فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با اباعبدالله رفیق شویم
🔻داستان جالب و زیبای عباس چایی خور
⏱زمان | 2:14
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 یکی از بهترین و زیبا ترین صحنه های زیارت کربلا 😍
🍃 شما فرض کن میری کربلا از دور حرم آقا اباالفضل رو میبینی با کلی شوق و ذوق و اشک خودت رو میرسونی به حرمش ،کامل زیارت میکنی همینطور عقب عقب که داری سلام میدی و از حرم بیایی بیرون ...👀
🙌 یک دفعه بر میگردی و این صحنه رو میبینی 😍
🌸به حق #امام_زمان روزی همتون ان شــاءالله 🤲
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
همه اجناس این کانال زیر قیمت تمام کانال همکاری ها 😳😳😳😳
⭐کاملا مستقیم و بدون واسطه
⭐اینقد زود پاسخگو هستن که انگار کار دست خودتونه
⭐بدون استرس ثبت بزن
🌹کاملا قابل اعتماد هستن هم از نظر ارسال هم کیفیت کارها 🌹
بدون شک با اطمینان کامل خرید کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 قرائت یکسوره یس برای تمام اموات چکار میکند ؟
🔸 اگر کسی وارد قبرستان بشود و یک سوره یاسین برای تمام کسانی که درآنجا دفن اند بخواند :
1⃣ اولاً چه ثوابی برای خودش دارد ؟
2⃣ ثانیاً چه چیزی عاید اموات میشود؟
ــــــــــــــــــــــــــــ
#حجاب
#امام_زمان
•┈┈••••✾• 🌸 •✾•••┈┈•
🛖✼ ҉ موکب حضرت رقیـہ ساבات ҉ ✼🍃
🆔@mokebroghaye315 👈♨️
﷽
💠دیگر به کربلا نمی روم 💠
🔆 عالم بزرگوار ملا عبدالحمید قزوینی از کسانی است که توفیق شرفیابی محضر حضرت بقیه الله الاعظم #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشته است ایشان خودش می گوید :
🔻 من به زیارت امام حسین علیه السلام مداومت داشتم و تمام زیارت های آن حضرت را پیاده میرفتم و چون پول کافی نداشتم معمولاً در حجره های ایوان صحن مطهر می ماندم .
🔻 یکی از روزها که میخواستم کربلا بروم وقتی به بلندی قبرستان وادی السلام نجف رسیدم ، دیدم که یک عده از اشراف و بزرگان نجف آمده بودند برای بدرقه یکی از آقازادهها و ایشان با نوکر و خادمان خود به طرف کربلا حرکت میکرد؛ این صحنه را که دیدم پیش خود خجالت کشیدم و با خود گفتم که دفعه دیگر اگر اسباب راحتی و رفاه برایم فراهم نشود دیگر به کربلا نمی روم .
🔻 بالاخره روزها گذشت و یکی از ایام مخصوص زیارت امام حسین آمد یک عده از طلبه ها آمدند و اصرار داشتند که من هم با آنها بروم کربلا من هم قبول نمیکردم ، بالاخره با اصرار طلبه ها عازم کربلا شدیم .
🔻در بین راه به یک کاروانسرای رسیدیم که مخروبه بود و خلوت ؛ همانجا یک مقدار خوابیدیم و من بلند شدم که وضو بگیرم ، دیدم یک عربی دارد به من نزدیک می شود ، وقتی به من نزدیک شد گفت ملا عبدالحمید قزوینی تو هستی ؟
🔻گفتنم بله ، گفت تو هستی که گفتی دیگر با ذلت و خواری به کربلا نمی روم تا اینکه با عزت و بدون مشکل بروم ؟ گفتم بله ؛ گفت آماده باش که مولای تو قمر بنی هاشم و آقای تو حضرت علی اکبر به استقبال تو آمده اند که قدر خود را بدانی و به اعتبارات دنیا افسرده و ناراحت نشوید .
🔻 حرف آن عرب تمام شد ، یک وقت دیدم دو نفر اسب سوار به شکل و شمایل آن دو بزرگوار که در کتب روایت خوانده و شنیده بودم وارد کاروانسرا شدند ، حضرت عباس علیه السلام از جلو و حضرت علی اکبر از پشت سر می آمدند ، تا این صحنه را دیدم ، بی اختیار خودم را از بلندی به روی زمین انداختم و دست و پای آن بزرگواران را بوسه میزدنم دورشان میگشتم .
📖دارالسلام عراقی ص۴۴۸
🌿هرگزم نقش تو از لوح و دل و جان نرود
🌿هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود
•┈┈••••✾• 🌸 •✾•••┈┈•
🛖✼ ҉ موکب حضرت رقیـہ ساבات ҉ ✼🌿
🆔@mokebroghaye315 👈♨️