eitaa logo
خانواده بهشتی
5.3هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
15.8هزار ویدیو
148 فایل
مدیریت؛ @mosafer_110_2 تبلیغ بانوان؛ eitaa.com/joinchat/638124382Cd9f65b52cc تبلیغ مذهبی،خبری،بانوان؛ eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽❣ ❣﷽ 🌸باران🌧 هر لحظہ ✨بہ یاد می بارد 🌸خورشید در آرزوے روے ✨طلوع می کند 🌸و دریا با نورانیِ ✨نوازش تو موج🌊 می زند ‌ ‎‌‌‌‌‌‌‌برای سلامتی آقا۵صلوات 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ ✨وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
✨وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ✨ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا ✨حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿۵۸﴾ ✨و آنان كه در راه خدا مهاجرت كرده‏ اند ✨و آنگاه كشته شده يا مرده‏ اند قطعا ✨خداوند به آنان رزقى نيكو مى ‏بخشد ✨و راستى اين خداست كه بهترين ✨روزى ‏دهندگان است (۵۸) 📚سوره مبارکه الحج ✍آیه۵٨
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 17 دی ماه 1398 🌞اذان صبح: 05:45 ☀️طلوع آفتاب: 07:15 🌝اذان ظهر: 12:10 🌑غروب آفتاب: 17:06 🌖اذان مغرب: 17:26 🌓نیمه شب شرعی: 23:26
"سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨یا ارحم الراحمین✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعد از حمد یک بارسوره تین توحید فلق ناس
✅مصرف هنگام صبح و در وعده صبحانه، باعث احساس سیری طولانی طی روز در شما خواهد شد 👈شاهدانه برای شکمی که مدام به قاروقور می‌افتد، فوق‌العاده است.
♥️با عشق زندگی به بن بست نمی‌رسد هر آن معجزه‌ای اتفاق مي‌اُفتد به شرطی که دلت 🌹 به خدا گرم باشد♥️ سه شنبه تون گلباران🌹 ‎‌‌‌‌‌‌‌
ماقطره نا چیز به دریا هستیم دربحث جنون شهره دنیاهستیم برسنگ قبورشیعیان بنویسید ماجیره خورحضرت زهراهستیم 🏴دهه فاطمیه تسلیت🏴 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ {داستان دنباله داراز سرنوشت واقعی} 📝 📝 :✍ قول شرف . 💐تمام مدتی که ما با هم حرف می زدیم عین جوجه ها که به مادرشون می چسبن … چسبیده بود به من …. – هی استنلی، این بچه کیه دنبالت خودت راه انداختی؟ … پرستار کودک شدی؟ … . 💐و همه زدن زیر خنده … یکی شون یه قدم رفت سمتش … خودش رو جمع کرد و کشید سمت من … . – اوه … چه سوسول و پاستوریزه است … اینو از کجای شهر آوردی ؟ … . – امانته بچه ها … سر به سرش نزارید … قول شرف دادم سالم برگردونمش … تمام تیکه هاش، سر هم … 💐همه دوباره خندیدن … باشه، مرد … قول تو قول ماست … اونم از احد دور شد … . از کافه که اومدیم بیرون … خودش با عجله پرید توی ماشین… می شد صدای نفس نفس زدنش رو شنید … . 💐– اینها یکی از گنگ های بزرگ موتورسوارن … اون قدر قوی هستن که پلیسم جرات نمی کنه بره سمت شون … البته زیاد دست به اسلحه نمیشن … یعنی کسی جرات نمی کنه باهاشون در بیوفته … این ۶۰ تا رو هم که دیدی رده بالاهاشون بودن … 💐– منظورت چی بود؟ … یه تیکه، سر هم … سوالش از سر ترس شدید بود … جوابش رو ندادم … جوابش اصلا چیزی نبود که اون بچه نازپرورده توان تحملش رو داشته باشه ✍ادامه دارد.. ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○ {داستان دنباله داراز سرنوشت واقعی} 📝 📝 : ✍مسیر آتش 💐مقصد دوم مون یکی از مراکز موادی بود که قبلا پیش شون بودم … . اونجا هم اوضاع و احوالش فرق چندانی با جای قبلی نداشت… چشم هاش می لرزید … اگر یه تلنگر بهش می زدی گریه اش در میومد … جایی بودیم که اگر کسی سرمون رو هم می برید یه نفرم نبود به دادمون برسه … 💐تنها چیزی که توی محاسبتم درست از آب در نیومد … درگیری توی مسیر برگشت بود … . درگیری مسلحانه بود … با سرعت، دنده عقب گرفتم … توی همون حالت ویراژ می دادم و سر ماشین رو توی یه حرکت چرخوندم اما از بد بیاری … همزمان یکی از ماشین هاشون از تقاطع چرخید سمت ما و ماشین بین ماشین ها قفل شد … . 💐اسلحه رو کشیدم و از ماشین پریدم پایین … شوکه شده بود و کپ کرده بود … سریع چرخیدم سمتش … در ماشین رو باز کردم و کشیدمش بیرون … پشت گردنش رو گرفتم … سرش رو کشیدم پایین و حائلش شدم تیر نخوره … سریع از بین ماشین ها ردش کردم و دور شدیم … 💐از شوک که در اومد، تمام شب رو بالا میاورد … براش داروی ضد تهوع خریدم … روی تخت متل ولو شده بود …روی تخت دیگه نشسته بودم و نگاهش می کردم … مراقب بودم حالش بدتر نشه … حالش افتضاح بود … خیس عرق شده بود … دستم رو بردم سمت پیشونیش با عصبانیت زدش کنار … نیم خیز شد سمتم … 💐توی چشم هام زل زد و بریده بریده گفت … چرا با من اینطوری می کنی؟ … . یهو کنترلش رو از دست داد و حمله کرد سمت من … . ادامه دارد.. @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌ ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
🔅 : 🔸 كَفُّ الأَذى مِن كَمالِ العَقلِ ، وفيهِ راحَةُ البَدَنِ عاجِلاً وآجِلاً . 🔹 آزار نرساندن ، از كمال خِرَد است و در دنيا و آخرت ، مايه راحتى تن . 📚 الكافي: ج ۱ ص ۲۰ ح ۱۲ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ ✅هرگاه كسى از دختر شما خواستگارى كرد و ديندارى و امانتدارى او را پسنديديد، به او همسر دهيد كه اگر چنين نكنيد؛ فتنه و فساد بزرگى در روى زمين پديد آيد! 💎"امام باقر (ع)" 📚میزان الحکمه ج ۹ ص۱۳۴ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 💎امام صادق علیه السلام فرمودند: ✅هنگامی که کسی را دوست میداری، اوراازاین محبت آگاه کن، زیرااین کار، دوستی بین شمارامحکم ترمیکند🍃🌺 📚کافی ج۲ص۶۴۴
😣 😣 ✅ آیا می دانید: 🔸یکی از کارهای حرام در اسلام ، قهر كردن دو مؤمن از يكديگر از روى ناراحتى و كدورت است و بر حسب آنچه در روايات آمده است در فرض قهر نيز - حتى اگر موجّه باشد - جايز نيست بيش از سه روز به درازا بكشد و مستحب است هر كدام از آنان در برقرارى ارتباط و آشتى پيش قدم شود. 🔺 🔰 قهر كردن با معصيت كارانى كه بر گناه خود اصرار مى ورزند در راستاى نهى از منكر جايز است.بنابر اين، اگر انجام دهندهء منكر با قهر كردن از او، از ارتكاب منكر دست بردارد به همان بسنده میشود. 🔺 🔰 عبادات قهر کننده (مثل نماز و روزه) باطل نیست و اعمال او از نظر شرعی صحیح است. --------- 📚 منبع: فرهنگ فقه آیت اله هاشمی شاهرودی ج 6-ص 698. استفتائات آیت اله بهجت مسائل متفرقه نماز و (1) صراط النجاة 3/ 301 ؛ وسائل الشيعة 12/ 260.
