روزهارفت و فقـط ... حسرت دیدارِ رُخت مانـده بر این دلِ یعقوبۍ ما آقاجـــان... ♥️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایڹ موهبت الهي است🌸🍃 صبح چشم بگَشایی و یادت بیاید دوستاني داری 🌸🍃 آبی تر از آسمان زلالتر از شبنم و روشنتر از صبح روزتـون زیبــا🌸🍃 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅كودک نيازمند مهر والدين است نه دلسوزی آنها... هر چقدر توان داريد به کودک مهر بورزيد ولی دلسوزی نكنيد چرا كه دلسوزی مانع رشد كودك ميشود. مثلا اگر كودك شما قادر باشد خودش غذا بخورد ولی شما به او غذا بدهيد دلسوزی كرده ايد، كودک شما بايد بداند كه با گريه كردن نميتواند به خواسته هايش برسد و اگر شما به درخواست او که با گريه است، توجه كنيد دلسوزی كرده ايد. 🌺ما رو به معرفی کنید:👇 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌺 10 نکته مهم در تربیت کودکان 0 تا 7 سال ( علی الخصوص 0 تا 2 سال): 1_ ابراز محبت: آغوش, بوسیدن, نوازش نکته: گذاشتن کودک زیر دو سال در مهد ممنوع. 2_پاسخ فوری به گریه و نیازهای ضروری 3_پاکیزگی محیط از لحاظ معنوی نکته: بعضی از موسیقی هایی که از صدا و سیما هم پخش می شود , پاکیزگی محیط را از بین می برند. 4_آماده کردن فضا برای آزادی عمل و تحرک: مثل جمع کردن وسایل خطرناک برای کودک 5_کودک را عضوی از خانواده به حساب بیاوریم. مثلا سر سفره برای او هم ظرف بگذاریم و از داخل ظرف خودمان به او غذا ندهیم. 6_ تهیه اسباب بازی های قابل مهار مثلا اسباب بازی های گران قیمت نخریم که مجبور باشیم مرتب به کودک بگوییم دست نزن فقط تماشا کن!!! 7_ فراهم کردن زمینه ی خود مختاری مثلا در زمینه غذا خوردن , لباس پوشیدن و ... دوست دارد خودش کارهایش را انجام دهد که ما باید زمینه را برایش فراهم کنیم. 8_ تشویق برای ابراز علاقه به دیگران 9_ امر و نهی و تنبیه ممنوع 10_ جر و بحث و مشاجره و دعوا بین والدین ممنوع ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓والدین چطور با بچه‌ها برخورد کنند؟ این روزا به خاطر تعطیلات کرونایی اعضای خانواده بیشتر کنار هم هستن و ممکنه بچه‌ها رفتارهای خاصی از خودشون نشون بدن ✍ما چند راهکار برای بچه‌ها داریم. ⏪به فرزندتون گوش بدین 👌افکار منفی رو از کودکتون دور کنین ❤️نسبت به فرزندتون دلسوز و مهربون باشین ✍اهمیت اشتراک‌گذاری رو برای بچه تون توضیح بدین ‼️مقایسه نکنید ‼️ ‼️کودک رو بیش‌از حد ستایش نکنید ‼️ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانم سلام خانم شاکری مهربان. با بچه هایی که موقع تلفن صحبت کردن بزرگترها به شدددت شلوغ می کنن و گاهی هم گریه که قطع کنن،،،،چه رفتاری باید کرد؟ 🍼👶🍼 🍀 سلام عزیز... این بچه‌ها با زبان جیغ و فریاد میگن: "مامان اونطوری که به تلفن دست میزنی و لمس اش میکنی منم لمس و نوازش کن،، و اونطوری که با توجه 100 درصد با آدم پشت تلفن صحبت می کنی با منم صحبت کن،، " اگه این کارها رو انجام میدید اما بازم کودک مزاحم مکالمه شماست،، ✅قبل از تلفن با خوراکی یا اسباب بازی سرش رو گرم کنید. ✅و بعد از تلفن ضمن تذکرات لازم براش توضیح بدین. ✅و در نهایت.... مدت مکالمات تون رو کوتاه تر کنید. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
