#حدیث_عشق
امام صادق عليه السلام :
سزاوار است مؤمن8⃣هشت خصلت داشته باشد:
1⃣ در سختى ها باوقار،
2⃣ در گرفتاری صبور،
3⃣در آسايش شاكر
4⃣ به روزى خداوند قانع باشد،
5⃣ به دشمنان ستم نكند،
6⃣از دوستان كينه و دشمنى به دل نگيرد،
7⃣ بدنش از او در رنج
8⃣مردم از او در آسايش باشند.
📝📖📚 كافى، ج2، ص 47، ح1
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم 🧔🏻🧕🏻
✔️ ما باید یاد بگیریم که گذشت بدون توقع داشته باشیم.
❌کارِ با توقع، حس خوبی به اطرافیان نمیدهد.
❌ما با عشق معامله میکنیم. و دیگر در سیستم الهی قرار نمیگیریم. عشق میدهم که ⬅️ عشق بگیرم
⭕️ محبت و عشقی که به شخص مقابل میدهیم ⬅️ موهبتی از سمت خداست که به قلب من هدیه داده است.
❌ این عشق مال من نیست که بخواهم دیگران را وام دار خود بدانم و منت بگذارم.
*من خود را مدیون خدا میدانم که این عشق را به من داده است.*
✔️ بعضی از انسان ها به طور ذاتی و فطرتی مهربان هستند و برای این حُسن هیچ زحمتی نکشیده اند.
❤️ به خاطر این استعداد، شما زیر منت خدا هستید نه دیگران زیر مِنت شما.
❤️ وقتی شما بدون منت محبت میکنید دیگران از این محبت سیراب میشوند.
❤️ زمانی که محبت با منت همراه شود اولین اتفاقی که می افتد ⬅️ بوی بد این عمل به مشام فرد مقابل میرسد.
⭕️ آب راکد بوی بد میدهد . اگر مثل آب روان نبودیم و ارتباطمان را با خدا قطع کردیم آرام آرام وجود شروع به بو گرفتن میکند و این بو را نمیتوان پنهان کرد.
*عشق الهی تولید آلودگی نمیکند بلکه تمام آلودگی را با خود میبرد*
#عشق_بی_توقع
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم 🧕🏻🧔🏻
👈برای داشتن روابط زناشویی موفق باید مـــــــــ👆ـــــــــراقب کلماتتان باشید‼️
🔻خیلی چیزها هست که اصلا نباید به همسرتون بگید حتی اگر واقعیت داشته باشند.
🔻مثلا نگید که ” به نظرت همسایه جدیدمون خیلی جداب نیست؟
🔻 ” یا مثلا از جملاتی که با “به نظرم مشکل تو اینه که … ” شروع میشن اصلا استفاده نکنید.
👈آیا خودتون هم دوست دارید همچین جملاتی رو از شریک زندگیتون بشنوین؟
✍ باید بدانید چگونه همسرتان را نقد کنید.
⏪جملات تاثیر فراوانی در هدایت رابطه دارند.
#روانشناسی_تربیتی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#دمشق_شهرعشق #قسمت9 💠 پس از یک سال زندگی با سعد، زبان عربی را تقریباً میفهمیدم و نمیفهمیدم چرا ه
#دمشق_شهرعشق
#قسمت10
💠 انگار گناه #ایرانی و رافضی بودن با هیچ آبی از دامنم پاک نمیشد که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد :«من قبلاً با ولید حرف زدم!» و او با لحنی چندشآور پرخاش کرد :«هر وقت این #رافضی رو طلاق دادی، برگرد!»
در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر میشد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین میکوبید. نگاهم به در بسته ماند و در همین اولین قدم، از #مبارزه پشیمان شده بودم که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید.
💠 سعد زیر لب به ولید ناسزا میگفت و من نمیدانستم چرا در ایام #نوروز آواره اینجا شدهایم که سرم را بالا گرفتم و با گریه اعتراض کردم :«این ولید کیه که تو به امیدش اومدی اینجا؟ چرا منو نمیبری خونه خودتون؟ این چرا از من بدش اومد؟»
صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود و انگار او هم مرا مقصر میدانست که بهجای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد :«چون ولید بهش گفته بود زن من ایرانیه، فهمید #شیعه هستی! اینام وهابی هستن و شیعه رو #کافر میدونن!»
💠 از روز نخست میدانستم سعد #سُنی است، او هم از #تشیّع من باخبر بود و برای هیچکدام این تفاوت مطرح نبود که اصلاً پابند #مذهبمان نبودیم و تنها برای آزادی و انسانیت مبارزه میکردیم.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت11
حالا باور نمیکردم وقتی برای آزادی #سوریه به این کشور آمدهام به جرم مذهبی که خودم هم قبولش ندارم، تحریم شوم که حیرتزده پرسیدم :«تو چرا با همچین آدمهای احمقی کار میکنی؟» و جواب سوالم در آستینش بود که با پوزخندی سادگیام را به تمسخر گرفت :«ما با اینا همکاری نمیکنیم! ما فقط از این احمقها استفاده میکنیم!»
💠 همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم میرسید و همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود که باز #مستانه خندید و گفت :«همین احمقها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه!»
سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد :«فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمقهای وحشی میتونیم حکومت #بشار_اسد رو به زانو دربیاریم!»
💠 او میگفت و من تازه میفهمیدم تمام شبهایی که خانه نوعروسانهام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا میکردم و او فقط در شبکههای #العریبه و #الجزیره میچرخید، چه خوابی برای نوروزمان میدیده که دیگر این #جنگ بود، نه مبارزه!
ترسیده بودم، از نگاه مرد #وهابی که تشنه به خونم بود، از بوی دود، از فریاد اعتراض مردم و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود و مقابل چشمانش به التماس افتادم :«بیا برگردیم سعد! من میترسم!»
در گرمای هوا و در برابر اشک مظلومانهام صورتش از عرق پُر شده و نمیخواست به رخم بکشد با پای خودم به این معرکه آمدم که با درماندگی نگاهم کرد و شاید اگر آن تماس برقرار نمیشد به هوای #عشقش هم که شده برمیگشت.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه236ازقرآن💐
#جز_دوازده💐
#سوره_یوسف💐
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به#شهید_ابراهیم_همت💐
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
مـ♡ـهـدي جـان..
فرموده ايد:"كارهایتان را به ماواگذار كنيد،برماست كه آنها را به سرانجام رسانيم"
دلسوزترينم
اين شما و اين رشته در هم تنيده ي زندگيِ مان...
درمانده گشته ايم اين روزها..
چاره سازِ ما...عَجِّلْ يٰا مَوْلٰانٰا..😭
♡اَللّٰهـُمَّ عَجِّـلْ لِوَلِيِّكَ الْفَـرَجِ بِحَقِّ حَسَنِ بْنِ عَلِي عَلَيْهِ السَّلٰامِ♡
#اللّهم_عجِّل_لوليِّك_الفرج
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🌹💜🌹💜🌹💜🌹💜🌹💜
سـلام_اربـابـم✋
اے دیدنٺ، بهانہ ترین خواهش دلم
فڪرے بڪن براےمن و آتش دلم
دسٺ ادب بہ سینہے بےتاب مےزنم
صبحٺ بخیر حضرٺ آرامش دلم
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══