🔅 : 🔸 كَفُّ الأَذى مِن كَمالِ العَقلِ ، وفيهِ راحَةُ البَدَنِ عاجِلاً وآجِلاً . 🔹 آزار نرساندن ، از كمال خِرَد است و در دنيا و آخرت ، مايه راحتى تن . 📚 الكافي: ج ۱ ص ۲۰ ح ۱۲ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ ✅هرگاه كسى از دختر شما خواستگارى كرد و ديندارى و امانتدارى او را پسنديديد، به او همسر دهيد كه اگر چنين نكنيد؛ فتنه و فساد بزرگى در روى زمين پديد آيد! 💎"امام باقر (ع)" 📚میزان الحکمه ج ۹ ص۱۳۴ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 💎امام صادق علیه السلام فرمودند: ✅هنگامی که کسی را دوست میداری، اوراازاین محبت آگاه کن، زیرااین کار، دوستی بین شمارامحکم ترمیکند🍃🌺 📚کافی ج۲ص۶۴۴
♨️لطفا یک لحظه تأمل ♨️ به بزرگی گفتند: فلاني قادر است پرواز کند! گفت: اين که مهم نيست، مگس هم مي پرد. گفتند: فلاني را چه ميگويي..؟ روي آب راه ميرود..!! گفت: اهميتي ندارد، تکه اي چوب نيز همين کار را مي کند. گفتتند: پس از نظر تو شاهکار چيست..؟؟ گفت: اين که در ميان مردم زندگي کني ولي هيچگاه به کسي زَخم زبان نزني، دروغ نگويي، کلک نزني، دلي نشکني، از اعتماد کسي سوء استفاده نکني و کسي را از خود ناراحت نکني. اين شاهکار است... 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 👆 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
🔴حفظ حقوق متقابل بسيار ارزشمند است قبل از اينکه بخواهيد تشکيل زندگى دهيد درس حقوق خانواده را ياد بگيريد. ببينيد وظيفه ى شما چيست ؟🤔 مرد بايد بداند که احترام زن بسيار حايز اهميت است و آنقدر مهم است که پيامبر ( ص) ميفرمايند: 👇👇 🔷بهترين فرد از ميان شما کسى است که براى خانواده اش بهتر باشد همچنين ميفرمايند: 👇👇 🔷جبرئيل آنقدر سفارش زنان را ميکرد که گمان کردم يک اف هم نميتوان گفت چرا بايد کسى که ميخواهد فردا مادر فرزند شما باشد و زندگى شما را به آرامش برساند ، مورد بى احترامى باشد؟🤔 همچنين براى زنان احترام شوهر و نيکو همسر دارى کردن مهم است ، آنچنان که ميفرمايند: 👇👇 🔷زنى که خوب شوهر دارى کند،مثل سربازى ست که درجبهه ى جنگ مشغول نبرد مى باشد 👈پس به حقوق همديگر آگاه باشيد و بکوشيد به حقوق يکديگر احترام بگذاريد 👉 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 👆 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
✅چه بخواهيد و چه نخواهيد ، شما با همسرتان ازدواج نموده ايد چه دلخواه شما باشد 🙂و يا از او سير شده باشيد😤 ، بايد موقعيت فعلى تان را بپذيريد،معمولا افرا ، خودشان دست به انتخاب زده اند و همسر خود را برگزيده اند. در روزهاى اول ، آنقدر عاشق😍 همديگر بوده اند که روزى چندين بار تلفن📞 ميزدند و همديگر را مى ديدند 👫، ولى فعلا بعد از چند سال ، ديگر آن طراوت زندگى تمام شده است ♨️گاهى هنگام بروز مشکلات و ناراحتى ها☹️ مشاهده مى شود که مرد يا زن ميگويد: " من ميخواستم با فلانى ازدواج کنم ولى حالا بيچاره شدم " 📛اين حرف چنان خطرناک است😱 که زندگى شما را به آتش مى کشاند و اينگونه خود بذر شک و حسادت را کاشته ايد. ⭕️شايد هرگز نتوانيد اين جمله را از ذهن همسرتان پاک کنيد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 👆 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همسرانه 🎥نجات زندگی زناشویی در 5دقیقه زیرنویس فارسی 💎ازسری فیلمهای آموزشی جیمی اوانس که طرفداران زیادی پیداکرده 💟 @zendegiasheghaneh💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مادرانه 🎥 "کودکان می بینند، کودکان می آموزند " 💥 (ببینید‌ و همرسانی کنید 🌷🌹) 💥 @zendegiasheghaneh💞
