منتظر امام زمان (عج)
یعنی منتظر شهادت ...
#شهید_مهدی_زینالدین
#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃
@zendegishahid
نزدیك عملیات بود؛
میدونستم تازه دختردار شده.
یك روز دیدم سر پاكت نامه از جیبش زده بیرون...
گفتم این چیه؟
گفت عكس دخترمه
گفتم بده ببینمش
گفت خودم هنوز ندیدمش!
گفتم چرا؟
گفت: الآن موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی كار دستم بده، باشه بعد...
#شهید_مهدی_زینالدین
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🍃
@zendegishahid
💢 جشن متفاوت ۶۴ امین سالگرد تولد #شهید_مهدی_زینالدین در زندان قم /
۵ زندانی به نام شهید زین الدین آزاد شدند
🌹در این جشن که به مناسب ۶۴ امین سالگرد تولد شهید مهدی زین الدین در زندان مرکزی قم برگزار شد، برنامه های متنوعی از جمله خاطره گویی سردار هاشمی و حاج حسین کاجی از راویان هشت سال دفاع مقدس برگزار گردید و مادر شهید مهدی زین الدین نیز بصورت تلفنی با زندانیان گفتگوی کوتاهی کرد و از آنها بابت برگزاری این جشن تشکر کرد
🌹در این مراسم، ۵ نفر از زندانیان که شرایط قضایی را داشتند با همکاری سازمان زندان ها و مسئولین مربوطه به نام مبارک شهید مهدی زین الدین از زندان قم آزاد و به آغوش خانواده خود بازگشتند.
#قهرمانان_وطن
#لبیک_یا_خامنه_ای
#طوفان_الاقصی
#الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃
@zendegishahid
خوابش را دیدم، گفتم:
_چگونه توفیق
شهادت پیدا کردی؟!🤔
گفت: از آنچه
دلم میخواست، گذشتم!
نگذارید حب دنیا شما را فریب دهد..
#شهید_مهدی_زینالدین
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
اگر جلوی سنگرش یک جفت پوتینِ کهنه و رنگ و رو رفته بود، میفهمیدیم هست؛ واِلا میرفتیم جای دیگر دنبالش میگشتیم..!!
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
#شهید_مهدی_زینالدین
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
@zendegishahid
❤️رتبه ۴ کنکور شد، پزشکی شیراز. از دانشگاههای فرانسه و کانادا هم دعوت نامه داشت. میتونست بره دنبال تحصیل و بعدش هم درآمد بالا و یک زندگی راحت. حتی میتونست یه رنگ و لعاب مذهبی هم به کارش بده و توجیه کنه که میرم پزشک میشم و بعدش خدمت به مردم!
اما چون امام بهش گفته بود امروز اولویت با نهضت هست، به همه اینا پشت پا زد و موندن تو خط اول مبارزه با شاه رو به فرانسه و پزشکی ترجیح داد...
🗓 ۲۷ آبان، سالروز شهادت #شهید_مهدی_زینالدین
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
@zendegishahid
تو هیچی نیستی!
چشمشان که به مهدی افتاد؛ از خوشحالی بال در آوردند دورهاش کردند و شروع کردن به شعار دادن: فرماندهی آزاده ، آمادهایم آماده ! » هرکسی هم که دستش به مهدی میرسید امان نمیداد، شروع میکرد به بوسیدن... مخمصهای بود برای خودش! خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: « مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجیهایی...!»
#شهید_مهدی_زینالدین
#فرمانده_لشکر۱۷علیبنابیطالب
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
@zendegishahid