.. سلام ، من در حال آوردن بچه دوم هستم، بچه اولم دختره و 8 سالشه و بسیار کنجکاوه، از همین الان میگه من میخوام پوشکشو من عوض کنم میدونم به خاطر کنجکاویش در مورد دیدن نقاط خصوصیه نمیدونم در این زمینه چطور رفتار کنم، حالا بچه دوم چه پسر باشه چه دختر اگر فرقی میکنه تو قضیه لطفا بگید 🥀🍃🥀 🍀سلام عزیزم،، آفرین مبارک باشه. ان شا الله به سلامتی و خیر... 💐 الان موضع گیری نکنید و کنجکاوی اش رو هم تحریک نکنید. فعلا روی رابطه تون با کودک کار کنید،، تا اعتماد و اطمینانش نسبت به شما کامل بشه ان شا الله.. بعد از اینکه نوزاد بدنیا آمد،، در کار های نوزاد مثل تعویض لباس و... ازش کمک بگیرید. ✅ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
945136602.mp3
2.36M
🎵فرزندان مؤمن 🔻چگونه فرزندانی با ایمان تربیت کنیم؟ ✅چهار روش و تکنیک برای افزایش ایمان کودکان استاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 آقای قرائتی بزرگوار ، ، مثل همیشه، مطلب زیبایی فرمودند ؛ 🍃 « ... خانه ای که غبار گرفته است را خراب نمی کنند ، تمیز می کنند ... »🍃 ممکن است بی تدبیری مسئولان چهره انقلاب رو غبارآلود کرده باشد ، اما علاجش، رأی ندادن و تخریب انقلاب نیست، علاجش رأی دادن و رأی صحیح دادن است. در مملکت حاج قاسم هر رای یک مدافع حرم است. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
رمان محتوایی ..... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#هرچی_توبخوای #قسمت61 صدای گریه ی امین😭 رو میشنیدم... هیچ وقت صدای گریه شو نشنیده بودم... قلبم دا
چیز دیگه ای بگم.محمد هم اشک میریخت.اومد جلوی من نشست و گفت:_زهرا😭 اشکهام اجازه نمیداد تو چشمهاش دقیق بشم ولی نگاهش میکردم.گفت: _جان محمد اینقدر خودتو اذیت نکن😭😒 نفس عمیقی کشیدم.گفتم: _از اون روزی که بهم گفتی ،بگو خدایا کمکم کن،دیگه نگفتم نمیتونم.فقط میگفتم خدایا کمکم کن...محمد،دعاکن خدا کمکم کنه چیزی نگم که یه عمر بدبخت بشم. محمد یه کم نگاهم کرد،بعد رفت... کار زیاد داشت.بیشتر هماهنگی های مراسم رو دوش محمد بود.به امین گفتم: _تو خوش قولی معرکه ای.😍😭 با اینکه تعطیلات عید بود ولی مراسم شلوغ بود.ما تو مراسم تشییع نبودیم.تو مکان دفن امین بودیم.😣گرچه اونجا هم شلوغ بود ولی برای ما خانم های عزادار جای خاصی رو در نظر گرفته بودن.تا قبل ظهر مراسم تشییع طول کشید، بخاطر همین مراسم تدفین بعد نماز انجام میشد. برای امین ✨از حفظ قرآن✨ میخوندم. اشکهام همه ش سرازیر بود.