🖼 #عکس_نوشته 👨🏻 #سیاست_های_مردانه 📝چگونه محبت قلبی خودرا به همسرتان ابراز کنید. 🆔 @zendegiasheghaneh 💞
🖼 #عکس_نوشته 👨🏻 #سیاست_های_مردانه 📝چگونه محبت قلبی خودرا به همسرتان ابراز کنید. 🆔 @zendegiasheghaneh 💞
🖼 #عکس_نوشته 👨🏻 #سیاست_های_مردانه 📝چگونه محبت قلبی خودرا به همسرتان ابراز کنید. 🆔 @zendegiasheghaneh 💞
#همسرانه 💚خیلی از اختلافات زناشویی را می‌توان محترمانه حلش کرد. 💛لازمه اختلاف داشتن، بی حرمتی کردن به یکدیگر نیست. 💙داد و بیداد، مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه مشکل را بدتر می‌کند. ❤️پس بهتر است، صبورانه و مهربانانه اختلافات خود را حل کنید تا پشیمانی باقی نماند. @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
#تربیت_فرزند 💠امام صادق علیه السلام: 🌷بهترین چیزی که پدران برای پسرانشان به ارث می گذارند #تربیت است نه مال چرا که مال می رود و تربیت می ماند. 📖کافی،ج۸،ص۱۵۰ @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
تا نصف شب تو خیابونا پرسه زدم و دست آخر خسته و بی رمق خودم رو رسوندم به خونه . نتیجه ی این همه پیاده روی و فکر این شد که تا به مدت آی پارا رو به حال خودش بذارم و بازم دندون رو جیگر بذارم که بلکه از خر شیطون پایین بیاد . با خودم می گفتم ؛ شاید زیادی نازش رو خریدم پرو شده . صبح زودتر از آی پارا صبحانم رو خوردم و وقتی اون اومد سر میز ، من بلند شدم . زیر لب سلام کرد و منم سر سنگین جوابش رو دادم. سریع به بهانه ی کار زیاد از خونه زدم بیرون . به صفورا خانوم هم گفتم که برای ناهار و شام منتظرم نمونه. روز خسته کننده و پر تنشی رو پشت سر گذاشته بودم . بی رمق خودم رو انداختم رو تخت خواب بودم که بوی عطر تنش پیچید تو دماغم. آی پارا دوسش داشتم اما از من تواقعاتی داشت که خارج از توانم بود . من از آینده ای که می تونستم با اون داشته باشم به اندازه ی آینده ای که به تنهایی خواهم داشت ، می ترسیدم . تایماز خودش خوب بود . اما من از خانواده اش میترسیدم . دوست نداشتم من رو به بی کس و کار آویزون فرض کنن که واسه پسرشون نقشه کشیدم . دلم می خواست با به موقعیت اجتماعی بهتر وارد خانواده ی اونا بشم . این موضوع برام خیلی مهم بود. از وقتی که اونجوری اتاقم رو ترک کرد ، غیر از یه سلام خشک و خالی موقع صبحانه ، حرفی بین ما رد و بدل نشده بود . دلخور بود . می دونستم . اما به نا حق دلخور بود . همیشه از قهر بودن با کسی متنفر بودم . دلم می خواست حرف بزنه و قهر نباشه . رفتم تو اتاقش . خواب خواب بود . نزدیکش رفتم و کنار تختش زانو زدم . چشمام که به تاریکی عادت کرد ، تونستم چهرش رو ببینم . وقتی غرق خواب دیدمش ، شروع کردم به حرف زدن. ازش گله کردم . از این که موقعیت من رو درک نمی کرد شکایت کردم . از خودم گفتم . از حسم بهش . از اینکه می خواستمش اما میخواستم تا معلم شدنم صبر کنه . من پدر و مادر نداشتم . ثروتم از چنگم دراومده بود . عموم من رو به کنیزی فروخته بود . با این شرایط زن به خان زاده شدن ، یعنی خریدن نگاه تحقیر آمیز اطرفیان . هیچ کس درونم رو