eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سالن تطهیر یزد
متوفی سوم ۵۴ ساله ایست قلبی متوفی چهارم ۷۹ سال ، دیابت و فشار خون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سالن تطهیر یزد
امروز دیر اومدم ، به چند دلیل که الان میگم ۱. بچه ها مو باید میبردم مدرسه ، کلاس بندیهاشون مشخص بشه ۲. اول صبح شلوغ شد ، پشت سر هم متوفی اومد ، نشد زودتر بیام خدمتتون ، ولی......، فیلمشو الان میفرستم
هدایت شده از سالن تطهیر یزد
سه تا مورد تا الان داشتیم ، دو تا مورد از بیرون آوردن ، یدونه هم داخل سردخونه بود
✅ به همه از همین غذا دادند؟ در یکی از عملیات‌ها، برای ناهار چلوکباب برگ آوردند؛ با تمام مخلفاتش. آخ که چه طعمی داشت آن ناهار گرم! بوی برنج ایرانی‌اش، هوش از سر آدم می‌برد. ما سفره را انداختیم و نشستیم که آقا مهدی آمد. تا چشمش به غذاها افتاد، اخم کرد. رو به من گفت: «این غذاها از کجا اومده؟» گفتم: «از آشپزخونه آوردم آقا مهدی.» گفت: «یعنی به همه از همین غذا دادند یا فقط برای فرماندهی آوردند؟» گفتم: «نه برای همه همینه. ناهار امروز چلوکبابه.» باز هم قانع نشد. بی‌سیم را برداشت و یکی‌یکی با فرمانده گردان‌ها تماس گرفت. و پرسید: «غذا چی آوردن براتون؟... نوش جان... کم نیومد؟...» ظاهرا یکی‌دوجا غذا کم اومده بود. سریع هماهنگ کرد تا برایشان ببرند. وقتی مطمئن شد غذای همه همین است و به تک‌تک بچه‌های خط مقدم هم غذا رسیده و کافی بوده و کسی گرسنه نمانده، آن‌وقت شروع به خوردن کرد. راوی: غلامحسن سفیدکاری؛ مسئول دفتر فرمانده لشکر عاشورا از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی شهید ، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا ص ۶۵
زن ها هم شهید میشوند فقط کافیست مثل شهدا زندگی کنند.... برنامه عملی خودسازی دست نویس خود شهیده زینب کمایی💔 از شهادت دم میزنیم،آیا شبیه شهیدان هستیم؟!! 🦋 ‌🇮🇷کانال دختران انقلاب را دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc
✍️ : برداشته شدن عذاب از اهل قبرستان به برکت حضور حضرت علیه السلام یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند: همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وراد می شد به زیارت اهل قبور می رفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم شیخ گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام» چند قدم جلوتر رفتیم، فرمودند: «بویی به مشامتان نمی رسد؟» گفتیم: چه بویی؟ فرمود: «بوی سیب سرخ استشمام نمی کنید؟» قدری جلوتر آمدیم، به مسئول قبرستان رسیدیم، شیخ از او پرسید: امروز کسی را این جا دفن کرده اند؟ او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کرده اند. آن گاه ما را سر قبر آن مرد برد و ما در آن جا بوی سیب سرخ را استشمام کردیم. پرسیدیم: این چه بویی است؟ شیخ فرمود: وقتی این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام به اینجا تشریف آوردند و به واسطه این شخص، عذاب از اهل قبرستان برداشته شد. بهترین در کانال حال خوش🔻 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92