#داستانک😊😊😊👇👇👇
میای بریم بهشت ؟؟
مثل همیشه چلو کباب لقمه سفارش دادیم، اما این بار فقط یک پرس...
پرسیدم : زشت نیست دوتایی یه پرس غذا سفارش دادیم؟ مردم می بینن!
سری به دور و بر گرداند، هرکسی سرش به کار خودش بود ... گفت: مردم چی کار به ما دارن؟ سالادت رو بخور.
در حالی که چنگال را در ظرف سالاد فرو می کردم، زیر چشمی حواسم به میزهای اطراف هم بود.
رستوران کبوتر پاتوق ما بود. بعد از ازدواج، لااقل ماهی یک بار به اینجا می آمدیم و به یاد دوران نامزدی فقط چلو کباب کوبیده لقمه سفارش می دادیم و هربار هم کلی از غذایمان اضافه می ماند، البته به جز این بار ...
تقریبا غذایمان تمام شده بود که پیشخدمت را صدا زد و یک پرس کباب لقمه دیگر برای بردن سفارش داد ... چند دقیقه بعد، یک پرس غذا داخل ظرف یکبار مصرف درون یک کیسه نایلون برایمان آورند، چیزی نگفتم ولی پشت نگاهم پر بود از علامت سوال ... انگاری اوهم علامت سوالهایم را از چشمهای حیرت زده ام خوانده بود ...
از رستوران بیرون آمدیم. دیگر طاقت نیاوردم، پرسیدم: این رو دیگه برای چی گرفتی؟
گفت: برای اینکه بریم بهشت...
آرام با آرنج به پهلویش زدم و گفتم: مسخره !!!
چند قدم جلوتر، در ایستگاه اتوبوس، با پشت دست و با حلقه ازدواجمان، چند بار آرام به شیشه پنجره باجه زد ... پیرمرد بلیت فروش در باجه را باز کرد، سلام کرد و کیسه نایلون را به او داد، پیرمرد کیسه نایلون را گرفت ... در ظرف یک بار مصرف را که باز کرد، بوی کباب لقمه، باجه را پر کرد ... گل از گل پیرمرد شگفت ... تشکر کرد و گفت: پسرم خدا یک در دنیا و صد در آخرت ... هنوز حرفش تمام نشده بود که آرام با آرنج به پهلویم زد و زیرلب گفت: رفـتـیم بـهشـت ...
نویسنده: پیمان صفر دوست
...................................................................................................................
پی نوشت
امام صادق (ع) می فرمایند:
«اللَّهُ فی عَونِ المُؤمِنِ ، مادامَ المُؤمِنُ فی عَونِ أخیهِ»
(خداوند در پی یاری مؤمن است ، تا وقتی كه مؤمن در پی یاری برادر خویش است.)
@zendegiasheghane_ma
#داستانک 🍃🌸
✨مرد جوانی از مشکلات خود به
حکیمی گلایه می کرد و از او خواست
که راهنمایی اش کند.
💫حکیم آدرسی به او داد و گفت به این
مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی
ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی.
💫مرد هیجان زده به سمت آدرس رفت،
با تعجب دید آنجا قبرستان است.
💫به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند.
دوست من اگر مشکلی داری
یعنی تو زنده ای..💝
@zendegiasheghane_ma
#داستانک 🍃🌸
✨مرد جوانی از مشکلات خود به
حکیمی گلایه می کرد و از او خواست
که راهنمایی اش کند.
💫حکیم آدرسی به او داد و گفت به این
مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی
ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی.
💫مرد هیجان زده به سمت آدرس رفت،
با تعجب دید آنجا قبرستان است.
💫به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند.
دوست من اگر مشکلی داری
یعنی تو زنده ای..💝
@zendegiasheghane_ma
#غریبتر_از_حسین ( علیه السلام)
♡﴾﷽﴿♡
اِلهي عَظُمَ الْبَلااءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#سلام_امام_زمان❤️🌹
📌 منتظران واقعی...
▫️ - مامان! چند شب دیگه باید بخوابم تا بابابزرگ بیاد خونهمون؟
- پنج شب دیگه عزیزم.
- یعنی صبح که بشه، چهار شب دیگه میمونه؟
- آره درسته. تا چشم بهم بزنی، پنجشنبه میشه و بابابزرگ از شهر خودشون میاد اینجا و یه مدت پیشمون میمونه.
- نه مامان! سریع نمیگذره! من هرچی ساعت رو نگاه میکنم، آرومآروم میگذره. با امشب، پنج شب طولانی باید بگذره.
▫️ بغض گلوی مادر را گرفت. چون به یاد امام زمانش افتاد. اگر منتظران واقعی هم همینقدر انتظار برایشان سخت بود، قطعاً وضع موجود در جهان این نبود.
📖 #داستانک ؛ ویژه روز جهانی کودک
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
#اللّٰھُمَعجِّلْلِّوَلیڪَالفࢪَجبِحَقِّالحُسَین 🌹🍃
🌿🍃🌻🌻🌿🍃🌻🌻🌿🍃
📌 آخرین زیارت عاشورا...
🔅 به نیت دیدار امام زمان، چلهٔ هفتگی زیارت عاشورا برداشته بود.
در حال خواندن آخرین زیارت عاشورا در چهلمین مسجد بود که نوری از خانههای اطراف مسجد حس کرد.
به سرعت بیرون رفت و به طرف خانهای که شعاع نور از آنجا میتابید، دوید.
در یکی از اتاقها امام زمان را دید که بالای سر جنازهای نشسته است.
امام فرمود: چله گرفتن نیاز نیست. مانند این خانم، مسلمان باشید؛ ما خودمان به سراغتان میآییم. این خانم در دوره کشف حجاب رضاخان، هفت سال از خانه بیرون نیامد تا بتواند حجابش را حفظ کند.
📖 #داستانک ؛ به مناسبت اجرای طرح استعماری حذف حجاب توسط رضاخان
✅️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
#اللّٰھُمَعجِّلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#بِحَقِّفاطِمَهوُآَبیهاوَبَعلهاوَبَنیها
☘🍁🌹☘🍁🌹☘🍁🌹
📌 پرونده اعمال...
🔸 بعد از بررسی پرونده اعمالش، به ادعای انتظار خودش خندید.
آنروز هم، غرق در روزمرگیها و بدون یاد امام گذشته بود. 💔💔
📖 #داستانک
#اللّٰھُمَعجِّلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#بِحَقِّفاطِمَهوُآَبیهاوَبَعلهاوَبَنیها
🍁🌹🌼🍁🌹🌼🍁🌹