نمی دید همه این رو میدیدن که پسر خان رو هوایی کردم و از راه بدرش کردم . گفتم ، هر چی که تو دلم تلنبار شده بود رو به مرد خشن ، مغرور و در عین حال احساساتیم گفتم. وقتی با چشمای مخمور مشکیش بهم زل نمی زد، راحتتر می تونستم حرف بزنم . حس می کردم شنیده . حس می کردم سبک شدم . حس می کردم تو خواب فهمید چی می گم. با یه حس سبکباری ، بلند شدم که برم . دستش دور مچم حلقه شد که چون انتظارش رو نداشتم ، جیغ خفیفی کشدم . دستم رو به طرف خودش کشید و بلند شد نشست و من رو کنار خودش نشوند . خیلی خجالت زده بودم . اون تمام مدت بیدار بود و من اینطور بی پرده سفره ی دلم رو براش باز کرده بودم . با صدای ضعیفی پرسیدم : از کی بیدارین ؟ گفت : از وقتی عطر تنت پیچید تو اتاق. دیگه سرم چسبیده بود به سینم . ازش خیلی خجالت می کشیدم . دستم رو گرفت تو دستش . خواستم از دستش بکشم بیرون که گفت : جاش خوبه . بذار باشه .دیگه این حقمه . نفسش رو با صدا بیرون داد و گفت : حرفات دلنشین و منطقی بودن . قبول دارم خودخواهانه رفتار کردم . اما تو هم قبول کن من 28 سالمه . تو این سن با هیچ زنی رابطه ی به این نزدیکی نداشتم . من دوست دارم ازت خیلی خوشم می یام . شخصیت محکمت، ایمانت ، پاکی روحت ، به شدت جذب کننده هست . حالا وقتی زیبایی ظاهری هم به اون اضافه می شه ، دیگه کنترلم رو از دست میدم اما اونقدر رو خودم کنترل دارم که نخوام بی فکر کاری بکنم . حالا که اینطوری راحتتری و من رو اینطوری قبول داری باشه . تا پایان امتحاناتت صبر می کنم . چقدر از این تصمیمش خوشحال بودم . گفتم : ممنون . اینطوری منم با فراخ باز درس می خونم . دست دیگش رو آورد و دستم رو بین دو تا دستاش گرفت و گفت : اما چون برای من بودن کنارت و در حين حال نبودن باهات خیلی سخته ، سعی می کنم کمتر دور و برت باشم . از این جهت دلخور نباش . چون تنها راهیه که می تونم این مدت رو دووم بیارم. از این حرفش خوشم اومد منم به این نزدیکی خیلی مایل نبودم . خواستم آروم دستم رو بکشم بیرون که گفت : معذبی ؟ با صدای آرومی گفتم :صبحت معذب بودن من نیست . این کار به هیچ وجه صحیح نیست . غلط بودنشه که اذیتم می کنه . دست از محاصره ی دستم برداشت و گفت : من نمی خوام اذیت بشی اما بعضی وقتها برای حس کردن حضورت می خوام اجازه بدی دستت رو بگیرم ............باشه ؟ گفتم : سهم امروزتون رو گرفتین . تا بعد هم ببینیم خدا چی بخواد و بلند شدم . گفت : کجا ؟ گفتم : نصف شبه . می خوام برم بخوابم . انگار تازه یادش اومده بود . آهانی گفت و من سریع فرار کردم. ------------------- ••••●❥JOiN👇🏾 @zendegiasheghaneh1 @zendegiasheghaneh2 @jomalate10rishteri
 #بسته_سلامتی #کیوی مانند قرص آسپرین 🔹کیوی مانند قرص آسپرین موجب رقیق شدن خون شده و از تنگ شدن عروق و بروز انواع سکته ها جلوگیری میکند. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ بیشتر آدما با چنان عجله و شتابی به سمت داشتن زندگی خوب حركت می كنن كه از كنارش رد می شن. زندگی پر از فرصت هاست، فرصت ها رو از دست نده... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❤️#عاشقانه 🆔 @zendegiasheghaneh💞 لبخنـد😇 تـو👨🏻 تعادل شهــرُ بهم میریزه🏡🏠 تو بخـند😊😍 من شهرُ دوباره میسازم😉 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 #کانال_آموزش_خانواده_بهشتی 👆