eitaa logo
خانواده بهشتی
5.3هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
15.8هزار ویدیو
148 فایل
مدیریت؛ @mosafer_110_2 تبلیغ بانوان؛ eitaa.com/joinchat/638124382Cd9f65b52cc تبلیغ مذهبی،خبری،بانوان؛ eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b
مشاهده در ایتا
دانلود
زنانی که بیشتراز2باردرهفته آمیزش دارند،منظم تراززنانیست که هفته ای یکبارنزدیکی میکنند. همچنین زنانی که کم می کنند، عادت ماهانه خیلی نامنظمی دارند. @zendegiasheghaneh
🌻خوردنیهای مفید برای افزایش میل جنسی 🌰🍌🍍🍇🐏🍤🌰🍌🍍🍇🐏🍤 تشخیص علت به وجود آمدن بی میلی جنسی با پزشک طب سنتی است، چنانچه بی میلی ناشی از سردمزاجی باشد، استفاده از غذاهایی که طبع گرم دارند مفید خواهد بود. برای مثال استفاده از مغز فندق، پسته، گردو، بادام، چلغوزه (تخم صنوبر) و میوه هایی مثل موز، آناناس، انگور و انجیر می تواند در رفع بی میلی جنسی مفید باشد. مصرف سبزی هایی چون تره، پیاز و شاهی به این دسته از افراد توصیه می شود. استفاده از گوشت گوسفند، میگو، زنجبیل، مربای شقاقل، شلغم، هویج زرد ایرانی (زردک)، نخود و لوبیا (به ویژه نخود) برای رفع بی میلی ناشی از سردی مزاج توصیه می شود. خوردن تخم مرغ عسلی به صورتی که سفیده آن کاملا پخته و زرده به حالت نیم بند باشد نیز برای این مشکل مفید است. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @zendegiasheghaneh 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 📝وقتی همسرتان شما را ناراحت کرد چه عکس العملی باید نشان دهید ؟ ( jimmy evans) دیگرکلیپهای آموزشی در🔽 @zendegiasheghaneh
📌مسئولیت مرد در خانواده 💠آقای آشوری (مشاور و مدرس در مرکز بهارنکو شیراز) هر اجتماعی، نیازمند مدیر و سرپرست است؛ خانواده نیز از این اصل کلی پیروی می کند. اگر خانواده ای از مدیریت صحیح برخوردار نباشد، شیرازه ی امورش از هم می پاشد و نظم و انسجام آن از بین می رود. خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر واحدی داشته باشد. در نتیجه، یکی از زن و مرد باید "رئیس" خانواده و دیگری "معاون" و تحت نظارت او باشد. ✅مردان باید در مدیریت خانواده به تصمیم گیری عاقلانه بپردازند و اداره ی خانواده را بر محور عقل و منطق استوار سازند. اقتدار توأم با تفاهم و همدلی، مشورت با اعضاء خانواده، صمیمیت، عطوفت، احترام و مسئولیت پذیری افراد نسبت به یکدیگر می تواند در موفقیت نهاد خانواده مؤثر باشد؛ مرد و زن در زندگی نسبت به یکدیگر وظایفی دارند که رعایت آنها باعث ارتقاء کیفی خانواده و بهره مندی از آرامش و آسایشی است که خداوند به ایشان وعده داده است: 👈مرد سرپرست خانواده است وظیفه ی سرپرستی خانواده، به عهده ی مرد است. موقعیت سرپرستی مرد بر خانواده، به سبب وجود ویژگی هایی در مرد است، مانند برتری قدرت تفکر او بر نیروی عاطفه و احساسات (به عکس زن که سرشار از عواطف است) و داشتن بنیه و نیروی جسمی که هم بتوانند بیندیشد و نقشه طرح کند و هم از حریم خانواده ی خود دفاع نماید. خانواده به همان اندازه که به لطافت روح، احساسات و عواطف سرشار زن نیازمند است؛ به قدرت، قاطعیت و تدبیر نیز احتیاج دارد و چون این ویژگی ها به طور طبیعی و فطری در مرد قوی تر است، اسلام مسئولیت اداره ی خانواده را بر عهده ی او نهاده است. افزون بر آن، تعهد مرد در برابر همسر و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه های زندگی، مهریه و تأمین زندگی آبرومندانه همسر و فرزندان، این حق را به او می دهد که وظیفه ی سرپرستی بر عهده او باشد. