هدایت شده از ((نسل ظهور))
3.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤"سلام فرمانده"🖤
السلام علیک یااباصالح المهدی🍃
#محرم
#امام_زمان
#سلام_فرمانده
#پویش_سلام_فرمانده_تهران (ماح):
http://eitaa.com/poyesh_salamfarmandeh
🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🏴
هدایت شده از کانال #داستان و #طنز حال خوش
✍️#داستان
🔸قبر حضرت #امام_حسین علیه السلام قبله حقیقی:
حاج عبدالعلی معمار نقل می کند:
روزی در صحن مقدس امام حسین علیه السلام نشسته بودم، یک نفر هم نزدیک من نشسته بود.
اسم او را پرسیدم، گفت: فلان خراسانی.
از شغل او پرسیدم، گفت: بنا هستم.
دیدم با من هم شغل است. پرسیدم: زوار هستی یا مجاور؟
گفت: سالهاست که در این مکان شریف سرگرم بنایی هستم.
گفتم: در این مدت اگر چیز عجیبی دیده ای برای من نقل کن.
گفت: متصل به صحن شریف سمت قبله، قبری است مشهودر به قبر «دده» و چون نزدیک بود خراب شود چند نفر حاضر شدند آن را تعمیر کنند و به من مراجعه کردند.
من اقدام کردم و برای محکم شدن شالوده به کارگرها دستور دادم اطراف قبر را بکنند. قسمتی که نزدیک قبر بود هنگام کندن، فرو ریخت و جسد آشکار شد.
به من خبر دادند. وقتی مشاهده کردم دیدم جسد تازه است؛ اما به سمت چپ خوابیده است؛ یعنی صورتش به طرف قبر مطهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام و پشتش به طرف قبله است. من هم به همان حالت قبر را تعمیر کردم.
📚طوبای کربلا
#محرم
#امام_حسین
#زیلرت_عاشورا
@hal_khosh
✍️#داستان
🔹عاشق دلباخته حضرت #امام_حسین علیه السلام 👈یکی از شهدای نازنین کربلا پیرمردی است که هر چند نام و شهرتی از او در تاریخ نقل نشده، عشق بازی زیبایی با اباعبدالله الحسین علیهالسلام دارد
یکی از تجار کوفه نقل میکند: با پدرم برای تجارت از کوفه به شهرهای دیگر مسافرت میکردیم، به یک کاروانسرای عراقی که میرسیدیم، پیرمردی را آنجا میدیدیم که زیر سایهبانی نشسته؛ هر کاروانی که از راه میرسد، بلند میشود، نزدیک رفته و خوب کاروان را بررسی میکند و بعد ناامید برمیگردد و زیر سایه استراحت میکند.
یک بار پدرم جلو رفت و پرسید: پدرجان اینجا در این بیابان بدون خانه و زندگی و کار دنبال چه میگردی؟
گفت: «وقتی جوان بودم خدمت آقا رسول الله صلی اللهعلیه وآله بودم که امام حسین علیهالسلام، که آن زمان کودکی بود، وارد شد.
بلافاصله رسول خدا صلی اللهعلیه وآله برخاست و او را در بغل گرفت و روی پاهای خودش نشاند و با حالت گریه فرمود: این حسین من روزی در سرزمینی به نام کربلا تنها و غریب میماند. هر کدام از شما آن روز به فریادش برسید و یاریش کنید، فردای قیامت با من محشور خواهید شد.
سالها از این قضیه گذشت تا چند وقت پیش که من از اینجا رد شدم و فهمیدم نام این سرزمین کربلا است. تا نام این سرزمین را شنیدم، یاد کلام رسول الله صلی اللهعلیه وآله افتادم،
از ابی عبدالله علیهالسلام سراغ گرفتم. گفتند از مکه به سمت کوفه حرکت کرده.
فهمیدم پیشبینی حضرت در حال اتفاق است. اینجا ماندم و به انتظار نشستم تا وقتی امام حسین علیهالسلام وارد سرزمین کربلا میشوند، اولین کسی باشم که به یاری پسر رسول خدا صلی اللهعلیه وآله میروم.»
ما برگشتیم به کوفه. بعد از حادثه عاشورا پدرم گفت: «برویم ببینیم برای این پیرمرد چه اتفاقی افتاده.»
به کربلا رفتیم و دیدیم کمی پایین تر از پیکر مطهر امام حسین علیهالسلام در خون خودش غلتیده و به شهادت رسیده است.
📕موسوعة الامام الحسین علیهالسلام، ج١٥، ص١٨٤.
#محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
🌺 @hal_khosh 🌸
✍️#داستان
🔸قبر حضرت #امام_حسین علیه السلام قبله حقیقی:
حاج عبدالعلی معمار نقل می کند:
روزی در صحن مقدس امام حسین علیه السلام نشسته بودم، یک نفر هم نزدیک من نشسته بود.
