فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تاثیر عجیب #حرف زدن مرد بر روی زنان
#آقایون حتما ببینند!
🍃❤️
@zendegiasheghaneh
#سیاست_های_رفتاری
📍 مشکل با خانواده همسر!!!
🎐 اگر با فامیل شوهر مشکل دارید،
به صورت خصوصی باهاشون
جلسه بگذارید و ازشون
بپرسید حرف حساب
شون چیه و چرا
سم پاشی
می کنند
در زندگی
شما؟
⛔️ نه جنگ و دعوا ، نه عقب نشینی...
✅ باید مسئله را به
روش احسن حل کرد.
╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮
@zendegiasheghaneh
@shamimrezvan
╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯
#شک
اولین کسی باش که درمورد اتفاقات روزمره باهمسرت صحبت میکنی
ازاین طریق براحتی ازتعریف یاتشدید دیگران وبروز دلخوری و سوء تفاهم برای همسرت
پیشگیری میکنی
💟 @zendegiasheghaneh
@shamimrezvan
#تربیت_فرزند
👷اگر فرزند شما حاضر نیست به
ماسه، نمک، مربا، آرد، ماست،
گل، رنگ انگشتی و...
دست بزند،
و یا اگر
دستش
کثیف شد
با اصرار از شما
می خواهد که دستش
را بشویید، نشانه تمیزی و
بهداشت کودک نیست !!!!!!!!!!!!!
😳 این رفتار نشانه
حساسیت لمسی کودک
است و اگر ادامه پیدا کند
می تواند منجر به وسواس شود.
🙇 بازی هایی مثل
ماست بازی، رنگ بازی،
شن بازی، گل بازی و ...
می تواند در دراز مدت این
واکنش های لمسی را از بین ببرد.
╭─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╮
@zendegiasheghaneh
@shamimrezvan
╰─═ঊঈ🌱ঊঈ═─╯
#آی_پارا
#پارت_بیست_و_هشتم
نگام می کرد و چشمهای فخر تاج هم نگران بود . اما خان بی توجه داشت صبحانه می خورد. قدرتم رو جمع کردم و گفتم : ممنون از لطفتون بانو که به خواسته ی من فکر کردین . ان شالله اگه قسمتم درس خوندن باشه. پیشتون رو سیاه نمی شم . بانو با یه لبخند پیروزمندانه گفت : ان شاالله و مشغول خوردن شد. نایب خان قجرگفت : خوب پس دختر جان. اگه ببری، می تونی بیای تبریز و همینجا ساکن بشی و درس بخونی . اینم هدیه ی من به تو . هاج و واج نگاهم بین خان و نایب در حرکت بود . من زرخرید خان بودم و می بایست برای اون کار می کردم . اما با این پیشنهاد تکلیف مالکیت خان چی می شد ؟ هنوز با تردید به همه نگاه می کردم که نایب خان گفت : من پولی رو که به یونس خان کندوانی عموی این دختر ، پرداخت کردی و برادرزاده ی اون رو خریدی بهت می دم میرزا تقی خان . چطوره ؟ خان سرفه ای کرد و گفت: اگه قرار بر این باشه که این دختر بیاد اینجا ، من مانعی نمی بینم اما می خوام اختیار دارش خودم باشم. نمی خوام پولی از این بابت بگیرم. انگار داشتن سر یه گونی برنج حرف می زدن . اونقدر این مزه ی گس تحقیر تو دهنم ، بد بود که از توصیفش عاجزم . حتی محبتهاشون هم بوی تحقیر می داد . ناخودآگاه سرم چرخید سمت تایماز که بی صدا غذا می خورد و منتظر بود این مزایده به پایان برسه و ببينه بلاخره این جنس مال کی می شه. نایب خان گفت : عیبی نداره . من نمی خواستم اموالت رو مفت از چنگت در بیارم واسه همین این پیشنهاد رو دادم. خان به قلپ از چاییش رو خورد و گفت : اموال من اموال خواهرمه . من و اون این حرفها رو نداریم . انگار می کنم که به مستخدم برا کمک به خواهرم فرستادم . حالم داشت به هم می خورد . حس م کردم یه حیون خونگی هستم که داشتن راجع به اینکه صاحبش کی باشه بحث می کردن. سرم به شدت درد می کرد .
نمی دونم تایماز تو صورتم چی دید که گفت : حالت خوبه ای پارا؟ با این جمله ی تایماز همه ی نگاهها برگشت سمت من و من که واقعا داشتم بالا می آوردم ، دستم رو جلوی صورتم گرفتم و از اتاق بیرون رفتم . دیگه نتونستم خودم رو نگه دارم و معده ی خالیم رو که فقط اسید ترشح کرده بود رو تو باغچه خالی کردم . دو تا از خدمه که من رو زرد و زار کنار باغچه دیدن ، به طرف دويدن و زیر بازوم رو گرفتن و کمکم کردن بلند شم . حالم بهتر بود . صورتم رو شستم و همونجا رو پله ها نشستم تا بهتر بشم . فخڑتاج اومد کنارم و گفت : می فهمت دختر جان . باورم نمی شه برادرم اینطوری باهات برخورد کنه . احتمالا دلش از جریان مادرت خونه که می خواد خوردت کنه ولی مقاومت کن. من دیشب با شوهرم حرف زدم و از اون خواستم یه جوری تو رو بیاره اینجا حتی اگه حتی... حتی اگه لازم باشه بخردت . ایشالله همه چی درست می شه . اینطوری ضعیف باشی مسابقه که هیچ تو زندگیت هم می بازی ها. بلند شدم و گفتم : من اصلا آدم ضعیفی نیستم خان زاده . په کم ناخوشم فقط . از این همه لطفی هم که من دارین ممنونم. بعد از یه سال و خورده ای تحقیر، فقط لفظ محبت آمیز شماست که یادم می اندازه کی بودم. اگه خدا بخواد می برم. من سوار کار قابلیم.
خندید و گفت : عین مادرت. مادرت عاشق اسب بود. حتما دختر گل صباح می بره. من مطمئنم. تو همین موقع در عمارت باز شد و خان و بقیه اومدن تو حیاط. پشت سرشون فریبا و سلطان خانوم بودن . پس معلومه وقت رفتن بود. هیچ کس حالم رو نپرسید و ابراز نگرانی نکرد . خدا حافظی ها انجام شد و ما سوار درشکه ها شدیم و راه افتادیم . با وجود نخوردن صبحانه ، گرایشی به نان و پنیری که تو درشکه برای نیم چاشت گذاشته بودن ، نداشتم و ترجیح دادم .
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾
Join →
@zendegiasheghaneh
@tafakornab
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
هر رنگ🌶فلفل1خاصیت
فلفل⚫️سیاه ضدبلغم،ضد برونشیت وادرارآور
فلفل🌶قرمزمفید براکمردرد، دیابت وتقویت لثهها
فلفل❇سبزحافظ جوانی
کاهش کلسترول وضدپیری پوست
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh