#اینک_شوکران
#قسمت_12
✍ مــریـم بـرادران
🌹قسـمـت دوازدهــم
ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺷﺶ ﻣﺎه ﻧﯿﺎﻣﺪ . ﻣﻦ ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم ﺑﻮدم. ﻣﺪرﺳﻪ ﻧﻤﯽ رﻓﺘﻢ. ﻓﻘﻂ اﻣﺘﺤﺎن ﻫﺎ را ﻣﯽ دادم. ﺳﺮم ﺑﻪ ﺑﺴﯿﺞ و اﻣﺪادﮔﺮي ﮔﺮم ﺑﻮد. ﺑﺎ دوﺳﺘﺎﻧﻢ ﻣﯽ رﻓﺘﯿﻢ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن ﺧﺎﻧﻮاده، ﻣﺠﺮوح ﻫﺎ را ﻣﯽ آوردﻧﺪ آﻧﺠﺎ. ﯾﮏ ﺑﺎر ﻣﺠﺮوﺣﯽ را آوردﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﻬﻠﻮش ﺗﺮﮐﺶ ﺧﻮرده ﺑﻮد و اﺳﺘﺨﻮان دﺳﺘﺶ ﻓﺮو رﻓﺘﻪ ﺑﻮد ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮش. ﺑﻪ دوﺳﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ: "ﻣﻦ اﻻن اﯾﻨﻬﺎ را ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ. ﺣﺎﻻ ﮐﯽ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ را ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ؟" روﺣﯿﻪ ام را ﺑﺎﺧﺘﻢ آن روز. دﯾﮕﺮ ﻧﺮﻓﺘﻢ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن.
{ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﮐﺠﺎ ﺑﻮد؟ ﺣﺎﻟﺶ ﭼﻄﻮر ﺑﻮد؟ ﭼﺸﻤﺶ اﻓﺘﺎد ﺑﻪ ﮔﻠﻬﺎ ي ﻧﺮﮔﺲ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ دﺳﺖ ﻫﺎي ﭘﯿﺮﻣﺮد ﺷﺎداب ﺑﻮدﻧﺪ.ﭘﺎرﺳﺎل ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺎ ﺑﻮد ﮐﻪ دوﺗﺎﯾﯽ از آﻧﺠﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﺑﯿﻦ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﭼﺮاغ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻮدﻧﺪ ﻣﯽ ﮔﺸﺖ و ﮔﻞ ﻫﺎ را ﻣﯽ ﻓﺮوﺧﺖ.ﮔﻞ ﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﻓﺮﺷﺘﻪ را ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد. ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﭼﻨﺪ ﺑﺎر ﻓﺮﺷﺘﻪ را ﺻﺪا زده ﺑﻮد و او ﻧﺸﻨﯿﺪه ﺑﻮد. ﻓﻬﻤﯿﺪه ﺑﻮد ﮔﻞ ﻫﺎي ﻧﺮﮔﺲ ﻫﻮش و ﺣﻮاﺳﺶ را ﺑﺮده اﻧﺪ. ﻫﻤﻪ ي ﮔﻞ ﻫﺎ را ﺑﺮا ي فرﺷﺘﻪ ﺧﺮﯾﺪه ﺑﻮد. ﭼﻪ ﻗﺪر ﮔﻞ ﻧﺮﮔﺲ ﺑﺮاﯾﺶ ﻣﯽ آورد! ﻫﺮ ﺑﺎر ﻣﯽ دﯾﺪ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪ. ﻣﯽ ﺷﺪ روزي ﭼﻨﺪ دﺳﺘﻪ ﺑﺮاﯾﺶ ﻣﯽ آورد. ﻣﯽ ﮔﻔﺖ:"ﻣﺜﻞ ﺧﻮدت ﺳﺮﻣﺎ را دوﺳﺖ دارﻧﺪ." اﻣﺎ ﺳﺮﻣﺎي آن ﺳﺎل ﮔﺰﻧﺪه ﺑﻮد. ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﻈﺮش دﻟﮕﯿﺮ ﻣﯽ آﻣﺪ. ﺳﭙﯿﺪه ﻣﯿﺰد، دﻟﺶ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﺪ. دم ﻏﺮوب،دﻟﺶ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﺪ. ﻫﻮا اﺑﺮ ي ﻣﯽ ﺷﺪ، دﻟﺶ ﺗﻨﮓ
ﻣﯽ ﺷﺪ. ﻋﯿﺪ ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻮد اﻣﺎ دل ودﻣﺎﻏﯽ ﺑﺮاي ﻋﯿﺪ ﻧﺪاﺷﺖ.}
اﺳﻔﻨﺪ و ﻓﺮوردﯾﻦ را دوﺳﺖ دارم،ﭼﻮن ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻧﻮ می ﺷﻮد. در ﻣﻦ ﻫﻢ ﺗﺤﻮل اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺗﻮ ي ﺧﺎﻧﻪ ي ﻣﺎ ﮐﻪ ﮐﻮدﺗﺎ ﻣﯽ ﺷﺪ اﻧﮕﺎر. وﻟﯽ آن ﺳﺎل ﺑﺎ اﯾﻨﮑﻪ اوﻟﯿﻦ ﺳﺎﻟﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪي ﺧﻮدم ﺑﻮدم ﻫﯿﭻ ﮐﺎر ي ﻧﮑﺮده ﺑﻮدم. ﻣﺎدر و ﺧﻮاﻫﺮﻫﺎﯾﻢ ﺑﺎ ﻣﺎدر و ﺧﻮاﻫﺮ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ آﻣﺪﻧﺪ ﺧﺎﻧﻪي ﻣﺎ و اﻓﺘﺎدﯾﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﮑﺎﻧﯽ. ﺷﺐ ﺳﺎل ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﻣﻦ را ﺑﺒﺮد ﺧﺎﻧﻪ ي ﺧﻮدش. ﻧﺮﻓﺘﻢ. ﻧﮕﺬاﺷﺘﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﻢ ﺑﻤﺎﻧﺪ. ﺳﻔﺮه اﻧﺪاﺧﺘﻢ وﻧﺸﺴﺘﻢ ﮐﻨﺎر ﺳﻔﺮه ﻗﺮآن ﺧﻮاﻧﺪم و آﻟﺒﻮم ﻋﮑﺲ ﻫﺎﻣﺎن را ﻧﮕﺎه ﮐﺮدم. ﻫﻤﺎن ﺟﺎ ﮐﻨﺎر ﺳﻔﺮه ﺧﻮاﺑﻢ ﺑﺮد.ﺳﺎعت سه و نیم ...
ادامه دارد...
@zendegiasheghane_ma
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
#جلسات_همسرداری #جلسه3_قسمت11 جلسات همسرداری سرکار خانم پرتو_اعلم در مهرآباد جنوبی 👇👇👇👇👇👇 🔔سعی ک
#جلسات_همسرداری
#قسمت_12
جلسات همسرداری سرکار خانم پرتو_اعلم در مهرآباد جنوبی
👇👇👇👇👇👇
👩خانومایی هم که متاهل اند با توجه به احکام باید غسل کنند.
👌باز در رساله هست،
از مرجع تقلید بپرسید.
😱 ولی خانوما با غسل جنابت، کراهت داره چیزی بخورید، اگر هم می خواهید به بچه شیر بنوشانید حتما وضو بگیرید.
👶 بچه داره الامان می زنه، گریه می کنه بری حموم بیای این غش کرده از گرسنگی، وضو بگیر بعد شیر بده.
💅خانومایی که می خوان لاک بزنند اون شبهایی که می خوان مرتب باشند. لاک قالبی بزنند.
👈لوازم آرایشی برید بگید لاک قالبی( نمازی) می خوام، دو تومن، هزار و پانصده. می زنید بدون اَسِتون می ره.
👌ولی لاک بزنید در اون شبهای خاص.💅
در ایام پریود هم لاک زدید خواستید بیایید کوچه، دستکش بپوش که می خوای پولی چیزی بدی اشکالی نداشته باشه.
✋ دستتون رو حتما موقع ظرفشویی، جرمگیر ریختن کف توالت، سینک شستن، فرچه کشیدن، دستکش یادت نره، بدت می یاد از دستکشهای پلاستیکی
دستکشهای آشپزی رو دیدید؟ جذبه دستکشهای پزشکی، بپوش بعد انجام بده.
✅ همیشه کف دستت✋ را موقعی که همسرت می خواد بیاد یه کِرِم مرطوب کننده بزن، نرم باشه، قاچ قاچ نباشه.
💐 رسول اکرم( صلی الله علیه وآله ) می فرمایند ناخن برای زن زینته، اگر یک مقدار بلند باشه ولی آلودگی زیرش باشه، جای شیاطینه.
🚫 کاشت ناخن و.. اشکال داره، وضوها، غسلها به گردنت می مونه، چقدر نماز قضا، با این لاک هم نمی تونی اون زندگی ای که می خوای برای خودت پیاده کنی
🌺 و اینکه برای بحث تتو، اگر خواستی انجام بدی، با حنا انجام بده.
حنا رو خودت با شابلونهایی که در مغازه های لوازم آرایشی هست، شکل قلب و پروانه و... ، حنا رو از عطاری می خری، با این شابلونها، جاهایی رو که از بدنت، مشخص نیست، مثلا تو الان معلمی، می خوای چیزی رو تخته بنویسی، رو دستت نمی شه بزنی، مثلا سینه، شکم، پشت کمر، جاهایی که مشخص نیست رو حنا رو به واسطه اون شابلون بزن.
🙂 دیگه واسه وضو و نماز و غسل هم هیچ مشکلی پیدا نمی کنی.
@zendegiasheghane_ma