اسم او را پرسیدم، گفت: فلان خراسانی.
از شغل او پرسیدم، گفت: بنا هستم.
دیدم با من هم شغل است. پرسیدم: زوار هستی یا مجاور؟
گفت: سالهاست که در این مکان شریف سرگرم بنایی هستم.
گفتم: در این مدت اگر چیز عجیبی دیده ای برای من نقل کن.
گفت: متصل به صحن شریف سمت قبله، قبری است مشهودر به قبر «دده» و چون نزدیک بود خراب شود چند نفر حاضر شدند آن را تعمیر کنند و به من مراجعه کردند.
من اقدام کردم و برای محکم شدن شالوده به کارگرها دستور دادم اطراف قبر را بکنند. قسمتی که نزدیک قبر بود هنگام کندن، فرو ریخت و جسد آشکار شد.
به من خبر دادند. وقتی مشاهده کردم دیدم جسد تازه است؛ اما به سمت چپ خوابیده است؛ یعنی صورتش به طرف قبر مطهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام و پشتش به طرف قبله است. من هم به همان حالت قبر را تعمیر کردم.
📚طوبای کربلا
#محرم
#امام_حسین
#زیلرت_عاشورا
@hal_khosh
#سرد_و_گرم_روزگار
به بهانه #محرم
👈 در قدیم یک فردی بود در همدان به نام " اصغر آواره "
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرم کنی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را می شناختند ....
و چون کسی را نداشت و بی کس بود بهش میگفتند اصغر آواره ! 😳
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود میرفت در اتوبوس برای مردم میزد و میخوند و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید .
👌 تا اینجا داستان رو داشته باشید !
👈 در آن زمان یک فرد متدین و مومن در همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا میره و وصیت کرده بوده اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر اومدند برای تشیع جنازه اون در قبرستان باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت .....
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج ملا علی همدانی فاتحه ای بخوانم و برگردم .... وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسالخانه میبردند !
🤔🙄 کنجکاو شد و به سمت آنها رفت .....
پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید ؟❓
یکی ازکارگران گفت این اصغر آواره است !
تا اسم او را شنید فریادی از سر تاسف زد و گریست .....😭
مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند چه شد که شما برای این فرد اینطور ناله کردید ؟! 😳
حاجی گفت :مردم! این فرد را میشناسید ؟ همه گفتند نه ! مگه کیه این ؟ 😳
حاجی گفت: این همون اصغر آواره است ....
مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود شما از کجا میشناسیدش ؟!❓😳
و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی.....
گفت : سالها قبل، از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر میرفت
سوار اتوبوس که شدم دیدم ....وای اصغر آواره با وسیله موسیقی اش وارد شد....🎼🎸🎻
ترسیدم و گفتم یا امام حسین علیه السلام 😱❗️
اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود , اگر هم اعتراض کنم مردم که توی اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمیزارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم نخواهم رسید ....چه کنم ! ❓😱😭
خلاصه ، سرم را به پایین انداختم .....
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد .....❗️
زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری ؟ چرا نمیزنی ؟ 😳
گفت : من در زندگیم همه غلطی کردم !
اما جلوی اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها موسیقی ننواختم ....❌
خلاصه، حرمت نگه داشت و رفت ....🚶♂️
🙏 اونروز تو دلم گفتم اربابم حسین علیه السلام برات جبران کنه 🙏
👌حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای تشیع جنازه اصغر آواره !! و خدا خواسته فوت حاج آقا نجفی، بهانه ای بشود برای این امر !!
خلاصه با عزت و احترام، مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انجام و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند
👈از این حکایت معلوم است اگر برای نوکر امام حسین علیه السلام هم کاری انجام بدهیم خدا یک شهر را برایمان می آورد و کارمان را سامان میدهد ان شاالله🙏😢 تا چه رسد به اینکه برای خود #امام_حسین علیه السلام کاری انجام دهیم !!
💕💕💕🖤
#امام_حسین
#ماه_محرم
#محرم
@hal_khosh
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آداب #محرم
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🏴🏴🏴🏴🏴❅┅┅┄
@khandehpak
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اتفاقی که زندگی یک معتاد را در ماه #محرم تغییر داد؛ از دزدیدن لباس و پول تعزیه تا ترک اعتیاد بوسیله پول فروش کلاهخود و شمشیر تعزیه
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🏴🏴🏴🏴🏴❅┅┅┄
@khandehpak
💠#داستان
🌸آزاد شده حضرت امام حسین علیه السلام
مرحوم آیت الله اصفهانی رحمه الله این عالم ربّانی از شیفتگان خاندان رسالت و امام حسین علیه السلام بود.