😞😭 تو مکان دفن امین فقط اقوام و دوستان و همکاران 🇮🇷و هم رزم هاش بودن 🇮🇷ولی بازهم جمعیت زیاد بود. وقتی داشت میرفت نذاشت برای آخرین بار خوب ببینمش،خودش گفته بود دلش برای نگاه های من تنگ میشه.😣دوست داشتم یه بار دیگه ببینمش.جلوی در ورودی بودم که چشمم به محمد افتاد. صداش کردم.چشمهاش قرمز بود.نگاهم کرد.اومد نزدیکتر.فهمید چی میخوام. با مهربانی گفت: _نمیشه زهرا.😒🙏 سرشو انداخت پایین و میخواست بره. دوباره با التماس صداش کردم.همونجوری که سرش پایین بود گفت: _نمیشه زهرا جان..نمیشه خواهر من..😭 امین دو هفته ست شهید شده،بدنش..😣 نتونست ادامه بده.گفتم: _باشه،بذار برای آخر یه کم باهاش حرف بزنم.😭 محمد وقتی دید اصرار دارم گفت: _جان ضحی...🙏😭 بابا نذاشت ادامه بده،گفت: _بیا دخترم.😢😒 به بابا نگاه کردم... دستشو سمت من دراز کرده بود.رفتم پیشش.از تو جمعیت برام راه باز میکرد و من همونجوری که سرم پایین بود دنبالش میرفتم.. تا به تابوتی🌷رسیدیم که روش پرچم🇮🇷 بود. نشستم کنارش.بابا هم کنارم نشست. سرمو گذاشتم روی تابوتش و تو دلم باهاش حرف میزدم.محمد با التماس گفت: _زهرا بسه دیگه.😢🙏 صدای شیون و ناله جمعیت و از طرفی صدای زن ها بلند شده بود.😫😭😫😭😭😭بابا گفت: _دخترم دیگه کافیه.😭🙏 با اشاره سر گفتم باشه.... با دستهای لرزان به تابوتش دست کشیدم.هیچی نمیگفتم. سعی میکردم لبهام از هم باز نشه که یه وقت نکنم.😣 فقط گریه میکردم اما حتی شونه هام هم تکان نمیخورد.😣🤐 بابا به علی که پشت من ایستاده بود اشاره کرد که منو ببره عقب. راه باز شد و و با علی میرفتیم.💪☝️ سرم پایین بود ولی متوجه میشدم کسی به و به به من نگاه نمیکنه. از جمعیت مردها که اومدیم بیرون،... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
از جمعیت مردها که اومدیم بیرون،... سرمو گذاشتم رو شونه علی و گریه میکردم.😭😣علی هم سعی میکرد آرومم کنه.دیگه شونه هام هم میلرزید... توان ایستان نداشتم.روی زانو هام افتادم... علی رو به روی من نشست.نگاهم میکرد و اشک میریخت.دیگه طاقت نیاورد... به اسماء و مریم اشاره کرد که بیان منو ببرن.😣 کمکم کردن بلند بشم ولی علی هنوز همونجا نشسته بود.😞 اون روز با دفن کردن امین،زهرا رو هم دفن کردن.... روزی که قرار بود روز عروسی ما باشه،روز عروسی امین🕊 و مرگ زهرا بود.😣 چهل روز از شهادت امین گذشت ولی من هنوز نفس میکشم...😔 گرچه روزها برام تکرار تاریخه ولی خدا رو شکر میکنم که کمکم کرد.اگه نبود،بارها و بارها پام میلغزید😔 و بر باد میرفت.😥 از قفسه کتاب هام،📚کتابی رو برداشتم که مطالعه کنم،.. چشمم به پاکتی💌 افتاد که امین روز آخر بهم داده بود.نمیدونم چرا زودتر به یادش نیفتادم. بازش کردم.📩سند ماشین🔖 و خونه ش بود که به نام من کرده بود.با یه کاغذ که توش نوشته بود: ✍زهرای عزیزم.سلام تو کسی هستی که تو زندگیم داشتم. از تو برام خیلی سخته.خیلی سعی کردم به تو علاقه مند نشم.خیلی تلاش کردم بهت دلبسته نشم ولی تو اونقدر خوبی که اصلا نفهمیدم کی اینقدر عاشقت شدم. تو امانت بودی پیش من.