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: از سعادت مرد آن است که سرپرست خانواده اش باشد. ✅مسئولیت در برابر همسر وقتی ازدواج می کنید یعنی مسئولیت یک فرد دیگر را به عنوان همسر خود پذیرفته اید. شما در برابر همسر خود مسئولید؛ به این معنا که هر اتفاقی خوب یا بد و در هر زمینه ای برای همسرتان بیفتد به طور مستقیم یا غیرمستقیم به شما مربوط است. وقتی سلامتی همسرتان به خطر می افتد شما مسئولید که تمام تلاشتان را بکنید تا همسرتان سلامتی خود را به دست بیاورد. مسئولیت دیگر در برابر احساسات همسرتان است. مسلماً یکی از بزرگ ترین دلایلی که همسرتان شما را برای ازدواج انتخاب کرده است، این بوده که شما توانستید احساسات او را به دست بیاورید. پس یکی از بزرگ ترین مسئولیت های زندگی شما این است که بتوانید همواره احساسات همسر خود را درک کرده و به آنها اهمیت دهید. پذیرش مسئولیت در قبال احساسات همسرتان به این معنی است که همیشه احساسات او را جدی گرفته و سعی کنید که احساساتش را جریحه دار نکنید. یکی از جوانب دیگر مسئولیت پذیری، احترام به همسرتان و جدی گرفتن شخصیت اوست. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 کانالی ویژه متأهلین عاشق🔰 🆔 @zendegiasheghaneh ❤️
🚫 خطرناک ترین جمله 🚫 من همینم که هستم ! گفته می شود خطرناک ترین جمله این است: «من همینم که هستم.» در این جمله کوتاه می توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به تدریج راندن آدم ها از اطراف خود را حس کنیم. اگر من و شما هم به طور غیرمستقیم یا ناخواسته این جمله در ذهن مان نقشی دارد، باید بسیار مراقب باشیم که از دام رکود، سکون و فسیل شدن رهایی یابیم. انسان های بزرگ حتی از کودکان هم درس می گیرند. همراهان مهربانم انسانهای مهربان ،حتی اساتید خبره و باتجربه بیشتر از واژه «نمی دانم» استفاده می کنند. دانشمندان توانمند در بسیاری از موارد می گویند: «در تخصص من نیست» و انسان های وارسته بیشتر اوقات سکوت می کنند و می گویند: «نظر شما چیست؟»🤔🤔 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎤 دکترحمیدحبشی 📌مهارت های زندگی ادامه کلیپهای آموزشی🔰 @zendegiasheghaneh
آیامیدانید⁉️ سیب میزان کاهش وزن رادوبرابرمیکند! 🍎مصرف سیب قبل ازغذاباعث میشودمیزان صرف غذا۱۵%کاهش یابد. برای درمان یبوست نیزآخرشب دوعددسیب🍏میل کنید.... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ 🌸هوای یکدیگر را داشته باشید 🌺دل نشکنید ، قضاوت نکنید 🌼هنجارهای زندگی کسی را 🌸مسخره نکنید 🌺به غم کسی نخندید 🌼به راحتی از یکدیگر گذر نکنید 🌸به سادگیِ آب خوردن بر دیگری 🌺تهمت ناروا نبندید 🌼و حریم آبروی دیگری را 🌸بدون اجازه وارد نشوید ... 🌺آدم‌ها ، دنیا دو روز است ! 🌼هوای دل یکدیگر را 🌸بیشتر داشته باشیم ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
اصراری نکردم و با درک معذب بودنش که از شرم و حیاش نشأت گرفته بود ، گفتم : خسته ای یه کم بخواب . کاروانسرای بعدی شب رو می مونیم و فردا ظهر می رسیم تهران. بقچه اش رو دادم دستش و گفتم کنار اون درخت بخواب . من بیدارم . نگران نباش. بقچه رو گرفت و رفت زیر درخت و تو خودش مچاله شد. با فاصله ازش نشسته بودم . آروم خوابیده بود. مژه های سیاهش مثل یه سایه بان چشمهای معصومش رو مراقبت می کرد. پای چشمش چپش کبود بود . به لحظه از تصور دست و پا زدنش زیر دست اون کثافت ، خونم به جوش اومد . دوباره صورتش رو نگاه کردم . دماغ کوچکی داشت و لبهای ..... من اینجا چیکار می کردم . اصلا چرا باید بیام و جز و به جز صورتش رو نگاه کنم. ازش فاصله گرفتم و رفتم سمت اسبها . از همون فاصله ی دور صداش کردم . تکونی خورد و بیدار شد . بهش گفتم که باید راه بیفتیم . بی صدا بلند شد و رفت سمت اسبش. حس می کردم با اتفاق دیشب غرور و ابهت این دختر به بدترین شکل شکسته. خیلی با سرعت نمی رفتیم . می دونستم تایماز برای این آروم می ره که پای من اذیت نشه. دلم حمام می خواست . بهم گفته بود قزوین می ریم حمام .اما با اتفاق دیشب ، انگار خودش هم دلش می خواست زودتر برسیم. تا شب تاختیم . یکی دوبار هم وسط راه نگه داشتیم تا هم خودمون و هم اسبها خستگی در کنیم . هوا کاملا تاریک شده بود که به کاروانسرا رسیدیم. از دیدن فضای کاروانسرا ، وحشتی عجیب همه ی وجودم رو گرفت. فکر کنم تایماز فهمید . چون گفت : من هستم آی پارا نگران نباش. خودم رو از تک و تا ننداختم وگفتم : نگران نیستم خان زاده . من خوبم . اما واقعیت این بود که بد بودم خیلی بد. تایماز لبخندی زد و گفت : می دونم . اگه اینطور نبود تعجب می کردم . آخه تو آی پارایی . حرفش برام خوشایند اومد. یه جورایی تاییدش رو لازم داشتم تا بتونم فراموش کنم چقدر ضعیفم. خرما و نون و پنیری رو که از قزوین گرفته بودیم و باز کردم و مشغول خوردن شدیم . هرزگاهی نگاه تایماز رو خودم حس می کردم . بلاخره طاقت نیاوردم و وقتی داشت نگاه می کرد ، سرم رو بالا بردم و نگاهش رو غافلگیر کردم و گفتم :چیزی می خوایین بگین ؟ لقمشو فرو داد و گفت : نه .یعنی آره. گفتم : چی ؟ از پای سفره کنار رفت و گفت : خوب به حرفام گوش کن . یه کم مکث کرد و ادامه داد : تهران که رسیدیم ، می خوام تو رو دختر یکی از دوستام معرفی کنم که برای تحصیل به تهران اومدی و دوستم تو رو به من سپرده. وسط حرفش پریدم و گفتم : اما کارم چی می شه؟ با غیظ گفت : وسط حرفم نپر ساکت شدم تا ببینم این هوای طوفانی چجوری آروم می شه . تکیه داد به پشتی کهنه و گفت : کار کردنی در کار نیست آی پارا. تو مثل یه مهمون وارد اون خونه می شی و مثل یه مهمون زندگی می کنی . تنها انتظارم از تو خوب درس خوندن و موفق شدنه و البته بی دردسر. اون خونه اونقدر بزرگ و جادار هست که وجود به فرد اضافه خللی تو امورات جاری اون ایجاد نمی کنه. من تا وقتی بتونی با استفاده از درست پول دربیاری حمایتت می کنم. بعد از اون آزادی که هر جا خواستی بری و اگه خواستی بمونی . اما تا اون زمان ، این من هستم که در هر مورد چه کلی و چه جزئی نظر نهایی رو می دم . مثل یه قيم باید به همه ی خواسته هام اهمیت و ارزش بدی و اجراشون کنی. گفتم : اما... گفت : اما و اگر و نه و اینا برام قابل قبول نیست . آی پارا اونجا با کندوان ، اسکو و حتی تبریز خیلی فرق داره. من و تو ناخواسته وارد به مسیر سخت شدیم . تو به نوعی و من به نوعی دیگه . تو هم باید باهام راه بیای . من خیلی گرفتارم . ------------------- ••••●❥JOiN👇🏾 @tafakornab @zendegiasheghaneh
💕 #عاشقانه 💕 🆔 @zendegiasheghaneh💞 😍پشت کردم به همه ، تا که تو باشی همه ام همه ترکم بکنند عیب ندارد ، تو بمان!!😊 ❤️تو همه كسي برام🤗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌺وقت خواب است ودلم پیش توسرگردان است 🍃🌺شب بخیرای حرمت شرح پریشانی ما 🍃🌺شــبـتـون حــســیــنــی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ خدا که مهمان دلت شود 💖 تازه درمیابی معنای عشق را🥰 خدا بهترین همدم دلت است💕 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🌿الهی به امیدتو🌿 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر چهرہ پر ز نور مهدے صلوات 🌺🍃 برجان و دل صبور مهدے صلواٺ🌺🍃 تا امر فرج شود مهيا بفرسٺ 🌺🍃 بهر فرج و ظهور مهدے صلواٺ🌺🍃 (🌺)اللّهُمَّ ✨(🌺)صَلِّ ✨✨(🌺)عَلَی ✨✨✨(🌺)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌺)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(🌺) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(🌺)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(🌺)فَرَجَهُمْ ✨✨(🌺)وَ اَهْلِکْ ✨(🌺)اَعْدَائَهُمْ (🌺)اَجمَعِین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌱🌹سلامِ من بہ تو آقاے بے نظیرِ خودم 🌹🌱سلام و عرضِ ادب ایهاالامیر خودم 🌱🌹اگر چہ دورم از آن مضجعٺ ولے قلباً 🌹🌱سلام مےڪنمٺ صبحِ دلپذیر خودم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 11 آذر ماه 1398 🌞اذان صبح: 05:27 ☀️طلوع آفتاب: 06:56 🌝اذان ظهر: 11:54 🌑غروب آفتاب: 16:51 🌖اذان مغرب: 17:11 🌓نیمه شب شرعی: 23:09 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✍🏼درمان بیماران آلزایمر با عصاره گل سرخ 👈🏻متخصصان طب سنتی تایید کردند استفاده از دمنوش گل سرخ کاهش دهنده الزایمر در سنین بالا است 🌸با مصرف گل سرخ در مقابل فراموشی سالمندی ایمن شوید. ✨طب الائمه✨   @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد ✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره برایش نوشته شود 2رکعت ؛ درهر رکعت بعدازحمد یک آیة‌الکرسی ،توحید ،فلق وناس بعد از سلام۱۰ استغفار @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹دوشنبه 11 آذرمـاهتون بخیر🌹 🌼هــــر روز آغـــــاز 🌸یک تغییر و شروع 🌺یک هیجـان اسـت 🌼خــدایا دریـچـه‌ ی 🌸شــادی بـی پـایـان 🌺خوشبختی ، سلامتی 🌼و روزی پر برکت را 🌸به روی همه باز کن 🌺الهی آمین❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎از امام حسن علیه السلام در مورد خردمندی پرسیده شد، ایشان فرمودند: [ یعنی ] غم را جرعه جرعه نوشیدن تا به فرصت ها دست یافتن 📚معنی الاخبار، صفحه240 〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 💎امام حسن مجتـــبی ع: پرسش‌ صحيح‌ نيمى‌ از علم‌ است‌ ،،،، و مدارا كردن‌ با مردم‌ نيمى‌ از عقل‌ است‌ ،،،، و اقتصاد و اعتدال‌ در زندگى‌ نيمى‌ از مخارج‌ است..