eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
25.8هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
2.6هزار ویدیو
82 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥 توجه توجه خانمها و آقایان کانال بمناسبت میلاد با سعادت خانم فاطمه زهرا (س) و روز مادر و روز زن داریم جملات زیبا ، مصادیق برای مادرانتون و ایده های زیباتون رو برامون بفرستید دقت کنید لازم نیست حتما دنبال هدایای گرون باشید بگردید و مصادیق خوشحال کردن این فرشته های زمینی زندگیتون رو پیدا کنید و برامون بگید دوستان گروه تجربه خانه ما داخل گروه و عزیزانی که در گروه نیستند به آی دی مدیر تبادلات و تبلیغات کانال @yamahdi85 بفرستید
حی شدم و با تیکه پارچه ها برا دخترم لباس دوختم😍☺️😊 💞 @zendegiasheghane_ma
صندلی آرام بخش 😌 آب و گلاب و گلبرگ های گل محمدی برای همسر عزیزم بعد از یک روز کاری سخت ، باشگاهم که میرن 😇 💞 @zendegiasheghane_ma
مداحی آنلاین - اومده اون کسی که یاره حیدره - جواد مقدم.mp3
3.54M
🌸 (س) 💐اومده اون کسی که یار حیدره 💐یک نفره برا علی یه لشکره 🎤 👏 👌فوق زیبا 🌷گلچین بهترین های روز ♨️ @Maddahionlin 💞 @zendegiasheghane_ma
حی شدم ارده کنجد خونگی درست کردم ☺️ آقامون خیلی ذوق کرد آخه بیرون خیلی گرون بود😁 ✍ دستورش رفت در کانال هنرکده @honarmandankhane 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕 (س) 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 تقدیم به تمام مادران سفر کرده که یادشون همیشه با ماست❤️❤️ آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو... تو کجایی مادر ...؟! آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو... بسکه دلتنگ توام ،از سر شب تا حالا... آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو... جانِ من حرف بزن! امر بفرما مادر . آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو... کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو... مادر ای یاد تو آرامش من...! امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟! جانِ من زود بیا بغلم کن مادر....! آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو... به خدا دلتنگم! رو به رویم بِنِشینی کافیست همه دنیا به کنار... گرچه از دور ولی، من تو را میبوسم آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو. .. 💔💔💔🍃 تا دیر نشده دست بوس این فرشته های زمینی باشیم...❤️ 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژه مادران مادر من فرشته خداست...دورت بگردم که بدجور حالم با حالت گره خورده...من در این دنیا از تو چیزی جز خوبی ندیدم و شرمسارم اگه تو از من جز رنج،درد و سختی ندیدی...بیشک جبران زحماتت با خود خدایی است که وجودی پاک و خوش سیرت و صورت چون تو آفرید...🌷🌷🌷 💞 @zendegiasheghane_ma
🌙😍🌙😍🌙😍🌙😍🌙😍🌙😍🌙 شب شب عشق ، شب نور ، شبی بالاتر شبی از صبح ملاقات خدا زیباتر از دل عرش شب حادثه پیغام رسید حاصل سیب بهشتی به سرانجام رسید جبرئیل آمده ، پیداست که او خوش خبر است کوثر آورده و یا سوره ی قدری دگر است 💚 🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 💞 @zendegiasheghane_ma
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت45 #فصل_هفتم لیوان آب را به کبری دادم. او سعی کرد با قاشق آب ر
شب ها خسته و بی حال قبل از اینکه بتوانم به چیزی فکر کنم، به خواب عمیقی فرو می رفتم. بعد از چند هفته صمد به خانه آمد. با دیدن من تعجب کرد. می گفت: «قدم! به جان خودم خیلی لاغر شده ای، نکند مریضی.» می خندیدم و می گفتم: «زحمت خواهر و برادر جدیدت است.» اما این را برای شوخی می گفتم. حاضر بودم از این بیشتر کار کنم؛ اما شوهرم پیشم باشد. گاهی که صمد برای کاری بیرون می رفت، مثل مرغ پرکنده از این طرف به آن طرف می رفتم تا برگردد. چشمم به در بود. می گفتم: «نمی شود این دو روز را خانه بمانی و جایی نروی.» می گفت کار دارم. باید به کارهایم برسم. دلم برایش تنگ می شد. می پرسید: «قدم! بگو چرا می خواهی پیشت بمانم.» دوست داشت از زبانم بشنود که دوستش دارم و دلم برایش تنگ می شود. سرم را پایین می انداختم و طفره می رفتم. سعی می کرد بیشتر پیشم بماند. نمی توانست توی کارها کمکم کند. می گفت: «عیب است. خوبیت ندارد پیش پدر و مادرم به زنم کمک کنم. قول می دهم خانه خودمان که رفتیم، همه کاری برایت انجام دهم.» ادامه دارد...✒️ 💞 @zendegiasheghane_ma