من تمام تلاشمو کردم که مراقبت باشم.نمیخواستم بخاطر من آسیبی ببینی.من همیشه برای سلامتی و طول عمر و خوشبختی تو دعا میکنم.بخاطر من خودتو اذیت نکن.تا هر وقت که بخوای من کنارت هستم ولی زهرا جان زندگی کن،ازدواج کن،مادر باش.من اینجوری راضی ترم.بعد من اذیت میشی ولی ،مثل همیشه.حلالم کن.✍ من خونه رو نمیخواستم...😒 سند شو دادم به خاله ش هر کاری خواستن بکنن ولی اونا قبول نکردن.به عمه ش دادم،قبول نکردن.تصمیم گرفتم به اسم خود امین کنم. اما ماشین رو میخواستم.😔❤️🚙حتی اگه به نامم نمیکرد پولشو میدادم و میخریدمش. اون ماشین پر از خاطرات شیرین من و امین بود. با خودم بردمش خونه... تو مسیر چند بار کنار خیابان نگه داشتم و گریه کردم.🚙😭گاهی میرفتم تو ماشین و حسابی گریه میکردم.اون روزها من هر روز با ماشین امین میرفتم سر مزار امین و پدرومادرش.بعد میرفتم جاهایی که حتی برای یکبار با امین رفته بودم.حتی گاهی به عمه و خاله ی امین هم سر میزدم. صبح تا شب بیرون بودم و شب که برمیگشتم خونه،میرفتم تو اتاقم.دلم برای پدرومادرم تنگ شده بود ولی شرمنده بودم و نمیتونستم تو چشمهاشون نگاه کنم.😞😓باباومامان هم مراعات منو میکردن.با اینکه خودشون دلشون خون بود ولی به من چیزی نمیگفتن. سه ماه بعد علی وقتی منو تو کوچه تو ماشین امین دید،عصبانی شد...😠 از ماشین پیاده م کرد و برد داخل.باباومامان هم بودن.داد میزد و سویچ ماشین رو میخواست.🗣من با اشک نگاهش میکردم.😢 از عصبانیت سرخ شده بود.😡دستشو سمت من دراز کرده بود و سویچ رو میخواست.همون موقع محمد هم رسید.با عجله اومد تو و به علی گفت: _چرا داد میزنی؟!!!😠 علی با عصبانیت گفت: _ماشین امین دست زهرا چکار میکنه؟😡 محمد تعجب کرد و به من گفت: _آره؟؟!!! 😳ماشین امین دست توئه؟؟!!!!😳 من مثل بچه ای که تنها داراییش یه اسباب بازیه و میخوان ازش بگیرن با التماس نگاهشون میکردم.😢🙏علی هنوز دستش سمت من دراز بود و سویچ رو میخواست.بابا گفت: _بسه دیگه راحتش بذارید.😐 علی باتعجب به بابا نگاه کرد و گفت: _ولی آخه شما میدونید....😥😳 بابا نگاهش کرد.علی فهمید که نباید دیگه چیزی بگه،ساکت شد.ولی دوباره بدون اینکه به بابا نگاه کنه گفت: _اگه یه بار دیگه زبونم لال قلبش...😡 بابا پرید وسط حرفش و گفت:... 😠 ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💠امام کاظم علیه السلام فرمودند: ▫️‌فَلاَ تَدَعْهَا فَإِنَّ اَلدُّعَاءَ فِيهَا مُسْتَجَابٌ ▫️آن را ترک نکن؛ دعا در سجده‌ی بعد از نماز مغرب مستجاب است 📚من لا يحضره الفقيه جلد ۱ صفحه ۳۳۱ ♨️بیایید عهد ببندیم! که این عمل خیلی آسان و کوتاه را هر روز به جا آوریم و برای فرج مولای غریبمان در این وقت دعا کنیم. 