زندگی از غسالخونه تا برزخ
#باز_نشر 🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه بیست
4_5884018119353044166.mp3
46.34M
#باز_نشر
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه بیست و دوم
* شباهت بین پرونده اعمال و کارنامه تحصیلی
* نظام بارمگذاری خدا بر اعمال ما
* قبولی اعمال ما با چه چیزی سنجیده میشود؟
* اگر مرگ ترس ندارد، پس چرا اولیا خدا از مرگ میترسیدند؟
* چه طور متوجه بشویم که نمازمان قبول شده است؟
* معصیت را ترک کنیم، هم به صورت اعتقادی و هم عملی
* قربانی کردن اثری در دفع بلا دارد؟
* رابطه بین نماز و دیگر اعمال ما
* چرا خدا فقط اعمال متقین را قبول میکند؟
* گاهی حاجت برآورده میشود اما دعا پذیرفته نمیشود
📅98/12/22
#مشهد
❗️برای دریافت مجموع جلسات سه دقیقه در قیامت، از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
https://aminikhaah.ir/?p=508
🔔 @Aminikhaah_Media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجربه نزدیک به مرگ استاد امینی خواه از زبان خودشون
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
تجربه یکی از اعضای خوبمون درباره تجربیاتشون از غسالی و حواشی اون
قراره برامون از تجربیاتشون بگن
ایشون از کودکی کنجکاوی میکردن تو مباحث غسالی خیلی به بعد علاقمند میشن غسال بشن اما گویا خانواده رضایت نداشتن تا الان موفق به این کار بزرگ نشدن دعا میکنیم ان شالله به ارزوی دیرینه شون برسن
سلام
توی روستای من خانم غسالی بودند که بسیار مهربان بودند و من در کودکی بارها کار ایشون رو نگاه میکردم یادمه که از اولین لحظات برخورد با میت باهاش صحبت میکردن مثلا میگفتن الان میخوام آب بریزم نترس عزیزم حضرت زهرا رو صدا کن
یک بار هم دیدم که سهوا کمر میت به گوشه تخت خورد ایشون چقدر عذرخواهی کردند از شخص میت پیشونی شون رو بوسیدن و حلالیت طلب کردن با اینکه من سنی نداشتم ولی هرگز اون لحظه از خاطرم نرفته
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
تجربه یکی از اعضای خوبمون درباره تجربیاتشون از غسالی و حواشی اون قراره برامون از تجربیاتشون بگن ایشو
تجربه مخاطب خوبمون از غسال خانه👇
مادر بزرگ من خیلی زن پاک دامن و مومنی بودن از اتفاق من زیاد پیش ایشون میرفتم چون تنها بودن به خصوص شبها .همیشه هم از ایشون سوال در مورد مرگ و میر و کی کجا مرده چرا مرده وقتی مرد چه شکلی بود میپرسیدم ایشون هم صادقانه و با صبر و شکیبایی جواب میداد البته گاهی وقتها از نترس بودن من متعجب میشد
به هر حال دوران کودکی گذشت و من ازدواج کردم ایشون هم دچار آلزایمر شدن .من بهشون سر میزدم دستشون رو میگرفتم ایشون هم من رو نمیشناختن چند بار اسمم رو میپرسیدن
خلاصه یک روز تنها اومدم خونشون باهاشون نهار خوردم و کمکشان کردم نماز بخونن برای نماز باید بهشون کمک میکردیم کلمه کلمه میخوندم و ایشون تکرار میکردن نمازشان تموم شد یه تسبیح داشتن خیلی قدیمی بود همونطور که تسبیح د ستشون بود دست من رو گرفتن و گفتن من فردا بعد نماز صبح جایی مهمونم منا میبری حموم وقتی یه نفر آلزایمر داره ناخودآگاه یه صحبتهایی میکنه میزاریم به پای مریضیش
دیدم مادربزرگم پا فشاری میکنه که ببرمشون حمام خوب من هم از سر اینکه ایشون بیمارن گوش به حرفشون ندم ظلم کردم حمام رو آماده کردم و بردمشون حموم خلاصه یه حموم دلچسب .اینکه میگم دلچسب چون ایشون من رو هم دعوت کردن به حمام گرفتن منم قبول کردم با اینکه ایشون توان آنچنانی از نظر جسمی نداشتن با دست کفیشون دست من رو دست میکشیدن انگار میخواستن من رو بشورن خلاصه اومدیم بیرون لباس پوشیدیم نماز مغرب شد طبق معمول کمک کردم و نماز خوندیم شب که تو رخت خواب دراز کشیده بودیم ایشون بدون مقدمه اسم من رو صدا زدن و گفتن مادر قربونت برم فردا هم تو من رو بشور مزدشم این تسبیح من خنده ام گرفتم گفتم مامانی هر وقت دوباره خواستی حموم کنی میبرمت چشم آدم غافل اصلا به این فکر نکردم که مادر بزرگم سالهاست اسم همه رو فراموش کرده چطور من رو با اسمم صدا زد و ....نماز صبح رو خوندیم منم بعد نماز خوابیدم از خواب که بیدار شد مادر بزرگم آروم و راحت به رحمت خدا رفته منه غافل از همه جا بی خبر که ایشون گفتن بعد نماز صبح میرم مهمونی .فردا هم من رو بشور و....امان از غفلت بنی آدم
خودم مادر بزرگم رو با عزت و احترام شستم خانم غسال هم کارهای واجب رو انجام دادن خدا میدونه که ما غافلیم انگار با لبخندی که مادربزرگم موقع غسل و کفن روی لب داشت میگفت آخر و عاقبت همه همین جاست
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 علت عجیب ترس از مرگ...