‌. 📚(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ ابن‌ ابى‌ الحديد ، ج‌ 18 ، ص‌ 108) 〰➖〰➖〰➖➖〰➖〰➖ 💎امام حسین علیه السلام میفرمایند : ✍ قویترین فرد در ایجاد ارتباط کسی است که با کسی که از او بریده، رابطه برقرار کند. 📚 بحارالانوار، ج78، ص 121. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔴📡 🔴🔻 حضرت آیت‌الله درباره‌ی برگزاری چیست؟ آقا بارها فرموده‌اند که به سایر نکنید. ✔️ بنابراین باید از این کار پرهیز کرد و نکته‌ی جالب توجه اینجا است که برخی می‌گویند در اشکالی ندارد که بگوییم؛ در حالی که حضرت آقا قید نزدند که مجلس باشد یا خصوصی، بلکه به طور کلی فرموده‌اند که به مقدسات سایر مسلمانان یعنی سایر نکنید. ✅ حضرت آقا در جایی فرموده‌اند: «آن هم که از روی و ، یا گاهی از روی غرض - این را هم داریم و افرادی را هم از بین می‌شناسیم که فقط مسئله‌ی نیست، بلکه دارند برای اینکه ایجاد کنند - به مقدسات اهل اهانت می‌کند، عرض می‌کنم: «رفتار هر دو است و است.» ✳️ بنابراین توهین به مقدسات سایر مذاهب اسلامی به نظر حضرت آقا حرام شرعی است. ➖➖➖➖➖ ✅ پایگاه آیت‌الله خامنه‌ای - احکام ارتباط بین صاحبان مذاهب و ادیان - khamenei.ir @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ ✨وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ ✨وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ‌(۱۳۴) ✨(متّقين) كسانى هستند كه در راحت ورنج ✨انفاق مى‌كنند وخشم خود را فرو مى‌برند ✨و از خطاى مردم در مى‌گذرند و خداوند ✨نيكوكاران را دوست دارد(۱۳۴) 📚 سوره مبارکه آل عمران ✍آیه ۱۳۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
دوست ندارم حرفی رو تکرار کنم و موضوعی من رو از کارم دور کنه . می دونم دختر عاقلی هستی و می فهمی چی می گم . كل مسئولیتت رو می دم به صفورا به خانوم . من معمولا روزها خونه نیستم و خونه روزها زنونه ست. می تونی آزادانه به زندگی راحت مثل خونه ی پدرت داشته باشی و درس بخونی . حرفی برای گفتن نداشتم . درسته که از زیر دین کسی بودن ، بشدت متنفر بودم ولی این برنامه ای بود که ارباب خونه برام تعیین کرده بود . یه جورایی دلم واسه زندگی گذشته ام هم تنگ شده بود . واسه لباسام واسه رخت خواب تمیزم و بوی صابون ها خوشبویی که واسه پدرم از تبریز می آوردن . من متعلق به زندگی خدمتکاری نبودم . حالا که فرصتش پیش اومده بود ، باید برمی گشتم به زندگی قبلیم . تایماز رشته ی افکارم رو برید و گفت : خوب ؟ حرفی نداری ؟ گفتم : نه . گفت : خوبه. بلند شدم سفره رو جمع کنم که تایماز گفت : بذار باشه می یای جمع می کنی . بیا بریم دستشویی . چقدر بدبخت شده بودم من که واسه دستشویی هم باید نگهبان می داشتم . بی حرف دنبالش راه افتادم. تو نوز ضعیفی که از شیشه های نباتی در حجره داخل رو داشن کرده بود ، تایماز رو نگاه می کردم . چقدر این مرد با تصوراتم متفاوت بود. مردی که در عین مهربونی می تونست مثل یه شیر وحشی و خشن باشه .اما دیگه از تحقیر خبری نبود .این خیلی آرومم می کرد. سینه ی ستبرش آروم بالا و پایین می رفت . اونم تو این گرما ، مثل من با همون لباساش می خوابید و به قول رقیه با حجب و حیا بود. وای رقیه . الان از فرارم بی خبره و فکر می کنه من تو خونه ی خان زنجان دارم خوش می گذرونم . بیچاره اگه بفهمه دق می کنه. ولی زندگی همینه دیگه . یه روز هستیم و روز دیگه .... صبح زودتر از تایماز بیدار شدم و شروع به جمع و جور کردن وسایل کردم . با سر و صدای من تایماز هم بیدار شد . گفت : چه عجب تو زودتر بیدار شدی؟ گفتم : می خوام زودتر برسیم. از دربه دری خسته شدم. خندید و گفت : بهت نمی یاد نازک نارنجی باشی. گفتم : نیستم . ولی منم آدمم دیگه. خستم خوب. بلند شد و رفت تو حياط کاروانسرا. منم دنبالش راه افتادم. هر دو دست و صورتمون رو شستیم و یه لقمه نون پنیر خوردیم تایماز گفت : کبودی زیر چشمت به خورده بهتر شده . ناخود آگاه لچکم رو کشیدم جلوتر اونم دیگه چیزی نگفت . سفره رو جمع کردم و راه افتادیم. بی وقفه تا تهران تاختیم . نزدیک ظهر بود که رسیدیم تهران. خیلی هیجان داشتم . اولین بار بود که پایتخت رو می دیدم. تایماز جلوی به در بزرگ آهنی که توش پر از درشکه بود ، ایستاد و از اسب پیاده شد . منم به دنبال اون پیاده شدم . تایماز تو ورودی اونجا اسبها رو به مردی که جلوی در بود سپرد . مرد بعد از بررسی اسبها ، به مقدار پول به تایماز . اون موقع بود که فهمیدم اسبها رو فروخته . دنبال تایماز راه افتادم . کنار په درشکه ایستاد و بعد از پرداخت پول به درشکه چی ، به من اشاره کرد که سوار شم. وقتی نشستم ، گفتم چرا ملت اینجوری نگاه می کنن به من ؟ گفت : خودت نفهمیدی؟ گفتم : نه !!! گفت : به خاطر لباساته. تو لباس محلی پوشیدی. چادر چاقچور نداری . روبند نداری. واسه همین اینطوری نگات می کنن. حالا هم اون پرده های کنار درشکه رو بنداز تا تو شهر کسی زل نزنه بهت . خیلی متفاوت لباس پوشیدی . جلب توجه می کنی. راس می گفت : همه ی زنا چادر داشتن ولی من با لباس محلی و رژری بودم. یه نیم ساعت بود که با درشکه داشتیم تو تهران حرکت می کردیم و من غرق شلوغی و جذابیت این شهر شده بودم که چشمم به چیزی افتاد که تا به حال شبیهش رو ندیده بودم . یه درشکه بدون اسب . با تعجب به تایماز نگاه کردم که بی خیال داشت جلو رو نگاه می کردم . ------------------- ••••●❥JOiN👇🏾 @tafakornab @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆💔خیانت از کجا شروع میشه... قدم به قدم #خیانت کردن! چه مجرد باشید چه متاهل حتما این کلیپ ۴ دقیقه ای را مشاهده کنید #تلنگر❌ @zendegiasheghaneh
🌷🍃🌷✨﷽✨🌷🍃🌷 💖تقلبهای برای همسرتان ♨️گوش زنان همان کار چشم مردان را انجام می دهد ❌حساسیت زن به شنیدن های بی نظیر چنان قوی است که حتی بعضی از زن ها هنگام شنیدن های عاشقانه ی محبوبشان، چشمان خود را می بندند. مانند: 💜خانومم تو بهترینی 💜خانومم تو خوشگلترینی 💜من بهت افتخار میکنم 💜تو محبوبترینی 💜از صمیم قلبم عاشقتم 💜ممنون که کنارمی 💜ممنون بابت فهم و درکت و ... ☺️راحت همسرتان را خود کنید 🏡 👨👩👦👦👇 @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙کوچک دانستن خدمت خود به همسر 🔴 #استاد_عباسی 💠 پیشنهاد دانلود با #کلیپ های کاربردی ما همراه باشید 🏡 #خانه_و_خانواده 👨‍👩‍👦‍👦👇👇 @zendegiasheghaneh