🌾🌱🌼🌾🌱🌼🌾🌱🌼🌾🌱🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هفت‌قانون‌شاد‌بودن‌درزندگے🍕💛 •|هرگز متنفر نباش🍓🥞 •|بیهوده نگران نباش🍇🇳🇮 •|کم توقع باش🐶✂️ •|فراوان ببخش🐥🌈 •|همیشه لبخند بزن🧸🙃 •|عاشق بمون و با عشق زندگی کن💗🌻 •|ساده زندگی کن🐛🐚 سلام روزتون بخیر ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 در اسلام داریم با ازدواج نصف دین کامل میشه یعنی 👈 نقص های من پیدا میشه و احساس قلبی به همدیگر دارند و برای برطرف کردن نقص های هم اقدام می کنند ، نه با خشونت بلکه با مهر قلبی💑 در این فضای عاشقانه خانواده ای محبوب شکل میگیرد👨‍👩‍👧‍👦 با کنار هم قرار دادن واژه *محبت* و *موّدت* متوجه لتسکونوا می شویم و یعنی اگر این دو توام با هم باشد *آرامش* در زندگی حاکم میشود🤩 این مهر جزء نعمات الهی به ودیعه گذاشته شده بین همسران و ما باید دقت کنیم که این مهر تلف نشود🤨 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌈محبت لسانی بسیار تاکید شده و ارزشمند است ✔️ اما اگر صرفاً *زبانی* باشد ، ناراحت کننده است و طرف مقابل ما این را متوجه می شود که محبت ظاهری بوده است ما برای نقش های خودمان اولویت بندی درستی نداریم😢 مثلا خانواده خودت رو خیلی دوست داری و مراقب هستی که رابطه تون آسیب نبینه ، اما حق همسر در این رابطه ضایع میشه😱 و این موصوغ با خودش اختلاف نظر و سوء تفاهم همراه دارد😒 اصل این است که *رابطه زوجین* در جایگاه درست قرار بگیرد بعضی از افراد هم افراط دارند و خانواده را قربانی می کنند ، زن و مرد باید یاد بگیرند محبت را مدیریت کنند😎 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💟در رابطه با این مبحث که چگونه زندگی محبوبی از نظر پروردگار عالم داشته باشیم ،قرآن کریم در آیه ۱۸۷ سوره بقره می فرمایند که *زن و مرد لباس یکدیگر* هستند 🔅بخشی از محبت که در اعمال و رفتار ما دیده می شود بحث *لباس* است که بسیار مهم و تاثیرگذار است *لباس هم عیب پوش است و هم زینت دهنده* نکته👈 من و شما قبل ازدواج قدرت انتخاب داشتیم و باید به هم کفو بودن خودمان با طرف مقابل دقت بیشتری می داشتیم🧐 ✅ بیشتر مراجعین برای مشاوره در مراحل خواستگاری برای هم کفو بودن ، اولویت بندی نداشتند اول اعتقادی ،اخلاقی ، بعد مادیات و پول و..... 💠عزیزانی که اول با احساس و بعد با عقلانیت پیش رفتند در زندگی دچار چالش های زیادی شدند😢 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💎وقتی همسر رو انتخاب کردید دیگه فرصت مناسبی برای فکر کردن به این موضوع که آیا انتخابم درست بوده یا خیر ، نیست🤨 ✔️ نه این که بگوییم درها بست است ،فرصت برای تخمین زدن این نیست که به انتخابم فکر کنم🤔 ❌ دیدگاه غلط 👈 اینکه دیگران رو مسبب این اتفاقات بدونیم و بگوییم چرا حضرات معصومین یا خانواده و اطرافیان ، مانع ما نشدند و..... ✔️ دوستانی که الان در موقعیت انتخاب همسر هستید ، خوب محک بزنید و ببینید طرف مقابل در جایگاهی هست که شما در کنارش به آرامش برسید 👈 زیرا بعد ازدواج فرصت فکر کردن نیست و چیزی که باید ارائه بشود *احساس* است ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا