✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت2
نفهمیدم چه میگوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بیمقدمه پرسید :«دلستر میخوری؟» میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، #شیطنت کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمیخوام!»
💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه #مبارزه بینتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!»
با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشهها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچهبازی فرق داره!»
💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچهبازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال #دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به #نظام ضربه زدیم!»
در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاسها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و #بسیجیها درافتادیم!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🔰 راست گفتند آخرالزمان اوضاع عجیبی است دین داری افراد ‼️
💠 زمانه عجیبی شده برادر من ، با شما هم هستم خواهر من
این متن دو صفحه ای رو خواهشا با دقت بخوان 👇👇
👌 یه دورانی بود که آقا کوچکترین اشاره ای به چیزی داشتند ، همه بچه انقلابی های باوفای با صفا یک صدا می گفتند #لبیک ، چشم آقاجون ، از تو به یک اشاره ، از ما به سر دویدن...
⬅️ آقا یه بغض کوچیک در حرفهاش می کرد مثل تیر 78 ، همه گریه ها بلند میشد ، آقا برای همه ما #شاخص بود ، اصلا توجیه و سانسور و تحریفی در کار نبود ، هر چی آقا میگفت همه یک صدا #چشم گویان بودند.
👈 تا اینکه کم کم رسیدیم به دور دوم احمدی نژاد و صداهای مخالفش ، اون هایی که ذوب در محمود شدند ( بخوانید محمود ذوبی ها) کم کم شروع کردند به تحریف حرفهای آقا. چرا ⁉️ چون محمود ذوبی بودند ، نه آقا ذوبی ‼️ چون نمی خواستند ذره ای بر ساحت خدایگان آمون ، محمود کبیر ، خدشه ای وارد بشه ! چون اگه محمود زیر سوال میرفت ، همه اونها هم که بهش زنجیر شده بودند می رفتند زیر سوال.
خب سخته آدم باور کنه زیر سوال رفته ، پس به جای کار عاقلانه پذیرش حرف رهبری و درست کردن خودشون ، رفتن سراغ جاهلانه ترین کار ممکن و تحریف و سانسور حرفهای آقا ، مخصوصا در سال های 90 الی 92 ، به شدت شاهد این مورد بودیم .
🔰 این اوضاع کمی فروکش کرد تا اینکه رسیدیم به #فتنه_بنزین سال 98 ، بعضی ها نتوانستند درک کنن چرا آقا از تصمیم مسئولین دفاع کرد ، رسما گفتند #ارادت ما به آقا کم شد ، آره عزیزم !
آهان ، صبر کن ، یه جای دیگه هم این جمله رو گفتند ، کجا بود ؟ آ.. ، اوم... آهان ! سر قضیه #استیضاح حسن روحانی !
چون آقا مانع شد صریحا گفتند نخیر ،نظر ما درسته ، باید استیضاح بشه ، حالا که آقا نذاشت پس بذار دوباره بگیم 👈 #ارادت ما به آقا کم شد 👉 یکی نیست بهشون بگه آخه گنجشک جون ، این درخت اینقدر تنومند هست که تو هر زمان بیایی و بری ، اون اصلا متوجه تو نیست ‼️ برو کشک خودتو بساب ‼️
❌ اما .. اما ... ای خدا ، چی بگم... رسیدیم به #فتنه مخوف و چند لایه و به شدت ترسناک #واکسن_هراسی ، دیگه نه فقط آقا ، بلکه از روی #نظام هم رد شدن ، اون هم نه با پا ، بلکه با لودر ، از اون بزرگ ها ، از جنس کاترپیلار ها ! یه سرچ بزن می بینی چقدر بزرگتر از این لودرهای معمولیه !
👈 دیگه در این فتنه کسی نبود در نظام که اونها زیر سوال نبرن ، رهبری که دست بسته بود و اطلاعات غلط بهش میدادن، ( حالا خوبه اطلاعات همین جماعت هم از سایت خبررسانی حسن کچل و رفقا گرفته میشد !) ، بیت رهبری هم پر بود از نفوذی ها ، وزرای بهداشت هر دو دولت روحانی و شهید عزیزمان هم که نیروی صهیونیست بودن ، کلا گلوبال ها و نیروهای اسرائیل اومده بودن ماموریت به ایران ، خلاصه همه رو زدن ، رحم نکردن ، تا جایی که یک دروغگوی اعظم که خودش رو متخصص سایبرنتیک میدونست گفت رهبری رو مجبور کردن به واکسن زدن ! حالا یکی به این مهندس بگه ربط سایبرنتیک و واکسن چیه ، خودشم نمیدونه ! تمام نظام رو بردن زیر سوال که چی ؟ که بکن تحلیل ما درسته ، ما هستیم رستم دستان ، یل سیستان ، پلنگ مازندران ، معمولی قهرمان ...
ما با بالا در ارتباطیم ، شماها همین پایین پایین ها چرخ بزنید...
❌ دیگه شروع شد... چی ⁉️ چی برادر ⁉️ چی شروع شد حاجی ⁉️ چی میخوای بگی ⁉️
👈 فتنه #اعتبارزدایی_از_حرفهای_رهبری ، فتنه #از_حجت_انداختن_رهبری
👌 دیگه رهبری معیار نشد ، طوری رهبری و بیت رهبری رو زدن ، که دیگه حرفهای فلان آقا جلسه ای و خانم جلسه ای و #طالب های تحصن و تجمع ، براشون شده بود وحی الهی ، آقا هم فقط یه وقت هایی به دردشون میخورد، دیگه رسما از رهبری عبور کردند 😔
👈 هر جا حرف رهبری با حرف اونها جور بود ، آقا آقا می کردن ، هر جا هم مخالف حرفهاشون بود یا بیت رو زیر سوال می بردن یا می گفتند آقا طبق مصلحت اینو گفته داخل جمع ، وگرنه ما داخل بیت شنود داریم ، آدم داریم ، خبر داریم آقا در جمع خصوصی چیز دیگه میگه ، آره ، آره ، شک نکن ، عموی من داخل اطلاعاته و اینها رو بمن گفت ، به کسی نگی ها !! آفرین !
❌ همان زمان گفتیم رهبری را از حجیت نیاندازید ، این #فتنه اگر جرقه بخورد دیگر خاموش نمی شود تا وقی تمام ریشه و ظاهر و نهان شما را به باد ندهد ، گوش ندادند و ندادند ❌
ادامه در صفحه 2 👇👇👇