✍آیت الله مجتهدی (ره)
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🔴 یکی از دلایل ترس از مرگ!
گاهی اوقات سبب ترس از مرگ، جهل است و گاهی نیز تعلقات شدید به دنیا است. اگر شما روی کف دست خود چسبی بزنید که مویی ندارد، میتوانید به راحتی و بدون درد آن را بکنید.
اما اگر آن را در جای پرمویی، مثلاً روی پا یا پشت دست خود بزنید که با صدها مو گره خورده، وقتی آن را میکنید، درد دارد. چه بسا انسان نسبت به امورات مختلف دنیا تعلقات شدید پیدا کرده و مانند هزاران زنجیر به جان او وابسته شده است. طبیعتاً [برای او] دل کندن از آنها و به سمت مرگ رفتن یعنی دوری کردن از محبوب!
✍ استاد عالی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
تجربه مخاطب خوبمون از غسال خانه👇 مادر بزرگ من خیلی زن پاک دامن و مومنی بودن از اتفاق من زیاد پیش
تجربه یکی از مخاطبین خوبمون
تا الان توی غسل و کفن هفت نفر شرکت کرده ام و کمک کرده ام دختر همسایه ما تصادف کردن و زخم بدی توی سینه ایشون بود من رفتم کمک کردم برای جا به جا کردنشون و آب ریختن هنوز غسالخانه روستاها مثل شهرها پیشرفت نکرده و افراد به غسال کمک میکنن منم استفاده میکنم خیلی ها بهم ایراد میگیرن اما برام مهم نیست یا میگن شبها خواب بد نمیبینی میگم نه اتفاقا روحم آرامتر میشه و دلم رو به این دنیا نمیبندم
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «عزیزم حسین(۲)»
🔹پویش عزیزم حسین به مناسبت ایام ولادت امام حسینعلیهالسلام آغاز شد
🎙باصدای عبدالرضا هلالی و محمداسداللهی
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅❅📀🖥📀❅┅┅
@BaSELEBRTY
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ بیشتر مردم از کنار موضوع مهم حل
مشکلات مردم به سادگی عبور می کنند.
اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک
در حـل گرفتاری بندگان خـدا بردارد،
اثر آن را در این جهان و در آن سـوی
هستی به طور کامل خواهد دید.
در بررسی اعمال خود، مواردی را
دیدم که برایم بسیار عجیب بود.
مثلا شخصی
از من آدرس میخواست. من او را کامل
راهنمایی کردم. او هم دعا کرد و رفت.
من نتیجه دعای او را به خوبی
در نـامـه عملم مشاهـده کردم!
اینکه ما در طی روز،
حوادثی را از سر می گذرانیم
و می گوییم خوب شد اینطور نشد.
یا می گوییم: خدا رو شکر که از این بدتر نشد،
به خاطر دعای خیر افرادی است
که مشکلی از آنها برطرف کردیم.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
#ارسالی_اعضا
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🔹 از آیت الله مرندی (ره) در مورد
دلیل گریههای بلند در نصف شبها
پرسیدند،
فرمودند:
اگر از عالم برزخ خبر داشتید
خواب به چشمانتان نمی آمد .
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5