هرسال دهه ی محرم درمنزل خود مجلس روضه برپا می کرد وشب شام غریبان نیز مجلس روضه داشت وبسیار گریه می کرد و یاد مصائب امام حسین علیه السلام بسیار برایش جگرسوز بود، به طوری که امام حسین علیه السلام او را گریان می کرد.
نقل کردند وقتی که ازدنیا رفت یکی از بزرگان او را درعالم خواب دید و احوال او را پرسید،
اوگفت: وقتی که مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند از توحید و نبوت سوال کردند،
جواب دادم تا این که از امامان علیه السلام پرسیدند:
نام امیر مومنان علی علیه السلام را به زبان آوردم که امام اول من است،
سپس از امام حسن علیه السلام نام بردم؛ ولی وقتی که نام امام حسین علیه السلام را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم،
آن دو فرشته نیز منقلب شده، گریه می کردند.سپس به یکدیگر گفتند: آزادش کنیم کار این آقا (نخودکی) با امام حسین علیه السلام است دیگر نیازی به سوال نیست. مرا آزاد نمودند و رفتند واینک می بینی که شاد وخرسند درجایگاه خوبی هستم.
📚فرازهایی جذاب وخواندنی از زندگانی امام حسین علیه السلام – امیرحسین علیقلی صفحه36و37
#محرم
#امام_حسین
#زیارت_عاشورا
بهترین مطالب و داستانهای عاشورایی در کانال #حال_خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
✍️#داستان :
مداومت بر #زیارت_عاشورا
یکی از بزرگان می فرماید:
آیت الله حاج آقا حسین خادمی و حاج شیخ عباس قمی و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان را در خواب دیدم که در اتاقی از اتاق های بهشت نشسته بودند.
از آیت الله خادمی احوال پرسی کردم و گفتم: با هم بودن شما یک آیت الله، یک محدث و یک روضه خوان امام حسین علیه السلام چه مناسبتی دارد ؟
جواب داد: ما همگی بر زیارت عاشورا مداومت داشتیم و در تعداد خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیدم.
📚طوبای کربلا
#محرم
#امام_حسین
#زیلرت_عاشورا
@hal_khosh
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#داستان
🔸حکایت تاجر یزدی که چکی را برای مجلس #امام_حسین علیهالسلام بدون نگاه کردن به مبلغ آن امضاء کرد.
🎙 به روایت حاج غلامرضا سازگار
#محرم
بهترین مطالب و داستانهای عاشورایی در کانال #حال_خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
✍️#داستان :
برداشته شدن عذاب از اهل قبرستان به برکت حضور حضرت #امام_حسین علیه السلام
یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند:
همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وراد می شد به زیارت اهل قبور می رفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم شیخ گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام»
چند قدم جلوتر رفتیم، فرمودند: «بویی به مشامتان نمی رسد؟»
گفتیم: چه بویی؟ فرمود: «بوی سیب سرخ استشمام نمی کنید؟»
قدری جلوتر آمدیم، به مسئول قبرستان رسیدیم، شیخ از او پرسید: امروز کسی را این جا دفن کرده اند؟
او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کرده اند. آن گاه ما را سر قبر آن مرد برد و ما در آن جا بوی سیب سرخ را استشمام کردیم.
پرسیدیم: این چه بویی است؟
شیخ فرمود:
وقتی این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام به اینجا تشریف آوردند و به واسطه این شخص، عذاب از اهل قبرستان برداشته شد.
#امام_حسین
#محرم
بهترین #مطالب_و_داستانهای_عاشورایی در کانال حال خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
هدایت شده از مخزن غسالخونه
✍️#داستان :
برداشته شدن عذاب از اهل قبرستان به برکت حضور حضرت #امام_حسین علیه السلام
یکی از دوستان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند:
همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وراد می شد به زیارت اهل قبور می رفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم شیخ گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام»
چند قدم جلوتر رفتیم، فرمودند: «بویی به مشامتان نمی رسد؟»
گفتیم: چه بویی؟ فرمود: «بوی سیب سرخ استشمام نمی کنید؟»
قدری جلوتر آمدیم، به مسئول قبرستان رسیدیم، شیخ از او پرسید: امروز کسی را این جا دفن کرده اند؟
او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کرده اند. آن گاه ما را سر قبر آن مرد برد و ما در آن جا بوی سیب سرخ را استشمام کردیم.
پرسیدیم: این چه بویی است؟
شیخ فرمود:
وقتی این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام به اینجا تشریف آوردند و به واسطه این شخص، عذاب از اهل قبرستان برداشته شد.
#امام_حسین
#محرم
بهترین #مطالب_و_داستانهای_عاشورایی در کانال حال خوش🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92