eitaa logo
زندگی نامه اهل بیت
1.4هزار دنبال‌کننده
747 عکس
238 ویدیو
61 فایل
✨بدون حمایت و مکتب رهبرمان سید علی خامنه ای نمی توانیم به ظهور برسیم السلام علیک یا اباصالح المهدی ✨ ارتباط ،انتقاد ،پیشنهاد(تبادل نداریم) نشر حداکثری مطالب @dehghan68
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های تکان‌دهنده خانم دکتر مینو محرز درمورد واکسن
🍀حضرت علی (ع): 💫✨تمام خیرها در سه چیز جمع شده است: نگاه، سکوت، کلام 🔹هر نگاهی که سودی در آن نیست خطاست. 🔸هر سکوتی که تفکر در آن نباشد بی‌فایده است. 🔹و هر کلامی که ذکر در آن نباشد لغو است. 🌷پس خوشا به حال کسی که نگاهش عبرت، سکوتش تفکر و کلامش ذکر خدا باشد. 📚الامالی شیخ‌صدوق
💢↶ آیـا در عـالـم بـرزخ زمـان و سـاعـت وجود دارد؟ ↯ ↩️ وقتی انسان می‌میرد هنگام سکرات موت پرده‌ها کنار رفته و یکسری مسائل جلوی چشم او نمایان می‌شود مثل دیدن شیاطین آمدن عزرائیل یا دیدن امامان معصوم علیهم‌السلام ☑️ مقررات عالم برزخ با مقررات دنیا فرق می‌کند در دنیا هر حادثه‌ای و حرکتی که از ما صادر می‌شود تابع زمان است و بدون زمان اصلاً امکان آن متصور نیست ◽️⇦ اما در برزخ به گونه‌ای دیگر است⇩‌‌ به عنوان مثال گاهی در عالم رؤیا در موقعی که شخص خوابیده و خواب می‌بیند آن مقدار که در خواب وقت تلف می‌کند مثلاً گاهی ساعت‌ها و گاه ده‌ها ساعت است ‌‌‌‌ اما وقتی بلند می‌شود می‌بیند زمان خواب او یک ساعت بیشتر نبوده با توجه به اینکه همه آن یک ساعت هم خواب نمی‌دیده ولی آنچه که در عالم رؤیا دیده خیلی طولانی‌تر از آن زمانی است که خوابیده یک ساعت پیش خوابیده و الآن از خواب بیدار شده اما رؤیاها و صحنه‌هایی که دیده شاید روزهای زیادی باشد اگر در دنیا بخواهید یک چهره را ببینید زمان می‌خواهد اما در عالم برزخ مشکلی نیست و انسان در همان لحظه که اراده کرده می‌تواند ببیند و حتی یک ثانیه هم زمان احتیاج ندارد زیرا آنجا اصلاً زمان لازم و مطرح نیست در بعضی از نقل‌ها آمده که انسان تمام فراز و فرودهای عمرش را در لحظه مرگ می‌بیند: مثلاً هفتاد سال عمر کرده فیلم عمرش را تماماً می‌بیند اگر بخواهد در بیداری این فیلم را ببیند چقدر زمان لازم دارد؟ اما او این هفتاد سال را هنگام احتضار همه را و در یک لحظه می‌بیند به طوری که از فرازهای روحانی و نورانی و معنویش شدیداً غرق لذت می‌شود لذتی که قابل تصور و توصیف نیست اما از فرازهای ظلمانی و تاریک زندگی‌اش شدیداً ناراحت می‌شود همه‌ این ناراحتی‌ها، عذاب‌ها و لذت‌ها در همان لحظه احتضار است که ممکن است یک ثانیه و حتی کمتر از یک ثانیه باشد یعنی در کمتر از یک ثانیه فیلم هفتاد سال را می‌بیند ⬅️ پس محدودیت زمان و ابعاد مکان مقررات دنیای ما هستند و در برزخ این قوانین وجود ندارند. ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ ✍ منبع: تبیان 📗آیت‌الله حسینی تهرانی معادشناسی، جلد۸، صفحه۲۵۸ 📓آیت‌الله حسینی تهرانی معادشناسی، جلد۸، صفحه۲۵۴_۲۶۵ 📕دکتر حسین سوزنچی آفتاب اندیشه، جلد۴، صفحه۸_۹۰ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ ⇦ کــــانال احـادیـث چـهــارده مـعـصــوم علیـه‌السـلام                      کلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ @Ahadis14masuom
خطبه 166 بند 7 اى مردم اگر دست از يارى حق بر نمى داشتيد، و در خوار ساختن باطل سستى نمى كرديد، هيچ گاه آنان كه به پايه شما نيستند در نابودى شما طمع نمى كردند، و هيچ قدرتمندى بر شما پيروز نمى گشت. امّا چونان امّت بنى اسراييل در حيرت و سرگردانى فرو رفتيد، به جانم سوگند سرگردانى شما پس از من بيشتر خواهد شد. چرا كه به حق پشت كرديد، و با نزديكان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بريده به بيگانه ها نزديك شديد. آگاه باشيد اگر از امام خود پيروى مى كرديد، شما را به راهى هدايت مى كرد كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رفته بود، و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد، و بار سنگين مشكلات را از دوش خود بر مى داشتيد.
یا علی   به امید ظهور منتقم فاطمه الزهرا(س)         ناگهان آتش فشان آغاز شد ... منفجر شد زلزله انداز شد شهر می لرزید از هر غرشش ... حیله ها می سوخت از هر سوزشش آذرخش و رعد او سوزنده بود ... تندر فریاد او توفنده بود شهر پر شد از طنین آن خروش ... ضجه ای پر بغض می آمد به گوش این غریو کیست ؟ این فریاد کیست ؟ ... ناله می زد فاطمه : حق با علی است ! آه سوزانش مگو آتشفشان ... دود آهش رفته تا هفت آسمان برق رعدش ظلمت شب را درید ... رنگ از روی سیه رویان پرید ناله اش برنده تر از ذوالفقار ... گریه اش طوفان نوح روزگار کیست این شورشگر بی واهمه ... همسر بی باک حیدر(ع) فاطمه (س) بوذر و مقداد و سلمان آمدند ... باوفا یاران قرآن آمدند خانه اش شد مأمن دلدادگان ... منزلش شد مجمع آزادگان بیت او حصن و تحصن گاه شد ... شهر ، از این اعتراض آگاه شد سامری در وحشت از این واکنش ... عِجل ، اندر لرزش از موج تنش اهل نا اهل سقیفه هاج و واج ... تا چسان آرد بر این مشکل علاج باز شورای شقاوت شور کرد ... تا چسان با فاطمه سازد نبرد حکم بر یورش به بیت وحی داد ... داد از بیداد شورا ، داد ! داد ! سامری ، رجّاله ها را زد صدا ... تا هجوم آرند بر بیت خدا مشعل آتش به دستش شعله ور ... با حرامی زادگان شد حمله ور تند پیشاپیش آنان می دوید ... هر که می دیدش ، ز خوفش می رمید نعره می زد از غضب کف بر دهان ... انکر الاصوات او صوت دران کآمدم این کار را یکسر کنم ... خانه را با اهل آن آتش زنم ! گفتنش باشد در آنجا فاطمه ... : قال بَعضٌ إنّ فیها فاطمه ! آن غلیظِ فَظّ و بی ورحم و خشن ... با شقاوت پیشگی گفتا "و إن" گفت : باشد ؛ من که آتش می زنم ... من نه مقهور وجود یک زنم هیزمی از کینه آوردند زود ... آه ، این جور و جفا بس زود بود جان هستی آن زمان اخگر گرفت ... شعله ها بر درب خانه در گرفت کوچه پر از بوی تند دود شد ... باز ، آتش یاور نمرود شد مشت می کوبید بر در از غضب ... ای بریده باد دست بولهب!     ==============================        دختر پیغمبر (ص) آمد پشت در ... با تنی رنجور از داغ پدر ناله می زد سخت از سوز جگر ... که زجان ما چه می خواهی عمر ؟! آن زمان شد نالۀ زهرا (س) بلند : ... هان ببین بابا که با ما چون کنند ! هان بگو با من دگر اینجا چه شد ... بین آن دیوار و در زهرا(س) چه شد غنچه از گل شد جدا ، دیگر مگو ... با من از مسمار روی در مگو سینه ام شد تنگ از این گفتگو ... هرچه بادا باد حقش را بگو ای سقیفه ؛ خاک نکبت بر سرت ! ... لعنت حق بر تو و بر رهبرت!! وای بر حال دل بی باک من ... آوخ از زخم دل صدچاک من من چه گویم ؟ این دل دیوانه سوخت ... خانه و شمع و گل و پروانه سوخت ناله ای می شد بلند از بین دود ... آه ای فضه مرا دریاب زود ! فضه آمد با شتاب و سر رسید ... وای او آخر مگر آنجا چه دید؟ ماه یثرب بر زمین افتاده بود ... از  صدف درّ ثمین افتاده بود فاطمه(س) مجروح بود و بی سپر ... بر زمین افتاده اندر پشت در اجر پیغمبر(ص) ادا گردیده بود ... محسن زهرا(س) فدا گردیده بود!       ========================  فاطمه(س) یعنی ولایت را سپر ... فاطمه(س) یعنی که لعنت بر عمر شیر حق زنجیر صبرش را برید ... غرشی کرد و به سوی در پرید پنجه برد و کند روبَه را زجا ... بر زمین کوبید آن نامرد را همچنان کوهی به روی او نشست ... تا که کوبد مشت ، بالا برد دست وای اگر اندر خروش آید علی(ع) ... بحر صبر او به جوش آمد ، ولی یادش آمد از وصایای رسول(ص) ... که چه بایستی کند با این جهول مصطفی (ص) فرموده بودش صبر کن ... جز همان که امر حق باشد مکن بعد تو بر من جفاها می کنند ... بر تو چون هارون موسی می کنند راه اسرائیلیان را می روند ... طابقٌ بالنّعل آنها می دوند ای تو هارونم ، ضعیفت می کنند ... زخم این قلب لطیفت می کنند صبر کن ، ای جان من بیتاب تو ... صبر کن شمسم من و مهتاب تو صبر کن بر جهل جاهل مسلکان ... بر نفاق و جور این بد دلقکان یاد می آورد در آن دم وصیّ(ع) ... از فرامین و احادیث نبی (ص) بارها فرمودش آن نیکو خصال ... کعبه ای تو یاعلی(ع) اندر مثال خلق باید سوی تو آید نه تو ... تو به سوی خلق ای کعبه مرو ! جمله باید تا طواف تو کنند ... جان خود روشن از این پرتو کنند خلق می باید ز هر فجّ عمیق ... رو به کویت آید ای بیت عتیق گر به سویت آمدند بپذیرشان ... رهنمایی کن بده ره را نشان ورنه بر تو هیچ باکی نیست نیست ... کعبه ای تو بر سر جایت بایست لایق تعلیم تو کمتر کسی است ... بوذر و مقداد و سلمانت بس است کم بود آئینه ی جذاب نور ... و قلیلٌ من عبادی الشکور سامری گوساله پرور می شود ... قوم هم اندر پی او می رود گر که یاری داشتی درگیر شو  ... ریشه اش برکن ، بکن ساقش درو ورنه بنشین و صبوری پیشه ساز ... شمع باش و هم بسوز و هم بساز